به گزارش می متالز، «سختترین کار؛ کمترین مزد و کوتاهترین عمر، دنیای تاریک یک معدنکار» این سه کلیدواژه رنجنامه کارگران معدن کوهبنان کرمان است که برای «ایوب» نوشتند. ایوب مارندگانی، معدنکاری بود که ۱۱ بهمن ماه بر اثر کشیده شدن دستگاه بونکر بر بدنش جان سپرد. افزایش مرگ کارگران معدن تا امروز به معنای ادامه این رنج عظیم است. روز اول اسفند ماه علی عطایی، کارگر سنگ آهن خواف بود که اولین روز اسفند ماه، توسط ماشینآلات لودر درحالیکه مشغول تعمیرات بوده، زیر گرفته شده و در جا فوت میکند. این کارگر معدن اپراتور دستگاه بوده و نه راننده لودر. ماشینآلات یکی از علل شایع مرگهای دلخراش در معادن است. کارگر معدن زغال سنگ طبس نیز هفتم بهمن ماه بر اثر گیر کردن در میان سیم بوکسل دستگاههای کشنده جان داد.
در مجموع ۲۴ کارگر از ابتدای پاییز جان خود را از دست دادهاند. معدن اگرچه برای کارگران کابوسی تمام نشدنی است اما سودی که این بخش نصیب سهامداران خصوصی و دولتی میکند، بسیار زیاد است. ارزش کل معادن ایران معادن ثروت هنگفتی است که از آن نصیب کارگران بسیار کم است. به گفته وزیر صنعت، معدن و تجارت ارزش کل معادن و صنایع معدنی کشور ۲۲ میلیارد دلار است. در واقع در حال حاضر که ارزش ریالی دلار به حدود ۱۴ هزار تومان رسیده است، در واقع ارزش معادن و صنایع معدنی کشور نزدیک به ۳۰۸ هزار میلیارد تومان و چیزی حدود سه چهارم بودجه سالانه کشور در سال آینده است و البته پولساز نیز هست.
اگر چه صنایع معدنی کشور یکی از پول سازترین حوزهها در کشور است، اما جانِ کارگرانی که این ثروت عظیم را تولید میکنند، بیارزش شده است. آن ها نه نسبت به سودهای کلان نهفته در این صنایع دستمزد چندانی دارند؛ نه لااقل شرایط ایمنی کار به درستی در معادن اجرا میشود. ۶ هزار معدن فعال در کشور وجود دارد و کارگران شاغل در این معادن به علت عدم نظارت کافی بر اجرای دستورالعملهای کلی و جزئی در هر معدن، در خطر است.
به راحتی درباره علل مرگ کارگران معدن، «بیاحتیاطی» ذکر میشود. در حالی که بازرسی، آموزش و مجوز کار از ماشینآلات تا شرایط داخل محیط کار با رعایت دستورالعملهای کارشناسی شده کاهش چشمگیری خواهد داشت. اما مجموعههای عظیم کارفرمایی با وجود سودهای میلیاردی حاضر نیستند، هزینه اندک ایمنی کار را بپردازند.
علی عطایی، کارگری معدن سنگان خواف در یکی از معروفترین معادن سنگ آهن کار میکرد اما حتی او نیز به سرنوشت شوم مرگ دچار شد. معادن سنگ آهن سنگان خواف در مجموع با ذخیره یک میلیارد تن، یکی از ۱۰ معدن بزرگ سنگ آهن جهان است. به گفته مرتضیهاشمپور (مدیر مجتمع سنگ آهن سنگان)؛ ذخیره قطعی سنگ آهن در سنگان به بیش از یک میلیارد تن میرسد و معادن سنگ آهن سنگان خواف سهمی ۲۲ درصدی در طرح جامع فولاد کشور دارد.
کارگر ثروت عظیمی تولید میکند اما هیچ سهمی از آن ندارد. فغانی (معاون اقتصادی و منابع انسانی مجتمع سنگ آهن سنگان) گفت: «میزان سود سال ۹۷ مجتمع قابل ملاحظه و براساس برنامه سال ۹۸، سودی نزدیک به ۶۰۰ میلیارد تومان برای معدن سنگان پیشبینی میشود.» برای ملموس شدن این رقم خوب است بدانید که بودجه عمرانی خراسان شمالی در لایحه بودجه سال ۹۸ حدود ۵۳۰ میلیارد تومان بوده است. با این مقیاس شاید متوجه شویم که چه سود هنگفتی در این معادن نهفته است اما همچنان کارگران از حداقل حق، یعنی حق زنده مانده برخودار نیستند.
