به گزارش می متالز، شب که شهر میخوابد، صدای سرفهها بلند میشود؛ از کوچههای شوش و پایینتر از راهآهن؛ از مختاری و فلاح و از باقرشهر. سرفههای مکررِ مردانی که ریههای مصلوب و دردناک آنها برای هیچکس به رسمیت شناخته نمیشود و ناگزیرند در هر شرایطی، دقیقاً «در هر شرایطی» کار کنند؛ هیچ قانونی از سلامتی این مردان محافظت نمیکند.
مردانی که احتمالاً به زعم مسوولان، ریهها و شریانهای آهنین دارند و سرب و گوگرد غلیظ موجود در هوا، قرار نیست آنها را در کوتاهمدت و بلندمدت از پا بیندازد؛ کارگران فضای سبز، پاکبانان و پارکبانان شهرداریها، کارگران طرحهای عمرانی در کلانشهرها و در نهایت، رانندگان تاکسی و ناوگان اتوبوسرانی، مجبورند حتی اگر میزان غلظت آلایندههای هوا به عدد هزار هم برسد، سر کار حاضر شوند و از جان و نفس، برای پیشبرد امور شهرهای ما مایه بگذارند.
در هفتههای گذشته، روزهای بسیاری شاخص آلودگی هوا در مناطق تهران، از عدد ۱۷۰ گذشت اما آلودگی واقعی در برخی مناطق، بسیار بالاتر از این عدد بوده بهطوری که در چندین روز، در منطقه پیروزی، شاخص آلودگی هوا عدد ۱۷۷ یا حتی بیشتر را نشان داد.
در واقع، از ابتدای امسال، تعداد روزهایی که هوای تهران در وضعیت سالم قرار داشته، به یک ماه هم نمیرسد؛ آسمان خفهکننده و ناسالم، فقط محدود به تهران نیست؛ بسیاری از کلانشهرها، از جمله کرج، اصفهان، تبریز و مشهد نیز در معضل آلودگی هوا با پایتخت شریک هستند؛ اهواز نیز یکی دیگر از شهرهایی است که با معضل آلودگی هوای حاد، دست و پنجه نرم میکند.
در این شرایط بغرنج، مدارس پایتخت و شهرهای آلوده بارها و بارها تعطیل شدهاند؛ ۳۰ آذر و اولین روز از دی ماه، آخرین نمونه از این تعطیلیهای مکرر در تهران است؛ اطلاعیههای مکرر سازمان هواشناسی، بر لزوم ماندن در خانه و منع فعالیتهای هوازی در هوای آزاد تاکید دارد اما در همین شرایط بغرنج، کارگران شهرداری در آلودهترین نقاط پایتخت و کلانشهرها، بدون هیچ گونه تجهیزات ایمنی مشغول به کار هستند؛ این کارگران نه از تعطیلی آلودگی هوا بهرهای میبرند و نه حتی امکاناتی مانند ماسک تنفسی در اختیار دارند؛ این در حالیست که فعالیت آنها در هوای آزاد، کاملاً از نوع فعالیتهای هوازی است و در این دست فعالیتها، ریهها بیش از راه رفتن ساده یا ایستادن، نیاز به اکسیژن دارند؛ کافیست هر کدام از مسوولان شهری یا مقامات ارشد شهرداریها، برای یک ساعت ناقابل، جاروی شهرداری را در دست بگیرند و در میدان انقلاب یا حوالی آزادی و جیحون تهران، برگهای خشکیدهی پاییزی را جمع کنند تا دریابند داغدار شدن ریهها در هوای آلوده به سرب، تا کجا تمام سلولهای بدن را درگیر میکند!
