به گزارش می متالز، موضوع خام فروشی در معدن و صنایع معدنی یکی از تدابیری است که وزارت صنعت، معدن و تجارت طی سالهای گذشته برای جلوگیری از صادرات مواد معدنی با ارزش افزوده بالاتر از یکسو و تامین نیازهای صنایع پاییندستی از سوی دیگر به کار بسته و اتفاقاً تاکتیکی به شمار میرود که تا حدود زیادی جواب داده است. آنگونه که آمارهای رسمی معاونت معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام میکند، از سال ۹۲ که این وزارتخانه اقداماتی را برای جلوگیری از خام فروشی مواد معدنی انجام داده؛ توانسته با محدودیت قانونی برای صادرات مواد خام معدنی، به تکمیل زنجیره تولید فولاد کشور کمک کند؛ این در شرایطی است که این وزارتخانه اعلام کرده است که زنجیره نامتوازن فولاد، در سایه این سیاستها متوازن شده و کل زنجیره فولاد که در سال ۹۲ حدود ۱۲۰ میلیون تن ظرفیت تولید داشته، امروز به حدود ۲۱۰ میلیون تن رسیده، بهطوریکه طی پنج سال، ۹۰ میلیون تن به ظرفیت زنجیره فولاد کشور افزوده شده که کنترل صادرات سنگآهن را در پی داشته است. در این میان برخی معتقدند روی دیگر سکه خامفروشی، عدم توسعه متوازن و همزمان مجموعههای سنگآهن و زنجیرههای تولید فولاد است. حمیدرضا عظیمیان، مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه ابعاد ممنوعیت خام فروشی در صنایع معدنی را تشریح میکند.
وزارت صنعت، معدن و تجارت در مورد مسائل خام فروشی در رابطه با صادرات سنگآهن ورودکرده و بخشنامههایی صادر کرده است. در واقع این وزارتخانه بعد از شنیدن نظرات تولیدکنندگان فولاد مبنی بر سختیهای موجود بر سر راه تامین مواد اولیه خود که بیشتر شامل سنگآهن است، تصمیماتی را اتخاذ کرده که در قالب بخشنامههای مقابله با خامفروشی محصولات معدنی، آن را ابلاغ کرده است. در این رابطه وضع عوارض بر روی سنگآهن، کنسانتره و گندله اعمال شده که بتوان جلوی صادرات بیش از حد را گرفت. این موضوع توانست بخشی از مشکلات پیش روی صنایع فولادی را حل کند، اما واقعیت آن است که در واقع، مشکل فولادیها در کوتاهمدت با صدور چنین بخشنامههایی حل نخواهد شد، چراکه طبیعی است از اول مهرماه که این بخشنامهها اجرایی خواهد شد، تا زمانی که در زنجیره تولید عملیاتی شود، یک پروسه زمانبر را دنبال خواهد کرد و همین امر، نمیتواند در کوتاهمدت به صنایع فولادی کمک شایانی کند؛ چراکه به هر حال، تولید نیاز به تزریق مداوم مواد اولیه دارد و هماکنون تولیدکنندگان فولادی بر سر راه تامین مواد اولیه خود، با مشکلاتی مواجه هستند. از سوی دیگر، البته این اقدام مثبتی برای حل مشکلات تولیدکنندگان به شمار میرود و در درازمدت میتواند منجر به شکلگیری ذخیرهای برای بخش تولید محصولات فولادی شود تا این تولیدکنندگان بتوانند برای آینده تولید خود، مواد اولیه مناسب را دپو کنند. به هر حال، اقدامات اساسی به نظر میرسد این باشد که با توجه به اینکه تولید فعلی سنگآهن معادن کوچک و بزرگ کفاف فولادسازان را میدهد وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی تولید محصولات معدنی، شرایطی را به وجود آورد که انتفاع معادن کوچک و بزرگ فعال در حوزه تولید سنگآهن تامین شده و تولیدکنندگان فولاد نیز به نوعی تضمین تامین مواد اولیه و ادامه تولید خود را در اختیار داشته باشند. در این میان با توجه به آمار و ارقامی که از تولید مواد و محصول در دسترس است، این موازنه در صادرات نیز وجود دارد و امکان اینکه بتوان بخشی از محصولات تولیدی معادن سنگآهن را نیز صادر کرد، وجود دارد.
