بیش از دوهزار سال پیش، مردم سختگیر و شجاع یوروآسیا چندین مسیر مبادلات تجارتی و فرهنگی را کشف کردند و گسترش دادند که تمدنهای اصلی آسیا، اروپا و افریقا را به هم پیوند دادند و نسلهای بعدی آنها را جاده ابریشم نامیدند. برای هزاران سال، روح جاده ابریشم - صلح و همکاری، باز بودن و همهجانبهنگری، یادگیری متقابل و سود متقابل - از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است، پیشرفت تمدن بشری را ارتقا داده و به پیشرفت و توسعه کشورهای در امتداد جاده ابریشم رونق بخشیده است. با نمادسازی ارتباطات و همکاری میان شرق و غرب، روح جاده ابریشم یک میراث تاریخی و فرهنگی است که همه کشورها در سرتاسر جهان در آن سهیم هستند.
در قرن بیستویکم، عصر جدیدی که با موضوع صلح، توسعه، همکاری و منافع متقابل مشخص شده ما برای رسیدن به روح جاده ابریشم در مواجهه با بهبود اقتصاد ضعیف جهانی و وضعیت پیچیده بینالمللی و منطقهای نیازمند همکاری هستیم.
تسریع در ساخت کمربند و جاده میتواند به ترویج و رونق اقتصادی کشور در امتداد کمربند و جاده و همکاری اقتصادی منطقهای، تقویت مبادلات و یادگیری متقابل بین تمدنهای مختلف و ترویج صلح و توسعه در جهان منجر شود. این یک اقدام بزرگ است که به نفع مردم در سراسر جهان است.
هنگامی که رئیسجمهور چین شی جین پینگ (Xi Jinping) در سپتامبر و اکتبر 2013 از آسیای مرکزی و جنوب شرقی آسیا بازدید کرد، ابتکار احداث کمربند اقتصادی مشترک جاده ابریشم و جاده ابریشم قرن بیستویکم (که بعدها بهعنوان «کمربند و جاده» اشاره میشود) توجه زیادی را از سراسر جهان به خود جلب کرده است. در نمایشگاه چین و آسهآن در سال 2013، لیلی کی گینگ، نخستوزیر چین، بر ضرورت ایجاد جاده ابریشم دریایی به سمت آسهآن و ایجاد پروانههای استراتژیک برای توسعه درازمدت تأکید کرد.
ابتکار کمربند و جاده پروژهای سیستماتیک است که باید از طریق مشورت برای ایجاد منافع همه بهمنظور هماهنگی ایجاد شود و باید تلاش شود تا استراتژیهای توسعه کشورها در امتداد کمربند و جاده با یکدیگر هماهنگ شود. حکومت چین طرحهایی را ارائه کرده است و دیدگاهها و اقدامات خود را در خصوص ایجاد کمربند اقتصادی جاده زمینی ابریشم و جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم برای ترویج اجرای این طرح، تقویت توانایی و نیروی انسانی در جاده ابریشم قدیمی، اتصال کشورهای آسیایی، اروپایی و افریقایی بهطور دقیقتر، و همکاری دوجانبه سودمند به شکل جدید و جدیدی ارتقا خواهد بخشید.[1]
همانطور که انتظار میرفت، شی جین پینگ رئیسجمهور چین، برخلاف رهبران پیشین، شروع به ارائه ابتکارات و مفاهیم جدید برای پیشرفت چین کرده است. او در مارس 2013 برنامه «رویای چینی» را مطرح کرده است که در آن مشکلات اساسی عامه مردم ذکر شده است و در وهله اول، امید به بهتر شدن شرایط زندگی، رفاه اجتماعی، پیشرفت و شکوفایی چین و همچنین تجدید حیات حزب کمونیست چین را نوید میدهد. ازاینرو سیاست خارجی چین، رویکرد تازهای در پیش گرفته است.
