به گزارش می متالز، ویورک (WeWork) در ذهن بسیاری از بازیگران دنیای استارتاپی بهعنوان یک نمونهی موفق و باارزش شناخته میشود. آنها حدود ۶ هفته پیش در جایگاه باارزشترین استارتاپ آمریکایی قرار داشتند. سپس برنامهریزیهای اولیه و اسناد S-1 مخصوص عرضهی اولیهی سهام (IPO) را آماده کردند که پیشبینیهای مثبتی را هم از سوی کارشناسان بههمراه داشت. منتهی مشکلات داخلی شرکت از همان زمان شروع شد و تداخل برنامهها و علایق، خصوصا با همبنیانگذار شرکت آدام نیومن، چالشهای بزرگی را بههمراه داشت.
سرمایهگذاران و ژورنالیستها و تحلیلگران پس از مشاهدهی داستانهای متعدد شکست همچون شرکت Theranos و بحرانهایی که بنیانگذار اوبر برای آن ایجاد کرد، سعی در جلوگیری از رخدادی مشابه برای ویورک داشتند. آنها به مقابلهی مستقیم با نیومن پرداختند و درنهایت رؤیاهای او برای عرضهی عمومی سهام از بین رفت. اکنون نیومن از مقام مدیریت عامل برکنار شده است و برخی کارشناسان بحران ویورک را جدی میدانند. آنها حتی احتمال ورشکستگی را برای این استارتاپ بزرگ متصور میشوند. درادامهی این مطلب زومیت، به داستان ۶ هفتهی گذشتهی ویورک و مدیران آن میپردازیم که براساس منابع رسانهی بیزینس اینسایدر و دیگر منابع خبری گردآوری شده است.
در ساعت ۷:۱۲ یک صبح تابستانی در نیویورک سیتی، اسناد ثبتی عرضهی عمومی سهام شرکت ویورک به وبسایت کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا ارسال شد. ارسال اسناد مذکور که بهنام S-1 شناخته میشوند، قابل پیشبینی بود. ارسال اسناد، مهمترین قدمی بود که شبیه به یک مارش نظامی با افتخار توسط باارزشترین استارتاپ دنیای فناوری بهسمت دنیای سهامداری عمومی انجام میشد.
ارزشگذاری ۴۷ میلیارد دلاری برای ویورک، آنها را به جواهری در دنیای کسبوکار تبدیل کرده بود. بهعلاوه بنیانگذار و مدیرعامل بلندپرواز شرکت یعنی آدام نیومن، نمادی از یک کارآفرین جسور محسوب میشد. هدف او ظاهرا کسب درآمد یا اجارهی فضای کاری به نظر نمیرسید. نیومن با شعار تغییر جهان به دنیای کسبوکار وارد شده بود و رفتارهایش نیز در مسیر همین شعار به نظر میرسیدند. بههرحال همهی این عناصر، ویورک را به نماد جسارت بیحد و مرز سیلیکونولی تبدیل کرد؛ نمادی که با تکیه بر جسارت و مهارت خود، از تمامی قوانین اقتصادی فرار میکرد.
در اولین ساعتهای آن صبح مذکور، هزاران سرمایهگذار و ژورنالیست اقتصادی، نگاههای خود را به شرایط مالی ویورک معطوف کردند تا قضاوتی دربارهی ادعاها و ارزشگذاری شرکت داشته باشند. آنها میخواستند صحت ادعاهای نیومن را بررسی کنند که گفته بود شرکتش در مسیر سلطهی جهانی بر بازار محل فعالیت و سوددهی غیرقابل تصور قرار دارد.
پس از گذشت چند ساعت یا حتی چند دقیقه از آن صبح، جنگ و جدالهای فراوان حول ویورک رخ داد. جریانی دائمی و شدید از تیترهای رسانهای منتشر شدند که همگی نیومن را هدف قرار داده بودند. او متهم به سوءاستفاده از قدرت برای منافع شخصی، مدیریت غلط و رفتارهای ناشایست شده بود. پس از گذشت ۳۳ روز از ارسال اسناد IPO، شرکت از پیشنهاد خود عقبنشینی کرد. سپس ارزش ویورک سقوط ۷۰ درصدی را تجربه کرد و نیومن از مقام مدیریت عامل برکنار شد. او زمانی تصور میکرد که به اولین تریلیونر جهان تبدیل خواهد شد و پس از مدتی بسیار کوتاه، خود را در سراشیبی سقوط میدید. درنهایت آنچه که قرار بود مانند یک تاجگذاری برای نیومن باشد، به یکی از فاجعهبارترین رخدادهای دنیای کسبوکار بدل شد.
مسیر حرکت برای ویورک قطعا اینگونه تصور نمیشد. آنها استارتاپ یونیکورن بودند و بهنوعی یک نیروگاه مجهز به سرمایههای خطرپذیر بیپایان هم محسوب میشدند. باهوشترین افراد سیلیکونولی و قدرتمندترین سرمایهگذارهای جهان، میلیاردها دلار سرمایه را به خزانهی این شرکت واریز کرده بودند. چگونه میشد که آیندهای بهجز موفقیت را برای ویورک تصور کرد؟ درواقع تأیید موفقیت و ارزش آنها از سوی سرمایهگذارهای عمومی، تنها حرکتی نمادین تصور میشد و همه از موفقیت IPO مطمئن بودند.