همه تلاش تولیدکنندگان فولاد این است که زنجیره ماقبل آنها که به نوعی تامینکنندگان مواد اولیه این صنایع به شمار میروند، منفعت خود را داشته باشند و بتوانند مازاد بر نیاز داخلی را نیز صادر کنند. به هر حال قیمت جهانی فولاد و کنسانتره و سنگآهن رو به کاهش است و با این وضع عوارض، خیلی هم صرفه و توجیهی برای صادرات سنگآهن وجود ندارد. نکته حائز اهمیت در این میان آن است که برخی از تولیدکنندگان محصولات سنگآهن که به نوعی صادرکننده نیز به شمار میروند، تعهداتی را از قبل برای تامین بازارهای جهانی داده و با شرکای خود قرارهایی برای صادرات هماهنگ کرده باشند که به هر حال این موضوع را نیز نباید از ذهن دور داشت؛ اما مدیریت درازمدت این پروسه البته این است که قیمت شمش خوزستان که مبنای محاسبه همه سنگهاست طوری مدیریت شود که منافع معادن سنگآهن تامین شود ولی فولادیها نیز همواره نگران تامین مواد اولیه نباشند. البته یک اشتباه در 10 سال گذشته رخ داده که همزمان با گذشت زمان، معدنیها به نوعی خود فولادساز شدهاند که به نظر میرسد وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان سیاستگذار باید به نوعی جلوی این امر را بگیرد.
واقعیت آن است که مجموعه تدابیر وزارت صنعت، معدن و تجارت در حوزه حمایت از صنعت فولاد که بخشی از آن بر ممنوعیت صادرات مواد اولیه مورد نیاز این صنعت متمرکز شده است، توانسته به لحاظ روانی اثر خود را در تولید فولاد داشته باشد؛ چراکه خیال تولیدکنندگان را از بابت تامین مواد اولیه مورد نیاز خود راحت کرده است؛ اما یک ورودی مواد اولیه نیز وجود دارد که به صورت کامل مصرف میشود، در حالی که ما به عنوان تولیدکنندگان فولاد زمانی میتوانیم تاثیر این تصمیمات وزارت صنعت، معدن و تجارت را به وضوح مشاهده کنیم که زمان سپریشده و تغییراتی هم در تصمیمات ایجاد نشود و تولیدکنندگان فولاد بتوانند مواد اولیه خود را در شرایط بهتری تامین کنند. همانطور که اشاره کردم، اثر این تصمیمات سیاستگذار برای تولیدکنندگان محصولات فولادی بسیار مناسب بود ولی تاثیر آن با تاخیر زمانی خود را نشان میدهد.
تصور ما این است که در یک بازه زمانی مشخص بسته به ظرفیت کارخانهها، بتوان اثر تامین مواد اولیه را در تولید محصولات فولادی مشاهده کرد؛ اما به عنوان مثال فولاد مبارکه اصفهان که یکی از تولیدکنندگان بزرگ فولاد کشور به شمار میرود، تا پایان سال زمان نیاز دارد تا بتواند خود را به لحاظ مواد اولیه مورد نیاز تامین کند؛ پس برای واحدهای بزرگ، رسیدن به سطح اطمینانبخشی از مواد اولیه، نیاز به بازه زمانی پنج تا ششماهه دارد.
ما پیشنهادهایی را در این زمینه دریافت کرده و بررسیهایی را نیز انجام دادهایم؛ به نحوی که چندین جلسه در این رابطه برگزار شده و شرکت سرمایهگذاری بانک پارسیان نیز در این زمینه در جلسات حضور داشته است که در حال مذاکره هستیم. آنها قیمت کارشناسی آنجا را برآورد کرده و منتظریم که نتایج کارشناسی در مورد قیمت و خرید فولاد مبارکه استحصال شود و کار را بتوانیم به شیوه موثری انجام دهیم.
95 درصد معادن کشور کوچک است و تامین مواد اولیه ما از سوی پنج معدن بزرگ سنگآهن از جمله چادرملو و گوهرزمین و سنگان صورت میگیرد. اما برای حمایت از معادن کوچک و متوسط، باید فولادسازان را از سوی معادن بزرگ به طور کامل تامین کنند تا معادن کوچک بتوانند صادرات خود را به کشورهای دنیا داشته باشند. تصور ما این است که حمایت از بخش معدن نباید قطع شود و باید ادامهدار باشد. مشکل فولادسازان بزرگ باید با معادن بزرگ اصلی حل شود و معادن کوچک نیز با سیاستهای حمایتی و تقویت حمایتها، از سوی دولت مورد پشتیبانی واقع شوند. من از همینجا و از طریق این رسانه ارزشمند اعلام میکنم که تمامی معادن باید بدانند که ما در این بخش، حاضر به مذاکره برای خرید سنگآهن معادن کوچک که استخراج شده است، هستیم و حتی برای سرمایهگذاری در آنها نیز آماده تعامل هستیم؛ بنابراین اگر معادن کوچک بتوانند در حوزه تامین سنگآهن مورد نیاز فولاد مبارکه، همکاریهای لازم را صورت داده و نیاز این بخش را تامین کنند، ما نیز حاضریم با آنها وارد تعامل و مذاکره شویم.
ما با شرکت تهیه و تولید مواد معدنی نیز در این زمینه وارد مذاکره شدهایم و آنها نیز علاقهمند هستند که در این زمینه به شرکت فولاد مبارکه کمک کنند.