شی جین پینگ در تور آسیای مرکزی خود، از چهار کشور بازدید کرد و در «آستانه»، پایتخت جمهوری قزاقستان، طرح ایجاد «کمربند اقتصادی راه ابریشم» را به کشورهای آسیای مرکزی پیشنهاد کرد.
به عقیده چینیها، این اقدام به دلیل عوامل زیر صورت گرفت:
1- آسیای مرکزی، منطقه هممرز با استان سین کیانگ در شمال غربی چین، به عرصه نبرد بین قدرتهای جهانی و منطقهای تبدیلشده و هریک از این بازیگران، راهکارهای مخصوص به خود را برای حلوفصل مشکلات منطقهای ارائه میدهند. ازیکطرف، این وضعیت، آسیای مرکزی را تبدیل به سوژهای برای نفوذ بازیگران خارجی میکند و از طرف دیگر، منجر به بروز اختلافات شدید بین روسیه و غرب بر سر دستیابی به منطقه میشود.
2- کشورهای آسیای مرکزی در خصوص همگرایی منطقهای، دارای اختلاف هستند. بنابراین، اگرچه قزاقستان همکاری تنگاتنگی با «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» دارد، اما قرقیزستان و تاجیکستان هنوز تصمیم نهایی خود را در این مورد اخذ نکردهاند. درعینحال، ازبکستان موضع هوشیارانهای را اتخاذ کرده است. چینیها، نگران نزدیک شدن تاشکند و واشنگتن در عرصه نظامی سیاسی و همچنین در سطح دیپلماتیک هستند.
3- به عقیده کارشناسان چینی، امریکا و روسیه به دنبال تضعیف نفوذ چین در منطقه هستند. تحلیلگران چینی در مقالهای با عنوان «استراتژی امریکا در آسیای مرکزی و جنوبی و طرح راه ابریشم جدید برای مقابله با چین» خاطرنشان کردند که هدف امریکا از این طرح، متحد کردن آسیای مرکزی با افغانستان است تا بدینوسیله از نفوذ چین در منطقه جلوگیری کند. ابتکار عمل روسیه در شکلگیری «اتحادیه گمرکی و فضای اقتصادی واحد» و همچنین «اتحادیه اروپا» طبیعتاً با نفوذ چین در برنامههای اقتصادی منطقه منافات دارد. با توجه به شرایط موجود، مقامات چینی درصدد ارائه راهکارهای خود برای همگرایی منطقهای برآمدند. مقامات چینی در نظر دارند کشورهای همجوار را که ازنظر اقتصادی ضعیف هستند، برای پیوستن به طرح کمربند اقتصادی متقاعد کنند.
رئیسجمهور چین، شی جین پینگ، روز دوشنبه 15 ماه می 2017، با تأکید بر اهمیت رد حمایت از صنایع داخلی در جستوجوی رشد اقتصادی جهانی، از مؤسسات بزرگ چندجانبه خواست تا به طرح جدید یک کمربند، یک راه بپیوندند. شی در نشستی که با ابتکار عمل چین، در پکن با سایر رهبران جهان برگزار شد اظهار داشت که هماهنگی سیاستها با اهداف توسعه نهادهایی نظیر همکاری اقتصادی آسیا- اقیانوس آرام (اپک)، آسهآن، اتحادیه افریقا و اتحادیه اروپا ضروری است.
رئیسجمهور چین یادآور شد که «چین 124 میلیارد دلار برای تقویت جاده ابریشم جدید خود تعهد کرده است که با تقویت پیوندهای بین آسیا، افریقا، اروپا و فراتر از آن، تقویت گرایشهای رهبری جهانی چین را به چالش بکشد، زیرا دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، در پی ترویج اندیشه «نخست امریکا» (America First) است.