در طول مدت ۹ سالی که نیومن به کمک ژورنالیستهای خوشباور دنیای فناوری و سرمایهگذاران تشنه، توهم ویورک را میساخت، دو اتفاق مهم رخ داد: شرکت ترانوس و اوبر. داستان سقوط ترانوس، به سرمایهگذارهای عمومی نشان داد که چگونه یک توهم میلیارد دلاری بهسرعت از سیلیکونولی حذف میشود. آنها در جریان ترانوس، سقوط کارآفرینی را دیده بودند که با ظاهری جذاب و موقر و ایدههایی بلندپروازانه، بهنوعی یک فرقه را در سازمان خود ایجاد کرده بود. در داستان اوبر، مردم فهمیدند که غرور و ادعای واهی یک مدیر، چگونه چالشهای بیشمار کسبوکاری را مخفی میکند.
نیومن در زمان نامناسبی بهعنوان یک رهبر رؤیاپرداز شناخته شد. او شرکتی با رؤیاهای بسیار بزرگ را مدیریت میکرد که گزارشها و رویکردهای مالی مبهم داشت. مردم نیز از داستانهای گذشته عبرت گرفته بودند و بهنوعی صبرشان لبریز شده بود.
نیومن همبنیانگذار ۴۰ سالهی ویورک با نشانههای ظاهری خاص شناخته میشود. او همیشه موهایی ژولیده و بلند دارد و اکثرا تیشرت و شلوار جین میپوشد. لحن صحبت کردن او همیشه بلند و تاحدودی گستاخانه بهنظر میرسد. نیومن یک بار در مصاحبهای با نیویورک تایمز، در توضیح رفتارهای خاصش در جامعه و رقابتهای شدید و گاهی سیاه در دنیای کسبوکار گفته بود: «از یک سو هدف من ساختن جامعه است و از سوی دیگر، شما آن چیزی را میخورید که میکشید (کنایه از اجتنابناپذیر بودن رقابت خشن برای بقا)».
همبنیانگذار ویورک در سرزمینهای اشغالی متولد شده است. او دوران کودکی خود را نهچندان خوب توصیف میکند. پدر و مادر نیومن در ۱۱ سالگی او از هم جدا شدند. او در سال ۲۰۰۱، در ۲۲ سالگی به نیویورک رفت تا با خواهرش در ترایبکا زندگی کند. تحصیل در دانشکدهی کسبوکار و تلاشهای ناموفق بسیار در راهاندازی تجارت در حوزههایی همچون کفشهای مجلسی زنانه و پوشاک نوزادان، مسیرهای بعدی نیومن بودند.
ویورک که امروز ۱۲،۵۰۰ کارمند دارد، همیشه داستانی متفاوت با دیگر استارتاپهای نیومن داشت. او در سال ۲۰۱۰ شرکت جدید را با میگل مککلوی اهل اورگان تأسیس کرد. نکتهی جالب دربارهی بنیانگذارهای ویورک این است که هردوی آنها در محیطهای بهنام مزرعهی اشتراکی کودکی خود را گذراندهاند و شاید ایدهی فضای کار اشتراکی، از همین تجربهها متولد شده باشد. طرح اصلی کسبوکار ویورک بر مبنای اجاره کردن فضای کاری، آماده کردن تجهیزات، ظاهر و امکانات و درنهایت اجاره دادن فضاهای کوچکتر با دورههای زمانی کوتاه در آن به فریلنسرها و استارتاپها و دیگر کسبوکارها تعریف میشود. بهعنوان مثال آنها ساختمان را بهصورت ۱۵ ساله اجاره میکنند، اما برخی از مستأجرهای خودشان بیشتر از یک ماه هم در فضای کاری نمیمانند.
شرکتی که نیومن تأسیس کرده بود، همیشه شبیه به یک شرکت مشاورهی املاک بهنظر میرسید که البته دانش و آگاهی بیشتری در آن نهفته بود. فرهنگ سازمانی از همان روزهای ابتدایی فعالیت استارتاپ، بهکمک همسر نیومن، ربکا، مسیر خاصی را پیش گرفته بود. آنها ازادی خاصی در محیط کار ایجاد کرده بودند و بهنوعی فرهنگ هیپی در رفتار اکثریت دیده میشد. ربکا در کنار ویورک یک مدرسهی ابتدایی خصوصی تأسیس کرد که برای فرزندان افراد کارمند در آنجا طراحی شده بود.
نیومن در محیط کار با پای برهنه راه میرفت. او اعتقادهای خاصی همون عرفان کابالا داشت و خوردن گوشت را در محیط شرکت ممنوع کرده بود. بهعلاوه خرید گوشت با هزینههای شرکت هم ممنوع بود. او عادتهای نوشیدن خاص هم داشت و برندهای گرانقیمت را میخرید. از عادتهای عجیب دیگر همبنیانگذار ویورک میتوان به استعمال مواد مخدر در محیط کار و خانه اشاره کرد که منابع متعددی، گزارش آن را به بیزینس اینسایدر دادهاند.
تلههای موفقیت بسیار زود بهسمت ویورک آمدند. نیومن در سالهای اخیر حداقل پنج خانه خریده است که یکی از آنها به ارزش ۱۰/۵ میلیون دلار در دهکدهی گرینویچ واقع است. از املاک دیگر او میتوان به خانهای در همپتونز و زمینی به مساحت ۲۴۰ هزار متر مربع در شمال نیویورک سیتی اشاره کرد. نیومن در سال ۲۰۱۷، هزینهای بالغ بر ۳۵ میلیون دلار برای خرید چهار آپارتمان در یک ساختمان پرداخت کرد. ساختمان مذکور در محلهی گرامرسی پارک منهتن واقع بود.