در پاییز امسال، برخی از اعضای شورای شهر نسبت به اقدامات انجامگرفته از سوی شهرداری تهران در حوزه کاهش آلودگی هوا انتقادات جدی مطرح کردند؛ حجت نظری در ۷ مهر ماه امسال ضمن تذکر به شهرداری تهران در مورد اجرای طرح جدید ترافیک گفت: این طرح سه ماه و ۷ روز از اجرایش میگذرد اما به هدف اصلی که کاهش ترافیک و کاهش آلودگی هوا بوده، نرسیده است. در سال گذشته که طرح زوج و فرد اجرا میشد طی ۹۳ روز ابتدای سال هوا ۸۰ روز سالم و ۱۳ روز ناسالم بود ولی امسال در همین مدت تنها ۷۵ روز سالم بود. این در حالیست که به نقل از پیروز حناچی؛ شهردار تهران؛ شنیده شد که برای کاهش آلودگی، راهی جز "وزش باد، بارش باران و کاهش تردد خودروها" وجود ندارد!
در این شرایط، آثار کوتاه مدت و بلند مدت آلایندههای محیطی بر سلامت جسم و روان کارگرانِ فضاهای شهری، انکارناشدنیست. به گفتهی کارشناسان سلامت، آلودگی هوا، عوارض کوتاهمدت و میانمدتی مانند بیماریهای قلبی، رگی و تنفسی شدید، استرس اضافی برای ریهها و قلب، که برای فراهم کردن اکسیژن کافی برای بدن بیشتر باید کار کنند و همین امر آسیب سلولی به سیستم تنفسی را به دنبال دارد؛ اما این آلایندهها، تاثیرات بلندمدتی نیز دارند: سرعت بخشیدن بر پیری ریهها، از دست دادن ظرفیت ریهها و کاهش عملکرد آنها، پیشرفت بیماریهایی مانند آسم، برونشیت آمفزیم (نوعی بیماری ریوی) و حتی سرطان و در نهایت، کوتاه شدن دورهی زندگی.
مطالعهای که در سال میلادی جاری توسط محققان دانشگاه هاروارد انجام شده، نشان میدهد که با افزایش آلودگی هوا شمار بیمارانی که به دلیل ابتلا به وضعیتهای مختلف از نارسایی قلبی گرفته تا عفونتهای دستگاه ادراری در بیمارستان بستری میشوند، افزایش مییابد. این تحقیقات نشان میدهد که تقریباً هر سلول بدن ممکن است تحت تأثیر هوای کثیف قرار داشته باشد. به گفتهی محققان هاروارد، آلودگی هوا میتواند به "هر عضو بدن" آسیب برساند.
در چنین شرایطی است که هیچ راهکاری برای حفظ سلامت کارگران فضاهای شهری که در غلظت بالای ۱۵۰ آلایندهها، یعنی در «هوای ناسالم برای تمام گروهها» کار میکنند، ارائه نشده است.
مهمترین مولفهی مشکلساز برای این کارگران، «پیمانکاری بودن» آنهاست. در بند «ز» ماده ۱۷۴ برنامه پنجم توسعه، بحث برونسپاری وظایف قابل واگذاری و هدایت بودجه شهرداریها به سمت هزینهکرد در حوزه وظایف اصلی و قانونی آنها و ممنوعیت پرداخت هرگونه هزینه از اعتبارات شهرداری به دستگاههای اجرایی مطرح شده است.
کارگران پیمانکاری و حجمی که طرف قرارداد با شرکتهای پیمانکاری و نه خود شهرداریها هستند، اکثریت قریب به اتفاق نیروی کار شهرداریها را به خصوص در کلانشهرها و پایتخت تشکیل میدهند؛ درحالیکه انتقاد به حضور پیمانکاران و درخواست برای حذف آنها، یکی از جدیترین مطالبات کارگران و فعالان کارگریست، بیست و هفتم دی ماه ۹۷، معاون توسعه و منابع انسانی شهرداری تهران از ابلاغ دستورالعمل رسیدگی و نظارت بر وضعیت حقوق کارگران پیمانکاری خبر داد و تأکید کرد: اگر پیمانکاران این بخشنامه را اجرایی نکنند قراردادشان فسخ میشود.
