به گزارش می متالز، طبق هدفگذاری برنامه جامع فولاد، میزان تولید ۵۵ میلیون تن در سال ۱۴۰۴ را در نظر داریم. لازم است که دولت جهت هموار شدن این مسیر و رسیدن به این هدف، بروکراسیهای غیر ضروری را کاهش دهد. بسیاری از کارشناسان خبره در حوزه صنعت فولاد معتقدند که با استفاده از برنامهای جامع پیرامون صنعت فولاد ایران، میتوان به تولید ۵۵ میلیون تن در سال رسید. در سالهای گذشته فعالیتهای مهمی پیرامون تدوین این برنامه صورت گرفته است. بر همین اساس، کمبودها و نواقص زنجیره فولاد معین شد و کارشناسان در رفع آن کوشیدند. در ابتدا که این طرج ارائه شد، برخی از کارشناسان اعلام کردند که تولید ۵۵ میلیون تن در سال هدفی واهی و بلند پروازانه است. این در صورتی است که بسیاری از فعالان بازار در سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران بر این باورند که رسیدن به این هدف امکانپذیر است و دور از واقعیت نیست. از این رو در سال ۱۳۹۳ با تلاش و همت سرمایهگذاران کلیه شرکتهای دولتی و خصوصی، طرح جامع برنامه فولاد عملی شد. بر همین اساس، ظرفیت تولید فولاد در سال ۱۳۹۲ حدود ۲۲ میلیون تن بود. در سال بعد نیز این ظرفیت تولید به ۳۵ میلیون تن رسید. میتوان بررسی کرد که در سال ۱۴۰۴، در صورتی که سرمایهگذاریها به موقع انجام شود و طرحها کامل شود، برنامه تولید ۵۵ میلیون تن فولاد به واقعیت خواهد رسید. این در حالی است که در سال ۱۳۹۲ ظرفیت تولید فولاد از ۲۲ میلیون تن به ۳۵ میلیون تن در سال بعد از آن رسید. بر همین اساس با مهدی کرباسیان، رئیس سابق سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران گفتگویی انجام دادیم که در ادامه خواهید خواند.
این چالش وجود دارد. ما در حوزه صنعت فولاد خیلی پول نمیخواهیم. استنباط من این است با تجهیز ریل و بنادر این صنعت رشد میکند. برای تقویت صنعت فولاد نیاز به سرمایهگذاری و طرحریزی ساختاری وجود دارد. البته قطعاً در این حوزه چالشهایی وجود دارد. اگر مسائل تحریم کمتر شود، جذب سرمایهگذاری بهتر انجام شود و دولت از بروکراسی دست بردارد با سرعت تولید ۵۵ میلیون تن فولاد عملی است. جذب سرمایه یکی از چالشهای اصلی این بخش محسوب میشود، برای تأمین منابع مالی سه مسیر «جذب سرمایه از خارج، جذب سرمایه از داخل و افزایش سرمایه» وجود دارد که در حال حاضر در جذب سرمایه خارجی با چالشهایی مواجه هستیم. آنچه به نظر میرسد تا زمان برگزاری همایش (بهمن ماه) روند جذب سرمایه خارجی تغییر نخواهد کرد. مسیر بعدی تأمین منابع مالی از داخل است که از طریق بانکها، بورس و صندوق توسعه ملی میتواند صورت گیرد. اما سومین روش به افزایش سرمایه بازمیگردد که متاسفانه در این بخش نیز با چالش مواجه هستیم.
در کشور در حال توسعه ما که نیاز به مسکن دارد و بازسازی بافت شهری و روستا نیاز به فولاد به طور وسیع وجود دارد. مصرف سرانه ۱۵۰ کیلو واقعی است نه خوش بینانه. صادرات میتواند در سال ۹۶ و نیمه سال ۹۷ نشان از زمینه موفقیت کشور در حوزه فولاد است. دولتیها باور نمیکردند که رکورد سال ۹۶ را در حوزه صادرات داشته باشیم. البته تحریم طولانی نخواهد بود و تعاملات سیاسی زمینهساز خواهد بود. انشالله با تدبیر و عقلانیت مسوولان و حمایت مجموعه حکومت تحریم را میشود برطرف کرد تا در مسیر حرکت قرار گیریم.
