به گزارش می متالز، تنها کمتر از ۳ ماه تا پایان سال ۹۸ و آغاز تعطیلات نوروزی که مهم ترین رخداد گردشگری در ایران به شمار میآید، باقی است، اما هنوز تکلیف صنعت گردشگری با افزایش قیمت و سهمیهبندی بنزین روشن نشده است. وزیر وزارتخانه تازه تاسیس میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به تازگی قول داده که سهمیه سوخت سفر برای نوروز را به دولت بدهد و آن را پیگیری کند.
تا زمانی که حرف از گردشگری خارجی و سفر به کشورهای دیگر آن هم از طریق هوایی و نه زمینی است، شاید بنزین آنقدرها سهمی در گردشگری نداشته باشد اما وقتی پای گردشگری داخلی آن هم در ایران در میان باشد، نمیتوان از پیوندی ناگسستنی میان گردشگری داخلی و بنزین چشم پوشید.
بنزینی که گران شدن و سهیمه بندیش نه تنها حمل و نقل تورهای داخلی را با چالش مواجه میکند بلکه سفرهای شخصی را تحت تاثیر قرار میدهد. سفرهایی که بخش قابل توجهی از سفرهای ایرانیان را به خود اختصاص میدهد.
از زمانی که انسان خودرو را جایگزین اسب و قاطر کرد و از آن برای طی کردن مسافتهای طولانی سود جست، آن خودروها جزو لاینفک زندگی بشری شدند و صنعتی را تحت عنوان صنعت حمل و نقل پدید آوردند. صنعتی که تحت تاثیر مستقیم یک فاکتور قرار دارد؛ سوخت.
بنزین که یکی از فاکتورهای مهم حمل و نقل را شکل میدهد، یکی از تاثیر گذار ترین عوامل بر صنعت گردشگری است. صنعتی که حیاتش در گرو حمل و نقل مسافران است. کارشناسان اقتصادی، صنعت گردشگری را فرآیندی تعریف میکنند که با مسافرت شروع میشود و با اقدامات گردشگران قبل، حین و بعد از سفر که نتیجه آن کلید خوردن یک سفر جدید برای یک تجربه گردشگری دیگر است، خاتمه پیدا میکند.
مسافرت اما تنها از طریق صنعت حمل و نقل رخ میدهد که جزوی از الزامات آن است. شاید در شیوههای نوین گردشگری، گردشگری الکترونیک که با استفاده از ابزارهای جدید و تکنولوژیهای جدید و بدون تغییر مکان مسافران تجربه جدیدی را در اختیار آنان قرار میدهد نیز نوعی از گردشگری به حساب آید ولی در هر حال گردشگری بدون تغییر در بُعد مکان بیمعنا است، حتی اگر این گردشگری مجازی و غیرواقعی باشد.
تغییر مکان اما تنها از طریق حمل و نقل صورت میگیرد. صنعتی که به سوخت وابسته است. تغییر در قیمت یا کاهش عرضه این ماده حیاتی برای صنعت حمل و نقل میتواند تاثیر مستقیمی بر صنعت وابسته به آن یعنی گردشگری بگذارد. برای درک و تحلیل این تاثیر هوش زیادی لازم نیست.
اگر بنزین گران یا سهمیه بندی شود، حمل و نقل گران میشود و ما به ازای آن صنعت گردشگری که وابستگی بسیاری به حمل و نقل دارد و بهتر باید گفت بدون آن فلج میشود نیز با افزایش قیمت رو به رو خواهد شد.
گران تر شدن گردشگری البته تنها متاثر از افزایش قیمت حمل و نقل نیست بلکه افزایش قیمت بنزین و حمل و نقل بر افزایش قیمت اقلام خوراکی، خدمات گردشگری، کرایه اتاق هتل و… تاثیرگذار است. اما اگر گرانی گردشگری داخلی با افزایش تورم در سایر سطوح اقتصادی جامعه همراه باشد، این صنعت با چه وضعیتی مواجه میشود؟
پاسخ این سوال روشن است. برای مردمی که روز به روز با کاهش توان مالی روبهرو هستند، گردشگری به تدریج از لیست الزامات زندگی خارج میشود و به لیست اقدامات لوکس اضافه میشود. این اتفاق تنها در ایران رخ نمیدهد اما آنچه این رخداد را در ایران مهم تر میکند، این است که گردشگری داخلی در ایران بیشتر به سفرهای شخصی، با خودروهای شخصی، بیشتر به استانهای شمالی و در زمانهای خاص به خصوص در تعطیلات عید محدود میشود.
