به گزارش می متالز، گروه صنعتی بارز از سال 1363 بهعنوان اولین کارخانهی تایرسازی کشور فعالیت خود را آغاز کرد و در طول این سالها همواره بهعنوان یکی از برترینهای لاستیکسازی در بازار ایران شناخته میشود. استاندارد E-Mark اروپا بر روی 9 محصول ویژه خودروهای سواری و تنها تولیدکننده لاستیک رادیال باری/اتوبوسی ازجمله عناوینی است که گروه صنعتی بارز را از دیگر رقبا خود در بازار متمایز میکند.
این ردهبندی را سازمان مدیریت صنعتی انجام میدهد، در سال مالی گذشته میزان فروش ما از مرز 1500 میلیارد تومان(به تفکیک 1200 میلیارد تومان گروه صنعتی بارز و 300 میلیارد تومان بارز کردستان) عبور کرد و در جایگاه نخست فروش در این رتبهبندی قرار گرفتیم. فروش تنها یکی از نقاط قوت ما اینست، اما بهجز این در بسیاری فاکتورهای دیگر هم فاصله معنیداری با رقبا خود داریم. با استراتژی جدید شرکت احتمال میرود که در سال آینده فروش تلفیقی ما از مرز 3هزار میلیارد تومان هم فراتر برود و با این اوصاف حتماً در بین 100 شرکت برتر قرار خواهیم گرفت. همکاران ما در گروه صنعتی بارز، گلوگاههای اقتصادی را شناسایی کرده و در تلاشاند تا موانع را از سر راه بردارند و این فرآیند در سال آینده گروه صنعتی بارز را به نتایج خوبی خواهد رساند.
صادرات در شهریورماه 97 از سوی وزارت صمت ممنوع اعلام شد، این بدان معنی است که تا نیمه سال مالی گذشته، ما صادرات خودمان را داشتیم که سهم درآمدی حدود 7 و نیم میلیون دلار را برای ما در برداشت. ما برای کسب بازارهای صادراتی(رومانی– عراق- افغانستان- پاکستان و...) زحمت زیادی کشیدیم، برای 9 سایز از لاستیکها، استاندارد E-Mark اروپا را گرفتم تا بتوانیم در بازار جهانی رقابت کنیم. با این اوصاف، ممنوعیت واردات در ابتدا کار مسیرهای اقتصادی و ارزآوری شرکت را دچار مشکل کرد و دید اقتصادی وزارت صمت در مسئله ممنوعیت واردات، تأمین نیاز داخل بود، اما نکته اینجاست که این ممنوعیت برای ما 2 نکته بسیار منفی داشت، یک اینکه برای بازارهای خارجی هزینه زیادی در بازاریابی انجام شده بود که به دنبال این اتفاق تمام آن سهم از بازار را از دست دادیم و دومین دلیل که بهجرات از اولی مهمتر است، مسئله ارزآوری برای تأمین مواد اولیه بود که مجموعه را با یک چالش جدید روبرو کرد. در شرایط کنونی، حدود یکسوم از مواد اولیه تولید تایر(موادی مثل کائوچو، استیل کرد، دوده و نخ تایر که مجموعاً حدود 70 درصد وزن تایر است) در این مجموعه بهصورت وارداتی تأمین میشود. از طرفی ما برای خرید از کشورهای دیگر باید پول نقد پرداخت کنیم، از طرف دیگر پروسه تامین ارز از وزارت صمت تا بانک مرکزی و بانک عامل طولانیمدت است. فروش صادراتی در زمینه تامین ارز اقلام ضروری و تامین کسری کارمزد ارزی میتوانست شرکت های تایرساز را از بلاتکلیفی در تامین ارز نجات دهد.
6 ماهه سختی را گذراندیم، حدود 10 هزار تن کمتر از ظرفیت واقعی تولید کردیم ولی در 6 ماهه دوم با رفع گلوگاههای تولیدی و برطرف کردن مشکلات، این عقبافتادگی را جبران کردیم.
