به گزارش می متالز، استان خراسان جنوبی و منطقه طبس جزو مناطق محروم کشور به شمار میآید اما ثروت خدادادی معادن زغالسنگ در آن نهفته است. با این حال، طی سالیان گذشته بخش عمدهای از این معادن بدون استفاده باقی ماندهاند. برای بررسی وضعیت صنعت زغالسنگ کشور گفت و گویی با با بهرام جلوداری، مدیرعامل شرکت گسترش و نوسازی معادن خاورمیانه (ممرادکو) انجام شده است. وی اعتقاد دارد نگاهها باید به توسعه معادن زغالسنگ تغییر کند و این معادن باید از طرف دولت مورد حمایت قرار گیرند؛ چراکه معادن زغالسنگ در توسعه صنعت فولاد کشور به عنوان یک صنعت مادر، نقشی اساسی ایفا میکنند. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
شرکت ممرادکو یک کارخانه فرآوری زغالسنگ با ظرفیت تولید 500 هزار تن کنسانتره زغال در سال در اختیار دارد. خوشبختانه کارخانه که به بهرهبرداری رسیده، در بهترین وضعیت کارکرد خود قرار دارد و میتواند با تمام ظرفیت فعالیت کند. در حال حاضر چند معدن زغالسنگ در ناحیه طبس در اختیار داریم که خوراک کارخانه فرآوری را تامین میکنند. خوشبختانه در ناحیه طبس، ذخایر بسیار قابل توجهی از زغالسنگ وجود دارد که تولیدکنندگان این ماده معدنی را ترغیب به حضور در این ناحیه کرده است. شرکت ممرادکو نیز چند بلوک ـ ذخیره معدنی دارد که جمع ذخایر اسمی آنها به حدود 120 میلیون تن میرسد.
کارخانه با تولید ۵۰۰ تن کنسانتره زغالسنگ ککشو در سال در زنجیره تامین فولاد شرکت میدکو نقش پررنگی ایفا میکند و با سرمایهگذاری حدود ۱۵۰ میلیارد تومان و در مدت زمان سه سال احداث شده که شهریور سال جاری به بهرهبرداری رسید. در حال حاضر این کارخانه با اشتغالزایی برای ۱۵۰ نفر که عمدتا از جوانان بومی هستند، در جهت توسعه و پیشرفت منطقه قدم برمیدارد. این کارخانه با طراحی شرکت مهندسی معیار صنعت و ساخت و اجرا توسط شرکت مانا از دیگر شرکتهای زیرمجموعه میدکو به بهرهبرداری رسیده است.
میزان تولید کنسانتره زغالسنگ در ممرادکو بر اساس نیازهای مشتریان و درخواستها تنظیم میشود. این یعنی ممکن است در برخی از ماهها تمام ظرفیت کارخانه مشغول به تولید باشد و در برخی مقاطع زمانی، میزان تولید از ظرفیت کمتر باشد که البته تامین زغالسنگ خام نیز شرط اصلی تولید است. عمده تجهیزات تولید کنسانتره زغالسنگ شامل خردایش، شستوشوی زغال، سیکلون و تیکنر هستند که تقریبا اغلب زغالشوییها نیز از همین تجهیزات استفاده میکنند.
زمانی توسعه در هر بخش اتفاق میافتد که نیاز به وجود آید. به نظر میرسد در بحث زغالسنگ نیز هنوز این احساس نیاز ایجاد نشده است. زغالسنگ در همه کشورهایی که از روش کوره بلند فولاد تولید میکنند، به عنوان یک ماده مصرفی اساسی تولید فولاد مطرح است. معدنکاری اساس صنایع پاییندستی تلقی میشود و با توجه به پتانسیلها میتواند جایگزین خوبی برای درآمدهای نفتی باشد.
باید به صنعت فولاد به عنوان یک صنعت مادر نگاه شود. در صورتی که این نگاه تصحیح شود، زغالسنگ یکی از بخشهای اصلی توسعه این صنعت را تشکیل میدهد. در حال حاضر، عمده زغالسنگ کشور از استان خراسان جنوبی و شهرستان طبس و پس از آن کرمان استخراج میشود. بنابراین نیاز است که در ابتدا برنامهای برای توسعه زیرساختهای اساسی این دو استان تدوین شود.
در سالهای گذشته برنامههای متعددی برای توسعه صنعت فولاد کشور و صنعت زغالسنگ تدوین شده بود که نیازمند بازنگری عمیقتر و کارشناسی بیشتر است. در این میان استانهای تولیدکننده مواد اولیه صنعت فولاد نیاز به توجه دارند. به طور مثال، شهرستان طبس فاقد راه دسترسی مناسب و یا فرودگاه بینالمللی است؛ از این رو، توسعه زیرساختهای این شهر باید در برنامهها و اولویتهای مسوولان بخش معدن کشور قرار گیرد.