نیومن با پرداخت ۶۰ میلیون دلار، یک جت گلفاستریم برای ویورک خرید که با آن به لندن، پاناما، جمهوری دومینیکن، توکیو، هنگکنگ و هاوایی و مقاصد دیگر سفر میکرد. اکنون جایگزینهای او در ویورک قصد فروش این هواپیما را دارند.
چشمانداز و اسناد آتی برنامهریزی ویورک، آینهای از بیقاعدگی و عدم تعهد نیومن به قوانین بود. مراسم افتتاحیهی آنها با بیانیهای بلندپروازانه انجام شد. ویورک در شعار افتتاحیه میگفت:
ما یک شرکت مبتنی بر جامعه و متعهد به تأثیرگذاری جهانی هستیم. مأموریت ما، بالا بردن آگاهی در سطح جهان است.
در جلد داخلی سند چشمانداز ویورک، اشارهای به فداکاری برای مفهومی جالب توجه شده بود: «انرژی ما، بزرگتر از هریک از ما و درون ما». در بخشی دیگر به تعهدی از سوی نیومن اشاره میشد که یک میلیارد دلار بهصورت پول نقد و سهام، به خیریه اهدا خواهد کرد؛ یک میلیارد دلاری که هنوز کسب نشده بود. بهعلاوه او قول داده بود که ۸۰ هزار کیلومتر مربع از جنگلهای بارانی را حفاظت کند.
ربکا نیومن تأثیر قابلتوجه و بالایی روی زبان سند هویتی شرکت داشت که به گواه دو منبع آگاه بهنام Project Wingspan شناخته میشد. در سند مذکور، بهجای یادداشت فهرست ذینفعها بهصورت مرسوم، آنها را در یک دایره به نمایش گذاشته بودند. آنها حتی یک بار نام شرکت را از WeWork به We تغییر دادند تا بیشازپیش نمایشی از عظمت جاهطلبی خود را نشان دهند. در یکی از اسناد اولیهی چشماندازی شرکت، مدیران و کارمندان از نام Our Superpowers برای بخش مزیتهای رقابتی استفاده کردند.
عرضهی عمومی سهام ویورک، حکم موفقیت را برای برنامهریزیهای عظیم و رفتارهای خاص نیومن داشت. بهعلاوه رخداد مذکور برای ماسایوشی سان، مدیرعامل سافتبانک نیز پیامدهای قابلتوجهی داشت. موفقیت ویورک بهعنوان تأییدی بر استراتژیهای خاص او محسوب میشد؛ استراتژی که با واریز کردن میلیاردها دلار سرمایه به استارتاپهای آیندهدار و فشار بر آنها با هدف استفاده از سرمایهی عظیم برای سلطه بر بازار پیش میرفت.
سان با قدرت به جذب سرمایه برای ویورک ادامه میداد. در دورانی که برخی از بزرگترین سرمایهگذاریهای او همچون اوبر، موفقیت چندانی بههمراه نداشتند، عرضهی عمومی سهام ویورک حکم تأییدی بر استراتژیهای او بود: تأییدی که سرمایهگذار ژاپنی واقعا به آن نیاز داشت.
آدام نیومن و ماسایوشی سان در سال ۲۰۱۶ ملاقاتی کمتر از ۳۰ دقیقه داشتند و سپس سان تصمیم به سرمایهگذاری در ویورک گرفت. او در نهایت ۱۰/۷ میلیارد دلار در ویورک سرمایهگذاری کرد. بخشی از سرمایه از صندوق سرمایهگذاری سافتبانک تأمین شد و بخش دیگر از برنامهای بهنام Vision Fund بهدست آمد که در مجموع ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه جذب کرد. دولت عربستان سعودی یکی از سرمایهگذارهای آن برنامه بود.
رسانهی ونیتیفر در گزارشی ادعا میکند که نیومن در یکی از جلسهها با سرمایهگذاران، دیر حاضر شد و حالت عادی هم نداشت. بههرحال همین رفتارها و شاید اخبار موثق دیگر از رویکرد نهچنداتن مثبت ویورک، سرمایهگذارهای اولیه را از افزایش سرمایه در شرکت دور کرد. درنهایت سافتبانک در سال ۲۰۱۹ سرمایهای نزدیک به دو میلیارد دلار به شرکت واریز کرد که موجب ارزشگذاری اخیر ۴۷ میلیارد دلاری آن شد.
مدیرعامل سافتبانک تا لحظات آخر به موفقیت آدام نیومن باور داشت
سرمایهگذاران و بانکهای متعدد هم با جریان خبری ویورک همراه شده بودند. جیپی مورگان چیس و گلدمن ساکس مسوولیت اجرای IPO را بر عهده داشتند. آنها به ترتیب ارقام ۶۳ و ۹۶ میلیارد دلار را برای ارزش سهام ویورک پیشنهاد داده بودند. بیزینس اینسایدر برای مقالهی حاضر با نمایندههای نیومن، ویورک، جیپی مورگان چیس و گلدمن ساکس تماس برقرار کرد که هیچکدام اظهارنظری دربارهی داستان و ادعاهای آن نداشتند.
مشکلات ویورک تقریبا زمانی شروع شدند که سند ۳۵۹ صفحهای S-1 در اینترنت منتشر شد. سرمایهگذارها، تحلیلگرها و ژورنالیستها به بررسی عمیق و مطالعهی سند پرداختند و از حقایق موجود در آن راضی نبودند. فهرست بلندبالایی از چالشهای نیومن با شرکت، ساختار سازمانی بسیار سنتی و خسارتهای مالی که حتی با وجود دریافت سرمایهی دوبرابری حل نشده بودند، همگی گواهی از آیندهی نهچندان روشن برای ویورک بودند. بهعلاوه اثبات و توضیحی بر روند سودآوری شرکت هم در اسناد دیده نمیشد. نکتهی جالب سند، بخش توضیح ریسک برای سرمایهگذارها بود که ۳۰ صفحه را به خود اختصاص میداد.
