به گزارش می متالز، اگر خبرنگار حوزه صنایعمعدنی باشی، بازدید از کارخانههای فولادی در گوشه و کنار این سرزمین پهناور هر بار برایت جذابیتهای خاص خودش را دارد و آشنایی با کارخانه و محصولات تازه هیچگاه از حافظهات پاک نمیشود. علاوه بر این، چنین سفرهایی میتواند دستاوردهایی مانند آشنایی با کارشناسان و مسئولان فنی کارخانه تا کلی موضوعهای تازه برای گزارشهای بعدی را برایت به همراه داشته باشد. اما آنچه در این سفر ناگهانی باعث خرسندی مضاعف میشود این است که تا به حال نهتنها فولاد هرمزگان و شهر بندرعباس را ندیدهای، بلکه هیچگاه به جنوب کشور سفر نکردهای که البته دیدن دریای جنوب هم میتواند لطف دوچندان این سفر باشد. هرچند زمان برگزاری نشست خبری توی ذوق میزند. چهارشنبه زمان مناسبی برای برگزاری نشستها و همایشهای خبری نیست؛ موضوعی که از سوی شرکتها و سازمانها هم کم اتفاق نمیافتد. از اینرو، همیشه دلم میخواهد این موضوع را به روابطعمومیها گوشزد کنم که نشست خبری چهارشنبه؛ یعنی چاپ آن نشست به روز سوخته پنجشنبه موکول میشود. پنجشنبه یک روز کممخاطب برای رسانهها بهویژه از نوع کاغذی آن بهشمار میرود. ناگفته نماند مدتهاست با خود میاندیشم که باوجود سایتها و شبکههای مختلف آنلاین که بهسرعت خبرها را مخابره میکنند، روزنامههای چاپی و کاغذی ره به کجا خواهند برد؟
به همراه دوست خوبم، نرگس قیصری، که بهعنوان عکاس همراه من است و آقای ابراهیمی مدیر بازرگانی روزنامه، ساعت ۵ عصر از دفتر روزنامه به سمت فرودگاه به راه میافتیم که بهموقع به پرواز ساعت ۱۹ و ۲۰ دقیقه بندرعباس برسیم. ساعت پروازهای اینچنینی همیشه برایم جای پرسش و تعجب دارد، وقتی کمترین تاخیر پروازهای هواپیمایی ما نیمساعت است، ساعت ۱۹ و ۲۰ دقیقه چه معنایی میتواند داشته باشد؟ هرچند این بار در کمال ناباوری ساعت ۱۹ و ۲۰ دقیقه سوار هواپیما شدیم و یکربع مانده به ۸ شب، هواپیما به پرواز درآمد!! در پایان پرواز مهماندار با کلی احترام یک فرم نظرسنجی از پرواز به همکار ما داد که ایشان هم ترجیح داد این فرم نظرسنجی را بهطور اشتراکی با ما پر کند. ما هم با ارزیابی به نسبت خوب از پرواز و بهویژه ساعت آن، در انتهای فرم این مطلب را گوشزد کردیم که بین روزنامههای موجود در هواپیما، جای روزنامه «گسترش صمت» خالی است!
پس از یکساعت و نیم پرواز، به بندرعباس رسیدیم، بیرون از فرودگاه هوای پاک و خنک بندرعباس بهشدت ملس و دلچسب بود و نمیتوان هیچگونه قیاسی را با هوای آلوده و مسموم تهران برایش متصور بود. به گمانم میتوان تنها در دی ماه بندرعباس باد خنکی که چنین لذتبخش بتواند پوستت را نوازش کند، تجربه کرد. میزبان مهماننواز ما، هتل ۵ ستاره هرمز را برای ما در نظر گرفته بود که به همراه سایر خبرنگاران این حوزه که آنها را در سفرهای اینچنینی بسیار دیدهام، رهسپار هتل شدیم. اتاق ۷۳۴ برای من و نرگس قیصری رزرو شده بود. البته پیش از رفتن به اتاق، مسئول روابطعمومی فولاد هرمزگان از ما خواست یک ربع بعد برای صرف شام به حیاط هتل برویم. برای صرف شام به حیاط هتل رفتیم و همگی میگو سفارش دادیم. یکی از دوستانم معتقد است به هر شهر تازهای سفر کردید غذای محلی همانجا را سفارش بدهید. هرچند پیشنهاد این دوست گرانقدر در ذهنم تداعی شد اما یاد پوشش خبری بهرهبرداری از فولاد شادگان افتادم که در آبادان و در یک هتل پاکستانی، ناآگاهانه، تندترین غذای ممکن را سفارش داده بودم که تنها با خوردن یک قاشق، چندین نوع نوشیدنی مختلف هم مرهمی بر آن تندی نمیشد، پشیمان شده و به سرعت از پیشخدمت هتل با ترس و لرز پرسیدم احیانا میگویهای شما تند نیست؟!
