سلطانزاده در این گفتوگو، افزایش تقاضای مس در چین، رشد مصرف مس در حوزه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش سرمایهگذاریهای زیرساختی در امریکا و کاهش عیار معادن مس در دنیا را مهمترین دلایل افزایش خوشبینی به آینده بازار مس میداند. او که به شرکت ملی صنایع مس ایران هم مشاوره میدهد همچنین میگوید پس از برداشته شدن تحریمها با پذیرش و اجرای برجام، صنعت مس کشور، هم در حوزه صادرات و هم حوزه سرمایهگذاری، عملکرد مثبتی از خود نشان داد.
دلایل مختلفی برای چنین خوشبینیهایی وجود دارد؛ پیشبینی افزایش تقاضای مس در چین، رشد مصرف مس در حوزه استفاده از انرژهای تجدیدپذیر و همینطور افزایش سرمایهگذاریهای زیرساختی در امریکا، مهمترین دلایل در طرف تقاضای مس و برخی محدودیتها در تولیدات معدنی و همچنین کاهش عیار معادن مس در دنیا، از مهمترین دلایل در طرف عرضه مس هستند. صنعت مس، سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر را یکی از مهمترین عوامل رشد تقاضا در سالهای آتی میداند؛ چراکه وسایل نقلیه الکتریکی فولباتری، سهبرابر بیشتر از وسایل نقلیه با موتور احتراق داخلی، فلز مس مصرف میکنند. البته انتظار نمیرود که شرایط زیستمحیطی تحت تاثیر سیاستهای دولت جدید امریکا بهبود یابد، که این مساله، به پتانسیل مصرف مس در این بخش، آسیب خواهد زد.
این رشد بیسابقه، اندکی پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بود. نقش مهم مس در سیاستهای دولت جدید آمریکا برای ایجاد تورم در کشور، از مهمترین عواملی بود که فضای روانی بازار را بهبود بخشید و باعث رشد شدید قیمتها شد. آقای ترامپ متعهد شده است که هزینههای زیرساختی کشور را بهطور قابل ملاحظهای دهد. با توجه به این واقعیت که افزایش شدید تقاضای مس در ایالات متحده، بهسرعت رخ نخواهد داد، سوالی که مطرح میشود این است: به چه دلیل قیمت مس بهیکباره رشد پیدا کرد؟ دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد. اولین دلیل این است که شرایط اقتصاد کلان در حال تغییر است. در هشت سال گذشته، نرخهای بهره همیشه در سطوح پایینی قرار داشته است؛ بهطوریکه مبالغ هنگفتی پول بهمنظور حمایت از اقتصاد جهانی سرازیر شده است. مقادیر چشمگیری از این پولها به سمت بازار اوراق قرضه روانه شدند و این مساله کاهش بازدهی اوراق قرضه را در پی داشته است. اما سرمایهگذاران به دنبال بازدهی و بازگشت سود داراییهای خود هستند و این درحالی است که اوراق قرضه دیگر پاسخگوی نیاز آنها نیست. درحقیقت، بازدهی اوراق قرضه حتی بهندرت سطوح بسیار پایین تورم را پوشش میدهد. بنابراین، سرمایهگذاران به دنبال بازارهای جذاب دیگری هستند؛ ازجمله بازارهای سهام و همچنین داراییهایی مانند کالاهای اساسی. در چند ماه گذشته، صندوقهای سرمایهگذاری فعال در زمینه پوشش ریسک و موسسات مرتبط با مدیریت پول، در بازار کالاهای اساسی فعالتر بودهاند و بخش بزرگتری از پرتفوی خود را به این حوزه تخصیص دادهاند. نظرسنجیهای صورتگرفته نشان میدهد که مدیران مالی در مقایسه با ابتدای سال 2016 نسبت به بازار فلزات بهویژه مس خوشبینتر هستند. همچنین، بخشی از بهبود مشاهدهشده در بازار مس، ناشی از فعالیت صندوقهای سرمایهگذاری در چین است.
نظرسنجیها نشان میدهد که مدیران مالی در مقایسه با ابتدای سال 2016 نسبت به بازار فلزات بهویژه مس خوشبینتر هستند
دو رکن اصلی مطرحشده در کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ که مخارج زیرساختی و همچنین سیاستهای تجاری بودند، میتوانند اثرات قابلتوجهی بر مصرف مس این کشور بهجا بگذارند. بیشترین گمانهزنیهای صورتگرفته ناشی از اخبار مطرحشده در مورد برنامه یکتریلیوندلاری ترامپ برای زیرساختهای این کشور است؛ اما مسالهای که توجه به آن ضروری است، بررسی دقیق بخشهایی است که این سرمایهگذاریها در آن هزینه میشود. در حال حاضر، اطلاعات زیادی در مورد جزئیات این طرح وجود ندارد، اما حدس و گمانها بر این است که صنعت سیمان و فولاد با اقبال بیشتری روبهرو خواهند شد. در حال حاضر، ایالات متحده آمریکا تنها 7درصد از مصرف جهانی مس را به خود اختصاص داده است. برای اینکه مازاد مورد انتظار بازار جهانی مس در سال آتی (بیش از 300هزار تن) از میان برود، ایالات متحده باید حدوداً 20درصد مصرف خود را افزایش دهد. اشاره به این نکته نیز ضروری است که هرگونه تغییر قابلتوجه در تقاضای مس آمریکا که تحت تاثیر انتخابات ریاستجمهوری این کشور و تغییر سیاستهای دولت جدید بهوجود آید، به احتمال زیاد اثرات خود را در سالهای بعد از 2018 نشان خواهد داد و در سال 2017 نتایج ملموس کمتری برجای میگذارد. با جمعبندی موارد گفتهشده متوجه میشویم که انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تنها عامل موثر در پس افزایش اخیر قیمتهای مس نبوده است. به نظر میرسد بهبود شرایط عرضه و تقاضا در بازار نقش مهمی در این میان داشته است و مشکلات اخیر تولید در برخی از بزرگترین معادن دنیا و برخی از اخبار مثبت از سوی چین نیز در این میان، بیتاثیر نبودهاند.
