به گزارش می متالز، به منظور بررسی کم و کیف این موضوع گفتوگویی با مهرداد اکبریان رئیس انجمن سنگ آهن ایران انجام دادهایم که در ادامه از نظرتان میگذرد: اکبریان گفت: ذوب آهن اصفهان به عنوان به نخستین تولیدکننده فولاد کشور جایگاه ویژهای نزد مردم ایران دارد و سنگ آهن در این شرکت به دلیل شیوه تولید آن که کوره بلند است از اهمیت خاصی برخوردار میباشد.
وی افزود: تعامل و هم افزایی حلقه مفقودهای است که از همان ابتدا میتوانست وصلکننده این دو تشکل بزرگ باشد که متاسفانه نادیده گرفته شد.
رئیس انجمن سنگ آهن ایران ادامه داد: فولادیها و معدنیها هر دو بردار، دوست و مهمتر از همه هموطن هستند که برای رشد و شکوفایی کشور تلاش میکنند. به جای واگرایی و دور شدن از یکدیگر میتوانند در کنار همدیگر با تلاش مضاعف به رونق تولید کشور کمک نمایند.
اکبریان در پاسخ به این سوال که راهکار شما برای برقراری ارتباط دو سویه بین فولادیها و معدنیها چیست، چنین گفت: چند سال گذشته انجمن سنگ آهن ایران، پیشنهاد ایجاد تشکلی را تحت عنوان شورای آهن و فولاد با حضور تولیدکنندگان مواد اولیه و مصرفکنندگان آن و ضلع سوم ایمیدور به عنوان بخش خصوصی ارائه نمود تا از این طریق با برگزاری نشستهای دوره ای، تامین مواد اولیه از سوی معادن و مصرف آن از سوی صنایع فولادی بررسی شود و این دو گروه با درک مشترک از شرایط یکدیگر و همکاری موثر در راستای تحقق اهداف تلاش کنند. این شورا هم اکنون در حال شکل گیری است و میتواند تعاملات بسیار خوبی را بین بخشها ایجاد نماید.
وی اظهارکرد: معدنیها تخصص خودشان را دارند و بخش فولاد نیز دانش و تجربه خاص خودش را میطلبد. هر یک از این بخشها با فعالیت تخصصی و مطابق با نقشه راه خودشان است که میتوانند موفق باشند، دور شدن از تخصص هاست که مشکلات امروزی را ایجاد کرده است. بنده مخالف هستم بخش معدن به فکر تکمیل زنجیره خودش باشد و فولادیها نیز به دنبال در اختیار گرفتن پهنههای معدنی باشند.
رئیس انجمن سنگ آهن ایران ضمن اشاره به اینکه معدنیها باید به دنبال نقشه راهبردی معدن و صنایع معدنی و فولادی نیز باید به دنبال طرح جامع فولاد باشند، افزود: در بخش معدن به دلیل گستردگی فعالیتها هنوز جای کار بسیاری وجود دارد، درحوزه فولاد نیز برای تنوع بخشی به سبد محصولات و بهره گیری از فناوریهای نوین دنیایی از کار وجود دارد که اندیشه و توان خاصی را میطلبد، چه نیکوست که هر بخشی مسیر خود را در پیش گرفته و بدان سو برای رشد و توسعه جامعه تلاش نماید.
این مقام مسوول بیان کرد: اگر همه به این مهم مقید باشند که قیمتها در بازار نوسان دارد و سود و ضرر حاصله در بین همه به صورت عادلانه تقسیم شود و کل زنجیره از آن منتفع شوند، ناراحتی ایجاد نمیشود. باید به ماهیت بازار و عرضه و تقاضا باز گردیم، مکانیسمهای دستوری ممکن است تا زمانی کاربرد داشته باشد اما همیشگی نیست.
اکبریان خاطر نشان کرد: حاضر هستیم برای نمونه توافق هایی جهت تامین سنگ آهن و گندله داشته باشیم تا سایر بخشها شاهد باشند معدنیها و فولادیها، سر میز مذاکره به راحتی موضوعی که این روزها در محافل از آن بسیار یاد میشود را چگونه به آسانی حل مینمایند.
وی اضافه کرد: در آینده با کمبود سنگ آهن به عنوان یک ماده اولیه استراتژیک مواجه خواهیم بود. در این زمینه حالتهای مختلفی وجود دارد. اول اینکه بخش معدن منفعل باشد و مانند یک انبار از مواد اولیه بدون آینده نگری استفاده شود، مسلم است که روزی این ذخیره به پایان میرسد. بخش فولاد نیز به دنبال تولید ۵۵ میلیون تن فولاد است و ماده اولیه نیاز دارد. مشخص است که این دو بخش نمیتوانند بدون پشتیبانی یکدیگر موفق باشند.آیا قرار است اکتشاف جدیدی صورت نگیرد؟ فولادی میگویند در سال ۹۴ گفته شده ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تن ذخیره قطعی سنگ آهن کشور است و ما ۵۰۰ میلیون تن آن را مصرف کردیم، ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تن آن باقی مانده است که حدود ۱۰ سال دیگر به پایان میرسد.
اکبریان گفت: اکتشافات باید به صورت کامل و در عمق انجام گیرد تا نتایج موثر و قابل قبولی را شاهد باشیم. ما تنها ۷ درصد از مساحت کل کشور را اسکن کردیم و ۹۳ درصد آن باقی مانده است که میتوان با یک برنامهریزی مطلوب بهترین بهرهبرداری را از آن داشت.
رئیس انجمن سنگ آهن ایران بیان کرد: بخشی از ۵۵ میلیون تن فولاد توجیه فنی و اقتصادی دارد اما بخشی از آن فولادی سیاسی است که سهم مواد اولیه کارخانه هایی همچون ذوب آهن اصفهان را تصاحب میکند و این خوشایند نیست.
وی تصریح کرد: بورس به عنوان ابزار شفافیت در این زمینه بسیار راهگشاست و لذا قیمتگذاری دستوری جایگاهی ندارد. از طریق میتوان مواد اولیه را برای استفاده با شرایط بازار عرضه نمود.
این مقام مسئول گفت: عنوان میشود ذوب آهن اصفهان از نیروی انسانی، انرژی و سنگ آهن ارزان استفاده میکند. در خصوص معادن نیز چنین تفکری وجود دارد، در صورتی این دیدگاه صحیح نیست و هر یک از این پارامترها با توجه به شرایط تحریم کنونی و همچنین مسائل اجتماعی پیچیدگیهای خاص خودش را دارد.
اکبریان افزود: هزینه بسیار زیادی برای شناسایی محدوده و اخذ پروانه اکتشاف صورت میگیرد. از هر ۱۰۰ پروانه اکتشاف، ۱۰ مورد آن به گواهی کشف منجر میشود و از این تعداد حدود دو مورد نتیجه میدهد که آخرین باقی مانده مورد توجه همگان قرار میگیرد و این را در نظر نمیگیرند که این بخش چه مشقت هایی برای تنها معدن باقی مانده تحمل کرده است. فعالیت معدنیها و فولادیها در کنار یکدیگر ارزشمند و مقدس است و هر دو برای تلاش بیشتر و برنامههای توسعهای حق دارند.
رئیس انجمن سنگ آهن ایران در پاسخ به سوال که آیا بازدیدی از ذوب آهن اصفهان داشتید گفت: حدود هشت سال پیش بازدیدی از ذوب آهن داشتم، قطعاً تاکنون تغییراتی بسیاری در این مجموعه ایجاده شده و مناسب است که مجدد نیز از این شرکت مادر صنعتی بازدیدی داشته باشیم.