عوامل مؤثر احتمالی در ایجاد درگیری داخلی در ویورک، به وضوح دیده میشدند. نیومن در چهار ساختمان سهام داشت که به ویورک اجاره داده شده بودند. بهعلاوه او وامهایی ارزانقیمت از شرکت دریافت کرده بود تا بهنوعی هزینههای زندگی اشرافی و خاص خود را تأمین کند. یکی از نمونهها به میزان ۳۶۲ میلیون دلار بود و طی قراردادهای پرداخت سهام انجام میشد. بهعلاوه نیومن ۵۰۰ میلیون دلار اعتبار پرداختی در شرکت داشت. از مهمترین نگرانیها درباره رفتار و رویکردهای نیومن، ثبت مجوز برند We بهنام هولدینگی تحت مالکیت او بود. شرکت ویورک برای در اختیار گرفتن آن برند ۵/۹ میلیون دلار به شرکت مذکور پرداخت کرد.
تحلیلهای انجامگرفته روی سند عرضهی عمومی سهام ویورک، چالشهای عملکردی متعددی را نشان میداد. معیاری بهنام Related Party در تحلیلهای اینچنینی وجود دارد که نشاندهندهی عملکرد شرکت بهنفع کارمند، مدیر یا گروه خاص است. این معیار برای شرکت ویورک، فهرستی بیش از ۱۰۰ مورد را نشان میداد.
نیومن علاوهبر موارد بالا، از سرمایهی شرکت در پروژههایی استفاده کرده بود که بهنوعی حوزهی علاقه و تفریح شخصی خودش بودند. از میان سرمایهگذاریها، تعداد زیادی مربوط به شرکتهای فعال در حوزهی موجسواری واریز میشد. بهعنوان مثال میتوان به سرمایهگذاری ۳۲ میلیون دلاری ویورک در استارتاپ متلعق به لیراد همیلتون، یعنی لیراد سوپرفود اشاره کرد. بهعلاوه ۱۴ میلیون دلار هم به استارتاپ ویوگاردن فعال در حوزهی ساخت تختههای موجسواری پرداخت شد.
توضیحات موجود در سند عرضهی عمومی سهام نشان میداد که نیومن تقریبا کنترل کاملی روی شرکت دارد. ویورک سه نوع کلاس سهام داشت. دو نوع از آنها برای هر سهم، ۲۰ حق رأی را به نیومن میداد. بهعلاوه در زمان مرگ او، همسرش حق انتخاب مدیرعامل را مستقل از تصمیمهای هیاتمدیره داشت.
با وجود تمام اشکالهای بالا، احتمالا چالش اصلی ویورک در مدل کسبوکار آنها بود. آنها متعهد به پرداخت ۴۷ میلیارد دلار هزینه به مالکان ساختمانها هستند؛ درحالیکه تاکنون تنها چهار میلیارد دلار درآمد کسب کردهاند. آمار مالی سال گذشتهی شرکت، خبر از ضرر ۱/۹ میلیارد دلاری در کنار درآمد ۱/۸ میلیارد دلاری میدهد. بهبیان دیگر ویورک برای هر یک دلار درآمد، دو دلار هزینه داشته است. در نیمهی اول سال جاری میلادی، ضرر مالی به ۹۰۴ میلیون دلار رسید و حتی درآمد دوبرابری ۱/۵۴ میلیارد دلاری هم در تأمین خسارتها کارساز نبود.
ویورک در اسناد خود به فاکتوری ساختگی بهنام Contribution Margin اشاره میکند. این فاکتور ابتدا community-adjusted Ebitda نام داشت و در ابتدای سال جاری سوءاستفادههای زیادی از آن شد. بههرحال استفاده از فاکتور ساختگی، درک مدل کسبوکاری شرکت را بیشازپیش دشوار میکرد.
ما تاریخچهای از ضررهای مالی متعدد داریم. اگر بخواهیم با نرخی پرشتاب به رشد ادامه دهیم، احتمالا توانایی کسب سود در سطح یک شرکت را تا آیندهی نامشخص، نخواهیم داشت.
نکتههای بسیار مهمی از سند ویورک استخراج شد. تا پایان روز انتشار سند IPO، فایننشال تایمز و وال استریت ژورنال پیشنهاد دادند که شرکت، باید ارزشگذاری اولیهی خود را کاهش دهد تا علاقه در سرمایهگذاران ایجاد شود. تحلیلگران هم با مسیر رسانههای بزرگ اقتصادی همراه شدند. از میان آنها Fitch Ratings رتبهی ویورک را تا سطح بسیار پایینی کاهش داد. آنها فاکتورهای متعدد همچون هزینههای بیشمار را بهعنوان دلیل کاهش ارزش شرکت بیان کردند.
داستان سقوط ویورک پس از انتشار اسناد IPO، تنها چالش نیومن نبود. او ۲۵ میلیون پوند در استارتاپی بریتانیایی سرمایهگذاری کرد که در حوزهی ساخت ترانسفورماتورهای برقی فعالیت میکرد. استارتاپ مذکور بهنام فارادی گرید کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار اسناد ویورک، اعلام ورشکستگی کرد تا اخبار بد برای نیومن تکمیل شود.