در سالهای فعالیت دولت یازدهم کار مهمی در حوزه فولاد شروع شد و آن تدوین «طرح جامع فولاد» بود. خوشبختانه با کار بسیار خوب شرکت ملی فولاد و شرکت فولاد تکنیک به عنوان مشاور و بقیه فعالان حوزه این صنعت و تشکلهای آن، طرح جامع فولاد به روز رسانی شده و کمبودهای زنجیره فولاد معین شد. در روزهای اول که این طرح به روزرسانی شد و هدف خود را اعلام کرد تعدادی از کارشناسان و مدیران اعلام کردند که هدفگذاری برای این حجم از تولید یعنی تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال هدفی بلندپروازانه است. در صورتی که ما در سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران معتقد بودیم که این حرف واقعی و عملی است. از ۱۳۹۳ با همت سرمایهگذاران شرکتهای عمومی، خصوصی و دولتی و فعال کردن طرحهای نیمه تمام، عملی شدن این طرح واقعی شد. در سال ۱۳۹۲ ظرفیت تولید فولاد ۲۲ میلیون تن بود که سال بعد به ۳۵ میلیون تن رسید و قرار است این عدد در سال ۱۴۰۴، اگر این سرمایهگذاریها به موقع به انجام برسد و طرحها کامل شود زنجیره تولید فولاد برای ظرفیت ۵۵ میلیون تن عملی شود. اما این طرح با دو ابهام مواجه است.
اولین ابهام به مصرف داخلی فولاد برمیگردد. سرانه مصرف در بافت فرسوده شهرها و روستاها ۲۲۰ کیلو است که به ۳۰۰ کیلو هم میرسد. اگر برنامه درستی در این حوزه داشته باشیم افزایش سرانه مصرف داریم. نکته دیگر این که صادرات فولاد باید بالای ۱۴ میلیون تن باشد. این چالش هم عملیاتی است و باید صادرکنندهها و بخش خصوصی فعال شوند و دولت از موارد دستوری و دخالت در این حوزه دوری کند. در سال ۱۳۹۶ ما حدود ۹ میلیون تن صادرات در زنجیره فولاد داشتیم لذا به نظر میرسد عددها رویایی نیست و واقعی است. اما باید تدبیر کرد، حمایت کرد و برنامههای درستی را به انجام رساند.
وقتی برای حوزهای برنامه مینویسید این برنامه براساس واقعیتها و اطلاعات روز نوشته میشود. در کشوری که سنگ آهن به مقدار کافی وجود دارد، گاز هست و در جایی قرار گرفته که میزان مصرف فولاد در آن منطقه بالاست، میتوان انتظار رونق این صنعت را داشت. این صنعت جایگاه ویژهای در تولید و مصرف منطقهای دارد. در طرح جامع فولاد آنچه مهم است این است که برنامه براساس واقعیت نوشته شده است. ولی تحریم موضوعی است که بعد از نوشته شدن طرح جامع فولاد اتفاق افتاده پس موضوع جدیدی است که شرایط را سختتر کرده و به برنامههای توسعههای کشور ضربه سنگینی میزند. تحریم فقط بر حوزه فولاد تاثیرگذار نیست و همه بنیانها را هدف گرفته است.
تحریم یک واقعیتی است که وجود دارد و هر روز ابعاد خود را بیشتر نمایان میکند و مستقیم به طرح توسعهای کشور لطمه میزند و موجب خواهد شد طرحهای توسعهای کشور کند پیش رود یا دچار رکود شود. این در همه زمینهها نمایان است. لذا برای گذر از تحریم باید برنامهریزی دقیقی کرد. اما تا آنجایی که من اطلاع دارم نه وزارتخانه برنامه دقیقی در این حوزه دارد و نه در دولت به طور جدی درباره آن بحث شده است. سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران صالحترین واحد برای برنامهریزی حوزه فولاد است. اگر میزان دخالت وزارتخانه و تصمیمات متعدد آن آگاهانهتر باشد وضعیت بهتر میشود. چین بزرگترین خریدار نفت ماست و رابطه اقتصادی و سیاسی خوب با هم داریم. اگر دولت کار ویژهای با چین کند ما کمترین تنش در کل صنایع معدنی و فولاد خواهیم داشت و فولاد میتواند تا ۱۴۰۴ به هدف خود برسد.
تصمیماتی که اخیراً در کشور شروع شده تا حدی باعث امیدواری است. رهبری اختیارات ویژهای به سران قوا دادهاند و این کمیته با نام «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا» تصمیمات خوبی گرفته شده است. تصمیم آنها درباره ارز عقلایی بوده است. البته میتوان ایراد جدی هم به آن گرفت ولی اساساً یکی از مسائل ما تعامل بینالمللی است. من با اروپا چشمانداز خاصی برای اقتصاد ایران پیشبینی نمیکنم. اما اگر با چین همکاری جدی و نزدیکی داشته باشیم در حوزه فولاد و صنایع معدنی مشکلی نخواهیم داشت.