برخی افزایش تعداد حوادث منجر به مرگ در معادن را به فصل زمستان مربوط میدانند. با اینحال غلامحسین عشقی (کارشناس ارشد ایمنی و مدیر HSE پالایشگاه ستاره خلیج فارس) معتقد است که برخلاف تصورات، خیلی از دلایل مرگ معدنچیان اصولاً ارتباطی به آب وهوا پیدا نمیکند و عدم اجرای دستورالعملهای ایمنی کار در معادن مهمترین علت به حساب میآید. مرگ علی عطایی، کارگر معدن سنگ آهن خواف در اولین روز اسفند ماه و مرگ دو کارگر در اثر گازگرفتگی در ۱۹ بهمن ماه از هیچ روی معلول شرایط آب و هوایی نبوده است. طبعاً در معادن به علت تخریب سطوح زیرزمینی؛ گازهایی آزاد میشود که به علت شرایط تهویهای نامناسب حادثهساز میشود.
به گفته او؛ عدم رعایت تمهیداتی در خصوص مجوز کار، آموزش و نظارت مهمترین دلیل افزایش مرگ معدنچیان است.
عشقی معتقد است که از بین علل مرگ معدنچیان، برق گرفتگی تا حدی به شرایط جوی وابسته است. در تابستان تعرق و در زمستان نفوذ آب به کابلهای برق یا خیس شدن لباس کار معدنچیان موجب بالا رفتن احتمال برق گرفتگی میشود.
وی با اشاره به حادثه مرگ کارگر سنگ آهن خواف میگوید: حادثه ترافیکی با لودر به دلیل عدم رعایت اصول دستورالعملهای ایمنی معادن رخ میدهد. دستورالعملها به دو صورت عرضه میشوند. یک نوع از آن در معادن مشترک است و یک نوع HSE Plan هم مربوط به ویژگیهای تخصصی هر معدن است.
او میافزاید: کتابهای متعددی در خصوص دستورالعملهای ایمنی در معادن وجود دارد؛ وزارت صمت و وزارت کار هم دستورالعملهایی دارند. مشکل عمده در اجرای این دستورالعملها است. کارفرماها در پرداخت هزینه برای ایمنی محیط کار اکراه دارند و تا وقتی که اجباری بالای سرشان نباشد، به دستورالعملهای ایمنی در معادن عمل نمیکنند.
این کارشناس ایمنی و بهداشت کار تصریح میکند: التزام به اجرا و تمهیدات و ملزومات ایمنی و بازرسیِ ماشینآلات باید به درستی صورت بگیرد. خیلی از حوادث ماشینآلات وقتی اتفاق میافتد که ماشینآلات عقب عقب حرکت میکنند و فردی که پشت این دستگاهها هست را زیر میگیرند. این نوع حوادث در پارس جنوبی بندرعباس نیز اتفاق میافتاد.
عشقی با اشاره به تعریف چک لیست برای هر یک از ماشینآلات گفت: در فرآیند چک لیستها از آینه، بوق دنده عقب، تمیزی شیشهها و سالم بودن چراغها باید مورد تایید قرار بگیرد. طبق چارچوب دستورالعملها مهارت و آموزش اپراتورها، راننده و سوپروایزر اهمیت ویژهای دارد. ماشینآلات پیش از ورود به معادن و کارگاههای ساختمانی و ... باید مورد بازرسی فنی قرار بگیرند و تاییدیه ورود دریافت کنند.
او میافزاید: مسوول HSE در یک کارگاه معدنی باید این اختیار را داشته باشد که در صورت بروز خطا و نقایص بتواند ورود کند و دستور توقف کار را صادر کند. با این حال در خیلی از موارد این امر رعایت نمیشود. همچنین دستگاه باید بیمه داشته باشد.
وی با اشاره به نظارت بر چک لیست ایمنی کار هر یک از ماشین آلات تصریح کرد: بازرسیها باید قبل از ورود به کارگاه و بعد از ورود به صورت ماهانه و سپس فصلی، صورت بگیرد. در عینحال حتما باید نظارت و بازرسی رندوم بر دستگاهها و ماشین آلات انجام بگیرد، چراکه دستگاهها ممکن است به طور ناگهانی دچار آسیب شوند بنابراین باید یک فرآیند Color Coding برای ماشینآلات صورت بگیرد.