ما باید هماهنگسازی سیاستها را بهبود بخشیم و اندیشه «همسایه گرسنه شما» خود را رد کنیم.» او گفت: «این یک درس مهم است که میتواند از بحران مالی جهانی به دست آید و هنوز هم برای توسعه اقتصاد جهانی امروز، بسیار مهم است... ما باید از طریق دسترسی همهجانبه (openness) و همکاری بیشتر، از طریق ایجاد یکپارچگی و همکاری بیشتر، جلوگیری از تقسیمبندی، جلوگیری از مهار همکاری یا پیگیری ترتیبات انحصاری و جلوگیری از حمایت از صنایع داخلی، برای دستیابی به نتایج پیروزی استفاده کنیم.» ابتکار یک کمربند، یک راه بخشی از پاسخ چین به توافقنامه Trans Pacific Partnership(TPP)، معاهده تجارت منطقهای با کشورهای اقیانوس آرام است، که چین را از آن مستثنا کردهاند.
قبلا علی طیبنیا، وزیر اقتصاد و دارایی دولت یازدهم در سخنانی اجرای این ایده را که به طرح «یک کمربند، یک راه» مشهور است، مهم دانست و گفت: این طرح میتواند باعث همبستگی بیشتر کشورها شود. او این سخنان را در گفتوگویی که رادیو بینالمللی چین از وی منتشر کرد، بیان کرد و یادآور شد که جمهوری اسلامی ایران هم از طرح «یک کمربند، یک راه» استقبال میکند.
روسیه جایگاهی ویژه در پیشبرد پروژه جاده ابریشم جدید چین دارد و بدون مشارکت این کشور تحقق این هدف چین میسر نیست؛ و از طرف دیگر این کشور میتواند مزایای زیادی از اجرایی شدن این پروژه کسب کند. در دورهای که روسیه پس از اشغال نظامی شبهجزیره کریمه آن را به خاک خود منضم کرد با تحریمهای شدید اتحادیه اروپا مواجه شده است. در این فضا ابتکار یک کمربند، یک راه میتواند بهنوعی روسیه را از تنگنای ارتباطات با اروپا و ضرر و زیان ناشی از آن رهایی بخشد. روسیه طرح چین را ناجی خود میداند. جایگاه روسیه در پروژه بزرگ جاده ابریشم بهگونهای است که بدون مشارکت روسیه، امکان پیشرفت آن فراهم نیست. روسیه امکانات زیادی دارد که میتواند در جهت حلوفصل مشکلات و پیشبرد این پروژه مفید واقع شود. تاکنون نشستهای زیادی در مورد پیشبرد این پروژه بزرگ با حضور تعداد زیادی از سران کشورهایی که با این پروژه ارتباط دارند، برگزار شده است. سابقه این نشستها نشان داده است که مشکلات و عدم تفاهم در بین دیگر کشورها در مورد این پروژه زیاد است.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در میزگردی در حاشیه نشست «یک کمربند، یک راه» برای همکاریهای بینالمللی و احیای جاده ابریشم در پکن دراینباره توضیح داد: تمامی پروژههای پیشنهادی همسان با توسعه جهان مدرن بوده و تمامی این پروژهها بهشدت موردنیاز است. به همین دلیل است که روسیه از این پروژه حمایت کرده و فعالانه در اجرای آن با شرکای چینی و قطعاً تمام کشورهای ذینفع مشارکت میکند. باوجوداینکه هند، ژاپن، امریکا و برخی کشورهای غربی دیگر اجلاس پکن را نادیده گرفتند اما منافع اقتصادی باعث شده روسیه از بلندپروازیهای ژئوپلیتیکی چین حمایت کند. از دیدگاه پوتین بسیار مهم است که تمام ساختارهای ترکیبی که هم در اوراسیا وجود دارد و هم جدیداً شکلگرفته است، بر اساس قوانین جهانی که به رسمیت شناختهشدهاند، اجرا شوند؛ علاوه بر این بهطورقطع با توجه به ویژگیهای خاص مدلهای توسعه ملی هریک از کشورهای عضو بهصورت آزادانه و شفاف عملی شوند.