براساس آماری رسمی که مسوولان گردشگری اعلام کردهاند، مازندران سالانه میزبان بیش از ۵۰ میلیون نفر شب مسافر و گردشگر است ولی بیش از ۷۰ درصد این گردشگران با خودروهای شخصی خویش و تحمل ساعتها ترافیک سنگین و خستگی ناشی از آن وارد مازندران میشوند اما به هیچ عنوان علاقهای به استفاده از تورهای چند روزه با بسته کامل که شامل حمل و نقل، اقامت، برنامههای تفریحی و بازدید از اماکن تاریخی و فرهنگی و جاذبههای طبیعی میشود، ندارند.
همچنین به گفته مسوولان مازندران، این استان تنها در نوروز ۹۷ میزبان ۱۷ میلیون نفر شب گردشگر بود که بیشتر آنان بدون برنامه ریزی قبلی و حتی تدارک لازم وارد این استان شدند. نتیجه این نحوه سفر را میتوان با اتراق این گردشگران در کوی و برزن و حاشیه خیابانها و میادین یا پارکها و همچنین مدرسه خوابی و بیتوته در اماکن متبرکه و بقاع امامزادگان مشاهده کرد که براساس تعریف جهانی گردشگری این نوع از سفرها گردشگری به حساب نمیآیند و این صنعت را رونق نمیبخشند.
اما شاید بهتر باشد در این شیوه رایج گردشگری در ایران به این نکته توجه کرد و آن این که گردشگری داخلی در ایران به نسبت میانگین درآمد خانوادههای ایرانی گران است و همین امر آنها را به سمت سفرهای شخصی میکشاند. البته نمیتوان از کم رنگ بودن فرهنگ گردشگری با تور چشم پوشی کرد.
با وجود همه اینها اما گردشگری داخلی متکی بر سفرهای شخصی در ایران با سهمیه بندی و گرانی بنزین با تاثیرات منفی مواجه خواهد شد. همان طور که در سال ۸۶ با آغاز اولین دوره سهمیه بندی بنزین در دولت محمود احمدینژاد، جیرهبندی بنزین بر گردشگری در ایران تاثیرات خود را گذاشت.
آن زمان اسفندیار رحیم مشایی، معاون وقت رئیس جمهوری اسلامی و رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرد که «سهمیهبندی بنزین در کاهش گردشگری در ایران تاثیر داشته است و دولت طرح اختصاص سهمیه بنزین برای ۲ بار مسافرت مردم را در دست بررسی دارد.»
آن زمان گرچه چون امروز بنزین با نرخ آزاد ارائه نمیشد، مسوولان تعیین نرخ دوم و آزاد را به عنوان راهکاری برای حل این مشکل در نظر گرفتند، اما امروز با وجود ۲ نرخی بودن قیمت بنزین، تصمیم سهمیه بندی و افزایش نرخ بنزین تاثیرات مخرب خود را بر گردشگری گذاشته است.
هرچند در همان روز اول اعلام تصمیم گرانی بنزین دست اندرکاران امر تورگردانی با سهمیه بندی شدن بنزین، بدون اعلام قطعی قبلی، غافلگیر شدند و بسیاری از شرکتهای حمل و نقل از ارائه خدمات به آنها سر باز زدند اما با گذشت چند ماه از این ماجرا دست اندر کاران صنعت گردشگری میگویند که هنوز تکلیف صنعت گردشگری با افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین روشن نشده است.
این در حالی است که تا مهم ترین زمان برای سفر در ایران کمتر از ۳ ماه فرصت باقی است و هنوز خبری از سهمیه نوروزی بنزین برای سفرهای نوروزی نیست. تنها علی اصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرده که «حتما پیشنهاد اختصاص سهمیه سوخت ویژه سفر را به دولت و به خصوص وزرای نفت و کشور خواهیم داد و بسیار امید داریم تا این سهمیه اختصاص یابد.» او گفته: «ستادی در وزارت کشور برای موارد خاص اختصاص سهمیه سوخت ایجاد شده است که ما حتما با قرارگیری در ایام نزدیک به نوروز، پیشنهاد سهمیه سوخت نوروزی را به این ستاد خواهیم داد.»
قول وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری درباره سهمیه بنزین سفرهای نوروزی مردم در حالی است که گردشگری در این مدت از تصمیمات ناگهانی و بدون پیوست گردشگری مسوولان بسیار متضرر شده است و از سوی دیگر نیز مردم که موثرترین عامل در رونق بخشی گردشگری داخلی هستند بیش از گذشته با مشکلات اقتصادی دست به گریبانند.