به گزارش می متالز، این دست از ارتباطات با واحدهایی که نقش اساسی در راهاندازی پروژههای مختلف دارند، میتواند فعالان و صنعتگران مختلف را در رسیدن به اهدافشان یاری کند. درواقع برقراری ارتباطات موفق میان معدنکاران با تمامی سازمانهای مرتبط با فعالیتهایشان و همچنین رسانههای جمعی به عنوان کلید موفقیت برای آنها خواهد بود.
کارشناس دفتر اکتشاف وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره نقش ارتباطات در فعالیتهای معدنی اظهار کرد: ارتباطات در برخورد حوزه معدن با چالشهای جدی کسبوکار، نقش استراتژیکی در تامین امنیت مجوز و انجام عملیات ایفا میکند. از آنجاییکه شرکتهای معدنی، به دنبال پایداری در سراسر کسب وکار خود هستند، برقراری ارتباط یک موفقیت کلیدی برای آنها محسوب میشود. به گفته آیدین زینالزاده، فعالیت شرکتهای معدنی در محیطهای کسبوکار پرچالش و بازار نامتعادل، باعث میشود هیات مدیرهها تصمیمهای سختگیرانه و محتاطانه بگیرند.
در عین حال، حرکت به سمت ملیسازی منابع و ذخایر موادمعدنی و انتظارهای روزافزون زیستمحیطی و اجتماعی به این معناست که مجوزهای اجتماعی برای فعالیتهای معدنی بهطور مستقیم به ارزش درکشده ازسوی جوامع و یا کشورهای میزبان وابسته هستند. بخش معدن مملو از مثالهایی از پروژههای تعطیلشده است. وی در ادامه افزود: در این رابطه میتوان گفت سهامداران و ذینفعان به اندازه کافی خود را درگیر نکردهاند و اعتماد به نفس آنها ضعیف بوده است. در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ میلادی ( ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ شمسی)، ارنست و یانگ متوجه شدند حفظ مجوزهای اجتماعی دومین خطری است که بخش معدن با آن روبهرواست. زیرا زمانیکه اعتماد از بین میرود، هزینههای مالی و اعتباری زیادی در پی دارد. این یک اتفاق بسیار عادی مشترک است و بازسازی اعتماد ازدسترفته نسبت به ایجاد اعتماد کار بسیار دشوارتری است. از نگاه این کارشناس بخش معدن، نقش ارتباطات در مدیریت این خطرپذیری به دیدگاه و عملکرد فعالان معدنی و ساختار ارتباطات بستگی دارد. بهطورعموم این کار از یک نقش تاکتیکی کوتاهمدت شروع میشود و به راهبردی بلندمدت ختم میشود. حوزه معدن از نظر چالشهای عملیاتی و جغرافیایی و همچنین استراتژی و فرهنگ کسبوکار بسیار متنوع است. زینالزاده ادامه داد: بهطور تقریبی تمام مجموعه معدنکاری برحسب نیاز به تکامل کاربردهای اختصاصی و فعالسازی مجدد ارتباطات با رویکرد یک مدل فعالتر و سازمانیافته احتیاج دارند تا بتوانند قبل از اینکه با آنها دستوپنجه نرم میکنند به گفتوگو با ذینفعان و پیشبینی مسائل بپردازند. این چالش باعث ایجاد یک همکاری نزدیک و استراتژیک بین ارتباطات و سایر عملگرهای کسبوکار مانند عملیات، منابع انسانی، مسائل حقوقی، زیستمحیطی، مدیریت خطرپذیری، تدارکات و روابط اجتماعی میشود. به گفته وی، در بیشتر شرکتهای معدنی وجود نداشتن محیطی رسمی برای ارائه عملکرد جلب توجه میکند. علاوه بر این، توابع دیگری که حکم محصول ارتباطات را دارند (روابط دولت، روابط سرمایهگذار، توسعه اجتماعی، محیطزیست، تدارکات، منابع انسانی و ساختوساز) امکان سنجش و پایش یکپارچه نحوه درگیری موثر و مداوم با ذینفعان برای دستیابی مستقیم به اهداف کسبوکار را ندارند.وی ادامه داد: مجموعههای دولتی، خصوصی، عمومی و جامعه معدنی با این واقعیت جدید روبهرو هستند. این تغییرات بهواسطه فرآیندهای شناختهشدهای ایجاد شدند. اخبار فراتر از مرزها عمل میکنند. حوادث یک منطقه میتوانند اثر موجداری بر بازار پروژههای سراسر جهان داشته باشند.
