تاریخ: ۰۹ دی ۱۳۹۸ ، ساعت ۲۱:۲۹
بازدید: ۱۳۵
کد خبر: ۷۷۳۰۹
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

مشکلی به‌نام «بی‌تدبیری و ضعف مدیریتی»

می متالز - نظریه‌های توسعه نهادهای اقتصادی را با ویژگی‌های متعددی تعریف می‌کنند. به عنوان نمونه براساس نظریه توسعه عجم اوغلو در کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند، نهادهای اقتصادی یا فراگیرند یا استثمارگر.
مشکلی به‌نام «بی‌تدبیری و ضعف مدیریتی»

به گزارش می متالز، اما شرایط برای نهادهای اقتصادی ما کمی متفاوت است. از آنجایی که ما بخش خصوصی مقتدر و اثرگذار وسیع در کشور نداریم، نهادهای قدرت اقتصادی بیشتر خصولتی هستند و خصوصی نیستند؛ خصولتی‌ها یعنی نهادهای قدرتمند اقتصادی که وابستگی به جریانات سیاسی دارند و پاسخگو هم نیستند. تا آنجا که می‌توان گفت یکی از معضلات جدی توسعه در کشور خصولتی‌ها هستند. من اعتقاد دارم خصولتی‌ها برای اقتصاد کشور سم و زهر به‌شمار می‌روند. همین جا از پیشگاه خداوند و ملت ایران عذرخواهی می‌کنم که من هم در زمان مدیریتم بر سازمان تامین اجتماعی ایجادکننده شستا بودم که متاسفانه فرزندی که ایجاد کردیم ناخلف شد. کارکرد همین نهادهای خصولتی تاثیر انکارناپذیری بر اقتصاد کشور می‌گذارد. با این همه در بررسی عملکرد اقتصادی دولت یازدهم و دوازدهم باید چند نکته را در نظر داشت. دولت آقای روحانی بعد از یک ازهم‌پاشیدگی اقتصادی و اجتماعی روی کار آمد. یک سال و نیم آخر دولت دهم وضعیت کشور بسیار نگران‌کننده بود. دولت تا قبل از برجام در سال‌های ۹۲ و ۹۳ تلاش کرد آرامشی را ایجاد کند و قطار حرکت کشور را دوباره به ریل بازگرداند. من وقتی در سال ۹۲ و پس از شروع دولت یازدهم وارد حوزه معادن شدم حدود ۷۰ درصد پروژه‌های نیمه‌تمام خوابیده بود. در کل بخش‌ها چنین وضعیتی وجود داشت. یک اتفاق بسیار میمون و مبارک امضای برجام بود که با یک اجماع ملی و حمایت مردم و رهبر معظم انقلاب و بیشتر سیاسیون با مدیریت خوب آقای ظریف و روحانی عملی شد. بعد از امضای برجام، شرکت‌های بسیار معتبر بین‌المللی که تا قبل از برجام حتی کارشناس خود را به ایران نمی‌فرستادند وارد تعامل و همکاری با ما شدند و برخی قراردادهای مهم به‌ویژه در عرصه معدن امضا شد. ضمن اینکه ارزش گذرنامه ایرانی بعد از برجام افزایش یافت. با وجود همه این موارد، باید اذعان کرد که پس از برجام اروپا با ما همراهی نکرد و حتی در برخی اوقات نامردی کرد. این نامردی ازسوی اروپا دو بار دیگر هم اتفاق افتاده بود. یک بار در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی در اوایل دهه ۷۰ که برای بازسازی و سازندگی کشور با ما همراهی نکرد و یک بار دیگر هم در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی در سال‌های ۸۲ و ۸۳ پس از آنکه جورج بوش ایران را جزو محور شرارت نامید، به‌دلیل ترس از امریکا از همکاری و تعامل اقتصادی با ما سر باز زد. در مقطع زمانی پس از امضای برجام نیز اروپایی‌ها