صنعت فولاد کشور به عنوان یکی از صنایع مادر، باید از جانب تامینکنندگان مورد پشتیبانی قرار گیرد که این تامینکنندگان نیز به پشتیبانی نیاز دارند. یکی از مهمترین تامینکنندگان صنعت فولاد، معادن زغالسنگ هستند اما تقریبا تمامی معادن زغالسنگ کشور در مناطق محروم واقع شدهاند که نیازمند احداث زیرساختهایی مانند جاده دسترسی، آب، برق، انرژی و... هستند. با وجود آنکه طبق قانون فراهم آوردن زیرساختها جزو وظایف دولت است اما این مهم را در کشور ما، بهرهبرداران معدنی و بخش خصوصی به دوش میکشند و برای آن هزینههای گزافی را پرداخت میکنند.
یکی از چالشهای بخش معدن، کمبود سرمایه است. در این رابطه بانکها تسهیلات را با نرخ بهره نسبتا بالا در اختیار شرکتهای معدنی قرار میدهند که بعضا پاسخگوی نیازهای آنها نیست زیرا بسیاری از فعالیتهای معدنکاری، حاشیه سود به مراتب کمتری از نرخ تسهیلات دارند.
بروکراسی اداری طولانی، دیگر چالش بخش معدن است. معدنکاران بعضا برای دریافت یک مجوز پروانه بهرهبرداری باید حدود سه سال منتظر باشند و از 22 مرکز مجزا مجوز بگیرند که ممکن است با یکدیگر در تضاد باشند. در این رابطه لازم است یک نهاد ناظر و بین سازمانی تاسیس شود تا ضمن بررسی همه مدارک و مجوزهای لازم، زمان صدور مجوز را کاهش دهد.
شرکت ممرادکو یک شرکت سرمایهگذاری در بخش معدن است و هر کجا احساس کند، در بخش معادن مرتبط با زنجیره فولاد سرمایهگذاریهای لازم را انجام میدهد. با این حال، موانع یاد شده بخشی از توسعه معدنکاری به ویژه در خصوص زغالسنگ را به تعویق میاندازد. قطعا با توانایی که در شرکت وجود دارد، هر محدوده معدنی را میتوانیم به سرعت تجهیز کنیم و توسعه دهیم. با این حال، همواره بروکراسیهای اداری روند توسعه معدنکاری را کند میکند.
اکتشافات معدنی زغالسنگ کشور مربوط به دهههای گذشته و به صورت سطحی بوده است. در حالی که عمده ذخایر کشور در عمق قرار دارند. توسعه معادن زغالسنگ نیازمند انجام هزینه 70 تا 80 درصدی برای آمادهسازی شرایط ایمنی، بهداشت و محیط زیست، تجهیزات ایمنی، زیرساختها و امکاناتی از این قبیل و 20 تا 30 درصد برای استخراج است. با این حال هنوز معدنکاری سنتی در ایران رواج دارد و روشهای نوین تولید ماده معدنی مرسوم نیست. بسیاری از معدنکاران در دنیا نگاه ویژهای به مراکز علمی و دانشگاهی برای ابتکارات نوین و ابداعات دارند اما در کشور ما دانشگاهها نیز نگاه سنتی به موضوع معدنکاری دارند! اکنون معادن زغالسنگ کشور برای ایجاد جهش در تولید نیازمند خلاقیت و ابتکار هستند اما متاسفانه مراکز علمی هنوز خلاقیت لازم را ندارند.
پایین بودن سطح علم اکتشافات به ویژه در مورد معادن زغالسنگ باعث شده است از تمام معادنی که حتی در اعماق نسبتا کم قرار دارند، بهرهبرداری شود و به معادن عمیق بیتوجهی شده است. در حالی که آمارها نشان میدهد بیشترین ذخایر معدنی کشور در عمق قرار دارد. برای این موضوع نیز هم باید از سوی دولت و هم از سوی دانشگاهها برنامههایی تدوین شود تا سطح اکتشافات معادن زغالسنگ کشور افزایش یابد. در این زمینه ورود تکنولوژیهای اکتشافات معدنی و ارائه آن به معدنکاران میتواند به پیشبرد اهداف و افزایش میزان ذخایر کمک کند.
برای توسعه صنعت زغالسنگ به کسب دانش از مراکز معتبر بینالمللی علمی و سرمایهگذاری دولت در این زمینه نیاز است که در این برنامه، دولت باید از شرکتهای معتبر معدنی و تولید زغالسنگ برای توسعه این صنعت دعوت به عمل آورد و معدنکاران کشور را نیز به استفاده از تجربیات این شرکتها تشویق کند.
در این رابطه نیاز است که طی یک برنامهریزی دقیق و شفاف، همه زیرساختهای لازم برای معادن زغالسنگ کشور ایجاد شود. باید توجه داشت که یکی از راههای جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی در معادن کشور، فراهم بودن زیرساختها است. بنابراین میتوان گفت یکی از دلایل عقب ماندن صنعت زغالسنگ کشور از قافله توسعه معادن، نبود زیرساختهای مکفی در استانهای دارای این معادن است.