ساعت ۱۰ صبح چهارشنبه، نشست خبری مهندس فرزاد ارزانی در فولاد هرمزگان برگزار میشد و ما ساعت ۹ صبح از هتل به سمت کارخانه فولاد هرمزگان حرکت کردیم. با مسئول روابطعمومی فولاد هرمزگان هماهنگ کردیم چاپ گزارش این نشست را به شنبه موکول کنیم. گویا این نشست به مناسبت ششمین سال تاسیس فولاد هرمزگان برگزار میشد. وارد اتاق همایش که شدیم مهندس ارزانی و مدیران مجموعه در ساعت مقرر در اتاق حضور داشتند و با شروع نشست به ارائه گزارشی از وضعیت فولاد هرمزگان پرداختند. ارزانی در این نشست مطرح میکند که شرکت فولاد هرمزگان دارای ظرفیت اسمی تولید ۱/۵ میلیون تن تختال (اسلب) است. البته در برنامههای توسعهای این شرکت قصد دارند ظرفیت کارخانه را به ۳ میلیون تن افزایش دهند. مهندس ارزانی تاکید میکند ۷۰ درصد محصولات هرمزگان به صادرات اختصاص دارد اما سیاست این شرکت در گام نخست، تامین نیاز داخلی است. وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به سخنان رئیسجمهوری مبنی بر تولید ۱۰ میلیون تن فولاد در استان هرمزگان در راستای چشمانداز ۱۴۰۴، چند درصد از این میزان ازسوی فولاد هرمزگان محقق خواهد شد به خبرنگار صمت میگوید: در چشمانداز ۱۴۰۴ به میزان ۵۵ میلیون تن تولید فولاد خام پیشبینی شده و با سفری که دکتر روحانی در سال ۹۲ به هرمزگان داشتند، عنوان کردند در استان هرمزگان براساس چشمانداز، ۱۰ میلیون تن فولاد باید در این استان تولید شود. این مدیرعامل فولادی میگوید: این موضوع بسیار مهمی برای توسعه استان و منطقه بهشمار میرود و پیگیریهای لازم برای تحقق این موضوع در منطقه در حال انجام است. با توجه به اینکه به جز فولاد هرمزگان شرکتهای دیگری هم در استان هرمزگان مشغول فعالیت هستند، افزودن ۱۰ میلیون تن به ظرفیت تولید فولاد این استان بهطور جدی در دستور کار است.
وی در ادامه توضیح میدهد: بهتازگی ستاد زنجیره فولاد در کشور با محوریت ایمیدرو تشکیل شده است. در همین راستا و با توجه به ظرفیت ۱۰ میلیون تنی در استان هرمزگان، نشستهایی برگزار شده و این موضوع نیز ازسوی استاندار هرمزگان در حال پیگیری است تا زیرساختهای و تجهیزات ۱۰ میلیون تن فولاد در این منطقه فراهم شود.
مهندس ارزانی میافزاید: ظرفیت ۱۰ میلیون تنی در استان هرمزگان یک مطالبه غیرقابل انکار در استان است و دولت نیز از آن حمایت میکند. البته متولی این ۱۰ میلیون تن در استان، شرکت ملی فولاد از سوی ایمیدرو است از اینرو یک کارگروه از سوی شرکت ملی فولاد پیگیر برنامههای آن است.
وی همچنین با اشاره به نقش فولاد هرمزگان در این استان، میگوید: یکی از برنامههای توسعهای فولاد هرمزگان افزایش تولید این مجتمع از ۱/۵ میلیون تن به ۳ میلیون تن است؛ بهعبارتی، قرار است حدود یکسوم ظرفیت این استان از طریق فولاد هرمزگان تحقق یابد. یا شرکت فولاد کاوهجنوب که در جوار فولاد هرمزگان قرار دارد، طرحهای توسعهای را در راستای چشمانداز در برنامههای خود گنجانده است. البته بخشهای دیگر فولادسازی نیز در استان مشغول به فعالیت هستند. در کل این کارگروه باید پیگیر تولید ۱۰ میلیون تن فولاد در استان هرمزگان باشد و ما هم امیدواریم این ظرفیت در سالهای پیشرو محقق شود.