برخی معتقدند بهرغم پیشبینیهای مثبت درباره آینده فلز مس، بهرهبرداری از طرحهای توسعهای مس در کشورهای مختلف در سالهای پیش رو، باعث کاهش قیمت مس خواهد شد. این سناریو چقدر محتمل است؟ آیا صنعت مس کشورمان میتواند از هماکنون برای تابآوری در شرایط سخت آینده برنامهریزی کند؟
همانطور که قبلاً اشاره کردم، فضای خوشبینانهای نسبت به بازار مس در حال ایجاد شدن است. افزایش بیش از انتظار تقاضا در چین و کاهش احتمالی عرضه معدنی، مهمترین دلایل بهبود فضای روانی بازار مس هستند. همچنین، کاهش سطح عیار کانهها در معادن مهم نیز افت مازاد عرضه در سالهای پیش رو را در پی خواهد داشت. انتظار میرود وقفههای تولیدی در معادن نسبت به سال گذشته چشمگیرتر باشد. از طرف دیگر، اکتشافات جدیدی در صنعت مس مشاهده نشده است. بنابراین، اگرچه برخی پروژههای جدید در چند سال گذشته وارد بازار شدهاند، اما انتظار نمیرود پروژه بزرگ دیگری در سال آتی راهاندازی شود. ثبات تقاضای چین نیز در بهبود پیشبینی موسسات نقش مهمی داشته است. بهبود تقاضا ناشی از تکمیل فعالیتها در بخش املاک و مستغلات، لوازم مصرفی و صنعت اتومبیلسازی خواهد بود. همچنین، انتشار سیزدهمین برنامه پنجساله توسعه چین، از تمرکز این کشور بر انرژیهای پاک و حملونقل جدید خبر داد و امیدواریها در مورد رشد قدرتمند تقاضای مس را تقویت کرد.
البته طبق پیشبینی موسسه مالی «جیپی مورگان»، پس از اینکه قیمتهای پایین به کاهش عرضه فلزات پایه در بازارها منجر شد، انتظار میرود افزایش قیمتی مشاهدهشده در چند ماه گذشته، صنعت فلزات را به افزایش تولید و رشد موجودی کل ترغیب کند. تولید با هزینههای بالا که در سال گذشته مورد عرضه قرار نگرفت، اکنون امکانپذیر است. در صورت پایداری قیمتهای بالای مس، پیشبینی میشود راهاندازی مجدد واحدهای تولیدی در آمریکای شمالی و آفریقا بهآرامی آغاز شود که از روند رشد قیمتها، بهطور حتم خواهد کاست. با در نظر گرفتن موارد فوق و روندی که در صنعت مس کشور در زمینه کنترل هزینهها و منطقیکردن اجرای پروژههای توسعه شکل گرفته است، تصور نمیکنم شاهد مشکلات حادی در این صنعت باشیم. البته مقوله کنترل نقدینگی و مباحث تامین مالی، همچنان یکی از دغدغههای این صنعت، مشابه با دیگر صنایع کشور خواهد بود.
اجرای برجام، کمک شایانی به صنعت مس کشور کرده است. تحریم صنعت مس باعث شده بود صادرات مس کشور بهشدت افت کرده و این صنعت مجبور به تقبل هزینههای مالی و دورههای زمانی بالا برای دریافت وجوه محصولات صادراتی خود شود. در پروژههای توسعهای، بسیاری از شرکتهای صاحب تکنولوژی علاقهای به همکاری با کشور نداشتند؛ بازار کشور عملاً در انحصار چند شرکت معدود خارجی بود که طبعاً گرانفروشی آنها را نیز بهدنبال داشت و چارهای نیز جز این برایمان متصور نبود. حال با اجرای برجام، صنعت مس کشور توانسته در حوزههای مختلفی نظیر اکتشافات، تولید و بهرهبرداری، فروش محصولات و همچنین برنامههای توسعهای، از ظرفیتهای مناسب خود استفاده کند و به نظر میرسد این صنعت، یکی از موفقترین صنایع در بهرهمندی از نتایج برجام بوده است.