رت والاس پس از مطالعهی سند IPO شرکت ویورک، آن را یک «شاهکار مملو از ابهام» خواند. تحلیلگران دیگر هم عبارتهای بهتری بهکار نبردند. بهعنوان مثال اسکات گالوی، استاد بازاریابی دانشگاه نیویورک، یادداشتی با عنوان WeWTF برای ویورک نوشت. جان کافی، استاد دانشگاه کلمبیا، در مصاحبهای با فایننشال تایمز راهکار خروج نیومن از انتقادها و چالشهای موجود را با عبارت ورود به Ordeal of Fire شرح داد. از نظر او سرمایهگذاران نگرانی زیادی دربارهی ساختار شرکت و نوسان بازار و شرایط دشوار کنونی IPOها دارند.
برخی از مشاوران ویورک از بازخوردهای سریع و شدید منفی متعجب شدند. در این میان، مدیران اجرایی شرکت هنوز بر سر ادعاهای خود برای آینده و چشمانداز پایدار بودند و این پایداری تا پایان تابستان ادامه پیدا کرد. بههرحال، همین امیدواری به موفقیت در IPO ارزش اوراق قرضهی ویورک را به میزان ۳ درصد افزایش داد.
با وجود تمام امیدواریها، اظهارنظرها و گزارشهای منفی هنوز ادامه داشتند. هیات تحریریهی فایننشال تایمز در ۱۹ اوت حملهای دیگر به ویورک و نیومن داشت و از کنترل بیش از حد مدیرعامل انتقاد کرد. تیتر گزارش جدید این رسانه با عبارت «مراقب دست مردهی بنیانگذار همهکاره باشید»، اشارهای تند به موقعیت نیومن در ویورک داشت. از تیترهای تند دیگر میتوان به یادداشت کارا سویشر در نیویورک تایمز اشاره کرد: «آیا واقعا ویورک وجود دارد؟». یادداشت تند دیگری هم در فایننشال تایمز با این عبارت منتشر شد: «تفکر جادویی ویورک یک مدل ناقص را مخفی میکند».
ّاز نویسندههای فایننشال تایمز در گزارش خود از سند IPO ویورک اشارهی مستقیمی به جریانهای خبری استارتاپها داشت. او در بخشی از یادداشت نوشت:
هیاهوی خبری یکی از مهمترین داراییهای کسبوکارهای فناوری مانند اوبر و لیفت محسوب میشود. هیچکس نمیتواند کارابودن این کسبوکار را تأیید کند.
مشاوران ویورک با وجود تمامی انتقادها به ارتباط با سرمایهگذارها میپرداختند. آنها امید داشتند تا با حداکثر تلاش، پشتیبانی خوبی را برای یک IPO ایجاد کنند که حداقل سه میلیارد دلار جذب سرمایه بههمراه داشته باشد. درنهایت آنها هم بازخوردهای مناسبی دریافت نمیکردند. نیومن در ۲۶ اوت با جت گلفاستریم شرکت، سفری ۱۳ ساعته به توکیو داشت تا با سرمایهگذارهای سافتبانک دربارهی وضعیت IPO صحبت کند.
صحبتهای نیومن با سرمایهگذارها به راهکاری شامل دو گزینه رسید. سافتبانک میتوانست نقش خریدار عمدهی سهام را در IPO بازی کند که قطعا در هفتههای بعد از رویداد، به دلیلی برای بحث و مناظرههای متعدد تبدیل میشد. راهکار دیگر تزریق سرمایهی عملیاتی جدید به شرکت بود که امکان تعویق عرضهی عمومی سهام را از سوی ویورک فراهم میکرد.
مذاکرهها برای خروج ویورک از بحران منجر به اختلافنظرهای شدید در داخل سافتبانک شد. برخی از مدیران میگفتند که نباید سرمایهگذاری بیشتری روی شرکت انجام شود. بههرحال سان به نیومن و چشمانداز او متعهد ماند. او با نظر اکثر مدیران مخالفت کرد و تصمیم به تأمین سرمایهی مورد نیاز نیومن یعنی ۹ میلیارد دلار گرفت.
با شروع ماه سپتامبر، شرایط باز هم به شکل قبل برای ویورک ادامه داشت. مشاوران مالی شرکت شانس زیادی در جلب اعتماد سرمایهگذاران نداشتند و حمایت خوبی از IPO انتظار نمیرفت. اکثر سرمایهگذارها نگران نشانههایی از سوءاستفادهی نیومن از جایگاهش بودند و همچنین مدل کسبوکار ویورک را نیز نمیپذیرفتند.
عقبنشینی ویورک و مدیران از چهارم سپتامبر شروع شد. نیومن توافق کرد که هزینهی ۵/۹ میلیون دلاری دریافت شده برای نام تجاری We را به شرکت بازگرداند. ویورک همچنین اعلام کرد که فرانسیس فری، استاد دانشگاه هاروارد و مشاور شرکت، به هیاتمدیره افزوده خواهد شد. حضور او بهنوعی واکنش ویورک به انتقادها مبنی بر نبود یک زن در هیاتمدیره هم بود. روزنامهها گزارش دادند که ویورک تصمیم دارد با شروع هفتهی جدید، برنامههای خبری و استراتژیهای عملیاتی خود را برای IPO متوقف کند.
یک روز پس از جریانهای بالا، موج بعدی گزارشها و اخبار منفی درباره ارزشگذاری شرکت، به رسانهها رسید. مشاورانی که ابتدا پیشنهاد کاهش ارزشگذاری اولیه را به مدیران داده بودند، این بار توقف کاهش ارزش را خواستار شدند. رسانههای متعدد گزارش دادند که شرکت قصد دارد سهام خود را با ۵۰ درصد ارزشگذاری اخیر به فروش برساند که درمجموع به ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار میرسید. بههرحال برخی از افراد داخل سازمان امیدوار بودند که قیمت نهایی به ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار برسد.