34 هزار تن در ششماهه نخست تولید داشتیم که بسیار کمتر از ظرفیتمان بود. در 3 ماهه سوم سال جاری حدود 60 درصد از ظرفیت تولید 6 ماه اول را تولید کردیم و مجموعاً از ابتدای سال تا پایان 9 ماهه چیزی در حدود 53 هزار تن تولید داشتیم. در آبان ماه توانستیم به رکورد میانگین تولید 260 تن در روز برسیم و در بعضی از روزها تا مرز 265 تن هم عبور کردیم.
ظرفیت اسمی مجموعه ما با احتساب بارز کردستان حدود 130هزار تن در سال است که اگر مواد اولیه با سرعت مدنظر ما تأمین شود میتوانیم با حداکثر این ظرفیت تولید کنیم. در حال حاضر حدود 83 هزار تن در سال تولید میکنیم و مجموعاً در دو سایت تولیدی میتوانیم بیش از 45 درصد از سهم بازار کشور را تأمین کنیم.
در دیماه سال گذشته با قطعه سازان حمایت و ستاد تنظیم بازار قیمت فروش نهایی لاستیک حدود 20 درصد و در تیرماه امسال هم 22 درصد افزایش قیمت اعمال شد. افزایش قیمت در دو مرحله بافاصله زمانی کم توانست بخشی از هزینه های صنعت تایر را تأمین کند به هر حال کلا انواع لاستیک شمول نرخ گذاری سازمان حمایت است.
این افزایش نرخها در صنعت لاستیک برای شرکتهایی که زیر ظرفیت واقعی خود کار میکنند و با در نظر گرفتن افزایش افسارگسیخته نرخ مواد و سایر هزینه ها چندان آورده خوبی ندارد زیرا سود تولید تایر در تیراژ است و شرکتهایی که تولیدشان خیلی زیاد نیست با این روند افزایش قیمت ضربه میخورند.
در مجموعههای بزرگ، خروجی نهایی نتیجه کار جمعی کل مجموعه است و امکانپذیر نیست که یک نفر یا یک قسمت بهتنهایی بتواند تأثیر بگذارد. افراد در این گروه باهم همکاری میکنند، مشکلات را حل میکنند و به زمین هم پاس نمیدهند. مخصوصاً در ردههای بالای مدیریتی بهواسطه اینکه ورودی پرسنل خیلی خوب و دستچین شده از میان متخصصین این حوزه و تحصیلکردههای دانشگاههای رده یک کشور هستند، این مسئله کاملاً حلشده است.
در کنار بقیه، حوزه مالی با تأمین منابع و دریافت تسهیلات بانکی برای خرید ارز و انجام پیگیری در وزارتخانه¬های دولتی و بانک مرکزی سال پرمشغلهای را داشت پیادهسازی سیستمهای جامع SAP و ERP برای اولین بار در کشور نهتنها بهعنوان یک لاستیک ساز بلکه در کلیه صنایع مرتبط به حوزه خودرو، در گروه صنعتی بارز توانست مسیر را برای ما هموار کند. ما در این مجموعه یک سیستم جامع ERP (سیستم یکپارچه مدیریت منابع سازمانی) را پیادهسازی کردهایم، سیستمی که میتواند تمامی المانهای اقتصادی و نیروی انسانی را بهصورت سیستماتیک مدیریت کند و به کمک آن میشود مدیریت نیروی انسانی یک مجموعه را بهینهسازی کرد.
عملیات اجرایی این پروژه از اوایل سال جاری شروع شد، و مدیریت مالی هم یکی از بدنههای اصلی پیادهسازی این سیستم است. نتیجه کار معاونت مالی را باید در گزارشات حسابرسی دید که خدا رو شکر ما در این زمینه سربلند بودهایم و همواره تلاش کردیم تا برای مجموعه افتخار کسب کنیم.
