به گزارش می متالز، چشم انداز آغاز گفت و گو بین تهران و واشنگتن اگرچه در گذشته نیز دچار چرخه پیچیدهای بوده اما این کلاف سردرگم در ادامه و باتوجه به تغییر معادلات سیاسی ناشی از فرارسیدن انتخابات در دو کشور، وارد فاز تازهای شده است.
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به قلم ولی نصر، استاد مدرسه مطالعات پیشرفته بینالمللی در دانشگاه جان هاپکینز مینویسد: «اگر ترامپ واقعا قصد توافق با ایران را دارد اکنون بهترین فرصت است چراکه هنوز میتوان به نوعی «توافق آتش بس» که در آن تهران به مشارکت سازنده در رابطه با برنامه هستهای و کاهش تنش متعهد شود و در طرف مقابل نیز واشنگتن عقب نشینی معنا داری را از تحریمهای کنونی علیه ایران انجام دهد، دست یافت.»
براساس گزارش نیویورکتایمز، اعتراضات آبان ماه در ایران به دنبال افزایش نرخ بنزین، در زمانی حساس رخ داد که تنش میان ایران و آمریکا بهطور ملموسی افزایش یافته است. بهرغم تبادل زندانیان که بهتازگی صورت گرفت، مقامات واشنگتن ممکن است چشمانداز دیپلماسی با ایران را تاریک بدانند، اما این رویکرد خطا است.
انتخابات ایران در راه است و بدون توافق واشنگتن برای کاهش فشار تحریمی بر ایران، دولت کنونی ممکن است تمامی نفوذ باقیمانده خود را از دست بدهد و تندروها جایگزین آن شوند. این محاسبات نشان میدهد زمان کنونی بهترین زمان برای استارت دیپلماسی است.
اگرچه فرصت برای نیل به موفقیت قابلتوجه نیست، اما ناتوانی در توقف روند افزایش تنشها میتواند ریسک بروز یک تقابل را تقویت کند. در نگاه نخست، به نظر میرسد تفسیر تهران و واشنگتن از دلایل اختلافات و پیامدهای آن به قدری دور از هم هستند که هرگونه تلاش برای دیپلماسی را غیرممکن میسازد.
نا آرامیهای آبان ماه درپی افزایش نرخ بنزین، از دید ترامپ و مقاماتش به دلیل کمپین فشار حداکثری رخ داده است و آنها از این موفقیت اشک شوق هم ریختند.
از نگاه ترامپ، پیامدهای تحریمها جامعه ایران را به خشم آورده است و این روند به زودی مقامات تهران را اقناع میکند تا سیاستهای داخلی و خارجی خود را در راستای خواست آمریکا تعدیل کنند.
از نظر جنگ طلبان آمریکایی نباید اکنون با ایران توافق کرد زیرا در آن صورت این حکومت میتواند به بقای خود ادامه دهد بلکه اگر آمریکا دنبال امتیازات جدی از سوی ایران است باید همچنان به تنگتر کردن حلقه تحریمها ادامه دهد. استدلال آنها از میزان آسیب پذیری ایران نیز این روزها با «جو ضد ایرانی» که در گوشه و کنار اعتراضات عراق و لبنان دیده میشود، تقویت شده است.
از سوی دیگر حمایت مقامات دولت ترامپ از اعتراضات آبانماه و شوق بی وصف آنها از این ناآرامیها، موجب شد تا بدبینی تهران نسبت به تحریک معترضان توسط واشنگتن افزایش یابد. از این رو مقامات ایران اعتقاد دارند یکی از دسیسههای آمریکا را با کنترل اعتراضات، خنثی کردهاند و به این ترتیب ضربهای مهلک به کمپین فشار حداکثری زدهاند.