مدیرعامل فولاد هرمزگان در ادامه به این موضوع اشاره میکند که البته پلنتهای کوچک بسیاری در استان مشغول به تولید هستند و بیشتر آنها ظرفیتهای محدودی دارند. این در حالی است که برای اقتصادی شدن این پلنتها باید آنها را به سمت تولید ۴ تا ۵ میلیون پیش ببریم تا شاهد تحقق چشمانداز فولاد در کشور باشیم و این امر جز از طریق ادغام این واحدها امکانپذیر نخواهد بود. مهندس ارزانی در ادامه سخنان خود از کشور چین مثال میآورد و میگوید: برای مثال چین ۲ واحد ۳۰ میلیون تنی را با هم ادغام کرده و به ظرفیت ۶۰ میلیون تن رسانده است. از اینرو در راستای تحقق ۱۰ میلیون تن باید بتوانیم شرکتهای کوچک را با یکدیگر ادغام کنیم تا به این میزان ظرفیت دست یابیم.
وی همچنین آمادهسازی زیرساختهای لازم برای رسیدن به این میزان افزایش ظرفیت را ضروری برمیشمرد و خاطرنشان میکند: سازمان صنعت، معدن و تجارت استان هرمزگان دبیر ستاد زنجیره فولاد در استان شده است و در این ستاد کارگروهی تخصصی تشکیل شده که پیگیر این زیرساختهاست و برنامههای مربوط به موضوعهایی مانند آب، برق و گاز برای ایجاد این ظرفیت، در حال پیگیری است.
مدیرعامل فولاد هرمزگان همچنین درباره تامین مواد اولیه این فولادسازی، عنوان میکند: مواد اولیه در فولاد هرمزگان، گندله است که در اینجا ۲ واحد آهناسفنجی مشغول فعالیت هستند که گندله را به آهناسفنجی تبدیل میکنند. گاه در زمینه آهناسفنجی با کمبود روبهرو میشویم و ممکن است از خارج واحد آن را خریداری کنیم. در کل در تامین گندله دچار مشکل هستیم البته برخی شرکتهای مشابه ما نیز چنین مشکلی دارند و گندله را باید از معادن کرمان و یزد تهیه کنیم. هر چند معادن سنگان که فولاد مبارکه نیز در آنجا سرمایهگذاری کرده، میتواند منبع دیگری برای تامین مواد اولیه ما باشد. معادن سنگان از ما بسیار دور است و هزینههای حملونقل نمیتواند برای فولاد هرمزگان صرفه اقتصادی داشته باشد؛ بنابراین ما باید از معادن کرمان بیشتر بهره ببریم. در کل این موضوع در زنجیره فولاد باید بهدرستی مدیریت شود تا شرکتهای داخلی دچار مشکلاتی مانند تامین مواد اولیه نشوند.
وی با توجه به اهمیت این موضوع که یک کارخانه باید با تمام ظرفیت خود فعالیت کند، تاکید میکند: اگر قرار است نرخ تمامشده را در واحد تولیدی کاهش دهیم باید با تمام ظرفیت تولید کنیم. به این دلیل که این روند اقتصادی نخواهد بود که ۵/۱ میلیون تن ظرفیتسازی کنید اما ۵۰۰ هزار تن تولید داشته باشید زیرا هزینههای ثابت این ظرفیتسازی سر جای خود باقی میماند و این موضوع نرخ تمامشده را افزایش میدهد و صرفه اقتصادی نخواهد داشت. ارزانی با اشاره به قرار گرفتن فولاد هرمزگان در منطقه ویژه اقتصادی، عنوان میکند: قرارگیری فولاد هرمزگان در کنار خلیجفارس و منطقه ویژه اقتصادی یکی از مزیتهای این فولادسازی و یکی از دلایل ترقی استان هرمزگان رسیدن به ۱۰ میلیون تن فولاد در راستای چشمانداز است. بخش قابلتوجهی از تولید این ۱۰ میلیون تن برعهده فولاد هرمزگان است. ما در استان مدعی هستیم حتی میتوان این ۱۰ میلیون تن را نیز افزایش داد زیرا استان هرمزگان ظرفیتهای تولید بیش از ۱۰ میلیون تن فولاد را دارد.
صحبتهای ارزانی در پاسخ به پرسش خبرنگاران که تمام شد، یکی از خبرنگاران استانی حاضر در نشست سررشته سخن را در دست گرفت و از حضور خبرنگاران تهرانی ابراز ناخرسندی کرد. او معتقد بود وقتی همین نشست را خبرنگاران استانی میتوانند پوشش دهند چه نیازی به هزینه و دعوت از خبرنگاران تهرانی است و آن را نوعی تشریفات و هزینه اضافه تلقی کرد با این حال خبرنگاران حاضر در نشست، حتی دیگر خبرنگاران استانی در واکنش به اظهارات این خبرنگار میگفتند بازتاب رسانههای استانی در سطح استان است و بازتاب رسانههای مرکز، کشوری خواهد بود. البته موضوعی که تا حدی برنامههای ما را به هم زد این مسئله بود که در طول نشست خبرنگاران دیگری که شب گذشته با گروه ما در هتل نبودند در زمان نشست به گروه پیوستند و جدا از تصمیم ما برای موکول کردن نشر خبر به روز شنبه، اقدام به انتشار و پوشش این نشست روی سایتها و خبرگزاریهای خود کردند.
