به گزارش می متالز به نقل از والاستریت ژورنال با نگاهی به بازار چین میتوان دریافت که عرضه خودروهای برقی در این کشور اکنون از میزان تقاضا بالاتر رفته است. دقیقتر اینکه، تقاضای بازار چین در ۹ ماه سال ۲۰۱۷ میلادی ۲۵هزار دستگاه وسیله نقلیه برقی بود، حال آنکه عرضه این نوع وسایل نقلیه از میزان موردنیاز بالاتر رفت. تحلیلگران بازار خودرو معتقدند اشخاص حقیقی تنها نزدیک یکچهارم ۳۹۸هزار دستگاه وسیله نقلیه فروخته شده در این مدت را خریدند و سه چهارم باقیمانده به ناوگان خدمات عمومی و شرکتهای مالیاتی دولتی فروخته شد.
خودروهای برقی در نمایشگاه خودرو پکن که در سپتامبر (شهریور) برگزار شد، قبیله بزرگی را تشکیل داده بودند. دهها وسیله نقلیه برقی در این نمایشگاه جلوی چشم بازدیدکنندگان حاضر شدند اما پچپچ قابل شنیدن این نمایشگاه این بود که کمتر کسی حاضر است خودروهای برقی را بخرد.
هم در چین و هم در امریکا، دو کشوری که اکنون با این معضل دست به گریبان هستند، هزینه تولید وسایل نقلیه برقی بیش از تولید خودروهایی است که از موتور احتراق داخلی (ICE) در آنها استفاده میشود. این باعث شده دولتها نزدیک ۶هزارو ۵۰۰ دلار به برقیسازها یارانه بدهند تا وسایل نقلیه برقی بتوانند در بازاری که با آقایی احتراقیها پیش میرود، رقابت کنند. اما چین قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ میلادی (۹۹-۱۳۹۸خورشیدی) به این یارانه دادنها پایان دهد. دولت ترامپ و کنگره امریکا نیز در تلاش هستند تا بهتدریج آنچه از انگیزشها و محرکهای مربوط به تولید وسایل نقلیه برقی باقیمانده را با یک طرح جدید برای اصلاحات مالیاتی حذف کنند.
پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان امریکا چندین بار دراینباره اظهارنظر کرده و گفته دولت نباید صف برندگان و بازندگان درست کند.
دنیس کین، مشاور بازاریابی از لسآنجلس که درباره پیشبینی بازار، نشانسازی و راهبرد شرکتها مشاوره میدهد دراینباره گفت: «این بسیار سخت است که تقاضا و علاقه مشتری برای خودروهای برقی برانگیخته شود اما سرمایهگذاری در زیرساختهای شارژ محدود باشد. حزب حاکم امریکا از خودروهای برقی متنفر است و تغییرات اقلیمی را انکار میکند. نرخ بنزین اکنون کمتر از گالنی ۳ دلار در بیشتر مناطق کشور است.»
اما اهداف مربوط به برقیسازی که در نوک پیکان برنامه هدفگذاری چین، کالیفرنیا و اتحادیه اروپا قرار دارد، همچنان باعث میشود خودروسازها رقابت خود را برای ساخت و توسعه وسایل نقلیه برقی بیشتر کنند؛ هرچند روند بازار امر دیگری باشد. ماه گذشته میلادی شرکت امریکایی فورد موتور اعلام کرد برنامههایی برای ساخت یک کارخانه تولید وسایل نقلیه برقی به ارزش ۷۵۶ میلیون دلار دارد. تسلا نیز در حال ساخت یک کارخانه در شانگهای است. فولکس واگن ۱۲ میلیارد دلار در صنعت وسایل نقلیه برقی چین سرمایهگذاری کرده و مرسدس برای ساخت یک کارخانه تولید باتری وسایل نقلیه برقی ۷۵۰ میلیون دلار هزینه میکند. شرکت ولوو نیز اعلام کرده هر مدل جدیدی که از ابتدای سال ۲۰۱۹ میلادی (دی ۱۳۹۷) رونمایی میشود، برقی خواهد بود؛ هرچند درحالحاضر این شرکت به تولید مدلهای بنزینی ادامه میدهد.