چین چالش جدی صنعت فولاد دنیا و آمریکاست. در حال حاضر، چین تولید بیش از ۵۰ درصد این کالای استراتژیک دنیا را در اختیار دارد و بازار فولاد و مواد اولیه شامل سنگ آهن و زغال سنگ، همچنین توسعه فولاد در هر نقطه از جهان، تحت تأثیر سیاستها و برنامه فولاد این کشور است. کشور چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده جهان نزدیک به ۸۰۰ میلیون تن تولید فولاد خام در سال دارد؛ بنابراین هیچ کشوری در دنیا نمیتواند بدون در نظر گرفتن برنامه تولید فولاد در چین اقدام به توسعه این صنعت کند. در برابر چین ما نمیتوانیم چالش کنیم اما باید برای بهرهگیری از فرصت چین باید تدبیر و برنامهریزی دقیقتری از طرف مسوولان اقتصادی و سیاسی انتظار داشته باشیم. ما با صادرات ۱۵-۱۶ میلیون تن صادرات قطعاً میتوانیم چالش را برطرف کنیم. اعتقاد دارم با تدبیر و برنامهریزی صحیح و حمایت دولت میتوان به هدف اصلی این صنعت نزدیک شد.
این مشکل فقط مختص حوزه فولاد نیست بلکه مشکل کل کشور است. برنامههای درازمدت کشور با چالش داخلی و فشار اقتصاد بینالملل و سیاسیون جهان روبرو میشود. البته رفتار عجولانه قانونگذاران و دولت هم مانع عملیاتی شدن این برنامهها است. امیدواریم برنامه بلند مدت عملیتر شود.
برخی معتقدند ساختار استقرار صنعت فولاد کشور، به همراه ساختار مالکیت، ساختار تولید، ساختار تجارت و ساختار بازار جز چالشهای اصلی این صنعت است. من هم معتقدم متاسفانه این مشکل وجود دارد. فشارهای استانی، منطقهای و برخی تصمیمها موجب شده که جایابی بعضی از واحدهای تولید مناسب نباشد. امیدوارم با تصمیم درست وزارت صنعت، معدن و تجارت با قطعیت این چالشها را کمتر کند.
بحث جایابی صنعت سیاه و سفید نیست. بحث اشتغال، مسائل اجتماعی و بازار مصرف از مواردی است که باید لحاظ شود. از سوی دیگر انرژی، آب و محیط زیست از مواردی است که در دادن مجوزها باید مورد توجه قرار گیرد. امیدوارم از این به بعد وزارت صنعت معدن و تجارت با قطعیت بیشتر کار کند. در نهایت باید گفت در حوزه شمش فولاد با طرحهای نیمه تمام بسیاری مواجه هستیم که باید نهایی شوند و در جلساتی که در این زمینه برگزار شد به این جمعبندی رسیدیم که در کنسانتره، آهناسفنجی و تاحدودی گندله برنامهها تا سال ۱۴۰۴ محقق خواهد شد و با این شرایط میتوان طرحهای جدید در این بخشها تعریف کرد. همانطور که اشاره کردم از چالشهایی که همواره به آن اشاره میشود بحث صادرات است، در این خصوص ما پیشنهاد میکنیم که تولید و صادرات در کنار یکدیگر قرار گیرد تا ناهماهنگیها در این خصوص از بین برود.
باید دولت از بروکراسیهای غیرضروری بکاهد و حوزه صنعت را رها کند. باید دخالتها را کمتر کند و به جای مداخلهگری، تسهیلگر باشد. باید ساختارها اصلاح شود. اگر خصولتیها را خصوصی تلقی نکینم، بخش خصوصی ما در این حوزه نقش اساسی ندارد.
من صد در صد خوشبین هستم. بهعنوان مدیری که ۳۹ سال در این حوزه کار کردهام، معتقدم چالشهای تحریم در همه دوران انقلاب اسلامی وجود داشته و ایران ظرفیت جهش دارد، ولی باید به ابعاد همکاری بینالمللی توجه شود و برنامه بلند مدت تدوین و عملیاتی شود. باید مسئولان دولت، حکومت و قانونگذاران باید با مردم رو راستتر باشند و شفاف عمل کنند. در این شرایط است که ما میتوانیم از این بحرانها رها شویم.