برای توسعه بخش معدن باید نگاهها به بخش معدن استراتژیک باشد. تا زمانی که این نگاه تغییر نکند، نمیتوان انتظار تغییر شگرفی در توسعه معادن داشت. به طور مثال، برخی انتظار دارند که شرکتهای سرمایهگذار در معادن، زیرساختهای استان را نیز فراهم کنند و در توسعه استان نقش داشته باشند. در حالی که سرمایهگذار تنها مسوولیت تامین زیرساخت محل معدن و کارخانه را عهدهدار است. هر چند که معدنکار هر جا که سرمایهگذاری کند، طبیعتا عمران و آبادانی را نیز با خود به همراه خواهد آورد و این مسئله به ویژه در مورد معادن بزرگ مانند معادن زغالسنگ نیز صدق میکند اما ممکن است احداث زیرساختهای سنگین از عهده یک سرمایهگذار خارج باشد.
وظیفه بخش خصوصی از طریق تشکلهای مربوط مانند انجمن زغالسنگ و انجمن تولیدکنندگان فولاد این است که مشکلات مربوطه را برای مسوولان مطرح و برای حل آن راهکار ارائه دهند. همچنین باید ملاحظات مختلف برای توسعه همهجانبه صنعت فولاد و به تبع آن، صنعت زغالسنگ کنار گذاشته شود.
سال گذشته از طرف شرکت ممرادکو یک کنفرانس با موضوع «طبس، شهر دانشی زغالسنگ ایران» برنامهریزی شد. دلیل اصلی برگزاری این همایش، شناساندن پتانسیلها و ظرفیتهای زغالسنگ این منطقه به مسوولان امر بود. امروزه مناطق معدنی در کشورهای پیشرفته، جزو نخستین مناطق توسعهیافته محسوب میشوند و حمایتهای ویژهای از این مناطق برای جذب سرمایهگذاری به عمل میآید.
حمایت دیگری که باید از معادن زغالسنگ به عمل آید، تامین تجهیزات و ماشینآلات است. در حال حاضر، بخشی از این تجهیزات وارداتی هستند و بعضا برای تامین آنها باید روند بروکراسی اداری نسبتا طولانی را پیمود. در این رابطه نیز بهتر است سازمانهای متولی نیازهای بخش معدن را درک کنند و تسهیلاتی را برای تامین سریعتر و سهلتر تجهیزات به عمل آورند.
معادن زغالسنگ کشور نیازمند تامین امنیت بسیار بالایی هستند. در این رابطه، نصب تجهیزاتی مانند سیستم آنلاین پایش گاز و سیستم آنلاین مونیتورینگ معدنکاران ضروری است اما این مهم تاکنون عملی نشده است. ایجاد مشوقها و تسهیلات برای تامین این تجهیزات ازجمله راهکارهایی است که میتواند به ارتقای شرایط ایمنی در معادن زغالسنگ منجر شود.
بخش خصوصی داوطلبانه در محرومترین مناطق کشور حاضر شده و سرمایهگذاری کرده است. اکنون که صادرات نفت کشور با چالش تحریم مواجه شده، تنها جایگزین درآمدهای ارزی و ثروتآفرینی در کشور، معدن است. گره بخش معدن نیز تنها با حضور فعال بخش خصوصی باز میشود؛ معدن میتواند پس از نفت، نقش بسزایی در توسعه اقتصادی کشور ایفا کند. در این رابطه لازم است با رویکرد توسعه پایدار، نگاه نوینی به بخش معدن به وجود آید. در کشورهای پیشرفته توسعه پایدار در بخش معدن همراه با همه اولویتها اتفاق میافتد و مولفههای توسعه پایدار به صورت متوازن رشد میکنند. به طور مثال، ممکن است توسعه معدن با تغییراتی در محیط زیست همراه باشد اما از طرف دیگر، به اشتغالزایی و ثروتآفرینی منجر میشود که نتیجه آن کاهش آسیبهای اجتماعی به ویژه در مناطق محروم است. همه کشورهای توسعه یافته به اهمیت منابع طبیعی و محیط زیست پی بردهاند. بنابراین مشاهده میشود در این کشورها، توسعه معدن حتی با وجود تخریب بخشی محیط زیست اتفاق میافتد. به طوری که در برخی کشورها، شاهد بروز پدیدهای به نام معادن سبز هستیم. معدنکار با وجود اثرگذاری در محیط زیست اطراف معدن، در مناطق دیگر برای احیای محیط زیست سرمایهگذاریهای کلانی را انجام داده است. به نظر من بهترین راهکار توسعه بخش معدن نیز همین موضوع است و در این شرایط باید راهکارهای نوین توسعه پایدار از سوی مسوولان امر به دقت مورد بررسی قرار گیرند و بهترین آنها برای بخش معدن اجرا شوند. در این صورت شاهد شکوفایی بخش معدن و جایگزینی واقعی آن با نفت خواهیم بود.