به گزارش می متالز، اواخر شهریور ماه بود که معاون امور معادن و صنایع معدنی وزیر صنعت، معدن و تجارت از ابلاغ بخشنامه اخذ عوارض ۲۵ درصدی برای صادرات مواد خام معدنی، از جمله سنگآهن، به گمرک خبر داد؛ تصمیمی که البته با اعتراض گروه بزرگی از فعالان بخش خصوصی مواجه شد. اتاق بازرگانی تهران نیز از طریق نامهنگاری با معاون اول رییسجمهوری مراتب اعتراض فعالان اقتصادی و نیز مراتب ضرر و زیان ناشی از اعمال محدودیت بر صادرات سنگآهن را به اطلاع او رساند. اسحاق جهانگیری نیز طی نامهای به وزیر صنعت، معدن و تجارت با رونوشتی به رئیس اتاق تهران، وزارت صنعت را مکلف به مشورت با بخش خصوصی در خصوص عوارض صادرات سنگآهن کرد. اکنون اما در حالی که بیش از یک ماه از دستور معاون اول رییسجمهوری سپری شده، خبرها حاکی از آن است که اخذ عوارض 25 درصدی بر صادرات سنگآهن همچنان در جریان است.
سجاد غرقی، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران، با تایید این موضوع به روابط عمومی اتاق تهران گفت: از اوایل سال جاری، معاونت معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت، زمزمه وضع عوارض بر صادرات محصولات معدنی را مطرح کرد که این موضوع مورد اعتراض فعالان بخش معدن قرار گرفت. اما با وجود این اعتراضات اخذ عوارض 25 درصدی بر صادرات سنگآهن از اول مهرماه سال جاری اجرایی شد و همچنان ادامه دارد.
غرقی ابراز امیدواری کرد که مساله عوارض بر صادرات سنگآهن تا یک الی دو ماه آینده حل شود. او با بیان اینکه صادرات محولات معدنی، یکی از کانالهای اصلی تامین مالی پروژههای معدنی و البته یکی از پایههای اصلی توسعه بخش معدن ظرف دهه گذشته بوده است، ادامه داد: گفتمانی ضدتوسعه و ضدصادرات تحت عنوان مبارزه با خامفروشی که اطلاق غلطی در مورد فعالیتهای معدنی است، سببساز وضع این عوارض شد. استدلالهای دیگری که وزارتخانه برای اعمال عوارض 25 درصدی مطرح کرد، جبران کسری بازار داخل و جلوگیری از صادرات محصولات معدنی با ارزش افزوده پایین و ادلهای از این دست بود که بازار داخلی دچار کسری مواد اولیه است.
غرقی با اشاره به اینکه این ادله مبتنی بر واقعیتها نیست، توضیح داد: در زنجیره محصولات معدنی، کسری در مواد اولیه و نهادهها وجود ندارد و این بخش در مواردی کمتر و در مواردی بیشتر دچار مازاد تولید است.
این عضو هیات نمایندگان اتاق تهران سپس به سه اثر منفی اعمال عوارض بر صادرات سنگآهن اشاره کرد و گفت: این تصمیم، کانال تامین مالی فعالان معدنی برای اجرای پروژهها را مسدود کرده و در عین حال تعادل عرضه و تقاضا را در بازار داخل دچار اختلال میکند. اثر سوم آن این است که نظام قیمتی برای مصرفکنندگان انحصاری میشود. به همین دلیل تاکنون، فعالان بخش معدن مذاکرات متعددی را با دولت و مجلس به انجام رساندهاند که این بخشنامه لغو شود.
غرقی با اشاره به اینکه زنجیره تولید مواد معدنی در پاییندست و بالادست با اختلال جدی مواجه است، این اختلال را به ساختار حکمرانی بخش معدن نسبت داد و گفت: ساختار حکمرانی بخش معدن، متعلق به دوران تاسیس بوده و حدود 50 سال است که تغییر نکرده. در دوران تاسیس، دولت در قامت یک سرمایهگذار وارد بخش معدن شد و از تاسیس واحدهای بزرگ حمایت کرد. در نتیجه یک ساختار متمرکز ستادی و دولتی پدید آمد. بخش معدن حدود 15 سال است که از این دوران عبور کرده و زنجیرهها چه به صورت متوازن یا نامتوازن تشکیل شده است. در واقع، بخش خصوصی وارد حوزه معدن شده و این حوزه هم به لحاظ حجم و هم به لحاظ تعداد بنگاهها، رشد قابل ملاحظهای را تجربه کرده است.
او با بیان اینکه نظام حکمرانی بخش معدن، متناسب با این تحولات تغییر نکرده است، افزود: هنوز نظام حکمرانی جدیدی که سایر ذینفعان هم به صورت واقعی در آن مشارکت داشته باشند، شکل نگرفته و کماکان دولت تعیینکننده نهایی است. معتقدیم در سیاستگذاری بخش معدن دولت، سازمانهای توسعهای نظیر ایمیدرو، سازمان نظام مهندسی به عنوان بازوی کارشناسی، اتاق و تشکلهای بخش خصوصی باید مشارکت جدی داشته باشند و حکمرانی در این بخش به وسیله شبکهای از ذینفعان صورت بگیرد؛ چرا که مسایل حوزه معدن متعدد و پیچیده است و افزایش تعداد معادن از حدود 650 معدن در سال 1365 به حدود ده هزار و 500 پروانه بهرهبرداری در سالهای اخیر، ضرورت مشارکت ذینفعان در حکمرانی این بخش را نشان میدهد.
او در ادامه با تاکید بر اینکه ساختار متمرکز فعلی، ناکارکردی و فساد ایجاد میکند، گفت: دولت اکنون بیشتر نقش کارگزار بخش خصولتی را ایفا میکند تا حکمران بهینه کل صنعت و تنزل جایگاه دولت به این سطح، سبب شده که بخش عمدهای از زنجیره و ذینفعان نادیده انگاشته شده و به مشارکت دعوت نشوند. صدای اعتراضی که اکنون در مورد اخذ عوارض و مسایلی از این دست شنیده میشود، مربوط به زنجیرهای است که بزرگ شده و اما امروز مطالبات و پیشنهادات آن مسموع واقع نمیشود.