به گزارش می متالز، «ما در زمینه داشتن زیرساختها در بخش خصوصی دچار مشکل نیستیم، اما وقتی در اقتصاد فضا بهسویی میرود که رانت و فساد ایجاد میشود، افرادیکه میخواهند کار کنند باید جلوی دارندگان امضاهای طلایی خم و راست شوند.
در مجلس حدود ۳۰۰ نماینده پس از تائید شورای نگهبان و اخذ آرای مردمی وارد مجلس میشوند، ببینید فضا در اقتصاد کشور چگونه است که صلاحیت ۹۰ نفر آنها پس از چهار سال برای ورود به مجلس بعدی تائید نمیشود؟!»
آنچه خواندید فرازهایی از صحبتهای خواندنی مهندس سید محمدرضا مرتضوی، دبیرکل خانه صنعت و معدن ایران، رییس هیأت مدیره خانه صنعت و معدن تهران و رییس هیأت مدیره کانون انجمنهای صنفی صنایع غذایی بود که مثل همیشه با صراحت لهجه و جسارت مثالزدنی بیان شد و مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در سال گذشته آمریکاییها زیرساختهای بسیاری را برای فشار حداکثری بر روی اقتصاد ایران طراحی کردند و با استفاده از ابزار بسیار مدرن بهصورت نقطهزنی بر روی اقتصاد ایران فشار وارد کردند.
به اعتقاد من ابتدای سال ۱۳۹۸ بیشترین فشار بر روی اقتصاد ایران وارد شد که میتوانست کمر اقتصاد هر کشوری را بشکند. البته این فشارها در غالب تحریم، مقارن شده بود با حضور نظامی آمریکاییها در خلیجفارس و مسائلی که درخصوص محدودیت صادرات نفت ایجاد شد و در عمل دورنمای خوبی را به تصویر نکشیده بود.
اما برخلاف خواسته آمریکاییها صنعت غذا در سالجاری بهکار خود بدون وقفه ادامه داد که با توجه به فشارهای وارده دستاورد بزرگی محسوب میشود.
در کنار تلاشهای بخش خصوصی هنوز جا برای توسعه تلاشهای بخشهای مختلف جهت مدیریت بحران وجود دارد، روند فعالیتهای قوه قضائیه در برخورد با فساد نشان میدهد در صورت وجود اراده برای حل مشکلات امکان بهبود اوضاع وجود دارد.
همچنین فعالیتهای ستاد تسهیل در مرکز و استانها نشان میدهد امکان مبارزه با نادانی، بوروکراسی حاکم بر دستگاهها و نظام اداری وجود دارد و نباید در مقابل کمبودها و ناملایمتیها تسلیم شد.
درسال گذشته من و همکارانم از وجود فساد در دستگاهها گلایه کردیم و در اکثر موارد دستگاه قضایی برخورد قاطع انجام داد، اما مشکل اصلی رفع گلوگاهها در اقتصاد ملی است که باید با همفکری بخش خصوصی، مجلس و دولت یکبار برای همیشه دست به اقداماتی اصلاحی و انقلابی زد.
در سالجاری مشکلات بانکی در راستای تأمین مواد اولیه موردنیاز تولیدکنندگان در اوج خود قرار داشت و عدهای هم از این مشکلات و نابسامانیها سوءاستفادههای بسیاری کردند.
تأمین مواد اولیه با اضطراب و مشکلات بسیاری در سالجاری همراه بوده است و تمام افرادیکه درگیر تأمین مواد اولیه بودهاند با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کردهاند.
اعتقاد دارم امضاهای طلایی، قطعاً از مشکلات تولیدکنندگان در راستای تأمین مواد اولیه سود خواهند برد، اما جامعه تولیدی باید هزینههای این مشکلات را بپردازد و متأسفانه این هزینهها از جیب مردم باید تأمین شود و این مسأله مشکلساز میشود.
اسمهای بزرگ ضرورتاً به معنای وجود مشکل در عملکرد افراد نیست. در بخش خصوصی آقایان افراشتهپور، مدلل، گروه پایداری با مدیریت کاوه زرگران در زمینه واردات غلات و تأمین نیازهای کشور از نقشآفرینان اصلی به شمار میروند.