کاهش بیش از حد ارزشگذاری سهام، نوعی سقوط و ویرانی تحقیرآمیز برای ویورک و نیومن محسوب میشد. هیاهوی خبری که سالها بهدنبال آنها بود نیز سقوط کرد. اگر ارزشگذاری کمتر از میزان بالا انجام میشد، ویورک لقب ضعیفترین عرضهی عمومی سهام را در تاریه سیلیکونولی دریافت میکرد.
دلایل عقبنشینی ویورک از عرضهی عمومی سهام بهخوبی در ذهن عموم مردم مشخص بود. البته برخی از افراد داخل شرکت تلاش میکردند تا رویکرد خود را بهصورت یک اقدام محتاطانه نشان دهند، اما فایننشال تایمز نتیجهگیری منطقیتری از رخداد پیش آمده ارائه کرد. طبق گزارش رسانه، ذینفعهای شرکت نگران رخ دادن سرنوشتی شبیه به اوبر برای ویورک بودند. شایان ذکر است اوبر پس از عرضهی عمومی سهام، سقوط ارزش ۳۳ درصدی را تجربه کرد.
در روز یکشنبه هشتم سپتامبر، ارزشگذاری جدیدی برای ویورک اعلام شد. آنها تصمیم گرفتند مجموع ارزش را به کمتر از ۲۰ میلیارد دلار کاهش دهند. بهعلاوه روز بعد هم برای شروع جریان اصلی خبری و عملیات اولیه برای IPO انتخاب شد. هنوز مدیران و مشاوران شرکت تلاش میکردند حمایت لازم را برای رخداد پیش رو کسب کنند. روز دوشنبه خبری به رسانهها رسید که بهنوعی سرنوشت IPO ویورک را تعیین کرد. مدیران اجرایی سافتبانک و سرمایهگذارهای صندوق ویژنفاند، نیومن را مجبور کردند عرضهی عمومی سهام را لغو کند.
تصمیم بالا یک رخداد فاجعهبار برای سافتبانک محسوب میشد. آنها ۱۰ میلیارد دلار به شرکت واریز و ۲۹ درصد از سهام آن را تصاحب کرده بودند. چنین رویکردی نیازمند بازگشت سریع و بزرگ سرمایه بود. با وجود همهی سرمایهگذاریهای عظیم، شرکت نمیتوانست ارزش عمومی ویورک را حتی به یکسوم ارزشگذاری خصوصی برساند که در ماه ژانویهی سال جاری اعلام شده بود.
ویورک در تاریخ پنجشنبه ۱۲ سپتامبر اعلام کرد که قدرت نیومن را در ساختارهای تصمیمگیری شرکت کاهش میدهد. او از قدرت ۲۰ رأی برای هر سهم به ۱۰ رأی رسید تا نظر سرمایهگذاران بیشتر جلب شود. در این میان، همبنیانگذار ویورک هنوز تصمیم داشت IPO را اجرا کند. در روز جمعه تصمیم مجدد مبنی بر شروع فعالیتهای خبری و عملیاتی برای عرضهی عمومی سهام اتخاذ شد. هفتهی آینده بهعنوان زمان مناسب شروع عملیات انتخاب شد و شرکت امیدوار به جلب نظر سرمایهگذارها بهخاطر تغییرهای ساختاری بود.
ویورک خبر تغییرهای مدیریتی را در همان روز جمعه رسانهای کرد. بهعلاوه طبق پیشبینی فایننشال تایمز چند تغییر دیگر هم در زیرساخت مدیریتی رخ داد و رسانهای شد. شرکت از عبارت «بازخورد بازار» بهعنوان دلیلی برای تغییرهای مدیریتی یاد کرد. بهعلاوه اعلام شد هیچیک از اعضای خانوادهی نیومن عضو هیاتمدیرهی ویورک نخواهند شد. اختیار ربکا برای انتخاب مدیرعامل پس از مرگ نیومن هم سرنوشتی بهجز حذف از قوانین شرکت نداشت. درنهایت امکان تغییر و جابهجایی مدیرعامل هم به هیاتمدیره اهدا شد.
رویترز در گزارشی ادعا کرد ویورک تصمیم دارد شرکت را با ارزش کلی ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار وارد IPO کند. این رقم کمتر از ۱۲/۸ میلیارد دلاری بود که آنها در طول ۹ سال فعالیت جذب کرده بودند. نیومن با وجود تمام انتقادها و چالشهای موجود، هنوز امیدوار بود عرضهی عمومی سهام را اجرایی کند. او پیشبینی هیچ تغییر ساختاری را تا ۱۲ ماه آینده در شرکتش نمیکرد و تنها انتظار داشت تا سرمایهی بیشتری برای پیشبرد اهداف عملیاتی دریافت کند.
نیومن علاوهبر منابع دیگر، به وامی ۶ میلیارد دلاری امید داشت که بانکهای همکاری ویورک درصورت موفقیت آنها در جذب سه میلیارد دلار سرمایه از طریق IPO به شرکت واریز میکردند. درنهایت در پایان آن روز جمعه، ویورک اعلام کرد سهام خود را در بورس نزدک عرضه خواهد کرد.
