به گزارش می متالز، در روزهای اخیر عوامل بسیاری دست به دست هم دادهاند تا تقاضا برای سهام بار دیگر شدت بگیرد. از تصویب معافیت مالیاتی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی گرفته تا بهبود قیمت کالاهای پایه مصرفی در بازار جهانی انگیزههای گستردهای را برای خریداران سهام ایجاد کرده است. همچنین بعد از هفته پرتلاطم کشور، اگر چه نرخ ارز در مسیر اصلاح قرار گرفت، با وجود این، این نرخ در نیمه اول کانال ۱۳ هزار تومانی آرام گرفته و این مساله سبب شده میانگین هفتهای نرخ دلار نیمایی به بیش از ۱۱۸۰۰ تومان برسد.
کاهش ریسک سیستماتیک، قوت گرفتن محرکهای سودآوری، انگیزهها برای تقویت رغبت سرمایهگذاران به سهامداری، انتظار برای رونمایی از صورتهای مالی پاییزی و موارد دیگری از این دست مهمترین عوامل صعودهای بیوقفه سهام هستند. با این حال عامل مهم دیگری را نباید نادیده گرفت و آن اثری است که صعودهای پیشین قیمت سهم بر ذهنیت معاملهگران نسبت به آینده سهم دارد.
در واقع این عامل را بیشتر باید به بهانهای بیپشتوانه تعبیر کرد. هنگامی که قیمت یک سهم برای مدت قابلتوجه و چشمگیری بر مدار صعود ممتد قرار میگیرد بعضا به این چشمانداز دامن میزند که این روند میتواند بدون انقطاع ادامه پیدا کند. در این بین جوسازیهای گروهی و فضاسازیهای گمراهکننده نیز بعضا مساله ارزندگی سهام را به حاشیه برده و بر جریانهای لحظهای تاکید میکنند.
نکته آنجاست که این فضا میتواند کاملا شکننده باشد و در صورتی که عاملی معنادار روند قیمت سهم را توجیه نکند چرخش روند، جاماندگی سهامدار از پتانسیلهای کسب سود را در پی خواهد داشت. تاکید بر این نکته ضروری به نظر میرسد که هنگامی که از عوامل و بهانههای صعود صحبت به میان میآید لزوما پتانسیلهای سودآوری بنگاهها مورد بحث نیست؛ با این حال باید در نظر داشت که عواملی که میتواند نقدینگی را طی یک فرآیند بلندمدت به سمت یک نماد جذب کند، با اصلاحهای مقطعی قیمت سهام محو و نابود نمیشود؛ در حالی که نقطه پایان بهانهها میتواند اولین مرحله از اصلاح قیمت سهام باشد.
در بین تمام عواملی که پیشتر مطرح شد بورس تهران بار دیگر بر مساله افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها متمرکز شده است. روز گذشته بار دیگر بیشترین ارزش معاملات در دو گروه «خودرو و قطعات» و «بانکها» کلید خورد و این دو گروه بیش از ۲۵ درصد ارزش معاملات را در اختیار گرفتند. همچنین بازیگران حقیقی بازار بیش از همه در این دو گروه خریدار بودند. در این میان معاملات نماد «وتجارت» در نوع خود جالب توجه بود.
روز گذشته بیش از یک درصد سهام این بانک دست به دست شد و صفهای خرید حجیم این نماد چند بار عرضه شد. با وجود این معاملات این سهم در سقف مجاز قیمتی به پایان رسید. در سوی مقابل در نمادهایی همچون «خودرو» و «وبملت»، از میانه جلسه معاملاتی، عرضهها توانست معاملات را از سقف قیمتی فاصله دهد و بعد از نزدیک به ۶ جلسه معاملاتی، دادوستدهای متعادلی را در این نمادها رقم بزند.
بهصورت مشخص چهار گروه «خودرو»، «بانک»، «فلزات اساسی» و «محصولات شیمیایی» صنایع پرمعامله روزهای اخیر هستند. همانگونه که مطرح شد در دو صنعت نخست انگیزههای تجدید ارزیابی حرف اول را میزند؛ در حالی که در بزرگان کالایی امضای فاز نخست توافق تجاری، بهبود قیمت کالاهای پایه، رشد نرخ ارز و همچنین انتظار برای انتشار صورتهای مالی پیشران قیمتها هستند.
به عبارت دیگر در نمادهای بزرگ این دسته از صنایع همچنان میتوان به نسبتهای قیمت به درآمدی در رابطه با برآورد ارزندگی قیمت سهم اعتنا کرد. به خصوص در برههای که انتشار صورتهای مالی میتواند در جهتدهی به نقدینگی موجود در بازار سهام تعیینکننده باشد، مساله تفکیک عوامل رشد قیمت و بهانههای صعود ضروری خواهد بود.