نکته مهم دیگری که در کنار ارتباط میان بخشهای مختلف معدنی و واحدهای اداری وجود دارد، روزآمد بودن اطلاعات پروژههای معدنی و در دسترس بودن آن برای مسئولان اجرایی پروژههاست.
حال این اطلاعات را میتوان به شکلهای مختلف در اختیار این افراد قرار داد و از دستگاههای ارتباطی مختلفی برای انتقال آن استفاده کرد. این دست از اتفاقها میتواند تاثیر مثبتی بر مناطق معدنی و مردم محلی منطقه نیز داشته باشد. زینالزاده در اینباره اظهار کرد: ارتباطات دیجیتال با مخاطبان گستردهاش به مردم امکان دسترسی به اطلاعات و تولید اطلاعات جدید میدهد. ارتباطات یک شرکت باید به وسیله ابزاری مثل موبایل در کف یکدست جا شوند و دستگاههای تلفن همراه امروز به یک پلتفرم مهم برای به اشتراکگذاری محتوا تبدیل شدهاند. بهعنوان نمونه در مغولستان، کشوری که تجربه رونق خارقالعاده معدنکاری را دارد، نفوذ تلفن همراه در مناطق غنی معدنی کویر جنوبی گُبی که ۷۷ درصد مردم آن عشایر دامدار هستند، بسیار بالاست بهطوریکه استفاده از اینترنت در این منطقه به ۲۳ درصد میرسد.
به عقیده وی، ذهنیت شرکتهای معدنی از ارتباطات بهطور سنتی کسبوکار «b۲b” است اما بهنظر میرسد این نگرش در حال تغییر است. درحالیکه معدنکاران محصولاتشان را بهدست مصرفکنندگان نهایی نمیرسانند اما بهطور فزایندهای ارزش ساخت و تولید خود را فراتر از شریکان کسبوکار و بهطور مستقیم در مجموعهای گستردهتر از روابط تعاملی درنظر میگیرند. رویکرد و گرایش ارتباطاتی آنها به سمت مشتریگرایی با ارزش ویژه نشان(برند)، مدیریت شهرت و رابطه متقابل «محصول تولیدی روی میز و مصاحبه حرفهای با ما» است. آنها با درنظر گرفتن سایر کاراییها، در حال طراحی فرصتهای به اشتراک گذاشتن تجربههای شرکت و اعتمادسازی با همکاران و شریکان بالقوه و همچنین رقیبانشان هستند. وی در ادامه نقل قولی از مدیرعامل شرکت آنگلو آمریکن با این مضمون را مطرح کرد و گفت: واقعیت ساده این است که در دنیای امروز اگر ما مردم را با خودمان همراه نکنیم و اگر بیشتر کسانی که در جوامع میزبان معدنکاری زندگی میکنند، از حضور ما بهرهمند نشوند، ما مجاز به معدنکاری نیستیم.
در ایران همواره چالشهای بسیاری میان معدنکاران و محیطزیست و منابع طبیعی وجود دارد تا جاییکه شاهدیم در بسیاری از موارد اختلاف میان آنها که بیشتر نیز به دلیل آرای سلیقهای بوده، فعالیت معدنکاری را متوقف کرده است. برای رفع این مشکلات، فعالان بخشخصوصی معدن پیشنهادی مبنی بر تشکیل کارگروه مشترک این تشکلها دادند که تا حدودی فعالیت معدنکاری در مناطقی که چالشهایی با محیطزیست یا منابع طبیعی داشتند را تسهیل کرد. این نوع ارتباط نیز یکی دیگر از مواردی است که مورد نیاز بخش معدن است و باید همواره این تعامل میان معدنکاران و محیطزیست و منابع طبیعی وجود داشته باشد.