افراد نزدیک به شرکت ویورک میگویند در جریان آمادهسازی برای IPO، مدیرعامل شرکت چالشهای متعددی با مشاوران داشت. او بسیاری از پیشنهادهای مشاوران را برای تغییر در اسناد IPO رد میکرد و خصوصا بخشهای مربوط به کنترل و ساختارهای رأیگیری را نمیپذیرفت. جی. پی مورگان اصرار داشت که برخی اسناد تراکنشی شرکت به اسناد IPO اضافه شوند تا از واکنش منفی آتی سرمایهگذاران جلوگیری شود. بههرحال نیومن با بسیاری از پیشنهادها مخالفت میکرد و حتی به بزرگترین سرمایهگذار، یعنی سافتبانک، هم توجهی نداشت. شرکت ژاپنی ترجیح میداد فرایند IPO را متوقف کند.
نیومن با قدرت بهسمت برنامههای جاهطلبانهی خود حرکت میکرد و بهمرور سافتبانک هم مجبور به پیروی از او شد. بههرحال آنها سرمایهگذاری عظیمی روی این کارآفرین انجام داده بودند و باید تا حدودی با او همراه میشدند. رسانهها جمعه بعدازظهر اعلام کردند شرکت ژاپنی بهعنوان سرمایهگذار اصلی وارد IPO خواهد شد و ۷۵۰ میلیون دلار از سهام ویورک را میخرد.
با نزدیک شدن به تعطیلات آخر هفته، ویورک و سافتبانک و مشاوران امیدوار بودند که تغییرات ساختاری در سیستم مدیریت، کاهش ارزشگذاری و ادعای پشتیبانی سافتبانک از شرکت، برای کسب حمایت لازم کافی باشد. آنها دیگر خود را آمادهی شروع عملیات IPO میدانستند که چندبار با تأخیر مواجه شده بود. دو روز آخر آن هفته، طولانیترین ۴۸ ساعت عمر نیومن محسوب میشد.
روز دوشنبهی هفتهی جدید، ویورک بهجای شروع فرایند عملیاتی IPO، باز هم خبری مبنی بر به تعویق انداختن آن منتشر کرد. شرکت و مشاوران به این نتیجه رسیده بودند که حتی با وجود سرمایهگذاری بزرگ سافتبانک هم نمیتوان سه میلیارد دلار لازم را برای آزاد کردن وام ۶ میلیارد دلاری جذب کرد. ویورک برای توضیح دلیل تعویق بیانیهای کوتاه منتشر کرد و زمان IPO را تا پایان سال جاری محتمل دانست. اگر عرضهی عمومی سهام از این زمان هم دیرتر شود، شمارش معکوس برای پایان فرصت دریافت وام شروع خواهد شد و مدیران باید بار دیگر با مسوولان بانک مذاکره کنند.
یک روز پس از انتشار خبر تعویق IPO، نیومن در یک وبکست داخلی در شرکت اعتراف کرد نیاز به پیشرفت شخصی برای بهبود رویکردهای مدیریتی دارد. او بهنوعی یک قدم عقبتر رفته بود. نیومن به کارمندانش گفت مهارتهای کسبشدهی او در مدیریت یک شرکت خصوصی، باید برای مدیریت بهینهی یک شرکت عمومی بهینهسازی شوند. گزارشهای متعدد ادعا میکنند هیاتمدیره در همان زمان به فکر راهکاری بود تا نیومن را به استعفا راضی کند. چند ساعت پس از گذشت این جریانها، بمب خبری منفجر شد.
الیون براون در مقالهای در والاستریت ژورنال، بهصورت عمیق به اعتیاد نیومن به مواد مخدر و نوشیدنیهای الکلی پرداخته بود. در بخشهایی از گزارش به رخدادهای متعددی اشاره شده بود که نیومن در آنها مواد مخدر ماریجوانا یا نوشیدنیهای الکلی مصرف کرده بود. مقالهی منتشرشده باعث چرخشی بزرگ در دیدگاه سرمایهگذاران و کارمندان نسبت به نیومن شد. در پوششهای رسانهای بعدی هم اشارههای متعددی به مصرف مواد مخدر و نوشیدنیهای الکلی از سوی نیومن میشد.
رخداد بالا ضربهی نهایی را به نیومن وارد کرد. در روز یکشنبهی هفتهی بعد، سافتبانک برنامههای جدی برای خارج کردن نیومن از شرکت شروع کرده بود. او متهم به رفتارهای ناشایست متعدد همچون مصرف مواد مخدر و شخصیت دمدمیمزاج و تلاش بیمنطق برای عرضهی عمومی سهام در زمانی بود که سرمایهگذار اصلی پیشنهاد صبر و تعویق در فرایند داده بود. سافتبانک دیگر به نیومن باور نداشت. برخی از سرمایهگذاران اعلام کردند تا زمان منصوب نشدن مدیر اجرایی باتجربهتر، دیگر در ویورک سرمایهگذاری نمیکنند. بهعلاوه برخی از آنها تهدید کردند اقدامهای قانونی علیه نیومن انجام خواهند داد که عملکرد او با هدف کسب سود شخصی از فعالیتهای شرکت را هدف قرار میداد. درنهایت جلسهی هیاتمدیره برای روزهای پایانی همان هفته برنامهریزی شد.
نیومن در همان روز یکشنبه جلسهای با جیمی دیمون، مدیرعامل جی. پی مورگان داشت. او دیمون را بهنوعی مشاور بانکی شخصی خود میدانست. مدیرعامل جی. پی مورگان خود را در میانهی یکی از حساسترین لحظههای دنیای کسبوکار میدید. بحث آن دو نفر بیشتر روی چگونگی بازگرداندن IPO به مسیر اجرایی متمرکز بود. دیمون علاوهبر جلسه با نیومن، در روزهای بعد با دو مشاور او هم جلسههایی برگزار کرد.