بنابراین هرچه تبادل زندانیان چشماندازها را برای ارتباط دو طرف تقویت کرد، اعتراضات آبان فرصت دیپلماسی را کاهش داد. اما اگر قرار باشد انفعال در دیپلماسی، تهران و واشنگتن را به سوی یک درگیری نظامی مستقیم سوق دهد، دو طرف باید در مواضع خود تجدید نظر کنند.
در ۶ ژانویه ۲۰۲۰ ایران قرار است یک گام دیگر را در روند کاهش تعهدات خود به برجام در برابر خروج آمریکا از این توافق بردارد. این مرحله میتواند به غنی سازی اورانیوم در ایران تا ۲۰ درصد منتهی شود. در این صورت بعید نیست که اعضای اروپایی نیز به صف حامیان خروج آمریکا از برجام بپیوندند.
تهران پیش تر تهدید کرده است که در برابر این اقدام، از توافق هستهای و معاهده عدم اشاعه تسلیحات هستهای (ان پی تی) خارج خواهد شد. بهزعم نگارنده، آمریکا نباید فراموش کند که هرچه حلقه تحریمها علیه ایران را تنگ کند و به اقتصاد این کشور فشار وارد کند، تهران نیز ممکن است به نقطهای برسد که چیزی برای ترسیدن یا از دست دادن نداشته باشد و این ترکیب برای نیروهای آمریکایی در منطقه خطرناک خواهد بود.
موضوع دیگر تقویم انتخابات در ایران و آمریکا است که به پیچیدگی شرایط دامن زده است. ترامپ اکنون در روند استیضاح قرار دارد و انتخابات ۲۰۲۰ را پیش روی خود میبیند، از این رو امکان دارد نخواهد با تعلیق تحریمهای ایران، یک عقب نشینی را در سپهر سیاسی آمریکا به نام خود ثبت کند.
از سوی دیگر حسن روحانی، همتای ایرانی او بدون کاهش فشار تحریمها، به احتمال فراوان انتخابات پارلمان را به جناح مقابل واگذار میکند. اگر ترامپ واقعا قصد نیل به توافق با ایران را دارد اکنون مطلوبترین زمان برای آن است؛ هیچ چشماندازی از تغییر در ساختار قدرت ایران وجود ندارد و افزایش نا آرامیها، که ترامپ و مقاماتش برای آن اشک شوق میریزند تنها موجب میشود نیل به یک توافق بعید به نظر برسد.
دولت روحانی بهترین شانس برای ترامپ است و اکنون اندک زمانی برای آن باقی مانده است چراکه کمپین فشار حداکثری به زودی دولت او را از قدرت کنار میزند.
از سوی دیگر مقامات ایران نیز نباید تصور کنند که کنترل اعتراضات موجب ممانعت از بروز دوباره ناآرامیها خواهد شد. به زعم نگارنده نمیتوان ثبات را در حالی که انبوهی از تحریمها علیه ایران درحال اجراست، به اقتصاد بازگرداند.
همچنین میتوان گفت که هزینههای سیاسی راهبرد «اقتصاد مقاومتی» روبه افزایش میرود. هنوز میتوان به نوعی «توافق آتشبس» که در آن تهران به مشارکت سازنده در رابطه با برنامه هستهای و کاهش تنش متعهد شود و در طرف مقابل نیز واشنگتن عقبن شینی معنا داری را از تحریمهای کنونی علیه ایران انجام دهد، دست یافت.
برداشتن چنین گامی یک پیششرط ضروری برای نیل به یک توافق جامعتر خواهد بود. با این حال پنجره دیپلماسی به سرعت درحال بسته شدن است و اگر فاز کاهش تنش بین تهران و واشنگتن تا پیش از انتخابات پارلمانی ایران کلید زده نشود، شانس موفقیت دیپلماسی بین دو طرف تقریبا به صفر خواهد رسید.
در این صورت انتظار میرود که دو طرف در چرخهای از تنشها زندانی شوند و خیلی زود اندک روزنههای امید برای گفتوگو هم کور شوند.