به گزارش می متالز، براساس سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰، حدود ۹۹ درصد خانوارهای شهری و ۸۹ درصد خانوارهای روستایی به آب لولهکشی دسترسی داشتهاند. باتوجه به این آمار، دسترسی به شبکه آب در مناطق شهری در وضعیت نسبتا مناسبی است اما کیفیت دسترسی (انواع جیرهبندیها) و کیفیت آب دردسترس در مناطق مختلف کشور بسیار متفاوت است. اما در مناطق روستایی وضعیت نامتوازنی در زمینه دسترسی به آب لولهکشی وجود دارد بهطوریکه استانهای سیستانوبلوچستان (۷/ ۶۵ درصد)، کرمان (۴/ ۷۷ درصد) و گیلان (۶۴ درصد) فاصله نسبتا زیادی از میانگین کشور دارند. شاخصی که باید از منظر رفاهی مدنظر داشت، نسبت روستاهای برخوردار از آب آشامیدنی است. براساس اطلاعات سال ۱۳۹۰، بیش از ۷۰درصد روستاهای کشور به آب آشامیدنی دسترسی داشتهاند. در این شاخص نیز سطح ناموزونی شدیدی وجود داشته است تاجاییکه در برخی استانها نظیر تهران حدود ۱۰۰ درصد روستاها به آب آشامیدنی دسترسی داشتهاند درحالیکه این میزان در استانهای سیستانوبلوچستان، خراسان جنوبی، کرمان و یزد حدود ۴۵ درصد بوده است. نکته مهم این است که اکثر روستاهایی که به آب آشامیدنی دسترسی ندارند جزو روستاهای با ضریب بالای محرومیت بهشمار میآیند و عمده جمعیت آنها تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند.
شاخص دیگری که در بخش آب اهمیت دارد میانگین سرانه فروش آب در مناطق شهری و روستایی است (در مصرف خانگی). براساس سالنامه آماری کشور در سال ۱۳۹۴، سرانه فروش آب در مناطق شهری حدود دو برابر سرانه روستایی بوده است. این وضعیت برای مناطق روستایی استان سیستانوبلوچستان نصف میانگین کشوری است.در زمینه آب میتوان شاخصهایی نظیر نسبت تعداد مشترکان به تعداد خانوارها یا تعداد مسکنهای موجود در مناطق شهری و روستایی را محاسبه کرد. میانگین نسبت اشتراک آب روستایی به خانوارهای روستایی در کشور حدود ۹۰ درصد است اما این نسبت در استانهای محروم بسیار پایینتر است. برای مثال در سیستانوبلوچستان نسبت تعداد انشعاب آب خانگی به تعداد خانوارها حدود ۵۲ درصد و در خوزستان حدود ۵۸ درصد است.میزان تولید آب نیز بهرغم خشکسالیهای موجود، تاکنون در بخش خانگی با مشکل مواجه نبوده است. اما نکته حائز اهمیت در این زمینه میزان هدررفت آب تولیدشده در شبکه توزیع بهدلیل فرسودگی شبکه است. براساس آمار وزارت نیرو در سال ۱۳۹۰، بیش از ۲۵ درصد آب تصفیهشده در شبکه شهری پیش از رسیدن به دست مصرفکنند هدر میرود که این میزان در برخی استانها تا حدود ۴۰ درصد میرسد (خوزستان).
دسترسی به آب آشامیدنی بین دهکهای مختلف نیز نسبتا متوازن است و مساله اصلی در عدمدسترسیها به محرومیتهای منطقهای مربوط است. در استانهایی که کیفیت آب لولهکشی برای آشامیدن مناسب نیست (نظیر استانهای جنوبی و جزایر)، ساکنان ناگزیرند آب آشامیدنی موردنیاز را یا از طریق شرکتهای آبشیرینکن خریداری کنند یا از آبهای بستهبندیشده (معدنی) استفاده کنند که این موضوع هزینه دسترسی خانوارها به آب آشامیدنی را افزایش میدهد.
براساس سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ بیش از ۹۹ درصد خانوارهای شهری و بیش از ۹۸ درصد خانوارهای روستایی به برق دسترسی داشتهاند. اما براساس سالنامه آماری سال ۱۳۹۴ حدود ۴ میلیون و ۲۹۲ هزار خانوار روستایی به برق دسترسی داشتهاند. در همین سال تعداد خانوار روستایی در کشور بیش از ۵ میلیون و ۷۴۴ هزار برآورد شده است که در این صورت حدود ۲۵ درصد خانوارهای روستایی به برق دسترسی نداشتهاند. اینگونه شکافها میان آمار ارائهشده از سوی مرکز آمار ایران و وزارتخانههای تخصصی نسبتا زیاد است. براساس اطلاعات سالنامه آماری سال ۱۳۹۴ بیش از ۲۶ میلیون و ۶۱۹ هزار اشتراک برق خانگی در کشور وجود داشته که این تعداد حدود ۵ میلیون اشتراک بیش از تعداد خانوارهای برآوردشده در آن سال است. تعداد کل مسکن شهری و روستایی موجود در ایران حدود ۱۹ میلیون و ۹۵۵ هزار واحد بوده است.