پروژه جاده ابریشم جدید چین یک ایده جاهطلبانه است و چین قصد دارد از این طریق جایگاه خود را بهعنوان یکی از محورهای اصلی قدرت در جهان ارتقا دهد. اما رویکرد چین در اجرای پروژه جاده ابریشم جدید نگاهی مشارکتمحور و اصطلاحاً برد- برد است و به همین دلیل تابهحال بسیاری از کشورها به همکاری در این پروژه ابراز علاقه کردهاند. کشور چین در سالهای اخیر توانسته است با طرح ایده احیای جاده ابریشم جدید علاوه بر جلب اعتماد بسیاری از کشورها در مشارکت و همکاری در این پروژه، خود را بهعنوان کشوری پیشرو و تأثیرگذار در سطح جهانی مطرح کند. پروژه جاده ابریشم جدید چین بیش از ۶۵ کشور را به یکدیگر متصل میکند که درمجموع بیش از ۴۰ درصد اقتصاد جهان را شامل میشوند. این ابرپروژه با توسعه بنادر، جادهها، خطوط ریلی و دیگر زیرساختهای ارتباطی دسترسی چین را به آسیا، اروپا و افریقا تسهیل میکند. مجموع سرمایهگذاریهای موردنیاز این پروژه حدود هزار میلیارد دلار ارزیابیشده است که مبلغی بسیار عظیم است.
چین با یافتن شرکایی در خارج از اتحادیه اروپا و بیرون از جاده ابریشم به دنبال یافتن متحدانی دیگر است. یکی از این اهداف بریتانیاست. نخستین قطار باربری از چین به مقصد لندن حرکت کرد. این قطار باربری از ایستگاه ییوو غربی در استان ژیجانگ، واقع در شرق جمهوری خلق چین عازم ایستگاه راهآهن بارکینگ در لندن شده و با طی مسافتی بیش از 12 هزار کیلومتر پس از 18 روز به مقصد خواهد رسید. هزینه حمل کالا با خط آهن بیشتر از هزینه حمل آن با کشتی، اما زمان رسیدن آن به مقصد کوتاهتر است درحالیکه هزینه آن بهمراتب بیشتر از حمل هوایی کالاست که در فاصله زمانی کوتاهی به مقصد میرسد. بهاینترتیب، ارتباط ریلی ازلحاظ هزینه و زمان حمل بین حمل دریایی و هوایی قرار دارد و گزینه دیگری را در اختیار صادرکنندگان چینی و اروپایی قرار میدهد.
از مسیر این خط آهن با عنوان «جاده ابریشم جدید» نامبرده شده است. قطار باربری پس از خروج از چین از کشورهای قزاقستان، روسیه، بلاروس، لهستان، آلمان، بلژیک و فرانسه عبور خواهد کرد و سپس به بریتانیا خواهد رسید. بریتانیا هشتمین کشور و لندن پانزدهمین شهر در مسیر قطار «جاده ابریشم» است. در حال حاضر، ۳۹ مسیر خط آهن، 16 شهر چین را به 12 شهر اروپایی متصل میکند.
ارتقای هماهنگی سیاستهای کشورها؛ ایجاد اتصال و یکپارچگی میان امکانات و زیرساختهای کشورها؛ تجارت بدون محدودیت؛ یکپارچگی نظام مالی و ارتقای روابط انسانی؛ ترویج همکاریهای بین دولتی؛ ایجاد مکانیزمهایی جهت تبادل سیاستهای کلان کشورها؛ ایجاد هماهنگی میان استراتژیها و سیاستهای توسعه اقتصادی کشورها؛ افزایش مذاکرات بهمنظور حل مشکلات ناشی از عدم هماهنگی کشورها؛ تعریف و حمایت از پروژههای بزرگمقیاس و بینالمللی؛ اجرای پنجره واحد گمرکی؛ توسعه مناطق آزاد و پارکهای لجستیکی؛ همکاریهای دو یا چندجانبه درزمینه گارانتی، بازدید، اندازهگیری، استانداردهای اطلاعات آماری جهت الزامات توافقات WTO؛ کاهش هزینههای ترخیص کالا و افزایش ظرفیت ترخیص؛ توسعه e-commerce در مرزها و بهکارگیری مدلهای نوین کسبوکار؛ تسهیل در رفع موانع سرمایهگذاری؛ افزایش مذاکرات بهمنظور توسعه سرمایهگذاریها؛ یکپارچه کردن فرآیندهای مالیاتی و اجتناب از اخذ مالیات مضاعف؛ یکپارچگی نظام مالی؛ تقویت همکاری انجمنهای مالی کشورها؛ تأسیس بانک سرمایهگذاری زیرساخت در آسیا (AIIB)؛ ایجاد سیستم ثبات ارزی در آسیا؛ گسترش روابط انسانی و غیره.
