به گزارش می متالز، این اندیشه اکنون با ورود ترامپ به کاخ سفید بیش از پیش رنگ و بوی تحقق گرفته است.
به نقل از سیانبیسی، دولت ایالات متحده به عنوان یکی از اصلیترین علاقهمندان به استخراج مواد معدنی در افغانستان تاکنون ۵۰۰ میلیون دلار در این کشور سرمایهگذاری کرده است. ارزش ذخایر معدنی بکر و دستنخورده افغانستان ۱ تریلیون دلار برآورد میشود و این کشور دارای ذخایر عظیم مس، سنگ آهن، طلا، عناصر کمیاب خاکی، سنگ لاجورد و... است در حالی که همچنان طالبان و دیگر گروههای شورشی بخش زیادی از معادن افغانستان را در اشغال خود دارند و هنوز ابهامات بسیاری وجود دارد درباره اینکه «آیا افغانستان میتواند مقصد خوبی برای جذب سرمایهگذاری شمرده شود؟» و «هدف دولت کنونی امریکا از حفظ تصمیم خود مبنی بر دستیابی به حجم بسیار مواد معدنی در این کشور آسیایی تا چه اندازه واقعبینانه است؟» البته تمایل به ثروت معدنی افغانستان تنها به ترامپ محدود نمیشود و سالهاست که امریکاییها اعم از دولتها و مالکان شرکتهای خصوصی به ثروت معدنی افغانستان چشم دارند؛ دستکم از ۱۶ سال پیش و سال ۲۰۰۱ میلادی که در آنجا مشغول به جنگ بودهاند، این زمان طولانیترین دورهای به شمار میآید که امریکا در افغانستان حضور داشته است. از سویی دیگر دولت امریکا امیدوار است بتواند با دستیابی به این ذخایر، هزینه از دست رفته در جنگ افغانستان را تا حد زیادی جبران کند.
اما در مقایسه با سایرین نگاه ترامپ به گنجینههای معدنی افغانها جدیتر است. بنا بر گفته روزنامه امریکایی نیویورکتایمز او درباره ذخایر معدنی این کشور با اشرف غنی رئیسجمهوری افغانستان گفتوگو داشته و بر این باور است که توسعه بخش معدن افغانستان از سوی امریکاییها یک معامله برد-برد برای طرفین به شمار میآید که میتواند به اقتصاد نابسامان مردم این سرزمین رونق دهد و برای امریکاییها نیز دستمایه ایجاد فرصتهای شغلی باشد. علاوه بر اینها ایالات متحده با دستیابی به عناصر کمیاب موجود در افغانستان میتواند در این زمینه نیز توانمند شده و بهرهبرداری از این مواد را از انحصار چین خارج کند.
اما منتقدان این طرح همواره تاکید دارند که هر شرکت یا دولتی که تصمیم به سرمایهگذاری در گنجینه معدنی افغانستان دارد، باید فقدان امنیت را بسیار مورد توجه قرار دهد و به تاثیر ضعف حکومت داخلی بر این مسئله احاطه داشته باشد.
این هشدار در شرایطی اعلام میشود که سازمان دیدهبان بینالملل، استخراج مواد معدنی را دومین منبع بزرگ درآمد برای طالبان معرفی میکند در حالی که این مواد در سال ۲۰۱۳ میلادی(۱۳۹۲ خورشیدی) در درآمد دولت سهمی کمتر از ۱ درصد را به خود اختصاص داده بودند، در نتیجه درآمد حاصل از مواد معدنی افغانستان بیشتر صرف تضادها و تخاصمها میشود تا خلق درآمد برای اعضای جامعه.
اما سیانبیسی در ادامه این گزارش از نگرش همچنان مثبت امریکا به بخش معدن افغانستان میگوید و اینکه ترامپ با وجود سیل عظیم انتقادها، به معادن افغانستان امیدوار است.
در همین راستا چندی پیش تسنیم خبر از تلاش شرکت امنیتی«آکادمی» برای خصوصیسازی جنگ در افغانستان داد. آکادمی را که یک شرکت پیمانکار خدمات امنیتی خصوصی در ایالات متحده به شمار میآید، اِریک پرینس بنا نهاده است؛ پرینس از جمله افرادی است که توجه ویژهای به مواد معدنی افغانستان دارد و به تازگی به صراحت این مسئله را به رسانهها اعلام کرده است. این در حالی است که کارشناسان بر این باورند که یک شرکت امنیتی، بهتر از هر گزینه دیگری میتواند با ضعف امنیتی موجود در افغانستان روبهرو شده و با در اختیار داشتن فعالیتهای نظامی دولت ایالات متحده در این کشور به ذخایر معدنی نیز دست یابد.
در همین زمینه وبسایت بازفیدنیوز گزارش داده که در اوایل امسال میلادی، پرینس فشارهای خود را برای متقاعد کردن ترامپ مبنی بر واگذاری جنگ افغانستان به این شرکت و سربازانی که در استخدام وی هستند، آغاز کرد و «استیو بنن» استراتژیست ارشد پیشین کاخ سفید و «جراد کوشنر» مشاور ارشد ترامپ نیز تلاش زیادی برای متقاعد کردن «جیمز ماتیس» وزیر دفاع امریکا برای تایید طرح پرنس داشتند.
همچنین در خبر دیگری «شکیبا هاشمی» نماینده مجلس افغانستان درباره عقد قراردادهای استخراج معادن در این کشور گفت: اشرف غنی و برخی از جریانهای ویژه، استخراج معادن را بدون برگزاری مناقصه به امریکاییها واگذار میکنند، این در حالی است که روند استخراج معادن و سنگهای قیمتی در این ولایت از سوی نیروهای امریکایی از چندی پیش آغاز شده است و استخراج غیرقانونی معادن افغانستان به طور گسترده ادامه دارد و این روند به اقتصاد این کشور صدمات جبرانناپذیری خواهد زد.
این اخبار میتواند حاکی از این باشد که امریکاییها نخستین گامها را برای نفوذ به داشتههای معدنی افغانستان برداشتهاند، اما حامد اکبرزاده، کارشناس مهندسی معدن در گفتوگو با صمت این اتفاق را همچنان پرمانع میداند و در توضیح این مخالفت میافزاید: دامنه چالشهای امریکاییها برای نفوذ به منابع معدنی افغانستان، بسیار گستردهتر از موضوع امنیت است.
اگر فرض کنیم یک شرکت خصوصی نظامی بتواند بر گروههای شورشی غلبه کند، مشکلات دیگری سربرمیآورند، از جمله نبود خطوط راهآهن، راههای اسفالت یا امکان دسترسی به آبهای آزاد. در کنار اینها این کشور از مشکل کمبود برق در رنج است و از اینها که بگذریم با فساد اداری موجود در افغانستان روبهرو هستیم.
وی ادامه داد: همین چالشها باعث شد که پروژه بزرگی مانند معدن مس عینک که یک کنسروسیوم چینی روی آن مشغول به کار بود، به حال خود رها شود. در هر حال در نهایت باید دید بلندپروازیهای ترامپ این ایده را تا کجا پیش میبرد، هر چند تجربهای که سایر رئیسان جمهور امریکا در این زمینه داشتند موفق نبوده است.