هوبرتوس تروسکا، رئیس کارخانه دایملر ایجی، شرکت مادر مرسدس بنز در چین درباره سرمایهگذاری در حوزه وسایل نقلیه برقی گفت: «همه ما در حال حرکت به این سمت هستیم.»
اوپک در سال ۲۰۱۶ میلادی(۹۵-۱۳۹۴خورشیدی) گزارش داد که مصرف نفت برای خودروها تا سال ۲۰۵۰ میلادی (۲۹-۱۴۲۸خورشیدی) با قدرت ادامه خواهد داشت. البته این نهاد قدرت زیادی برای ارزان نگه داشتن نرخ بنزین و مقابله با کاهش نرخ در صورت قدرت گرفتن وسایل نقلیه برقی دارد.
در گزارش سال گذشته اوپک آمده، اگرچه ممکن است نرخ باتری در ۲۰ سال آینده ۵۰درصد یا بیشتر سقوط کند، اما وسایل نقلیه برقی به جریان اصلی خرید تبدیل نخواهند شد زیرا مشتریان در برابر آنها مقاومت خواهند کرد.
گزارش تازه شرکت خدمات کسب و پیشه و مشاوره مدیریت «اکسنتور» (Accenture) این نکته را یادآور میشود که آگاهی و علاقه زیادی برای وسایل نقلیه برقی ازسوی عموم مردم وجود دارد اما مشکل اینجاست که آنها پیش از اینکه در موقعیت تصمیمگیری برای خرید قرار گیرند، نیاز به اطلاعات دارند.
حال پرسش اینجاست که این اطلاعات از جانب چه کسانی باید در اختیار خریداران قرار گیرد؟ برای نمونه، دولت امریکا خیال گذاشتن همه توانش در جهت بازاریابی برای وسایل نقلیه برقی را ندارد. شرکتهای سازنده این نوع وسایل نقلیه نمیتوانند هزینه بیش از حد برای محصولی کنند که تقاضای کمی برای آن وجود دارد.
گزارش امسال بلومبرگ درباره انرژی نشان میدهد نروژ و هلند و پس از آن فرانسه و هند و حالا هم بریتانیا، همه اراده خود را بهکار گرفتهاند تا کمکم از خودروهای بنزینی و دیزلی خالی شوند و تا سال ۲۰۴۰ میلادی (۱۹-۱۴۱۸خورشیدی) دیگر خبری از این نوع خودروها در کشورهای آنها نباشد؛ اما حتی این اقدامها نیز مطمئن نیستند. براساس گزارش بلومبرگ دلایل فراوانی وجود دارد که میتوان با استناد به آنها از ممنوعیت تردد خودروهای بنزینی و دیزلی تا سال ۲۰۴۰ میلادی (۱۹-۱۴۱۸) ایراد گرفت. این هدف بیش از حد بلندمدت است، برنامههای اجرایی روشنی ندارد، مشخص نیست هیبریدیها شامل این طرح هستند یا خیر، درباره زیرساختها ابهامهایی وجود دارد و در نهایت اینکه همه این مصوبهها میتوانند از سوی دولتهای بعدی لغو شوند.
اما در این میان یک تهدید جدی وجود دارد. نبود سیاستگذاری منسجم برای پشتیبانی از وسایل نقلیه برقی اکنون آزاردهنده است و مشتریها هم نمیخواهند کسی درباره سلیقه خودرویی آنها چیزی را تحمیل کند. میتوان یک بخشنامه داد که مردان در تمام رستورانهای یک کشور هنگام غذا خوردن دستمال گردن بگذارند اما اگر آن مردان نخواهند چنین کاری انجام دهند، بخشنامه در حد چند کاغذ باقی میماند. پس تنها یک راه میماند و آن هم تحمیل بار مالی، مجازات یا ایجاد انگیزه برای مصرفکنندگان و شرکتهای خودرویی است.
اما در این صورت باز هم این دولتها هستند که تصمیم میگیرند هوای تمیزتری داشته باشند یا رایدهندگانی که لباسهای شیکتری به تن دارند.