در این بخشنامه، هیچ اثری از برابری مزدی و یکسانسازی شرایط شغلی میان کارگران پیمانکاری و رسمی و قراردادی شهرداریها نیست و هیچ تاکیدی بر پرداخت به موقع حقوق کارگران نشده است. در عین حال تاکید اصلی بر این است که حداقلهای بسیار حداقلی قانون کار به کارگران پیمانکاری شهرداریها پرداخت شود، البته پرداختِ همین حداقلها هم هیچ ضمانت اجرایی ندارد! سوال اینجاست که علیرغم تاخیر طولانی و متداول در پرداخت حقوق کارگران شهرداریها، تا امروز چند قرارداد پیمانکار فسخ شده است؟!
در این شرایط، در راستای تلاش جمعی کارگران برای حذف واسطهها و دلالان نیروی انسانی یا همان پیمانکاران که سالهاست ادامه دارد و همسو با این تلاشها، نگرانیهای جدی بابت وضعیت شغلی و سلامتی این کارگران که سختترین کارها را با کمترین دستمزدها (حداقل مصوب وزارت کار با چند ماه تاخیر) انجام میدهند، وجود دارد؛ حسین حبیبی (دبیر کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران) با تاکید بر مسوولیت تضامنی کارفرمای مادر یا همان شهرداریها در قبال کارگران فضاهای شهری میگوید: براساس نص صریح قانون کار در ماده ۱۳، مسوولیت تضامنی برعهده کارفرمای مادر است بنابراین اگر شرکتهای پیمانکاری به وظایف خود در قبال کارگران کوتاهی کنند، کارفرمای مادر مسوول است و نباید از زیر بار این مسوولیت شانه خالی کند.
وی ادامه میدهد: این مسوولیت تضامنی هم شامل مساله دستمزد میشود و هم بیمه و سایر تکالیف از جمله شرایط کار، ابزار کار و ایمنی و بهداشت کار را نیز دربرمیگیرد.
در چنین شرایطی اگر پیمانکاران نسبت به سلامتی و بهداشت روح و روان کارگران فضاهای شهری بیتفاوت هستند، این وظیفهی مستقیم، بلاشرط و تقلیلناپذیر شهرداریهاست که به سلامت و بهداشت کارگران شهرداریها توجه کنند؛ در این شرایط اگر کار این کارگران که با فضای زیستی مردم در ارتباط است، به هیچ وجه تعطیلبردار نیست، حداقلش این است که بایستی در روزهای بسیار آلوده، شیفتهای کاری آنها کاهش یابد و از آن مهمتر، اصول ایمنی مندرج در قانون کار برای آنها به درستی و به طورِ کامل رعایت شود.
ماده ۹۱ قانون کار میگوید: «کارفرمایان و مسوولان کلیه واحدهای موضوع ماده ۸۵ این قانون مکلفند بر اساس مصوبات شورای عالی حفاظت فنی برای تأمین حفاظت و سلامت و بهداشت کارگران در محیط کار، وسایل و امکانات لازم را تهیه و در اختیار آنان قرار داده و چگونگی کاربرد وسایل فوقالذکر را به آنان بیاموزند و در خصوص رعایت مقررات حفاظتی و بهداشتی نظارت نمایند. افراد مذکور نیز ملزم به استفاده و نگهداری از وسایل حفاظتی وبهداشتی فردی و اجرای دستورالعملهای مربوطه کارگاه میباشند.»
این ماده قانونی، «تهیهی وسایل و امکانات لازمِ حفاظتی و بهداشتی برای کارگران» را از وظایف کارفرما دانسته؛ حال سوال اینجاست که آیا براساس این ماده قانونی، در هوای آلوده و بسیار خطرناک تهران و کلانشهرها، تهیهی «ماسکهای تنفسی باکیفیت و فیلتردار» برای کارگران فضاهای شهری، از وظایف کارفرمای بلافصل (پیمانکار) و در مرحلهی بعد، کارفرمای مادر (شهرداریها) نیست؟!