شی جین پینگ رئیسجمهور چین، برخلاف رهبران پیشین، شروع به ارائه ابتکارات و مفاهیم جدید برای پیشرفت چین کرده است. وی در مارس 2013 برنامه «رویای چینی» را مطرح کرده است که در آن مشکلات اساسی عامه مردم ذکرشده است و در وهله اول، امید به بهتر شدن شرایط زندگی، رفاه اجتماعی، پیشرفت و شکوفایی چین و همچنین تجدید حیات حزب کمونیست چین را نوید میدهد. ازاینرو سیاست خارجی چین، رویکرد تازهای در پیشگرفته است. شی جین پینگ در تور آسیای مرکزی خود، از چهار کشور بازدید کرد و در شهر «آستانه» (پایتخت جمهوری قزاقستان)، طرح ایجاد «کمربند اقتصادی راه ابریشم» را به کشورهای آسیای مرکزی پیشنهاد کرد. این طرح به نام «یک کمربند، یک راه» در سال 2013 در ادبیات سیاسی و اقتصادی جهان معرفیشده است.
انباشت سرمایه در چین در اثر سالها رشد اقتصادی و کسب درآمدهای سرشار ارزی، چین را به بزرگترین قدرت اقتصادی جهان بعد از امریکا تبدیل کرده است. تولید ناخالص داخلی چین در سال 2015 حدود 10736 میلیارد دلار برآورد میشود. چین نیاز به بازارهایی برای واردات انرژی و مواد اولیه و صدور کالاهای ساختهشده خود دارد. در یک سو جمعیت فزاینده چین و در دیگر سو منابع انرژیهای فسیلی موردنیاز چین، این قدرت اقتصادی را به اندیشه سامانبخشی بیشتر و بهتر در آینده رهنمون شده است. چین اکنون روزانه بیش از 7 میلیون بشکه نفت وارد میکند. در آینده با افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد جمعیت و رشد تولیدات اقتصادی نیاز به واردات نفت بیشتری خواهد داشت. واردات نفت در مسیرهای پرآشوب دریایی در اقیانوس آرام که امریکا در آن مزاحمت ایجاد خواهد کرد، ریسک و هزینههای واردات را افزایش خواهد داد و بنابراین مزیتهای تولید کاهش خواهد یافت و امکان رقابتپذیری کالاهای تولید چین در بازارهای جهانی کمتر خواهد شد. امریکا با تولید نفت شیل از نفت خاورمیانه بینیاز میشود و این منطقه در استراتژی امریکا به عنوان یک منطقه پرآشوب از دست خواهد رفت. امریکا فراغت بیشتری خواهد داشت تا در اقیانوس آرام با متحدان خود از ژاپن تا استرالیا، منطقه را عرصه فعالیتهای خود بگرداند. چین در نظر ندارد وارد مجادلات نظامی شود زیرا جمعیت 1.3 میلیارد نفری نیاز به تولید دارد. نگرش به منطقه آسیای مرکزی و ایران و خلیجفارس جزو اهداف استراتژیک چینیهاست.