نشست خبری با پرسشها و پاسخها و حاشیههای آن سرانجام به پایان رسید. پس از نشست راهی بازدید از کارخانه فولاد هرمزگان شدیم. در مسیر مهندسان این واحد توضیح دادند که شرکت فولاد هرمزگان دومین کارخانه بزرگ تولید فولاد پس از انقلاب است که در جوار خلیج نیلگون همیشه فارس سر برافراشته است. این فولادسازی با ۹۵ هکتار مساحت، در منطقه ویژه اقتصادی صنایع معدنی و فلزی خلیجفارس واقع شده و با وجود این شرکت، قرار است استان هرمزگان به قطب سوم فولاد کشور تبدیل شود. فولاد هرمزگان با هدف تولید ۱/۵ میلیون تن فولاد خام (تختال) طراحی و برنامهریزی شده است. این مجتمع دارای ۲ بخش احیای مستقیم برای تولید آهناسفنجی و تختال است. با گشتوگذاری در کارخانه مشاهده کردیم که بخش احیای مستقیم کارخانه شامل ۲ مدول بالای ۸۰۰ هزار تن با تمام تجهیزات و تاسیسات جانبی و بخش فولادسازی شامل واحدهای برداشت و انتقال آب دریا و تولید آبشیرین، ایستگاه مرکزی توزیع برق، بخش ذوب (شامل ۲ کوره قوسالکتریکی و ۲کوره پاتیلی)، ریختهگری (شامل ۲خط ریختهگری پیوسته تختال)، اکسیژن، کارخانه آهک، تعمیرگاه مرکزی، آبشیرینکنها به روش اسمز معکوس و آزمایشگاه مرکزی است. بازدید ویژه ما با تمرکز بر بخش ذوب این کارخانه بود که در آن مواد درون کورههای پاتیلی ذوب میشدند. پس از انجام فرآیند ذوب در پاتیل، صدای بلندی در کارخانه شنیده میشد که مهندس آن بخش میگفت: در حقیقت این صدا یکی از دلانگیزترین صداها در این کارخانه است. به این معنی که کار با موفقیت به پایان رسیده است.
پس از بازدید از واحدهای مختلف کارخانه متوجه شدم بیشتر خبرگزاریها خبر این نشست را روی سایتهایشان قرار دادهاند و موکول کردن خبر برای شنبه یعنی ارائه یک گزارش سوخته. از اینرو نهار خورده و نخورده دست به کار نوشتن گزارش در سریعترین زمان ممکن شدم. در چند سفر قبلی دستم برای تایپ در فضای تلگرام و ارسال خبر و گزارش سریعتر از قبل شده بود. بیش از هزار کلمه از نشست خبری را در گوشی تلفن همراهم تایپ کردم و این در حالی بود که سخنان و توضیحات آقای ارزانی به بیش از ۱۰ هزار کلمه هم میرسید (قابلتوجه خوانندگان عزیز، واحد نوشتن ما خبرنگاران تعداد کلمات است) و واقعا دلم برای ۹ هزار کلمه باقیمانده میسوخت.سرانجام تایپ گزارش در گوشی به پایان رسید اما مشکل تازه بعد از آن شروع شد؛ در حالی که ۲ روز از فیلترینگ تلگرام گذشته بود، با وجود چندین فیلترشکن برای وصل شدن به این پیامرسان، تلاشهای من ره به جایی نبرد. موضوع دیگری که در این بین مرا دستپاچه کرده بود این مسئله بود که ساعت ۲: ۳۰ بعدازظهر را نشان میداد و قرار بود یک مصاحبه اختصاصی با مهندس ارزانی داشته باشیم. از روابط عمومی خواهش کردم از وایفای آنجا استفاده کنم اما این کار هم نتیجه نداد و قهر تلگرام جدیتر از این حرفها بود. ساعت ۲/۳۰ دوستم نرگس قیصری به جای من برای مصاحبه اختصاصی رفت و من مجبور شدم همان ساعت خط به خط گزارش را از پشت تلفن برای همکارم در روزنامه بخوانم تا تایپ کنند؛ روزنامهنگاری به روش دهه ۶۰! موضوع فیلتر تلگرام سبب شد گروه ما از سایر روزنامهنگاران جدا شود و در این سفر موفق به دیدن دریای جنوب نشویم. هرچند تا ساعت پرواز برگشت ما که ساعت ۱۰ شب با یک ساعت تاخیر بود، فرصتی کوتاه پیدا کردیم که با دوستان صمتی به سمبوسهخوری و دیدن بازار سنتی بندرعباس برویم اما من همچنان به امید سفری دوباره به بندرعباس و دیدن دریا هستم.