به گزارش می متالز، سید مهدی سدیدی، مدیرعامل وبانک اما بر خروج بانکها از بنگاهداری تاکید دارد ولی چالشهای این موضوع را به قدری گسترده میداند که باعث میشود این روند با کندی انجام شود. مشروح گفتوگو با وی را در ادامه میخوانید:
«وبانک» بهعنوان یک بنگاه چندرشتهای صنعتی که در ۱۵ صنعت حضور دارد از اتفاقات کلان اقتصادی کشور بهویژه در نوسانات ارزی، تعرفهگذاریها و تغییرات قیمتهای جهانی تاثیر میپذیرد که این امر اداره تمام جزئیات را از سوی «وبانک» دشوار میسازد. براین اساس در چهار هلدینگ تخصصی «وبانک» با توجه به شرایط موجود برنامهریزیهای خرد برای رشد صنایع تدوین میشود تا در راستای استراتژیهای کلان «وبانک» حرکت کنند.
با توجه به اینکه مواد ۱۶ و ۱۷ قانون رفع موانع تولید مبنیبر خروج بانکها از بنگاهداری به «وبانک» تسری پیدا کرده است، تعیین تکلیف واگذاری بنگاهها از استراتژیهای مهم گروه است که باعث میشود استراتژیهای تهاجمی شرکت مبنیبر مشارکت در افزایش سرمایهها و اقدام برای سرمایهگذاریهای جدید با احتیاط همراه باشد.محور دوم استراتژیهای «وبانک» در نظام انتصابات است که سیاسیزدایی و ارزیابیهای تخصصی را مدنظر قرار دادهایم تا بتوانیم با شعار حکمرانی نخبگان از مدیران اقتصادی و متخصص در هلدینگها و بنگاهها بهرهمند شویم.محور کلیدی دیگر که در ذیل واگذاریها در «وبانک» مطرح است ساماندهی داراییهای «وبانک» است تا با تعیین تکلیف در هیاتمدیرهها بتوانیم واگذاریها را تسهیل کنیم. به این معنی که در برخی شرکتها که صاحب دو کرسی هیاتمدیره هستیم برای تصمیمگیری درخصوص واگذاری باید به جمعبندی برسیم تا بهترین تصمیم را برای واگذاری اتخاذ کنیم.بخش دیگر مربوط به استراتژیهای خرد در سطح بنگاههای گروه است که خطمشی ما در این بخش تورمزدایی از فروش است و بهدلیل اهمیت تولید بهدنبال افزایش سهم بازار هستیم که عملکرد هلدینگهای گروه نشاندهنده کارنامه موفقی است.
درآمد «وبانک» از دو محل درآمد حاصل از سرمایهگذاریها و درآمد حاصل از فروش سرمایهگذاریها شناسایی میشود. با توجه به اینکه سال مالی بیشتر شرکتهای «وبانک» پایان آذرماه است و عملکرد ۹ ماهه این شرکتها که به سمت افزایش تولید حرکت کردهاند و رشد ۵۰ درصدی داشتهاند، نشان میدهد سهم موثر «وبانک» از محل سرمایهگذاریها نسبت به سال گذشته رشد ۴۰ درصدی خواهد داشت. در بخش درآمد حاصل از فروش سرمایهگذاریها نیز تا پایان اسفندماه این فرصت وجود دارد که در هر بخشی که توانستیم مذاکرات خود را به نتیجه برسانیم تا این درآمد شناسایی شود.
قیمت تابلو «وبانک» برآیند سودآوری هلدینگ و شرکتهای گروه است و EPS و DPS همین شرکتها است که قیمت «وبانک» را تعیین میکند. این در حالی است که سودآوری شرکتهای گروه در پرتفوی «وبانک» متقارن نیست. بنابراین عرضه سهام در «وبانک» با خصوصیسازی متفاوت است و نیاز به بررسی شرایط دارد؛ زیرا درخصوصیسازی دولتی میتوان یک شرکت را فروخت و درآمد آن را شناسایی کرد چون داخل یک پرتفو نیست. اما در «وبانک» طبق اساسنامه تنها ۲۰ درصد چیزی را که میفروشیم میتوانیم تقسیم کنیم و ۸۰ درصد آن باید بهعنوان اندوخته در شرکت بماند. این در حالی است که در پرتفوی «وبانک» جریان سودآوری شرکتهایی نظیر شازند، وبشهر، وتوسم و سیدکو با سایر شرکتهای زیرمجموعه بسیار متفاوت است و با فروش یک دارایی جریانهای ورودی آن دارایی در پرتفوی ما قطع میشود که در قیمتگذاری آتی ما تاثیر خواهد داشت.