حدود 90 درصد تجارت جهانی از طریق راههای دریایی صورت میگیرد. بنابراین دسترسی به آبهای آزاد از یک سو و سلطه بر این آبراهها از سوی دیگر، دو سوی موازنه تجارت جهانی آینده بین چین و دنیای غرب خواهد شد. چین از هماکنون درگیر مناقشات دریایی پیرامون خود شده است که مناقشه بر سر جزایر مورد اختلاف با کشورهای همسایه در دریای چین جنوبی، در این راستا ارزیابی میشود. با حضور ناوگان دریایی قدرتمند امریکا در اقیانوس آرام، آبراهههای حیاتی برای چین، این کشور را بر آن داشته است تا در استراتژی نظامی خود در سال 2015 این نگرانیها را بگنجاند و در پی رفع این موانع باشد. چین از دیگر سو برای کاستن از وابستگی به راههای دریایی، به دنبال یافتن تجارتی دوسویه است که در گام نخست بازارهای جدیدی برای کالاها، محصولات و خدمات فنی و مهندسی چین بگشاید و در گام بعدی انرژی و مواد خام موردنیاز صنایع چین را تأمین کند. این مقصد میتواند در غرب چین در آسیای مرکزی و سپس خاورمیانه باشد. در غرب چین منطقه خودمختار سین کیانگ- اویغور قرار دارد که مسلمانان چین در آن زندگی میکنند. در همسایگی این منطقه آسیای مرکزی قرار دارد که با پیوستگی جغرافیایی منطقه مسلماننشین چین با این منطقه و از طریق این منطقه با جنوب (ایران و خاورمیانه) پیوستگی جهان اسلام کامل میشود. چین برای جلوگیری از هر نوع تجزیهطلبی و افراطگرایی اسلامی علاقهمند به پیوند بیشتر و گرهخوردگی اقتصادی با ایران است. ابتکار جاده ابریشم جدید فرصتهایی را بر روی چین بازخواهد کرد تا بتواند به اهداف طولانیمدت توسعه خود برای رفاه جمعیت عظیمش دست یابد. دو مسیر برای جاده ابریشم جدید موردبحث است: یکی راه ابریشم سنتی که با گذر از غرب چین وارد آسیای مرکزی و پس از رسیدن به ترکمنستان وارد ایران میشود و با گذر از قلمرو ایران به خاورمیانه میرود و دیگری جاده ابریشم مورد تأیید اروپاییهاست که پس از ادامه مسیر سنتی تا ترکمنستان بدون ورود به ایران، به ساحل جنوب شرقی دریای خزر میرود و با استفاده از خطوط کشتیرانی بین بندر ترکمنباشی در شرق دریای خزر در قلمرو ترکمنستان به بندر باکو در غرب دریای خزر به قلمرو جمهوری آذربایجان وارد میشود و از آنجا به دریای سیاه و سپس دریای مدیترانه میرسد. غربیها این مسیر را تحت عنوان سازمانی به نام «تراسکا» تأسیس کردهاند. ازآنجاکه غربیها در آن نقش اساسی دارند، چینیها تمایلی به سرمایهگذاری کلان در این مسیر ندارند و به علاوه در این مسیر تجارت یکسویه خواهند داشت، زیرا مقصد، انرژی کافی برای تأمین نیازهای مصرفی چین ندارد. دیگری، مسیر سنتی جاده ابریشم است که با خروج از قلمرو شمال غربی چین در سینکیانگ وارد آسیای مرکزی و پس از گذر از ترکمنستان وارد ایران میشود. با ورود به ایران، چین به بینالنهرین و شرق مدیترانه از سویی و خلیجفارس و دریای عمان از سویی دیگر و درنهایت از طریق گذر از ایران به ترکیه و سپس اروپا دست مییابد.
چین در نظر دارد در بانکها و مؤسسات اعتباری که در این زمینه تأسیس کرده یا در آن شراکت خواهد داشت، در همه مسیر جاده ابریشم، راههای ارتباطی ریلی و جادهای را بر اساس استانداردهای بینالمللی با هزینه خود بازسازی یا احداث کند. این فرصت خوبی برای کشورهای منطقه بهویژه منطقه توسعهنیافته آسیای مرکزی است.
