به گزارش می متالز، سال 1399 از سوی مقام معظم رهبری سال «جهش تولید» نام گرفت. فلسفه این نامگذاریها از سوی رهبر انقلاب این است که جهت کلی و کلان کشور در طی یکسال تعیین و تبیین شود و دولت و تمامی دستگاههای اجرایی کشور موظف و ملزم به اجرای این سیاستها هستند.
جهش تولید در پیوند مستقیم با بخش صنعت کشور است و اساسا نمیتوان بدون رشد صنعتی کشور، جهشی در تولید را متصور بود. جهش تولید، یک معنای مشخص دارد و آن جهش در تولید کالاهاست و نه خام فروشی مواد اولیه.
صنعت فولاد یکی از صنایع پیشران در اقتصاد کشور است و در کنار خلق ارزش افزوده بالا و ارزآوری برای کشور، یکی از ارکان جهش تولید در اقتصاد ملی به شمار میآید. صنعت فولاد کشور با شعار از «سنگ تا رنگ» با تبدیل سنگ آهن به شمش یا ورق فولادی رنگ شده، حداکثر ارزش افزوده ممکن را خلق میکند. اما خامفروشی سنگ آهن که شوربختانه در چند سال اخیر، شدت گرفته است به بلایی بر جان صنعت فولاد ایران تبدیل شده و تهدیدی جدی علیه جهش تولید به شمار میآید.
خام فروشی و صادرات سنگ آهن یا گندله، از دو نظر با سیاستهای کلان نظام که از سوی رهبری تبیین میشود، مغایرت آشکار دارد. رهبری در طول چند دهه گذشته بارها و بارها به صراحت، با خام فروشی مواد معدنی مخالفت کردهاند. از جمله این که مقام معظم رهبری در جمع مسئولان دولت یازدهم در بیانات خود بازار نفت را که با یک اشاره قدرتها و در پی آن اقدامات عناصر خبیث منطقه، از 100 دلار به 40 دلار میرسد را یک بازار غیرقابل اطمینان دانستند و بخش معدن را از بهترین جایگزینها برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی عنوان کردند، البته اظهار داشتند که در معدن باید از ظرفیت بخش خصوصی استفاده و از خامفروشی نیز جلوگیری شود.
پیرو تاکیدات رهبری انقلاب، مهدی کرباسیان رئیس وقت سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران در این ارتباط اظهار داشت که خامفروشی محصولات معدنی که بیشتر آن هم سنگآهن است در نیمه دوم سال 95 متوقف خواهد شد. اینک اما در ابتدای سال 1399 هستیم و از وعده توقف خام فروشی مواد معدنی، به خصوص سنگ آهن چهار سال گذشته است و نه تنها خام فروشی سنگ آهن متوقف نشده که در طی چهار سال گذشته شدت نیز گرفته است.
با نگاهی به بیانات مقام معظم رهبری نگرانی ایشان از جریان خامفروشی در کشور کاملا آشکار میشود. رهبری بارها خامفروشی نفت و مواد معدنی را میراث شوم رژیم طاغوت و خسارتی جبرانناپذیر خواندهاند. ایشان در خصوص خام فروشی گفتهاند: «این روش، آسانترین راه پول درآوردن است که برخی از مسئولان در طول زمانهای مختلف ترجیح دادند از این پول آسان، استفاده کنند.»
موضوع جلوگیری از خامفروشی در قالب افزایش صادرات فرآوردهها در بندهای ۱۳ و ۱۵ سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی نیز توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است.
اهمیت سخنان رهبری آنجایی نمایان میشود که شاهدیم ناتوانی کشورهای جهان سوم در تبدیل منابع به ارزش افزوده، منجر به نیاز شدید آنان به واردات محصولات و خامفروشی منابع اولیهی تولید، به قیمتی پایینتر از ارزش واقعی این منابع و بدون ایجاد رفاه کافی ناشی از فروش این منابع میگردد. نتیجهی این امر توزیع ناعادلانهی درآمدها در جهان است.
از سوی دیگر، خامفروشی سنگ آهن و گندله با فرمایش مقام معظم رهبری برای جهش تولید کاملا مغایر است. صنعت فولاد کشور چگونه میتواند به جهش تولید دست پیدا کند در حالی که برای تامین مواد اولیه خود دچار تنگنای جدی است و ذخیره راهبردی سنگ آهن کشور به واسطه خام فروشی رو به کاهش است؟ صنعت فولاد کشور چگونه میتواند به دنبال جهش تولید باشد در حالی که به دلیل عدم برخورداری از مواد اولیه تولید و عدم ذخیره مناسب سنگ آهن و گندله، گاهی حتی از برنامهریزی برای تولید هم ناتوان میشود؟
چرا سیاستهای تعرفهای در بخش سنگ آهن به گونهای است که عملا خام فروشی را تشویق میکند؟ آیا این وضعیت با دستورات مقام معظم رهبری برای جلوگیری از خامفروشی و همچنین جهش تولید مغایرت ندارد؟ برخی مقامات دولتی و اجرایی چرا و چگونه به خود جرئت میدهند علیه سیاستهای کلی نظام که توسط رهبری تبیین و اعلام میشود، ایستادگی کنند و تا چه زمانی قصد دارند به این رویه، ادامه دهند؟