متأسفانه تا به امروز شاهد بودیم که سازمانها مثلاً در روزنامهها از کشف فساد در این حوزه گزارش دادند، بهعنوان نمونه بارها صحبت از دستگیری یکی از این اسامی بزرگ به میان آمده و هزاران مطلب ریز و درشت در این مورد عنوان شده اما او بعد از آزادی دوباره به فعالیت خود ادامه داده و در این رابطه مطلوب است برای مردم توضیح داده شود آیا ادامه فعالیت دوستان به معنای سلامت کار این افراد بوده یا خیر.
در بخش دولتی و نیمه دولتی نیز دو سازمان بزرگ GTC و پشتیبانی امور دام عمده فعالیت این حوزه را بهطور مستقیم اجرا و مدیریت میکنند و شرکتهای وابسته به سایر دستگاهها هم از بازیگران اصلی این حوزه بهشمار میروند.
بله و من از این موضوع استقبال میکنم. هرچه افراد جدید و شناخته شده در این حوزهها وارد شوند برای صنعت و بخش خصوصی بهتر است. کاوه زرگران متعهد به اجرای شفاف قوانین و تلاش برای تأمین نیازهای کشور در کمال سلامت و درستکاری است و به واقع قدم در راه بسیار سختی گذاشته است و سالم کار کردن در این روزها خود به نوعی جهاد به شمار میرود. عدهای در صندلیها و تختهای طلایی آرمیدهاند و بخشی هم بهعنوان صنایع در تلاش هستند برای اینکه چراغ تولید را روشن نگاه دارند.
در واقع ما با اینکه عدهای سودهای کلان مشروع ببرند مشکلی نداریم، چرا که در تمام دنیا هم شرکتهایی نظیر کارگیل، سوفله و… بهطور انحصاری بازار غلات و گندم را در اختیار دارند، منتها چون شفافکار میکنند کسی به آنها که نصف غلات کشور خود را خرید و فروش میکنند خرده نمیگیرد.
شرکتهای صنایع غذایی بخش عمده نیازهایشان را از داخل تأمین میکنند، اما بخشی هم نیاز به واردات دارند و طبیعی است ورود به بازار غلات دنیا کار شرکتهای کوچک نباشد، منتها واردکنندگان بزرگ ما باید شفاف کار کنند.
در اینکه کار واردات امری تخصصی است و در تمام دنیا بازار در اختیار چند شرکت انگشتشمار در هر بخش است هیچ شکی وجود ندارد، اما قبول بفرمایید مشکل آنجایی ایجاد میشود که فردی یا شرکتی با بهرهگیری از ارتباطات ویژه و استفاده از ارز ۴۲۰۰ تومانی مبادرت به واردات میکند، اما در بازار با قیمتهای دیگر محصولاش را در اختیار واحدهای تولیدی میگذارد و در واقع از رانت برخوردار میشود.
اعتقاد دارم در اینجا هم رانتی وجود ندارد، چرا که ابتدا رانت را خارجیها به شرکتهای داخلی میدهند، چون آنها بدون پشتوانه که با هر شرکت ایرانی کار نخواهند کرد.
از اینرو ست که در واردات مواد اولیه کشاورزی همواره با چند نام محدود مواجه میشویم که نزد خارجیها اعتبار دارند و در داخل هم فقط از آنها حمایت میشود.
بله، در این خصوص در داخل هم فقط به یکسری از کالاها این ارز اختصاص داده میشود و در این مورد هر واردکنندهای میتواند از این ارز استفاده کند.
درست تحلیل میکنید، وقتی کالایی با ارز دولتی وارد کشور میشود باید هم با همان قیمت در بازار عرضه شود، اما اعتقاد دارم رانت زمانی ایجاد میشود که وارد کننده یا تولیدکننده مالیات ندهد.
چه معنایی دارد ۶۰ درصد مالیات کشور را بخش تولید بپردازد، اما بخش خدمات که ۶۰ درصد GDP کشور را دارد مالیات ندهد.
بعد در کشور ما مالیات از عناوین و القاب گرفته میشود، بهعنوان مثال فردی که دکتر باشد مالیات نمیدهد، اما مهندس مالیات میدهد. اگر کشاورز حتی دارای کارخانه شیرخشک و … باشد در کشور ما مالیات نمیدهد، اما صنعتگر که باشید باید مالیات بدهید.
