به گزارش می متالز، در روزهای اخیر قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF و شیوع ویروس کرونا که هر کدام به سهم خود بر بازار سرمایه و صادرات و واردات کشور تاثیر مستقیمی بر اقتصاد و صنعت کشور گذاشته است. به این بهانه خبرنگار ما گفتگویی با، مهرداد اکبریان رئیس انجمن سنگ آهن ایران انجام داده است که در ادامه خواهید خواند:
ببینید، قیمتگذاری در تمامی محصولات فولاد از سنگآهن و کنسانتره گرفته تا شمش،میلگرد و ورق باید تابع اصولی از مکانیزم سنتی و قدیمی بازار باشد. یعنی بهترین گزینه برای تعادل در بازار، مکانیزم عرضه و تقاضا است. متاسفانه هرچه از این سازوکار فاصله گرفته میشود،دولت موضوع را با تصدی گری و دخالت پیگیری و رقمهای دستوری صادر میکند.
در چنین شرایطی خلاهایی ایجاد میشود که ممکن است از چشم تولیدکننده و مصرف کننده واقعی به دور باشد اما سفته بازان و دلالان این خلاها را شناسایی و از آن سواستفاده میکنند و سود گپ ایجاد شده نصیب کسی میشود که خارج از حوزه فولاد است و با سرمایهگذاری موقت در بازار، از این فاصله استفاده لازم را میبرد.
با مداخله، عرضهها را محدود و در قیمتگذاری دخالت میکنند، قراردادها را در چارچوبی که بازار قبول ندارد قرار میدهند، آن زمان است که یک امتیاز و رانتی به عدهای داده میشود که بسیار باهوش تر از تولید کننده و مصرف کننده هستند و با داشتن رانت خبری، دانستن بهتر اصول بازار، بالابردن قیمتها، انبار و احتکار کردن باعث افزایش قیمت در بازار میشوند. اینجا دولت متوجه اشتباه خود میشود که از یک سو تولیدکننده را ضعیف و از سوی دیگر مصرف کننده نهایی مجبور است با قیمت بسیار بالا بخرد. آسیب دوم این روش ایجاد تقاضای کاذب در بازار است. لذا بهترین کار بازگشت به مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار است که در هردورهای امتحانش را پس داده است. یعنی قیمتها آزادسازی و شفافیت شود و خریدار و فروشنده با مذاکره و توافق بی قید و شرط به این سازوکار میرسند، ممکن است در یک الی دوماه اول احساس شود بازار از دست دررفته اما قطعا بعد از این زمان به تعادل میرسند. به طور مثال قیمت شمش در بازار تعیین میشود، عدهای با سواستفاده قمیت آن را بالا میبرند، دولت وقتی میبیند مصرف کننده با قیمت بالا و با ضرر شمش میخرد، تصمیم میگیرد شمش وارد شود، لذا با وارد شدن اولین محموله شمش به کشور دلالان کنار رفته و قیمتها به جای خود برمیگردد. مداخله دولت باید به صورت موردی و کاملا هوشمندانه برای تنظیم بازار است نه اینکه کل بازار را دست بگیرد.
بله، نمونه بارز این موضوع که همه از آن شکایت دارند، دخالت دولت در صنعت خودرو است. تعجب فعالان اقتصادی این است چرا روشهایی که در صنعت خودرو بارها امتحان شده و ضرر آنر ا مردم دادهاند، در صنایع و بخشهای دیگر هم استفاده میکنند.
بله دولت و حاکمیت که باید ناظر بر اقتصاد و بازار باشد. روشی که دولت انتخاب کرده و قصد مداخله و تصدیگری دارد، تاثیر مثبتی نداشته و همیشه به نفع جامعه کوچک رانتخوار و دلال است. متاسفانه تولید کننده و مصرف کننده واقعی همیشه در این جریانات بیشترین ضرر را میکنند. لذا بهترین تصمیم این است که دولت دست از بازار بردارد و اجازه دهد بازار به تعادل برسد اما به عنوان بازرس و یک راهبر اجازه سواستفاه به سودجویان ندهد.
