به گزارش می متالز، این اظهارات ضد و نقیض در حالی است که سهم منابع ساکن و متحرک که شامل کامیونها، اتوبوسهای سرویس ادارهها، اتوبوسهای شرکت واحد، موتورسیکلت و مینیبوسهاست در تولید آلایندههای گازی به ترتیب برابر با ۱۵ و ۸۵ درصد عنوان میشود. محمدحسین مقیمی، استاندار تهران معتقد است باید بودجه مناسبی برای تجهیز ناوگان حملونقل عمومی و استفاده از وسایل حملونقل هیبریدی در نظر گرفته شود. در این میان رئیس سازمان محیطزیست معتقد است که بیشترین وارونگی هوا مربوط به کامیونهای فرسوده بوده و سواریها در این آلودگی تنها حدود ۳ درصد نقش دارند. در این شرایط این پرسش مطرح میشود که نقش اسقاط در این میان چه خواهد بود و تا چه اندازه میتواند در این زمینه ایفای نقش کند؟ امیر سیفیزاده، کارشناس اسقاط ضمن تشریح نقش اسقاط در این زمینه الزامات این اقدام را توصیف کرده که میخوانید:
به طور قطع جواب این پرسش که آیا اسقاط میتواند در کاهش این میزان آلایندگی نقشی داشته باشد، مثبت است اما اینکه چگونه میتواند ایفای نقش کند جای بحث زیادی دارد. پلاکگذاری انواع خودرو سواری وارداتی و داخلی سالانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار دستگاه خواهد بود که با افزودن آمار خودروهای سنگینی که وارد چرخه حملونقل میشود، رقم بالایی در برابر اسقاط سالانه ۱۲۰ تا ۱۷۰ هزار خودرو است که پررنگ شدن اسقاط میتواند سرعت خروج خودروهای آلاینده را در چرخه حملونقل افزایش دهد و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. در عین حال موضوع دیگری که مدنظر قرار میگیرد افزایش تعداد کامیونهای سنگینی است که باید از چرخه خارج شوند. این موضوع در سالهای گذشته به دلایل بنیادی کمتر در دستور کار قرار گرفته بود که توجه به آنها مهم است اما رها کردن آن چندان ارزشمند نیست که یکی از دلایل آن نبود کامیون سنگین مناسب جایگزین است. در دورهای از زمان محصولات یکی از شرکتهای سوئدی از سوی خودروسازان داخلی در بازار عرضه میشد که مورد اطمینان رانندگان کامیون بود اما امروز به دلیل مشکلات ناشی از تحریمها و سایر موانع، این خودروها به صورت محدودتری در اختیار خریداران قرار دارد بنابراین، این روند نشان میدهد با توجه به شرایطی که کشور در سالهای گذشته تحمل کرده، جایگزین خوبی برای کامیونهای فرسوده در اختیار نداریم. نکته بعدی که کارشناسان نیز بر آن تاکید دارند این است که آیا جراحی ناوگان سنگین بدون درایت میتواند تاثیر بسزایی در منفیتر شدن چرخه اقتصادی داشته باشد، چراکه حملونقل یکی از ارکان اقتصاد به شمار میرود. این اتفاقها باعث شده سرعت خروج کامیونهای سنگین با کندی همراه شود اما اگر دولت و مقامات تدبیر جدی و ضربتی برای ارائه جایگزین کامیونهای سنگین بر اساس اظهارات رئیس سازمان محیطزیست در نظر بگیرند و نسبت به خروج این خودروها از چرخه حملونقل در کوتاهترین زمان اقدام کنند به طور قطع در کوتاهمدت میتوانیم شاهد تحقق هوای پاک باشیم. عیسی کلانتری در اظهارات اخیر خود از جلوگیری از تردد کامیونهای آلاینده با نظارت استانداری خبر داده است اما این پرسش مطرح میشود که آیا این اقدام مشکل دیگری به مشکلات فعلی اضافه نخواهد کرد؟ به طور قطع این موضوع علاوه بر تهدید اشتغال، خدماتی که در سطح شهر و کشور از سوی این کامیونها ارائه میشود را نیز با چالشهایی همراه میکند. این احتمال وجود دارد که برای یک هفته تا ۱۰ روز این روند کارساز باشد اما چنین تصمیماتی میتواند اثرات مخرب اجتماعی بر جامعه بهویژه قشر آسیبپذیرتر به همراه داشته باشد که در برخی موارد دولتمردان ناگزیر به پذیرفتن پیامدهای آن خواهند بود.