با این حساب، شهرداریها باید برای کارگرانی که در فضای آزاد کار میکنند، ماسک تنفسی فیلتردار تهیه کنند؛ بدیهیست که وظیفهی اعضای شورای شهر است که بر این مهم نظارت جدی داشته باشند اما در شرایطی که به گفتهی کارگران شهرداریها از جمله کارگران شهرداری مریوان، شهرداریها حتی در زمستان، چکمه و بادگیر برای کارگرانی که در برف و بوران و آبچالههای باران کار میکنند، تهیه نمیکنند، آیا میتوان امیدوار بود که برای کارگران شهرداریهای کلانشهرهای آلوده، ماسک تنفسی مناسب خریداری شود؟!
قانون کار در جهت حفاظت از سلامت کارگران، علاوه بر «تهیهی وسایل و امکانات لازم حفاظتی و بهداشتی» وظایف دیگری نیز بر ذمهی کارفرمایان گذاشته است که مراقبتهای بهداشتی و درمانی منظم و ایجاد پروندههای پزشکی از آن جمله است. ماده ۹۲ قانون کار، این الزام را به صراحت و روشنی بیان کرده است:
ماده ۹۲ - کلیه واحدهای موضوع ماده ۸۵ این قانون که شاغلین در آنها به اقتضای نوع کار در معرض بروز بیماریهای ناشی از کار قرار دارند باید برایهمه افراد مذکور پرونده پزشکی تشکیل دهند و حداقل سالی یکبار توسط مراکز بهداشتی درمانی از آنها معاینه و آزمایشهای لازم را به عمل آورند و نتیجه را در پرونده مربوطه ضبط نمایند.
تبصره ۱ - چنانچه با تشخیص شورای پزشکی نظر داده شود که فرد معاینه شده به بیماری ناشی از کار مبتلا یا در معرض ابتلا باشد کارفرما و مسوولین مربوطه مکلف هستند کار او را بر اساس نظریه شورای پزشکی مذکور بدون کاهش حقالسعی، در قسمت مناسب دیگری تعیین نمایند.
تبصره ۲ - در صورت مشاهده چنین بیمارانی، وزارت کار و امور اجتماعی مکلف به بازدید و تأیید مجدد شرایط فنی و بهداشت و ایمنی محیط کارخواهد بود.
آیا کارگران فضاهای شهری در غلظت بالای ۱۵۰ آلایندهها، در زیر آسمان همیشه خاکستری تهران و کرج و اهواز، در معرض بیماریهای ناشی از کار و مشمول الزامات ماده ۹۲ قانون کار نیستند؟! چرا هیچ کدام از کارگران شهرداریها برای آزمایشها و معاینات پزشکی فرستاده نمیشوند؟!
در دی ماه گذشته، معاون توسعه و منابع انسانی شهرداری تهران از فسخ قرارداد پیمانکارانی که بخشنامهی حقوق کارگران را رعایت نکنند، داد سخن داد اما آیا عدم رعایت مواد ۹۱ و ۹۲ قانون کار (عدم تامین ماسک تنفسی فیلتردار و بیتوجهی به معاینات پزشکی منظم) مشمول بیتوجهی به حقوق کارگران پیمانکاری شهرداریها نیست؟ آیا نباید قرارداد پیمانکاران خاطی به همین دلیلِ بسیار مهم، فسخ شود؟!
به هرحال، کارگران شهرداریها که در طول شبانهروز فضاهای شهرهای آلوده و مملو از سرب و گوگرد را جاروب میکشند و زیر آسمان خاکستری و بیروح، مراقب درختان و فضای سبز شهری هستند، در ساعات استراحت از سرفههای مکرر و ناتمام و خسخس بدآهنگ ریهها، عذاب میکشند؛ این کارگران امروز در معرض بیماریهای ریه قرار دارند و بدون تردید، فردای بازنشستگی در معرض سرطان و کوتاه شدن عمر هستند؛ سوال اینجاست که به راستی چه کسی مسوول است؟!