به گزارش می متالز، یازدهمین نمایشگاه ایرانپلاست میزبان ۵۲۴ شرکت خارجی از سراسر جهان است که بهترین فرصت برای رایزنی و شکلگیری همکاریهای مشترک است اما به گفته نمایندگان شرکتهای خارجی موانعی برای تشکیل همکاری مشترک با واحدهای صنعتی پلاستیک داخلی وجود دارد که مهمترین آن بازار محدود تولیدات ایرانی است. از سوی دیگر، ساختار صنعتی متفاوت صنایع پلاستیک کشور نیز امکان انتقال فناوری را با چالشهایی رو به رو کرده است. گسترش بازار محصولات پلاستیک مستلزم تولید صادراتمحور است، بر سر راه تولید صادراتمحور نیز موانعی همچون رعایت نکردن استانداردها و نبود کنسرسیومهای صادراتی وجود دارد که بازار محصولات پلاستیکی را با محدودیت رو به رو کرده و خارجیها چندان رغبتی برای همکاری ندارند. در همین راستا، ناهید هاشمی، عضو هیاتمدیره انجمن صنایع همگن پلاستیک و رئیس انجمن پلاستیک استان البرز موانع موجود در همکاریهای مشترک با خارجیها را بررسی کرده است که در ادامه میخوانید:
رئیس انجمن ماشینآلات صنعت پلاستیک و لاستیک آلمان به تازگی اعلام کرد که هنوز امکان انتقال فناوری و تولید مشترک با صنایع ماشینآلات صنعت پلاستیک و لاستیک فراهم نشده است.
برای همکاری مشترک بازار داخل آنقدر باید وسعت پیدا کند و سهم آلمانیها از این بازار آنقدر افزایش یابد تا بتوانند وارد تولید مشترک با ایران شوند؛ این امر نیز تنها با صادراتمحوری اتفاق خواهد افتاد زیرا بازارهای داخلی حجم محدودی دارند و برای توسعه بازار باید به سراغ صادراتمحوری رفت. تولیدات ایران بیشتر برای مصرف داخل و نهایت کشورهای اطراف تعریف شده و تا زمانی که به تولید انبوه نرسیم ورود فناوری برای آلمانیها به صرفه نخواهد بود. لازمه همکاری با آلمان ورود صنایع کشور به نسل چهارم صنعت است. این درحالی است که بخشی از صنایع کشور همچون خودروسازی بین نسل ۲ و ۳ یعنی نسل مکانیکی و دیجیتالی قرار دارند و بخشی دیگر بین نسل ۱ و ۲ یعنی نسل تولید انبوه و مکانیکی قرار گرفتهاند. صنعت کشور هنوز وارد بخش اتوماسیون نشده است و آنچه به مدیران توصیه میشود این است که ۷۵ درصد مکانیکی و ۲۵ درصد اتوماسیون در صنعت به کار گرفته شود. در بازدیدی که سال گذشته از ۱۶ شرکت آلمانی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت داشتیم تمام کار خانههای آلمانی اکنون براساس سامانه اتماسیون و براساس نسل ۴ فعالیت میکنند به این معنا که از طریق گوشی تلفن همراه به راحتی میتوان تمام کارخانه را اداره کرد، تا زمانی که ساختار صنعتی متفاوت باشد در عمل انتقال فناوری معنای چندانی ندارد.
فضایهای سیاسی نیز هنوز برای همکاری فراهم نیست، ایران در آغاز روابط بینالمللی است و هنوز وثوق لازم به وجود نیامده است. از سوی دیگر، به دلیل سنگاندازی امریکا در اجرای برجام هنوز تحریمها کامل رفع نشده و نظام بانکی ایران با نظام بانکی جهان هماهنگ نیست. از آنجا که کشورهای اروپایی سهم مبادلاتشان با امریکا بیش از ایران است ریسک همکاری مشترک با ایران را به آسانی نمیپذیرند. از سوی دیگر، ایران باید ابتدا عضو سازمان تجارت جهانی شود تا ابعاد بازارهای ایران بزرگ و فرامرزی شود در چنین شرایطی تولید انبوه میشود و انتقال فناوری معنا پیدا میکند.