باوجود آنکه تسهیلاتی برای فعالان اقتصادی خود ایجاد و پیمانکاران‌شان به ایران سفر کردند، پول و سرمایه داخل ایران نیاوردند؛ بنابراین روابط مستحکم اقتصادی با ایران برقرار نکردند. پس از روی کار آمدن ترامپ هم اروپایی‌ها طرف امریکا غلتیدند و روابط‌شان با ایران سرد شد. یک موضوع مهم دیگر هم این بود که در یک‌سال‌ونیم پس از امضای برجام، دولت ما روابط مستحکم اقتصادی با چین برقرار نکرد و روابط با این کشور ضعیف شد. از سوی دیگر روابط ما با ژاپن و کره جنوبی نیز تقویت نشد؛ بنابراین پس از خروج امریکا از برجام و تحریم‌هایی که اعمال شد اقتصاد ما تحت تاثیر قرار گرفت. در داخل کشور هم همبستگی ملی دچار خدشه شد و فشارها بر دولت و نقد آن افزایش یافت. از همه بدتر در سال ۹۷ دولت با ارز ۴۲۰۰ تومانی گل به خودی زد و اشتباه بزرگی مرتکب شد. خیلی از مشکلات اقتصادی به‌دلیل بی‌تدبیری و ضعف مدیریتی است و همه مشکلات مربوط به فشار خارجی نیست. اصولا اقتصاد خیلی ظریف است و اگر لطمه بخورد زمان می‌برد تا ترمیم شود. علاوه بر همه این موارد حذف عامل تجربه و افراد باسابقه از بدنه دولت که در سال‌های ۹۱ و ۹۲ در کشور رخ داد، مشکلات بسیاری را برای اقتصاد ایجاد کرد که دامنه آن تا سال‌های بعد هم کشیده شد. معتقدم حذف عامل تجربه باعث خواهد شد کشور براساس سعی و خطا اداره شود. همین موضوع افزایش نرخ بنزین را مثال می‌زنم. مشکل بنزین مشکلی جدید در کشور ما نیست و تاخیر در تصمیم‌گیری قاطع در مجالس چهارم تا هفتم درباره نرخ بنزین به‌ویژه تصمیم فاجعه‌بار مجلس هفتم درباره تثبیت قیمت‌ها مشکل را تشدید کرد. در دولت آقای روحانی نیز افزایش تدریجی نرخ بنزین باید از سال ۹۲ آغاز می‌شد که نشد. روش دولت برای افزایش نرخ بنزین مردم را عصبانی کرد. تصمیم‌گیری در این زمینه نیازمند چند ماه کار خبری و رسانه‌ای و اقناع کردن مردم بود. حال با فرض ثابت ماندن شرایط بیرونی، درباره دورنمای اقتصاد باید به یک مورد اساسی اشاره کرد. ما ۳ اتفاق بزرگ در پیش داریم. نخستین آنها انتخابات مجلس در اسفند است که وزن‌کشی سیاسی گروه‌ها خواهد بود. مسئله دوم انتخابات ریاست جمهوری امریکاست که باید ببینیم پیروز انتخابات، جمهوری‌خواهان خواهند بود یا دموکرات‌ها که البته در کل ماهیت سیاست امریکا خیلی متفاوت نخواهد بود. مسئله سوم هم انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. به‌طور قطع این ۳ اتفاق روی مسائل اقتصادی کشور هم تاثیر خواهد گذاشت. باتوجه به انتخابات اخیر در انگلیس و همراه شدن بیشتر انگلیس با امریکا و همچنین توافق گسترده‌ای که امریکا با چین امضا خواهد کرد، به‌نظر نمی‌رسد که غلظت تحریم امریکا علیه ایران کمتر شود. من اعتقاد دارم برای حل مشکلات‌مان باید همدلی، اجماع ملی و نزدیک شدن به یکدیگر را بیشتر کنیم و قوای سه‌گانه نزدیک‌تر شوند. به نظر من نبود همدلی و هماهنگی قوا یکی از مشکلات اصلی ماست.

مهدی کرباسیان ـ استاد دانشگاه

منبع: صمت
عناوین برگزیده