ما کارخانجات خیلی خوبی در صنایع غذایی داریم که مانند اسبهای زین شده هستند و هر موقع سیاستها به آنها اجازه دهد میتوانند وارد بازار جهانی شوند.
امروز صنعت لبنیات، شیرینی و شکلات، ماکارونی، کنسرو و …. تولیداتی در سطح بازار جهانی دارند که هر لحظه میتوانند درصورتی که موانع داخلی و بینالمللی مرتفع شود ارزآوریهای بسیاری برای کشور داشته باشند.
امروز در کشور واحدهایی داریم که از نظر فناوری با بهترین واحدهای دنیا برابری میکنند.
امروز در صنعت لبنیات مجموعه «میهن» واحدی ایجاد کرده است که وقتی فرانسویها از این واحد بازدید میکنند لقب Fashion diry میدهند.
یا سوئیسیها وقتی که از کارخانه آرد تابان بازدید کردند اعلام میکردند که این واحد «فِراری» صنعت آرد جهان است.
مجموعه «شیرین عسل» یک امپراتوری تولید شیرینی و شکلات است یا مجموعه تولیدی که مرتضی سلطانی در «زر» ایجاد کرد کارهای ارزشمندی است که باید ارج بنهیم.
پس ما در زمینه داشتن زیرساختها در بخش خصوصی دچار مشکل نیستیم، اما وقتی در اقتصاد فضا بهسویی میرود که رانت و فساد ایجاد میشود، همه افرادیکه میخواهند کار کنند باید جلوی دارندگان امضای طلایی خم و راست شوند.
در مجلس حدود ۳۰۰ نماینده پس از تائید شورای نگهبان و اخذ آرای مردمی وارد مجلس میشوند، ببینید فضا در اقتصاد کشور چگونه است که صلاحیت ۹۰ نفر آنها پس از چهارسال برای ورود به مجلس بعدی تائید نمیشود؟!
اما در رابطه با پاسخ به پرسش شما اعتقاد دارم آینده صادرات در صنایع غذایی بهدلیل وجود کارخانجات مدرن در کشور کاملاً روشن است.
در صنعت آردسازی با یک سوم قیمت جهانی از نظر دستمزد صنعت آسیابانی میتوانیم کار کنیم، پس میتوانیم با رقبا در بازار جهانی رقابت کنیم.
باید از واردکنندگان بزرگ مواد اولیه صنایع غذایی بهدلیل تأمین نیاز واحدهای تولیدی صنایع غذایی تشکر کنیم که نگذاشتند روند تولید در این صنعت دچار اخلال شود.
امروز تولیدکنندگان چه در بخش زراعت و چه در بخش صناعت و حتی توزیع با تمام توان تلاش میکنند تا قفسههای فروشگاهها از موادغذایی خالی نماند.
در گذشتههای دور تا بحث تقلب در صنعت غذا مطرح میشد، همواره صنعت فرآوردههای گوشتی مورد هجمه واقع میشد، اما در سال ۹۸ چندینبار کلیت صنعت غذا زیر سؤوال رفت، یکبار شاهد پروژه خرابکارانه قرصگذاری داخل کیکهای تولیدی بودیم و یکی دوبار هم صنعت لبنیات مورد حمله قرار گرفت.
اگر جستجو کنید حدود ۱۰ تا ۱۵ مصاحبه مطبوعاتی فقط شخص بنده انجام دادم. دبیرکل کانون هم چندین مصاحبه انجام داد.
اما اعتقاد دارم اگر بخواهیم مسأله را ریشهیابی کنیم بدون تردید ردپای امریکا و عربستان سعودی دیده میشود که به نوعی در منطقه پروژه ایران ستیزی را مدیریت میکند.
امروز صنعت غذای ایران شاهکار یک عده جوانمرد نظیر ژائله، پایداری، سلطانی، سلیمانی و… است که در حد شوالیه خود را مطرح کردهاند.
وقتی در عراق به کارمند آرد اتحاد تعرض میشود باید متوجه میشدیم که رقبای ما در این هجمهها نقش داشتهاند.
