به گزارش می متالز، برخی میانگین سطح درآمد بیشتر مردم را عاملی در سیاستگذاری تولید خودروها میدانند؛ این در حالی است که برخی خانوادههای متمول دارای دو یا ۳ خودرو لوکس هستند.
از سوی دیگر پرسش این است که آیا صنعت قطعه توان و ظرفیت تولید و تامین قطعات این خودروها را دارد؟ سیدمرتضی مرتضوی، رئیس انجمن سازندگان خودرو و مجموعههای خودرویی به این پرسش پاسخ میدهد.
منظور از خودروهای لوکس، مدلهایی با آپشنهای مختلف است. صنعت قطعه کشور بر اساس قیمتگذاری خودرو توانایی دارد که خودروهایی با آپشنهای مختلف را پشتیبانی کند.
خودرو با آپشنهای مختلف و استحکام موتورهای متفاوت این امکان را میدهد که شما خودروهایی مناسب و مطلوب سلیقههای مختلف و خاص داشته باشید مانند پلتفرمهای جدید پژو (۳۰۱، ۲۰۰۸ و ۵۰۸) که وجود دارد. بهطور قطع این توانایی در صنعت قطعه کشور وجود دارد که قطعات این خودروها با آپشنهایی که دارند در حال ساخت است.گفتنی است آنچه محدودیت ایجاد میکند قیمتگذاری خودرو از سوی شورای رقابت است. این شورا سقفی را برای نرخ خودروهای داخلی تعیین میکند که به صنعتگر اجازه نمیدهد آپشنهای مختلف روی خودرو نصب شود که به دسته لوکسها بپیوندد.
به تناسب امروز وقتی از خودروهایی خاص اسم میبریم که دارای آپشنهای خاص باشد و نمیتوان آنها را زیر ۱۵۰ تا ۲۰۰میلیون تومان قیمتگذاری کرد اما گرانترین خودرویی که در صنعت خودرو داخلی در حال تولید است بهطور تقریبی یکسوم این نرخ است. بنابراین اگر در بحث قیمتگذاری فضا باز شود و تعیین نرخ خودروها از چارچوب شورای رقابت خارج شده و بر اساس آنالیز ارزشگذاری خودروها با توجه به آپشنها انجام و قیمتگذاری شود (محدودیت قیمتی جبری نباشد) صنعت قطعه آمادگی تولید و تامین این خودروهای بهاصطلاح فول آپشن را در خود دارد.
صد درصد بستر فراهم است. در بحث الکترونیکال شرکتهای داخلی که در حال فعالیت در تولید این بخشها هستند آپشن ازسوی همان حافظه اصلی و ایمنی خودرو انجام میشود که میتواند در برنامههای نرمافزاری آن طراحی شود بهطور نمونه اینکه چه تعداد ایربگ داشته باشد یا ترمز و گیربکس آن چگونه عمل کند. همچنین برای فضای داخلی خودرو میتوان از مواد اولیه مختلف با قابلیتهای متفاوت استفاده کرد بهطور نمونه امروز نرخ چرم یک عدد است و نرخ پارچه نیز عددی دیگر. اگر قیمتگذاری درست انجام شود میتوان در ساخت صندلی از چرم یا پارچه استفاده کرد؛ این درحالی است که چرم نیز انواع مختلف دارد. بنابراین معتقدم بستر ساخت قطعات این خودروها در صنعت قطعه کشور فراهم است زیرا قالبها وجود دارند. تنها باید مواد اولیه مورد نیاز تغییر کند.
بخشی از این مسئله به مواد اولیه مورد استفاده برمیگردد اما بخشی نیز مربوط به دانش فنی است زیرا با اضافه شدن آپشن در کیفیت خودروها تغییری ایجاد نمیشود. تنها برای راحتی و سهولت بیشتر مصرفکننده گزینههایی به خودرو اضافه میشود که نیاز به دانش فنی جدید دارد. بهطور نمونه وقتی عنوان میشود چرا تولید پژو ۲۰۰۸ با شرط ۴۰درصد آغاز نشد دلیل این امر را نبود توان لازم در صنعت قطعه عنوان میکنند؛ اینکه ماشینآلات قدیمی است و....