به قول معروف گاوهای شیرده را میتوان به راحتی فروخت، اما با این اقدام توزیع درآمدی در مجموعه «وبانک» به هم میریزد و با واگذاری برخی شرکتها فلسفه هلدینگ و مقبولیت پرتفوی آن از بین میرود.با در نظر گرفتن تمام این موضوعات استراتژی اول ما برای خروج از بنگاهداری در بانک ملی عرضه سهام خود «وبانک» است. در همین راستا نیز یک بار سال گذشته سهام «وبانک» با قیمت ۵۷۰ تومان آگهی شد و بهدلیل تورم و رشد قیمتها در آگهی امسال بهدلیل افزایش NAV مجموعه، قیمت هر سهم «وبانک» ۹۸۰ تومان ارزشگذاری شد. در حال حاضر با خرید این بلوک ۶۳ درصدی، خریدار کنترل «وبانک» را در اختیار خواهد گرفت و باید شرایط را چنان تسهیل کنیم که بتوانیم این پروژه را به سرانجام برسانیم.در گام دوم بهترین شکل خروج از بنگاهداری، واگذاری هلدینگها است؛ به این معنی که به جای فرآیند ارزشگذاری و مذاکره برای هر شرکت هلدینگهای تخصصی را ساماندهی کرده و برای عرضه آماده کنیم تا بتوانیم در راستای خروج از بنگاهداری اقدام کنیم.
به دلیل تکلیفی که به «وبانک» شده است ما باید این راه را طی کنیم و از فروش شرکتها امتناعی نداریم، اما توجه شما را به یک نکته مهم جلب میکنم و آن اینکه بهدلیل تورم و شرایط نرخ ارز در اقتصاد کلان ما بازده سرمایهگذاریها بهشدت پایین آمده است. بهطور نمونه برای راهاندازی یکمیلیون تن ظرفیت سیمان ۱۱۰ میلیون دلار سرمایهگذاری لازم است؛ براین اساس سیدکو با ظرفیت ۷ میلیون تن دارای ارزش جایگزینی ۸۰۰ میلیون دلار خواهد بود که معادل ۱۰ هزار میلیارد تومان است اما کل فروش و سود این شرکتها اعداد بسیار پایینی است، حال آنکه بازده اوراق مشارکت این میزان پول بدون ریسک معادل ۲۰۰ میلیارد تومان میشود. بنابراین با این روند سرمایهگذاری توجیه خود را از دست داده است.به این ترتیب در شیوه قیمتگذاریها با یک پارادوکس جدی مواجه هستیم که قیمتگذاری باید براساس بازده داراییها انجام شود یا سودآوری؛ این موضوع مهمی است که کسی حاضر نیست مسوولیت آن را قبول کند.
ما یک گام جلوتر رفتیم و به سازمان بورس پیشنهاد عرضه ETF یک هزار میلیارد تومانی را از سرک سهام «وبانک» دادهایم. این ETF شامل سهامی است که میتوانیم عرضه کنیم اما در عین حال کنترل مدیریتی را از دست نخواهیم داد، با این روش هم شرکتها سبک میشوند و بهجای ۹۰ درصد سیدکو میتوانیم ۵۰ درصد آن را بهطور جداگانه بفروشیم و هم در راستای واگذاری شرکتها اقدام کردهایم.راهکار دیگری که در نظر داریم مذاکره با نهادهای دیگری است که در برخی شرکتها با ما سهامدار هستند تا با تعیینتکلیف در هیاتمدیره کار واگذاری راحتتر انجام شود. بهعنوان مثال در برخی شرکتها با ساتا و شستا کرسی هیاتمدیره داریم و با آنها مشغول مذاکره برای تهاتر سهام هستیم تا تکلیف سهام مشترک و کرسیهای هیاتمدیره را مشخص کنیم زیرا بخش خصوصی برای خرید سهام مدیریتی راغبتر خواهد شد.هرچند وارد شدن به این فضای مذاکره جرات میخواهد اما ما میدانیم با اصلاح ساختار هیاتمدیره امکان و شرایط واگذاری بهتر خواهد شد و این مدلی است که میتوان برای آن برنامهریزی کرد.
قطعا این اتفاق خواهد افتاد اما بهدلیل حساسیتهای بازار نمیتوانیم اعلام کنیم اما مذاکرات ما بهصورت فشرده ادامه دارد. یادمان باشد قانونگذار میگوید یک ارزشگذاری ۶ ماه اعتبار دارد اما در دورههای زمانی که الان در بازار میبینیم و نوسانات موجود شرایط بسیار پیچیده شده و بسیار سخت است. با این وجود به احتمال قوی فروش یکی از هلدینگهای «وبانک» و ETF ما در صورتی که مشکل خاصی از سوی سازمان بورس پیش نیاید، محقق خواهد شد.
