به گزارش می متالز، نگاهی به متغیرهای پایهای اقتصادی نظیر رشد نقدینگی و شاخص قیمت تولیدکننده و مصرفکننده نشان میدهد تورم همچنان با شدت قابلملاحظهای ادامه دارد و در سال آینده نیز با برآوردهای صورت گرفته در مورد کسری بودجه و میزان رشد نقدینگی این وضعیت شدیدتر خواهد شد. برآورد تورم برای سال آینده همچنان بیش از ۶۰درصد است. بازار سرمایه و بازارهای کالایی از این نظر همچنان بهترین زمینه برای سرمایهگذاری هستند؛ چراکه بازدهی بانکها و اوراق مشارکت زیر نرخ تورم است و تنها بازارهایی میتوانند در برابر تورم سپر ایجاد کنند که وابسته به ارزش کالا و دارایی باشند و در گذشته نیز این سپر تورمی را به نمایش گذاشته باشند. با رخداد تورم ارزش جایگزینی شرکتها افزایش یافته و سهام آنها باارزشتر میشود.
گزارشهای شرکتهای بازار سرمایه نشان میدهد در کنار افزایش ارزش جایگزینی تورم که به افزایش ارزش فروش شرکتها منجر میشود با بالاتر رفتن ارزش فروش میزان ریالی سود شرکتها بالاتر رفته و باعث افزایش ارزش سهام میشود. در ابتدای سال احتمال پیش روی این بود که اقتصاد کشور از فصل تابستان ورود به فاز رکودی را تجربه کند. اما این امر رخ نداد و با افزایش فروش در خلال ماههای اخیر و رونق بورس کالا و انرژی شرایط شرکتها به سمت بهبود حرکت کرد.
در حال حاضر در صحنه اقتصاد کشور پارادوکس سرمایهگذاری جواب معدودی دارد. بهعنوان مثال اگر شما کمتر از یک میلیارد تومان داشته باشید، بازار ملک در دسترس شما نخواهد بود. بازار خودروی خارجی هم همچنین؛ حال اگر گزینههای باقیمانده را کنار هم بچینیم تنها چهار بازار سپرده بانکی، ارز و طلا و سهام میماند که دو بازار ارز و طلا به شدت از سوی بانک مرکزی برای عدم حرکت قیمتی تحت فشار هستند. بنابراین بهصورت مشخص تنها بازار پول و سرمایه میماند که بازار پول با توجه به تورم تنها مشتریان سنتی را دارد و بازار سهام برای افراد ریسکپذیر جذاب خواهد بود. در همین حال ارزش پایین معاملات بورس در برابر کل نقدینگی این فرصت را فراهم میکند که حتی با ورود رقم اندک از نقدینگی که در حال حاضر روزانه رشدی هزار میلیارد تومانی را شاهد است میتواند حرکت قیمتی را تجربه کند.
رشد بازار بهصورت مشخص مورد درخواست دولت است. نحوه سیاستگذاری دولتی نشان میدهد دولت به بازار سرمایه از دو منظر نگاه میکند؛ نخستین منظر بحث آلترناتیو بازار ارز و سکه و جذب نقدینگی به بازار سرمایه به جای بازار ارز و سکه است و دوم تعمیق بازار سرمایه فرصتی به دولت میدهد که از دو مسیر فروش اوراق در بازار بدهی و فروش سهام و داراییهای سرمایهای از بازار سرمایه استفاده کند بنابراین بهنظر میرسد دولت همچنان حمایت خوبی از بازار صورت دهد و ما در مقطع تدوین لایحه بودجه نیز شاهد این حمایت بودیم و لایحه بودجه موارد نگرانکنندهای برای بازار سرمایه نداشت. در همین حال همچنان مهمترین تهدید برای بازار از دو منظر قابلبررسی است:
بهصورت سنتی میان نقدینگی فعال و ارزش بازار در بورس تعادلی وجود ندارد. بخش خصوصی و سرمایهگذاران نهادی ما پول اندکی در بازار دارند که در زمان عدم تعادل بتوانند با خرید سهام بازار را به تعادل بازگردانند. در سالجاری نیز این عدم تعادل بهدلیل فروش سهام توسط بانکها و تامین اجتماعی شدیدتر شده است، در همین حال دو منبع ورود نقدینگی به بازار شامل شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای کارگزاری درگیر مشکلاتی هستند که بخش عمده آنها کوچک بودن سرمایه این نهادها است. در همین حال صندوقهای سرمایهگذاری نیز مدتهاست در صندوقهای بزرگ با مشکل دریافت اجازه افزایش سقف مواجه هستند و همچنین بخشی از شرکتهای تامین سرمایه و سبدگردانها با رسیدن به سقف ۱۵هزار میلیارد تومان دیگر امکان بزرگ شدن بیشتر ندارند. قطعا با روند افزایش ارزش بازار صرف اتکا به نقدینگی معاملهگران کوچک و حقیقی نمیتواند منبع قابلاعتمادی برای تثبیت بازار باشد. حل مشکل تعادل میان نقدینگی فعال و آماده در بازار و ارزش بازار و ارزش بازار سهام شناور یک گام بزرگ برای حفظ تعادل بازار است؛ هرچند تاسیس صندوقهای توسعه و تثبیت برای این مشکل یک راهحل موقت و اندک فراهم کرده است، اما این صندوقها نیز سهم کمی از این بار را میتوانند بردارند و احیای شرکتهای سرمایهگذاری که اینک تاسیس آنها بهدلیل قوانین موجود فاقد جذابیت است یک راهحل مناسب است. در همین حال حل مشکل شرکتهای صندوق سرمایهگذاری یک منبع دیگر در مسیر ثبات است.
با رشد بازار شمار قابلملاحظهای از فعالان حقیقی به بازار سرمایه اضافه شدند که فاقد تجربه کافی و همچنین دانش کافی بازار سرمایه هستند. این نقدینگی کمتجربه و هیجانی به سادگی میتواند از طرف خرید به فروش و برعکس تغییر جهت دهد. در این شرایط ساماندهی این نقدینگی و افزایش سطح دانش سرمایهگذاران تازهوارد میتواند به ثبات بازار کمک کند.در همین حال بازار در حال حاضر تشنه انجام عرضههای اولیه است که متاسفانه متوقف ماندهاند. از مهمترین کارها برای تداوم ارزندگی و ممانعت از رشد بیدلیل قیمت سهام تداوم انجام عرضههای اولیه است که این امر به تعمیق بازار و افزایش ارزندگی بازار کمک میکند. سختگیریهای بیش از قبل بازار سرمایه موجب توقف انجام عرضههای اولیه شده است. با عدم ورود شرکتهای جدید، تداوم فشار نقدینگی روی نمادهای قابلمعامله بازار به افزایش قیمتها و امکان کاهش بیشتر قیمتها در تنشها منجر میشود. از سر گیری عرضههای اولیه میتواند این مشکل را برطرف کند و به رونق بیشتر بازار و ورود افراد جدید به بورس منجر شود. در این شرایط هر چند تنشهای سیاسی اخیر ختم به خیر شده است؛ اما روند رو به رشد بازار و حضور نقدینگی تازهوارد و همچنین فروش سهامداران سنتی قبلی بازار را با پارادوکسهای متعدد و مکرری در آینده مواجه خواهد ساخت.