شاخص میزان فروش برق در ازای هر اشتراک خانگی در سطح استانهای کشور وضعیت نسبتا متوازنی داشته است. بهلحاظ تولید میزان برق نیز روند افزایشی هرچند با نرخ پایین ادامه داشته است، اما مساله هدررفت برق تولید شده بهدلیل ضعف و فرسودگی شبکه توزیع تا میزان ۲۰ درصد کل برق تولیدشده برآورد میشود که این میزان در برخی استانها به ۳۵ درصد میرسد. میزان قطعی برق و نوسان ولتاژ که عموما در استانهای گرمسیر و مناطق محروم رخ میدهد، هر سال موجب میشود برخی خانوارهای عموما فقیر و ساکن در نواحی حاشیهای شهرها، بخشی از تسهیلات زندگی نظیر کولر، یخچال، و... را از دست بدهند.براساس اطلاعات درآمدهزینه خانوار، ضریب دسترسی به برق در دهکهای مختلف درآمدی نسبتا متوازن است و عدمدسترسی عمدتا به محرومیتهای منطقهای و بافت سکونتی مربوط است.
دسترسی به تلفن ثابت، اینترنت و رایانه خانگی بهعنوان شاخصهای نهادی در زمینه افزایش سطح توانمندی خانوارهای فقیر بهویژه در مناطق روستایی بهشمار میآید.براساس اطلاعات سرشماری سال ۱۳۹۰، حدود ۸۳ درصد خانوارهای شهری و ۶۳ درصد خانوارهای روستایی به تلفن ثابت دسترسی داشتهاند. خانوارهای روستایی در استانهای سیستانوبلوچستان (۲۰ درصد)، خوزستان (۳۳ درصد)، کرمان (۳۵ درصد) و هرمزگان (۳۶ درصد) دسترسی بسیار پایینی به تلفن ثابت دارند. در همین سال، ضریب برخورداری خانوارهای شهری و روستایی به رایانه بهترتیب ۳۵ و ۸ درصد بوده است. ضریب دسترسی خانوارهای شهری و روستایی به اینترنت نیز بهترتیب ۱۲ و ۲ درصد اعلام شده است.
براساس اطلاعات درآمدهزینه خانوارها، نسبت دسترسی به تلفن ثابت و همراه، اینترنت و رایانه خانگی بین دهکهای مختلف درآمدی اختلاف بسیار زیادی دارد. در جدول (۱) دسترسی خانوارهای شهری و روستایی به تسهیلات ارتباطی به تفکیک دهک اول و دهم آمده است. براساس اطلاعات مندرج در جدول، وضعیت دهک اول در دسترسی به این تسهیلات در مقایسه با دهک دهم و همچنین میانگین دهکها تفاوتهای چشمگیری دارد. علاوه بر ضریب دسترسی، کیفیت اینترنت (بهلحاظ پهنای باند) و تلفن همراه (میزان پوشش و کیفیت ارتباط) و هزینه دسترسی به آنها (هزینههای سختافزاری و نرمافزاری) نیز از اهمیت جدی برخوردار است که در این زمینه اطلاعات معتبری در دسترس نیست.۱۳۹۴
مساله فقر زیرساختی در ایران تاحدزیادی ماهیت منطقهای و جغرافیایی دارد و این مساله فقر را در این مناطق تشدید کرده است. بهلحاظ قانونی منع و محدودیتی در زمینه تامین تسهیلاتی نظیر آب و برق و گاز وجود ندارد، اما سه محدودیت جدی در این زمینه وجود دارد: 1. تمرکز فقرا در مناطق حاشیهای و سکونتگاههای غیررسمی که بعضا موجب میشود بهدلیل نبود پروانه ساختمانی یا سایر مدارک و مستندات موردنیاز، از دریافت انشعاب محروم بمانند. 2. محدودیت منابع مالی برای ارتقای فنی تاسیسات آب و برق که بعضا موجب میشود در مناطق محروم کیفیت دسترسی خانوارها به آب و برق نامطلوب و با قیمت بالا باشد. 3. تراکم بسیار پایین جمعیت در مناطق محروم بهویژه در مناطق جنوب شرقی کشور موجب شده تا هزینه تامین زیرساختهایی نظیر آب و برق و راه مناسب بسیار سنگین باشد و ساختار توزیع منابع مالی کشور بهگونهای نیست که منابع متناسب با این نیازها را تامین کند.