ماشینآلات واحدهای صنعتی کهنه و قدیمی نیست بلکه تجهیزات صنعت قطعه در تمام دنیا با پیشرفت فناوری و تغییرات، روزآمد میشود. همیشه متولی این امر در دنیا سامانههای بانکی و صندوقهایی هستند که به صنعتگر کمک میکنند و نیز وزارت مربوط. شما امروز چنین مبنایی را در ایران نمیبینید و برای گرفتن وام باید ۲۰درصد سود بدهید. منظور این است ابزارهایی که مانع پیشرفت صنعت قطعه و حتی صنعت خودرو شده و بین تمام صنعتگران درد مشترک است اموری چون نظام بانکی، مالیات، دارایی و... است. برای افزایش تعداد نیروی کار در صنعت بهویژه صنعت قطعه برنامهای وجود ندارد که بهطور نمونه اینکه اگر قطعهسازانی به شکل هلدینگ یا تییر وان اداره شوند و بتوانند این تعداد کارگر را مشغول به کار کنند دارای این معافیتها خواهند بود و درصد بازپرداخت وام بانکی آنها نیز کاهش مییابد. نخست باید ابزاری را در اختیار فرد گذاشت و سپس از او تقاضا کرد با استفاده از این امکانات محصولات را با کیفیت مورد درخواست تحویل دهد. زمانی که ابزار نباشد چگونه افراد میتوانند کارهای خیلی خاص انجام دهند و محصولات با کیفیت بالا مطابق با استانداردهای جهانی ارائه کنند؟ معتقدم برای آنکه صنعت قطعه به سمتی برود که در رقابتهای جهانی وارد شود همان کاری که تمام دنیا میکند را باید انجام دهد یعنی باید حمایت شود از نوع عملی. امروز در هیچ کشوری صنعتگر وامی با سود بازپرداخت نظام بانکی ایران نمیگیرد حتی نصف آن؛ بلکه بازپرداخت وامها با سود بسیار خرد است.
وقتی خودروهای جدید وارد چرخه تولید صنعت خودرو شدهاند بهطور قطع آمادگی لازم در صنعت قطعه وجود دارد به همین دلیل قراردادهایی امضا شده است. میتوان گفت ۹۰درصد قطعهسازان کشور در دانش فنی به شکل جوینت ونچر با همتایان خارجی خود ارتباط دارند یا گروههای متخصصی را فرستادند که آموزشهای لازم را ببینند و امروز برگشتهاند و میتوانند در تولید روشهای نو را بهکار گیرند.
هر شرکت و کارخانه قطعهسازی برای اینکه بازده عملکرد خود را ارتقا دهد نیروهای واحدهای تحقیق و توسعه خود را به کشورهای پیشرفته در این امر میفرستد تا آموزشهای لازم را ببینند و محصولات خود را بر اساس استانداردهای روز دنیا تولید کنند.
جز این نمیتواند باشد. بهطور نمونه در همایشهای خودرویی که در نمایشگاههای خودرویی دنیا برگزار میشود بسیار دیده میشود حتی نمایندگان قطعهسازان کوچک کشور در آن حضور دارند. صنعت قطعه کشور این توانمندی را دارد که اگر به آن کمک شود دستگاهها و تجهیزات تولیدی خود را روزآمد کند اما تحقق این امر نیازمند کمک همهجانبه دولت است؛ موضوعی که در تمام دنیا نیز انجام میشود. باید کمک کرد برای اجرای برنامهها اولویتبندی شود. باید دید صنعت قطعه در نظام اقتصاد مقاومتی چه نقشی در تولید اشتغال دارد و اگر نقش پررنگی است باید حمایت شود زیرا امروز اشتغال دغدغه کشور است. صنعت قطعه این توانایی را دارد که رتبه درصدی جذب افراد صنعت را ارتقا دهد و باعث افزایش نیروهای کار شده و شاخص بیکاری را کاهش دهد. به جای اینکه هزینه کنیم و بنگاههای زودبازده را مورد حمایت قرار دهیم که از آن نیروی کار و اشتغال بیرون نمیآید صنایعی مانند صنعت قطعه را حمایت کنیم تا در اقتصاد مقاومتی اشتغالزایی شود.