به گزارش می متالز، خریداران درجه یک از بورس کالا شامل موارد زیر میشود:
رد پای واسطهها و بهطور کلی قدرت مانور خریداران قدرتمند بورسی و نقش آنها در کنترل بازار داخلی بهصورت مشهود قابل درک است؛ یعنی اینها به سبب کانال توزیع انحصاری عرضه همیشه روی سود سرشار نشستهاند و میتوان اذعان کرد که درحالحاضر بیشترین سود بازار داخلی متعلق به اینهاست.
خرید ورقB از بورس کالا محدود به صنایع میانی تعریف شده، بنابراین خروجی این کالا یا محصول تولید شده از این کالا به بازار داخلی ماحصل خروجی این صنایع میانی در بازار است؛ بگومگوها و آنچه در معاملات ورق کلاف گرمB در بورس کلا رخ میدهد، مدتی است شدت پیدا کرده ولی در کل خروجی نهایی بازار این دو در راستای منافع مصرفکننده نهایی نیست؛ سیاستهای فروش سلف ۳ ماهه بزرگترین تولیدکننده انحصاری ورق در بورس کالا درحالحاضر مهمترین چالش پیش روی این بازار است که نقاط مبهم بسیاری را در سیستم رانت خیز کانال توزیع این محصول به وجود آورده است.
بازار داخلی خرید شمش از بورس کالا بهٌصورت عمده در اختیار نوردیهای بخش خصوصی است؛ اینها هم اگر چه در سقف باز در بورس کالا رقابت میکنند؛ ولی ناظر بازار به تازگی با ابطال معاملات بالای ۵۱۰۰ تومان بازار را آرام کرد؛ اینها در ضرر و زیان نیستند، چراکه شمش بالای ۵۱۰۰ تومانی در بورس کالا تا حالا معامله نشده یا اگر شده هم باطل شده؛ بنابراین فروش میلگرد ۱۰ تا ۱۵ درصد بالاتر از این نرخ در بازار داخلی برای اینها عملا توام با مارجین اغواکننده همراه بوده است.
اینها نسبت به سه دسته الف، ب یا ج از سود کمتری برخوردار هستند و بازار آنها به نسبت شفافتر دیده میشود ولی در کلیات روند بازار و در جریان این موج افزایشی نه تنها از قافله تورم جا نماندند، بلکه بهطور کلی خرید آنها از بورس کالا در کف نرخ حمایت شده بازار توام بوده است.
در مورد گزینه بازار خارج از بورس کالا باید اذعان کرد که تمامی خریداران زیرمجموعه این دسته از خُرد و کلان شامل همه تجار و اشخاص حقیقی و حقوقی یا حتی صنایع کوچکی که به هر دلیل دسترسی به بورس کالا ندارند، از ترس کاهش سرمایه و جا نماندن از این قافله روند افزایشی بازار، عمدتا بهصورت هیجانی خریدهای پرریسکی را در قله قیمتهای بازار و از طریق یکی از کانالهایی که پیشتر از بورس خرید کردهاند یا بهطورمستقیم انجام دادهاند.