وقتی صادرات ۲ میلیارد دلاری شیرینی شکلات برخی رقبای جهانی توسط صنعت شیرینی و شکلات کشور مورد تهدید قرار میگیرد، طبیعی است که چنین مسایلی را شاهد باشیم. اعتقاد دارم صنایع غذایی و صنایع آرایشی و بهداشتی و سلولزی و لوازم خانگی، امروز کشور را نجات دادهاند و در شرایط تحریم مانع هرج و مرج در داخل کشور شدند.
صنعت غذا اجازه نداد حتی برای یکساعت قفسه فروشگاهها برای مردم خالی بماند، امروز آمریکاییها از صنعت غذای ایران متنفر هستند که چرا نقشههای آنها را خنثی کردند.
چرا که اگر دو روز قفسه سوپرمارکتها خالی میماند ما باید دستهایمان را جلوی آنها بالا میبردیم، از اینرو به ستون پنجم خود دستور دادند تا جو بیاعتمادی نسبت به صنعت غذا در داخل کشور و خارج ایجاد کنند.
امروز صراحتاً اعلام میکنم که با صندوقچه اسرار بازی نکنند، چون من با فردی رو دربایستی ندارم و از همه موارد باخبرم.
استراتژی ما در کانون این است که از چهرهها استفاده کنیم.
مردم امروز از چهره من بهعنوان فردی که با صداقت در تلویزیون و رسانهها صحبت میکند آشنا شدهاند.
البته قبول دارم که در ساختار کانون در چنین مواردی در راستای شکلدهی افکار عمومی کارهای بیشتری میتوان انجام داد. قطعاً افرادی نظیر خود جنابعالی باید بیایید و این امور را اصلاح کنید.
اعتقاد دارم افرادیکه کار مطبوعاتی میکنند بهمنسازی میکنند. اگر برخی وقتها بهجای کار رسانهای بهدنبال پاسخگویی توسط چهرهها هستیم این است که دنبال بهمن کردن گوله برفهای آدمهای نادان نیستیم.
اعتقاد دارم نباید وارد درگیری رودرو شد.
ببینید همین فردی که مدعی وجود افلاتوکسین در شیر شده، مگه حرف بیربطی گفته، اما بهگونهای اطلاعرسانی شده که اعلام نشده شیرهای خامی که افلاتوکسین بالا دارد اصلاً وارد پروسه تولید صنعتی نمیشود و تولیدکنندگان لبنیات پس از اندازهگیری برگشت میزنند و وارد واحدهای سنتی میشود.
یعنی بهجای آنکه استفاده از لبنیات سنتی و فلهای مورد هجمه قرار گیرد، صنعت لبنیات دچار مشکل شده است. بههمین دلیل ما پاسخ چنین اظهاراتی را نمیدهیم.
اما قبول کنید که حتی همین موارد را هم اعلام نکردید.
ببینید بنده بهعنوان رییس هیأت مدیره کانون انجمنهای صنفی صنایع غذایی حداقل ۷ مصاحبه در این خصوص انجام دادم.
جناب مرتضوی قبول کنید مصاحبه با یک رسانه یا حتی ۷ رسانه به معنای واکنش یک تشکل به حساب نمیآید.
ما بهعنوان کانون نظرمان بود که بهجای انجمنها بیانیه ندهیم.
ما موضعمان را با مصاحبههایی که کانون انجام داد، اعلام کردیم.
صنعت غذا یکسال تلاش کرد تا دسترسی آسان مردم به مواد غذایی را در هر فروشگاه و سوپرمارکتی فراهم کند.
نکته مهم این است که در سال ۹۸ گرانی کالاهایی مردم را آزار داد که اختیار تأمیناش با دولت بود. در تولید گوشت قرمز بهنظرم باید تجدیدنظر صورت گیرد با توجه به اینکه هم نهادهها و هم گوشت وارداتی از ارز دولتی برخوردار شد، چرا باید شاهد چنین برابر شدن قیمتها باشیم.
اعتقاد دارم این بخشها هم باید درخصوص عملکردشان پاسخ دهند.
نکته دیگر اینکه باید در نظر داشت فساد خیلی بزرگ است، اما مانند کف روی آب میماند، اما تمیزی دریا همیشه برای صاحبان کره زمین باقی خواهد ماند.