به گزارش می متالز، مهمترین تفاوت بین استیضاح ترامپ و استیضاح دو رئیسجمهوری دیگر که با این رویداد مواجه شدند، این واقعیت است که استیضاح ترامپ در بحبوحه مبارزات انتخاباتی برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده انجام شده است.
تلاش برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری در دوره استیضاح مانند این است که بخواهیم با یک لاستیک پنچر رانندگی کنیم؛ اما برای ترامپ که در بخش اعظم فعالیت سیاسی کوتاه خود مشغول مبارزه سخت با سیستم سیاسی جا افتاده آمریکا بوده است، مبارزه علیه عدهای از سیاستمداران دموکرات کار چندان سختی نیست. میتوان گفت طی سه سال اخیر یعنی دوران استقرار ترامپ در کاخ سفید، او در مبارزه با مخالفان خود بسیار تبحر پیدا کرده است. این در حالی است که اکثر روسایجمهوری در آستانه انتخابات مجبورند رفتارهایی داشته باشند که محبوبیت آنها را در بین رایدهندگان حفظ میکند و بالا میبرد.
دوران ریاستجمهوری ترامپ، تاکنون برای تمام طرفها از جمله خود او، رسانههای مخالف و دموکراتها دورانی سخت بوده و آنها در این مدت هرگز این مبارزه را متوقف نکردهاند. اکنون مجلس نمایندگان بر مبنای دو دلیل ترامپ را استیضاح کرده و قرار است به زودی پرونده او به مجلس سنا ارسال شود. مبارزه ادامه دارد و اردوگاه طرفداران ترامپ از این استیضاح بهعنوان یک ابزار پیامرسانی و جمعآوری کمکهای مالی برای انتخابات سال آینده بهره خواهد برد. انتخابات ریاستجمهوری عملا یک دادگاه برای رئیسجمهوری است که در آن مردم تصمیم میگیرند به او رأی بدهند یا نه.
مطرح شدن پرونده استیضاح ترامپ در مجلس سنا در واقع قرار گرفتن در معرض یک دادگاه کوچکتر و آسانتر است، زیرا اکثریت اعضای مجلس سنا جمهوریخواه هستند و هیچ تردیدی وجود ندارد که او برکنار نخواهد شد. برای برکناری ترامپ باید ۲۰ سناتور جمهوریخواه با ۴۵ عضو دموکرات مجلس سنا همراهی کنند و با در نظر گرفتن رای مثبت دو سناتور مستقل که همواره با دموکراتها همرای هستند، در مجموع ۶۷ رای یا دو سوم آرا کل مجلس علیه ترامپ باشد. رسیدن به این تعداد، یعنی مخالفت ۲۰ سناتور جمهوریخواه با ترامپ که غیرممکن به نظر میرسد.
پرسش دیگر این است که آیا موضوع استیضاح شدن برای شخص ترامپ دردسر آفرین است و تحولات بزرگ برای او رخ خواهد داد؟ ترامپ کسی است که در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ به پیروزی رسید و این پیروزی بهرغم انتشار نواری از سخنان اوست، نواری که حاوی دردسرسازترین جملات ترامپ درباره زنان بود. در دوره مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ هنگامی که از ترامپ درباره سخنانش درباره زنان سوال شد او هوشمندانه از این موضوع عبور کرد. او گفت: «من به آنچه گفتم افتخار نمیکنم. من از خانوادهام عذرخواهی میکنم، از مردم آمریکا عذرخواهی میکنم. به سخنانم افتخار نمیکنم.» در واقع به دردسر انداختن ترامپ برای شکست دادن او در صحنه سیاسی یک شیوه موثر نیست.