در نخستین گام باید نشان تجاری مورد پسندی انتخاب کرد تا جایگزین کامیونهای فرسوده شود. در گام بعد نیز لازم است به موضوع خروج فرسودهها با نگاه بحرانی آلایندگی هوا نگریسته شود و براین اساس تشریفات گمرکی تسهیل و با نگاه بحرانی تامین منابع انجام شود و خروج این کامیونها در دستور کار قرار گیرد تا بتوان شرایط را به حد پایدار نزدیک کرد. به طور قطع مذاکره و عملیاتی کردن یک اقدام مناسب در بازه زمانی ۳ تا ۴ ماهه امکانپذیر خواهد بود و در این مدت میتوان تعداد قابل توجهی خودرو فرسوده را از چرخه حملونقل خارج کرده و اقدام عملیاتی واقعی انجام داد. امروز پیکرههای اسقاط خودرو در کشور آموزشدیده، مسلط به کار، آماده و بیکار هستند که استفاده از آنها میتواند اثرات مثبت زیادی داشته باشد.
به طور قطع باید در زمینه آماری که در قسمت دوم اظهارات رئیس سازمان محیطزیست درباره تعداد اتوبوسهای آلاینده مطرح شده، حق را به شهرداری داد زیرا در صورت از رده خارج کردن این تعداد اتوبوس، شهرداری با مشکلات جدی روبهرو میشود چراکه هماکنون شهرداری بیش از ۶ هزار اتوبوس کم دارد که در صورت از رده خارج کردن ۳ هزار و ۴۰۰ دستگاه فاجعه جدی به وجود خواهد آمد. به طور قطع راهکار این موضوع داشتن نگاه بحرانی مدیریتی است و باید با این دید که آلودگی هوا را از بحران خارج کنیم، مذاکره کرده و منابع لازم را نیز با تکیه بر همین نگاه تامین کنیم بنابراین برای اجرای کار نیازمند مصوبه هستیم که صدور هر مصوبه نیازمند کار کارشناسی است که با این روند نیازمند زمان ۲ ساله هستیم اما در صورت قرار گرفتن در وضعیت بحرانی، ستاد بحران میتواند اجازه منع تردد کامیونهای فرسوده را صادر کند یا قانونی که نیازمند بروکراسی لازم است را در شرایط آسانتری تدوین و به صورت پلهای نسبت به اجرای آن اقدام کند. با این استناد از محل قوانینی که اجازه میدهد ستادهای بحران تصمیم بگیرند، منابع با وجود همه مشکلات تزریق میشود. همچنین از محل این ستاد تصمیم درست و منطقی با استناد به همه امور کارشناسی بگیرند و خروج اتوبوس و کامیونهای فرسوده را در شرایطی که جایگزین آن در نظر گرفته شده در دستور کار قرار دهند. به نظر میرسد با توجه به منابع موجود در کشور با وجود همه محدودیتها و با استناد به گزارشهای مقامات برای خروج از آلودگی هوا، این راهکارها میتواند مفید باشد.
به نظر میرسد آلودگی موتورسیکلتها در این آمار نادیده گرفته شده و این در حالی است که مطالعات نشان میدهد وجود ۲میلیون موتورسیکلت بر اساس یک روایت معادل ۱۵ میلیون خودرو و بر اساس روایت دیگر معادل ۳۰ میلیون خودرو آلایندگی دارد که نشان میدهد موتورها به تنهایی حجم قابل توجهی آلایندگی را به خود اختصاص دادهاند که با این احتساب به نظر میرسد میزان آلایندگی اعلامشده عدد کلی از محل متحرکها بوده است.