روشهای فروش هرکدام جایگاه خودشان را دارد ولی چیزی حدود 20 درصد سهم فروش سالانه ما بهصورت مستقیم به خودروسازان تعلق میگیرد. شرکتهای سایپا و پارسخودرو و ایرانخودرو بر روی خودروهای خود از تایرهای بارز استفاده میکنند و حدود 51 درصد نیاز شرکت های خودروساز را علی رغم بدعهدی در پرداخت تامین کرده ایم و در کل فروش سازمانی و تعامل با خودروسازان برای ما از اهمیت بالایی برخوردار است.
نیاز بازار در هرسال چیزی در حدود 2 میلیارد حلقه برای خودروهای سواری است. درگذشته خودروسازان برای تأمین این عدد مجبور به واردات بودند اما اکنونکه چیزی در حدود 18.5 میلیون حلقه در سال داخل کشور تولید میشود و تنها سهم گروه صنعتی بارز چیزی در حدود 45 درصد از کل این عدد است، نیاز به واردات به حداقل تعداد ممکن رسیده و اختلاف میزان تولید با نیاز بازار کمتر از 2 و نیم میلیون حلقه در سال و آن هم محدود به سایزهای 17 به بالا است. شرکتهای خودروساز علاقهای به واردات ندارند چراکه ما بخش قابلتوجهی از نیازشان را در داخل کشور تولید میکنیم و در حال حاضر گروه صنعتی بارز 51 درصد نیاز خودروسازان بزرگ را تامین می کند. اما از طرف دیگر، کار کردن با خودروسازی هم فرصت است و هم تهدید. بزرگترین تهدیدشان نوع پرداخت و نقدینگی پایینشان است. در این اوضاعواحوال که ما برای هر خرید باید چند ماه درگیر تأمین ارز باشیم، تسویهکردنهای 120 روزه و بعضاً بیشتر برای ما دغدغه ایجاد میکند و با این وصف که تعدادی از تایرسازها اصلاً تمایلی به کار کردن با شرکت های خودروساز را ندارند ما هیچوقت روند کاریمان با شرکتهای داخلی کاهشی نبوده و هرساله هم روبه افزایش است، چراکه فارغ از بحث مالی این رویه یک وظیفه ملی است. از طرفی فرصت کار کردن با خودروسازان بزرگ آن است که باعث انتقال دانش علمی و صنعتی میشود. سایزهای مختلف و گریدبندیهای مختلفی در خط تولید قرار میگیرد و تولیدات با بازار همسو میشود. به همین دلیل خودروساز همیشه بهعنوان یک مشتری اصلی برای ما بهحساب میآید.
گروه صنعتی بارز، تنها تولیدکننده لاستیک رادیال باری در کشور بوده و شرکت دیگری هم بهتازگی وارد این حوزه شده است. سهم تولید ما در این نوع لاستیک چیزی حدود 1000 حلقه بهصورت روزانه و حدود 350 هزار بهصورت سالانه است درحالیکه نیاز کشور در این کلاس بیش از یکمیلیون و دویست هزار حلقه در سال است متأسفانه در 6 ماه اول سال به کشور وارد شد.
این مساله اشکال ایجاد کرده است. مشکل اینجاست که این تعداد با ارز 4200 تومانی واردشده ولی ما برای تولیدمان تنها 30 درصد از قیمت کل لاستیک را میتوانیم از ارز دولتی استفاده کنیم و 70 درصد مابقی مواد تابعی از نرخ های نیمایی و آزاد ارز است این یعنی قیمت لاستیک وارداتی از قیمت لاستیک تولیدی در کشور کمتر میشود! و این تفاوت قیمت در کنار حذف تعرفه واردات لاستیک تی بی آر و حذف استاندارد اسویآر در واردات باعث شده 70 هزار حلقه از لاستیکهای تولیدی ما در نمایندگیها انبار شود و تا زمان بازنگری روند واردات با ارز دولتی و بازگشت تعرفه و برقراری الزامات استاندارد اسویآر در واردات، این مشکل حل نخواهد شد.