نکته بسیار مهم دیگر این است که استیضاح ترامپ در دورانی انجام میشود که وضعیت اقتصاد آمریکا بسیار امیدوارکننده است، یعنی نرخ بیکاری به پایینترین سطح در چند دهه اخیر رسیده، شاخصهای مالی در بورس آمریکا به رکوردهای جدید رسیدهاند، برخی شاخصهای اعتماد در حال رشد هستند و سطح دستمزدها بالا رفته و عملکرد شرکتهای بورسی عموما بالاتر از انتظارهاست و ترامپ برای منحرف کردن توجهات از جزئیات استیضاح، به آمار و ارقام اقتصاد آمریکا اشاره میکند. استیضاح ریچارد نیکسون در دوران سخت اقتصادی در آمریکا رخ داد، اما استیضاح بیل کلینتون در دوران رونق اقتصادی این کشور انجام شد. یک دلیل مهم این واقعیت که نیکسون مجبور به استعفا شد، اما کلینتون استیضاح را از سر گذراند همین تفاوت در وضعیت اقتصاد آمریکا بود. وضعیت خوب اقتصاد آمریکا ترامپ را در برابر اکثر جنبههای منفی استیضاح حفاظت میکند، اما پرسش بعدی این است که روند استیضاح او بر سیاستهای وی در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده چه اثری خواهد داشت؟
استیضاح بیل کلینتون سبب شد او برنامههای داخلی را کنار گذاشته و بر سیاست خارجی تمرکز کند. به نظر میرسد پیروزی دموکراتها در انتخابات میان دورهای کنگره در سال گذشته میلادی، از پیش سبب تغییر اولویتهای ترامپ شده، زیرا از اواسط سال گذشته ترامپ بر اعمال فشار بر چین در حوزه تجارت تمرکز کرده است. دموکراتهای کنگره عموما از سیاستهای ترامپ علیه چین حمایت میکنند و سوال دیگر این است که آیا روند استیضاح میتواند موضع دموکراتها را تغییر داده و سبب شود آنها تلاش کنند مذاکرات تجاری آمریکا و چین را تضعیف کنند. در این مورد نیز از لحاظ زمانی شرایط به نفع ترامپ است. با توجه به تداوم ناآرامیها در هنگ کنگ و نگرانیهای رو به رشد درباره رفتار چین با مسلمانان اویغور، مجلس نمایندگان که اکثریت نمایندگان آن دموکرات هستند تنها دو بیانیه در محکومیت پکن منتشر کرده است.
صرفنظر از آنچه در آینده در روند استیضاح ترامپ رخ خواهد داد، چین موضوعی نخواهد بود که ترامپ در مورد آن با مخالفت دموکراتها مواجه شود. از پیش افکار عمومی آمریکا در مخالفت با رویههای تجاری چین جهت داده شده و مخالفت دموکراتها با اقدامات تجاری ترامپ علیه چین، بر دیدگاه مردم درباره دموکرات اثرات منفی خواهد گذاشت. البته به احتمال زیاد دموکراتها با برخی لوایح که دولت ارائه میکند از جمله در حوزه توسعه زیرساختها یا مسائل دارویی و درمانی مخالفت خواهند کرد، اما این موضوع چندان مهم نیست، زیرا موضوعات یاد شده از مدتها پیش مطرح بوده و کسی به آنها توجه ندارد. اگر استیضاح ترامپ یک سال یا دو سال پیش انجام شده بود، مجبور شدن او به کنار گذاشتن برنامههای یادشده یک شکست سیاسی برای وی محسوب میشد. مشاهده میشود که در این زمینه نیز زمان به نفع ترامپ بوده است.
اما یک حوزه که در آن استیضاح به نفع ترامپ نیست بلکه به زیان اوست، میراث تاریخی است که از وی باقی میماند. اکنون که ترامپ از سوی مجلس نمایندگان استیضاح شده این رویداد در تمامی کتابهای تاریخ آینده ثبت خواهد شد و سرنوشت مذاکرات تجاری آمریکا و چین یا میزان رونق اقتصادی آمریکا هیچ تغییری در این حوزه به وجود نخواهد آورد. اما در مجموع میتوان گفت زیانهای استیضاح برای ترامپ در مقایسه با آثار مثبت آن بسیار اندک است.