چندی پیش اما ترامپ رئیسجمهوری امریکا از تمایل خود به داشتههای معدنی افغانستان گفت که موافقتها و مخالفتهای بسیاری را در میان مقامات این کشور برانگیخت.
به گزارش می متالز روزنامه امریکایی نیویورکتایمز در گزارشی در این باره مینویسد که ترامپ حالا دلیل محکمی برای ماندن نیروهای نظامی امریکایی در افغانستان پیدا کرده است؛ ثروت فراوان معدنی. مشاوران ترامپ هم با او موافقند و میگویند این منابع سود قابلتوجهی را نصیب شرکتهای این کشور خواهد کرد. ترامپ در این زمینه با اشرف غنی رئیسجمهوری افغانستان هم گفتوگو کرده و غنی در سخنان خود ذخایر معدنی را یک فرصت اقتصادی معرفی کرده است، ترامپ هم که تاکنون مطئن نبوده باید نیروی نظامی بیشتری به افغانستان بفرستد یا نه، وجود این منابع را توجیه خوبی برای ماندن معرفی میکند. در همین امتداد کاخ سفید برای بررسی امکان استخراج معادن تصمیم دارد نمایندهای را برای ملاقات با مقامات معدنی این کشور به افغانستان بفرستد. چندی پیش و زمانی که کاخ سفید بحث زیادی بر سر سیاست خود درباره افغانستان داشت ۳ تن از دستیاران ارشد او با مایکل سیلور از تاجران فعال در زمینه صنایع شیمیایی و فلزات ملاقات کردند تا به بررسی ظرفیت استخراج مواد معدنی کمیاب این کشور بپردازند. شرکت سیلور به نام «اَمریکَناِلِمِنتز» در زمینه استخراج و فرآوری مواد معدنی که در ابزار هایتِک استفاده میشود، همانند لیتیوم تخصص دارد. استِفِن فینبرگ سرمایهگذار میلیاردر امریکایی نیز به طور غیررسمی به ترامپ توصیه میکند بر منابع افغانستان متمرکز باشد. او خود به دنبال راههایی است که بتواند از منابع معدنی این کشور بهرهمند شود. فینبرگ مالک یک شرکت نظامی بزرگ به نام «دینکورپاینتِرنشنال» است و میتواند در تامین امنیت معادن افغانستان موثر واقع شود و در کاهش نگرانی عمدهای که درباره منابع معدنی موجود در مناطق درکنترل طالبان وجود دارد، نقش داشته باشد. ۷ سال پیش و در سال ۲۰۱۰ میلادی مقامات امریکایی تخمین زدند که ارزش ذخایر معدنی دستنخورده افغانستان به حدود ۱ تریلیون دلار میرسد. درباره این رقم البته بعدها بسیار بحث شد به ویژه وقتی که نرخ کامودیتیها افت کرد، اما ۱ تریلیون دلار همچنان در کاخ سفید زبان به زبان میچرخد و توجه ترامپ را نیز به خود جلب کرده است. در سال (۱۳۸خورشیدی(۲۰۰۶ میلادی) دولت جورج دبلیو بوش نقشهبرداری هوایی از افغانستان را برای ترسیم منابع معدنیاش انجام داد. در دولت اوباما نیز وزارت دفاع ایالات متحده امریکا نیرویی را برای کار در معادن افغانستان ایجاد کرد، در واقع نیروی کار در کنار فساد رایج و همچنین مشکلات امنیتی و کمبود جاده و پل و راهآهن موانعی است که در این زمینه وجود دارد و هیچ یک از این موانع هم نه تنها تاکنون برطرف نشده بلکه برخی از آنها عمق بیشتری هم پیدا کردهاند. بنابراین منتقدان ترامپ بر این باورند که دولت او خود را مسخره میکند البته اگر باور داشته باشد استخراج مواد معدنی نوشدارویی برای درمان دردهای افغانستان و منبع درآمدی برای بخش خصوصی و دولتی امریکاست.