کرونا قطعا بر شرایط اقتصادی و صادرات و واردات تاثیر میگذارد اما به دلیل موقت بودن بحران، تاثیرات آن هم موقت است. اما اگر در کوتاهمدت هم برنامهریزی صحیحی انجام نشود ممکن است بازرگانان و تولیدکنندگان بسیاری دچار ضرر شوند لذا سیاستهای حاکمیتی باید به نحوی باشد که کمترین آسیب را برجای گذارد. کرونا تا همین امروز تاثیر گذاشته است به طور مثال بانکهای چینی تعداد کارمندان خود را بسیار کاهش داده و روند ترانسفر مالی بعد از کرونا در چین طولانی شده است. این یکی از بزرگترین چالشها شده که محمولههایی صادر شده اما روند بازگشت پول آن بلاتکلیف است. همچنین احتمال میرود که ازین پس محمولهها نیز در در بنادر تخلیه نشوند.
تاثیر منفی دیگر کرونا بر صادرات محصولات کشاورزی، نساجی، فولادی، معدنی و ...است که اگر بسته شدن مرزهای تزانزیتی به صورت موقت هم باشد و صادرات محدود شود، ظرفیتی که برای صادرات محصولات ایجاد شده بود به سمت بازار داخل میآیند و در روزهای آینده شاهد افت قیمت در کالاهایی هستیم که هم صادراتی و هم مصرف داخلی آن بالا بوده است. البته در مورد محصولات معدنی و فولادی کمترین تاثیر را میگذارد چراکه این محصولات تاریخ مصرف بیشتری دارند.
شیوع کرونا باعث تاثیر معکوس بر بازار سرمایه ایران شده است که رشد 15درصدی بازار سرمایه داخلی را شاهد هستیم. بازار سرمایه و پول در ایران محدود است. نه سرمایهگذار خارجی تمایل به سرمایهگذاری در داخل کشور را دارد و نه ما میتوانیم در کشورهای دیگر سرمایهگذاری کنیم. بر همین اساس تنها مسیر محدود، صادرات است، اما وقتی ایران در لیست سیاه FATF قرار میگیرد قاعدتا صادرات محدودتر میشود و احتمال برگشت سود حاصل از صادرات کاهش مییابد.در چنین شرایطی صاحب سرمایه، مجبور میشود سرمایه خود را به بازار داخل بیاورد که یکی از این بازارهای داخلی، بورس و سهام است . این سرمایهها به صورت موقت در بورس باعث افزایش خرید وفروش و رشد بازار میشود اما این اثر موقتی است چرا که از یک سو امنیت سرمایهگذاری در ایران درحال کم شدن است و سهام و بورس افت خواهد کرد و از سوی دیگر حاشیه سود پایین است یعنی میزان سود ارایه شده در بورس کم است و در آینده بورس ما هم مانند بورس آمریکا و چین میشود و تاثیر منفی را به زودی نشان میدهد.
این اتفاق نیز تاثیرگذار بر اقتصاد است اما اثر آن کمتر از تحریم است. حدود 10سال پیش وقتی صادرات میکردند به صورت آشکار از طریق LC و بانک انجام میگرفت، اگر در آن مقطع اعلام میشد که ایران در لیست سیاه قرار گرفته، قطعا تمامی شرکتهایی که کار صادرات میکردند، ورشکسته میشدند. اما چون این موضوع به مرور زمان اتفاق افتاد و در طی این سالها، روشهای جایگزین LC و سیستم صرافی در این قضیه فعال شدند.به همین دلیل میگوییم تاثیر کمی خواهد داشت. این موضوع قطعا بر سیستم صرافی و ترانسفر مالی تاثیر بسیاری میگذارد و هزینههای جایه جایی پول را افزایش میدهد. همیشه در مسیر ترانسفر پول و بانکها، مسیرهای میانبری وجود دارد که در هر شرایطی استفاده از این راههای میانبر، هزینههای بیشتری دارد. میتوان گفت کمترین تاثیر لیست سیاه دوبرابر شدن هزینههای ترانسفر مالی و صادرات است. همه این موضوعات یک معنا بیشتر ندارد که باید از کوچک شدن بازار پرهیز کنیم و راهها وسیاستهایی اتخاذ شود که اگر بازار کوچک شد، چگونه بتوانیم تولید را حفظ و به شرایط حیات ادامه دهیم.