چین برخلاف روسیه در همکاریهای منطقه به دنبال همکاریهای اقتصادی است و پول و سرمایه کافی برای همکاری دارد. چین، ایران و خاورمیانه را برای تأمین انرژی بر روسیه ترجیح میدهد زیرا روسیه از انرژی بهعنوان ابزاری برای بهرهبرداریهای سیاسی و استراتژیک و نظامی استفاده میکند (مورد اوکراین و گاز صادراتی به اروپا).
ایران در مرکز ثقل این راه جدید قرار خواهد گرفت که بهعنوان سرپل ارتباطی چین با خاورمیانه و اروپا عمل خواهد کرد. ابتکار رئیسجمهور چین تحت عنوان یک کمربند، یک راه میلیاردها دلار را در آینده در این مسیر به گردش درخواهد آورد. ایران با پیوستن به این ابتکار موردنظر چین، موقعیت جغرافیایی خود را به موقعیت ژئوپلیتیکی تبدیل خواهد کرد که سالهاست مترصد این رویداد است. ضرورت توجه هرچه بیشتر به این مقوله و ساماندهی مطالعات اقتصادی و تجاری و نیز استراتژیک بیش از هر زمان احساس میشود.
شی جین پینگ رئیسجمهوری چین طرح احیای جاده ابریشم را مطرح کرده است که میتواند همکاریهای اقتصادی کشورهای آسیایی را به طرز چشمگیری افزایش دهد. این جاده از چین آغاز میشود و پس از عبور از آسیای مرکزی، ایران و ترکیه به اروپا میرود (یا از ایران، عراق، سوریه، به شرق مدیترانه میرود- جاده کهن ابریشم). همچنین جاده آبی ابریشم در این ابتکار مورد ملاحظه قرار میگیرد. این راه از دریای شرقی و جنوبی چین میگذرد و پس از عبور از سواحل مالزی، اقیانوس هند، خلیجفارس، دریای عمان و دریای سرخ از طریق کانال سوئز به مدیترانه منتهی میشود. این مسیر آبی جاده ابریشم نیز پتانسیل بسیار بالایی برای گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری بین کشورهای منطقه دارد.
بهاینترتیب کشورهای آسیایی میتوانند ضمن بازیابی قدرت اقتصادی خود با سرعت بیشتری رشد کنند و به رقابت با کشورهای غربی که بر تمام امور اقتصادی مسلط شدهاند، بپردازند. در این صورت آسیا و مناطقی مانند خاورمیانه، به پل ارتباطی مهمی بین اقتصاد آسیا و اروپا تبدیل میشود. گام نخست برای رسیدن به این هدف احیای جاده ابریشم است و در آینده میتوان با ایجاد خطوط انتقال انرژی و اطلاعات بر توان و ظرفیتهای آن افزود. اگر ایران و چین به دنبال توسعه و پیشرفت باشند، باید مسیر همکاری را طی کنند، این همان موضوعی است که مورد تأکید رئیسجمهوری چین قرارگرفته است.
ایران یکی از کشورهای مهمی است که در این مسیر واقعشده و میتواند نقش بارزی در توسعه ارتباطات و مناسبات کشورهای آسیایی ایفا کند. این در حالی است که بین چین و ایران تنها دو کشور افغانستان و پاکستان قرار دارند و این دو کشور فاصله بسیار کمی با هم دارند. درعینحال فاصله موجود با ایجاد راههای ارتباطی جدید نظیر احداث خطوط راهآهن تندرو از بین میرود. حضور ایرانی قدرتمند و باثبات در مسیر جاده ابریشم برای چین بسیار حایز اهمیت است، ازاینرو مقامات پکن به ایران بهعنوان یک شریک مینگرند. ایران همانند هند و روسیه یکی از طرفهای اقتصادی مهم برای چین است.
[1]-Vision and Actions on Jointly Building Silk Road Economic Belt and 21st-Century Maritime Silk Road, 2015/03/28. Access in:http://en.ndrc.gov.cn/newsrelease/201503/t20150330_669367.html