منتقدان ترامپ میافزایند: اکنون ذخایر مس و سنگ آهن افغانستان با یک سوم قیمتی که در سال ۲۰۱۰ میلادی معامله میشد، معامله میشوند و بیشتر ذخایر عناصر کمیاب خاکی که هنوز کشف نشدهاند، در ایالت هلمند قرار دارند که بیشتر این ایالت در کنترل طالبان است. این انتقادات در حالی مطرح میشود که دیگر نمیتوان تصمیم ترامپ را به عنوان یک تاجر در عرصههای اقتصادی بدون در نظر گرفتن ابعاد مختلف آن سنجید.
پیمان افضل از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در این باره توضیح داد: با نگاه به تاریخ میتوان دریافت بخش زیادی از کشورگشایی همواره دلیل دستیابی به مواد معدنی بوده است، به طور مثال کشور «لیدیه» که در غرب ترکیه امروز قرار داشت یکی از منابع اصلی طلا و نقره جهان بود و بسیار به آن حمله میشد، همینطور منابع طلای مصر و ذخایر طلا و نقره هندوستان همیشه حس طمع جهانگشایان جهان از جمله نادرشاه افشار ایرانی را تحریک میکرد، در نتیجه نه تنها در عصر حاضر بلکه همواره در طول تاریخ مواد معدنی به ویژه فلزات گرانبها عامل جنگ بودهاند. به ویژه که این مواد علاوه بر ارزش مادی ارزش استراتژیک هم دارند. وی ادامه داد: حال که حجم مواد معدنی در جهان کمتر شده است، اهمیت ذخایر دستنخورده بیشتر به چشم میآید از جمله منابع افغانستان. این کشور به جز در یک دوره کوتاه هیچگاه رنگ ثبات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را به خود ندید و اساس آن همیشه بر قبیلهنشینی بوده است. اگر دوران کوتاه اماناللهخان، ظاهرشاه و سردار محمد داوودخان را کنار بگذاریم افغانستان در دوران دیگر حاکمان خود هیچگاه ثبات نداشته و ندارد. موقعیت جغرافیایی این کشور هم باعث شده از نظر وجود ذخایر و منابع طبیعی غنی باشد و انواع مختلف کانهزایی در آن دیده شود. در نتیجه سرشار از منابع معدنی بکر و دستنخورده است که گاه مورد استفاده جنگسالاران محلی و حتی گروههای تروریستی قرار گرفته و میگیرد. افضل افزود: از نگاه استراتژیک نیز این کشور دارای منابع معدنی است که میتواند بازار فلزات استراتژیک را بر هم زند. یکی از این فلزات لیتیوم است که فلز قرن نام دارد. اکنون بزرگترین نهشتههای لیتیوم جهان در بولیوی قرار دارد. دولتهای چپگرای امریکای لاتین هم با دولت ایالات متحده امریکا رابطه چندان مثبتی ندارند و البته آن کشورها تنشهایی دارند. این عوامل باعث میشود امریکا فقط متوجه لیتیوم موجود در آنها نباشد. خود امریکا هم منابع لیتیوم چشمگیری ندارد، اینجاست که حجم زیاد لیتیوم افغانستان به همراه عناصر همراه آن مانند برلیوم میتواند در درازمدت قدرت استراتژیکی را به دولت امریکا و حتی شرکتهای خصوصی آن بدهد و حتی قدرت چانهزنی او را در سیاست بینالملل بالا ببرد. علاوه بر لیتیوم، افغانستان در زمینه فلزات پایه هم جایگاه قابل توجهی دارد.
او در نهایت گفت: همچنین مسئله مهم دیگر این است که از نظر من هر کشوری بتواند متخصصان و دانشجویان افغانی را آموزش دهد میتواند جایگاه خود را در این کشور محکم کند. در نتیجه مثلث لیتیوم، فلزات پایه و گرانبها و ظرفیت نیروی متخصص میتواند محرک خوبی برای ترامپ باشد.