بله، آنها همین کار را هم میکنند و ما با تهیه و تولید مواد معدنی در هماهنگی کامل هستیم و آنها نیز همه تلاش خود را بهکار گرفتهاند تا بتوانند مشکل تامین مواد اولیه شرکت فولاد مبارکه اصفهان را حل کنند.
اصول کار همین مواردی است که سیاستهای بازار آزاد و رقابتی کردن فضا در دستور کار قرار میگیرد و خود بازار روابط بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را هماهنگ میکند. اصل در کشورهای دیگر بر این اساس بنیان گذاشته شده است که روابط بازار آزاد و قوانین مرتبط با آن را رعایت کنند و خود بازار نیز، شرایطی را ایجاد خواهد کرد که باعث خواهد شد از خامفروشی جلوگیری شود. کشورهایی هم هستند که معادن بزرگی دارند و میتوانند محصولات خود را به فروش برسانند. البته در آفریقای جنوبی و استرالیا به دلیل وسعت معادن ممکن است خامفروشی بیشتری نسبت به سایر نقاط معدنخیز دنیا داشته باشند؛ اما اصل همه کشورها برای صادرات محصولاتشان این است که بتوانند ارزش افزوده بیشتری برای صادرات محصولات خود داشته باشند.
این نامهنگاری را خبر ندارم ولی دولت باید سیاست خود را در تعیین عوارض به صورت مصرانه ادامه دهد و کار را به نحو قدرتمندی پیش برد. به هر حال مجموعه مشکلاتی که این روزها برای تولیدکنندگان صنعت فولاد به لحاظ تامین مواد اولیه پیش آمده است، به دلیل این است که تا پیش از این، هیچ سیاست کنترلی از سوی دولت برای صادرات سنگآهن وجود نداشته است و همین امر ما را در تامین مواد اولیه خود در داخل کشور، دچار مشکل کرده است. علاوه بر اینکه خامفروشی صورت گرفته، تولید داخلی نیز تامین نشده است و ما از دولت میخواهیم که در کوتاهمدت بر روی این سیاست پافشاری داشته باشد که ابتدا اولویت با تامین نیازهای داخلی باشد. هرچه باشد اکنون واحدهای تولیدکننده فولادی از جمله فولاد مبارکه اصفهان، بهرغم همه محدودیتها و مشکلاتی که دشمنان سعی کردهاند برای چرخه اقتصاد و صنعت کشور ما به وجود آورند، خوشبختانه با حمایت مسوولان و تلاش شبانهروزی مدیریت و کارکنان شرکت، از شرایط سخت به وجود آمده به خوبی عبور کردهاند و این مجموعه معظم صنعتی، مطابق تاکیدات مقام معظم رهبری، همچنان به تولید و تامین نیاز صنایع داخلی مشغول است؛ این در حالی است که در سال 1397 سرمایه شرکت از هفت هزار و 500 به 13 هزار میلیارد تومان افزایش یافته و افزایش سرمایه شرکت نیز تا 20 هزار میلیارد تومان از اهداف پیش رو است. بر این اساس مطابق با آمار و ارقام، اهداف شرکت در تمامی بخشها در حال تحقق است و در صورت تامین مواد اولیه مورد نیاز فولادسازان کشور از جمله فولاد مبارکه، به خوبی خواهیم توانست کشور را از واردات این محصولات بینیاز کنیم. از سوی دیگر، سیستمهای اخذ سفارش از مشتریان و تحویل محصول به آنها در فولاد مبارکه با دقت، سرعت و نظم همیشگی در حال کار است و به یقین با همکاری سایر بخشها در کشور به ویژه در بخش تامین سنگآهن و قطعات، خواهیم توانست نیاز بازار داخل را همچنان تامین کنیم. نکته حائز اهمیتی که باید به آن اشاره کرد آن است که خامفروشی هیچ ارزشافزودهای به همراه ندارد، اگرچه بعضاً ممکن است در مقاطعی، خامفروشی جذابیتهای صادراتی خود را داشته باشد، اما بهیقین ضرر و زیان زیادی برای اقتصاد و مشاغل کشور به همراه خواهد داشت. در عین حال فولاد مبارکه اهمیت ویژهای را نیز در کنار تامین مواد اولیه به توسعه و بهروزرسانی فناوری خطوط تولید در صنعت، مبذول داشته و خوشبختانه توسعههای فولاد مبارکه با هوشیاری هرچه تمامتر و با هدف کاملتر کردن زنجیره تولید در شرکت در حال پیگیری و اجراست؛ به نحوی که با توجه به اینکه انتخاب و راهبرد رونق تولید از سوی مقام معظم رهبری بسیار داهیانه و بهموقع بوده است، گردش چرخ صنایع کشور و رونق تولید در جامعه ایجاد شادابی و نشاط و امید میکند؛ از اینرو در فولاد مبارکه هم تلاش همهجانبه بر آن است تا بدون هرگونه خللی این فرآیند ادامه یابد.