دیمون مشاوری بیطرف در فرایندهای مالی نیومن نبود. شرکت تحت مدیریت او علاوهبر مشاورهی ارشد در فرایند عرضهی عمومی سهام، صدها میلیون دلار وام هم به مدیرعامل ویورک اهدا کرده بود. بهعنوان مثال، حساب اعتباری ۵۰۰ میلیون دلاری نیومن را جی. پی مورگان و UBS و Credit Suisse پشتیبانی میکردند که ۳۸۰ میلیون دلار از آن خرج شده بود. مدیرعامل ویورک وامهایی دیگر نیز از جیپی مورگان دریافت کرده بود که مجموع آنها به ۹۸ میلیون دلار میرسید. دیمون با حمایت از نیومن و ویورک قصد داشت تا تهدیدی برای سلطهی دو بازیگر بزرگ دنیای اقتصاد در عرضههای عمومی سهام شرکتهای فناوری ایجاد کند. گلدمن ساکس و مورگان استنلی بانکهای رقیب بودند که تا حدودی انحصار IPO شرکتهای فناوری را در دست داشتند.
نیومن پس از جلسه با دیمون در شام کاری با بروس دانلیو، یکی از مسنترین مدیران ویورک و یکی از شرکای شرکت سرمایهگذاری بنچمارک کپیتال، گزینههای پیش روی خود را بررسی کرد. دانلیو و دیمون از تلاش و اصرار نیومن بر ماندن در جایگاه مدیرعامل حمایت میکردند؛ اما دیگر زمان اتمام حمایت آنها هم فرارسیده بود. دانلیو در همان ملاقات شام به نیومن گفت در رخدادهای جاری، از نظر سافتبانک حمایت میکند. درواقع او هم تمایل داشت که همبنیانگذار ویورک از سمت مدیرعاملی برکنار شود.
در روز سهشنبه ۲۴ سپتامر، سرنوشت نیومن هنوز در هالهای از ابهام بود. در همان روز جلسهی هیاتمدیرهی ویورک در دفتر مرکزی جی. پی مورگان در خیابان مدیسون تشکیل شد. ساختمان هشتضلعی معروف بار دیگر در مرکز یکی از رخدادهای مهم دنیای کسبوکار آمریکا قرار داشت. رخداد مهم قبلی مربوط به سال ۲۰۰۸ و روزهای پیش از شروع بحران اقتصادی بود که آخرین تلاشها برای نجات شرکت بر استنرز انجام میشد. جلسهی هیاتمدیرهی ویورک ساعتها به طول انجامید تا تصمیمی برای برونرفت از شرایط موجود اتخاذ شود. درنهایت پس از گذشت چند ساعت بحث و بررسی، هیاتمدیره رأی به خروج نیومن داد. حتی خود او هم با رأی مذکور همکاری کرد.
هیاتمدیرهی ویورک نیومن را از موقعیت مدیریت ارشد اجرایی به عضوی در هیاتمدیره تنزل داد. او کنترل کامل شرکت را از دست داد و آرای تأثیرگذارش هم به سه رأی بهازای هر سهم کاهش یافت. درنتیجه رأی نیومن دیگر قدرت حداکثری نداشت. همبنیانگذار ویورک پس از نهاییشدن تصمیم در بیانیهای به کارمندان خود گفت: «از زمان اعلام خبر IPO، بخش زیادی از تمرکز اطرافیان روی من معطوف بود».
سباستین گانینگهام و آر. تی مدیسون بهعنوان جایگزینهای نیومن انتخاب شدند. بهعلاوه تصمیمهای بزرگ و تأثیرگذار دیگری هم اتخاذ شد. از میان آنها میتوان به کاهش سرعت رشد، تعدیل هزاران کارمند و تمرکز روی هستهی اصلی کسبوکار، یعنی اجارهی فضاهای کاری اشاره کرد. بهعلاوه کسبوکارهای جانبی همچون مدرسهی ربکا هم از زیرمجموعهی ویورک حذف میشوند تا علاوهبر کاهش هزینهها، اعتماد سرمایهگذاران هم بیشتر جلب شود. در جدیدترین اظهارنظر ویورک نیز تعهد به قراردادهای لیزینگ فضاهای کاری بهعنوان تمرکز مهم شرکت بیان شد.
پس از تغییرات عظیمی که در بالا به آن اشاره شد، مذاکرههای ویورک برای دریافت وام سه میلیارد دلاری هم ادامه پیدا کرد. از آخرین اظهارنظرهای رسانهای نیز میتوان اکونومیست را نام برد که بهصورت مستقیم به حرکت احتمالی ویورک بهسمت ورشکستگی اشاره میکند و بهدنبال راههای احتمالی برای توقف آن است. در این میان، سافتبانک نیز تلاش میکند یک میلیارد دلار دیگر به شرکت تزریق شود.
داستان ۶ هفتهی بحرانی ویورک و سقوط از ارزش چندین میلیارد دلاری تا نزدیکی ورشکستگی، نشاندهندهی شرایط ویژهی دنیای کنونی کسبوکار است. با نگاهی به این مسیر میتوان ادعا کرد هیچ استارتاپی در دنیای کنونی نمیتواند بدون چالش و عدم قطعیت حرکت کند. بهعلاوه تأثیر رفتاهار نامناسب بنیانگذار و عدم نظارت کافی در تدوین سیاستهای و قوانین داخی نیز بهخوبی در داستان ویورک مشهود است. درنهایت برای درک آیندهی در انتظار یکی از ارزشمندترین استارتاپهای سابق دنیای فناوری، شاید نیاز به ماهها یا حتی سالها زمان داشته باشیم.