باید در این خصوص بانک ملی تصمیم بگیرد اما شاید در مرحله دوم تصمیم بگیرند براساس تغییراتی که در بازار سرمایه ایجاد میشود این بلوک را بهصورت نقد و اقساط برای فروش آگهی کنند. اما باید بدانیم که هر خریداری از ظن خود به این سهم نگاه میکند. توجه کنید که تنها در «وبشهر» چه برندهای تاریخی و تکرارنشدنی وجود دارند که ارزشگذاری این برندها بسیار پیچیده است. در این بین خریداران با نگاههای مختلفی وجود دارند، نگاه هلدینگ تولیدی قطعا با هلدینگ سرمایهگذاری متفاوت است. یک سرمایهگذار فقط بهدنبال دارایی است اما یک هلدینگ تولیدی بهدنبال احیای تولید و استفاده از سهم بازار «وبانک» است و برای یک تولیدکننده دارایی «وبانک» بینظیر است. در حال حاضر «وبانک» یکی از قدیمیترین شرکتهای پخش کشور را در ۳۰ استان دارد، ۴۵ درصد صنعت تایر کشور، ۲۶ درصد صنعت لبنیات کشور و ۱۰ درصد از سهم شوینده کشور گوشهای از داراییهای «وبانک» است که میتواند برای خریداران جذاب باشد و از این منظر فرآیند قیمتگذاریهای «وبانک» بسیار متفاوت خواهد بود.
طی ۱۸ سال گذشته در بانک اقتصاد نوین بهدلیل تفاوت ۳ تا ۴ درصدی با دیگر سهامدار عمده تنها دو کرسی در هیاتمدیره داشتیم.
براین اساس در ابتدا برای تعیین تکلیف اعلام کردیم که میخواهیم این سهم را بفروشیم اما سهامدار عمده دیگر حاضر نشد سهم ما را خریداری کند. این امر باعث شده بود که نتوانیم از ظرفیتها و امتیازات لازم در این بانک بهرهمند شویم و حتی برای فروش این بلوک رایزنی کنیم. وقتی در یک شرکت سهامدار عمده هستید فقط از سود تقسیمی بهرهمند نمیشوید، بلکه امتیازاتی وجود دارد که میتوان از آنها برای رشد مجموعه استفاده کرد ولی بهدلیل اینکه دو کرسی در اقتصاد نوین داشتیم از این ویژگی برخوردار نبودیم. بهعنوان مثال مانده تسهیلات دیگر سهامدار عمده و شرکتهای تابعه آن در «ونوین» سه برابر ظرفیت ما بود و آنها توانسته بودند سه برابر بیشتر از این امکانات برای مجموعه خود بهره ببرند. در صورتی که در صنایع بهشهر با هزینه بالایی برای تامین مالی مواجه بودیم و نتوانستیم با سهم ۴۰ درصدی از این امکانات استفاده کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم میزان سهاممان را به جایی برسانیم که بتوانیم به سه کرسی در هیاتمدیره بانک اقتصاد نوین برسیم و همین کار را انجام دادیم.
با در اختیار گرفتن کنترل مدیریتی در بانک اقتصاد نوین هم بهتر میتوانیم برای فروش این بلوک اقدام کنیم و هم از امتیازات بهرهمند شویم. در حال حاضر نیز بهطور جدی با بخش خصوصی در حال رایزنی هستیم زیرا این بانک پتانسیلهای بالایی دارد و شاید در حال حاضر درگیر برخی مشکلات باشد ولی بهدلیل اینکه از لحاظ داراییها با مشکلی مواجه نیست، آینده خوبی خواهد داشت. برنامه ما این است که با جلسات منظم و اقدامات عملی مشخص، وصول مطالبات را در این بانک پیگیری کنیم که تاکنون ۵۰۰ میلیارد تومان بهصورت نقد از این مطالبات در حال وصول است. تاکید میکنم «وبانک» در اقتصاد نوین بهصورت جدی فروشنده است و برای این بلوک هم مشتری نهادی و مشتری خصوصی دارد.
این اندوخته سرمایهای از ابتدای تشکیل «وبانک» در این گروه ایجاد شده، بهدلیل اینکه در آن زمان دیدگاه توسعهای در هلدینگ و زیرمجموعههایش وجود داشته است و بنابراین از فروش داراییها تنها ۲۰ درصد توزیع شده و ۸۰ درصد در اندوخته سرمایهای مانده است. حالا برای خروج از بنگاهها تصمیم داریم با انجام افزایش سرمایه ۱۰۰ درصدی تکلیف این اندوخته ۱۶۰۰ میلیارد تومانی در حسابهای «وبانک» را مشخص کنیم. به همین دلیل تنها راه افزایش سرمایه است تا با اصلاح ساختار ترازنامه و پرداخت بدهیها بتوانیم دراین راه قدم برداریم. طبق پیشبینیها با موافقت سهامدار عمده میتوانیم تا پایان سال این افزایش سرمایه را انجام دهیم. پس از آن نیز لازم است با برگزاری مجمع فوقالعاده در سال آینده یا همزمان با مجمع سالانه برای اصلاح اساسنامه درخصوص اندوخته سرمایهای تصمیمات لازم را اتخاذ کنیم و اصلاح اساسنامه را در پیش بگیریم.