مهمترین مانع برای گسترش بازار و تولید صادراتمحور رعایت نکردن استانداردهای جهانی است. در بخش بستهبندی دو موضوع ایمنی و پایداری دارای اهمیت است. این موضوع در تمام زمینههای آرایشی، بهداشتی، غذایی، دارویی و... مطرح است. صنایع بستهبندی در آزمونهای پایداری مجوزی دریافت نمیکنند. از سوی دیگر، در دنیا اگر بخواهید نمایندگی شرکتی را دریافت کنید باید گواهی آزاد فروش داشته باشید این گواهی را نیز انجمن مرتبط با آن صنعت صادر میکند. به عبارت دیگر تشکلهای بخش خصوصی بر رعایت تمام ضوابط، مقررات و استانداردها نظارت دارند. درحالحاضر شرکتها بدون آنکه وارد این شبکه شود به صورت جزیرهای به صادرات اقدام میکنند و طبیعی است که بدون ضوابط و استاندارد این امر انجام میشود زیرا نظارتی بر کیفیت کالای صادراتی وجود ندارد. در چنین شرایطی مشتری بازار هدف نمیتواند به کالا اعتماد داشته باشد. بنابراین نخستین گام در تولید صادراتمحور تعیین متولی نظارت بر استاندارد و کیفیت محصولات است. این شبکه باید از سوی انجمنها تعریف شود.
محصولات پلاستیکی با وجود آنکه از مشتقات نفتی تولید میشود، جزو تولیدات غیر نفتی به شمار میرود و سهم صادرات آن نیز چندان قابل توجه نیست و شاید ۳ تا ۴ درصد صادرات غیرنفتی را پوشش دهد که بخش قابل توجهی از تولیدات را لوله تشکیل میدهد، آن هم با کیفیت نه چندان مطلوب؛ بنابراین در سایر بخشها صادرات چندانی وجود ندارد.
دلیل ورود نکردن به سایر بخشها نیز به نبود استانداردها برمیگردد. استاندارد نامناسب باعث میشود بازار مناسبی شکل نگیرد بنابراین صنایع کمتر در این زمینهها ورود میکنند. البته در بازار داخل تقاضا وجود دارد اما به سبب تقاضای محدود صنایع نیز به طور گسترده وارد بخشهای پاییندستی پلاستیک و ایجاد ارزش افزوده بالا نشدهاند.
نبود استانداردها به معنای ناتوانی در دستیابی به آنها نیست. در بسیاری از موارد این آزمون به خوبی انجام میشود اما روند تولید استمرار ندارد. درحالحاضر مهمترین برای صنایع کشور بحث اعتمادسازی است. فناوری و ماشینآلات موجود امکان تولید باکیفیت را ارائه میکنند اما این موضوع در تولید عملیاتی نمیشود. تا زمانی نیز که کیفیت وارد بازاریابی نشود بازار با همین محدودیتها رو به رو خواهد بود.
برای گسترش بازار اگر شرکتها به تنهایی و انفرادی اقدام به بازاریابی کنند با چالش رو به رو میشوند زیرا اکنون حجم وسیعی از صنایع کشور به ویژه در بخش بستهبندی را صنایع کوچک و متوسط تشکیل میدهند. در نتیجه امکان شناسایی بازار و بازاریابی برای این واحدها وجود ندارد و هزینه این موضوع برای آنها بسیار بالاست. بنابراین برای توسعه بازار نیازمند شرکتهای مدیریت صادرات در بخشهای مختلف هستیم تا بازارها از سوی آنها شناسایی شود. البته در ایران کارگروه و ایجاد کنسرسیوم کار دشواری است و اعتماد لازم به یکدیگر وجود ندارد.