به گزارش می متالز، این ترفند به معنای حفظ شهرت در دنیای واقعی است، جایی که رهبران به طور معمول اشتباه میکنند اما با تغییرات محوری، از پذیرش اشتباه ناخوشایند خود سر باز میزنند. افت قیمت نفت ناشی از کاهش تقاضا به دلیل همهگیری ویروس کرونا و فروکش کردن توافق اوپکپلاس برای کاهش تولید، آزمون جدیدی را برای روسیه رقم زد.
در اوایل ماه مارس، عربستان سعودی خواهان برگزاری جلسه اوپکپلاس برای تمدید توافق کاهش تولید نفت به میزان ۱.۵ میلیون بشکه در روز شد. این درخواست با هدف حمایت از قیمت نفت در پی شیوع ویروس کرونا و ایجاد فشار به فعالیتهای اقتصادی و تقاضا انجام شد، اما روسها این پیشنهاد را رد کردند.
بر اساس گفته سخنگوی شرکت روسنفت، قهرمان ملی بخش نفت روسیه که توسط ایگور سچین، از نزدیکان پوتین اداره میشود، این توافق از منظر منافع روسیه بیمعنی بود چرا که با خارج کردن نفت ارزان قیمت عربی و روسی از بازار، راه برای ورود نفت گرانقیمت شیل امریکا باز شده بود. مسکو قصد داشت که برای چند ماه سطح تولید فعلی را حفظ کند و قبل از تصمیمگیری در مورد کاهش بیشتر، عواقب اقتصادی گسترش ویروس کرونا را بهتر درک کند و وقتی که زمان کاهش فرا رسید، مطمئن شود که ایالت متحده نیز سهم منصفانهای را متقبل خواهد شد.
همچنین مسکو دلایل دیگری نیز داشت که میخواست به بخش انرژی آمریکا ضربه بزند. در اواخر سال گذشته، زمانی که شیل آمریکا وارد بازارهای اروپا میشد، واشنگتن تحریمهایی را علیه نورد استریم۲ که یک پروژه خط لوله استراتژیک گاز بین روسیه و آلمان بود وضع کرد که نتیجه آن تأخیر چندماهه در اتمام پروژه و افزایش هزینهها بود.
اخیراً نیز ایالات متحده در راستای حمایت از رژیم «مادورو» و دور زدن محدودیتهای ایالات متحده برای صادرات نفت ونزوئلا یکی از شرکتهای تابعه روسنفت به نام «بازرگانی روسنفت» را تحریم کرد.
از سوی دیگر روسیه واکنش عربستان سعودی در مقابل امتناع خود از قبول کاهش تولید بیشتر را پیشبینی نکرده بود. تهدید سعودیها و ارائه تخفیفهای زیاد در فروش نفت، قیمتها را به میزانی پایین آورد که دهها سال بود شاهد آن نبودیم. جنگ قیمت شروع شد، اگر که عربستان سعودی این تصمیم را قاطعانه پیگیری میکرد، این کشور ظرفیت افزایش ۲.۵ میلیون بشکه در روز و روسیه ۳۰۰ هزار بشکه در روز را داشت. اما با وجود وابستگی روسیه به نفت برای دوسوم از درآمد صادرات و ۴۰ درصد از درآمد بودجه، وزارت دارایی این کشور اعلام کرد که روسیه میتواند به مدت ۱۰ سال در برابر قیمت حداقل ۲۵ دلاری نفت مقاومت کند.
مطمئناً انچه گفته شد یک اغراق بزرگ بود، چرا که صنعت نفت روسیه در صورت لزوم بسته شدن در چاههای نفت، در کوتاهمدت آسیبهای قابل توجهی را متحمل میشد، اما با این وجود این وزارتخانه پیام روشنی مبنی بر عدم عقبنشینی روسیه ارسال کرد.
با وجود این سخنان، سقوط قیمت نفت چالشهای جدی داخلی را برای پوتین به وجود آورده است. در اوایل سال جاری، پوتین به عزم خود مبنی بر تحرک اقتصادی و ارتقاء سطح زندگی مردم که تا حدودی در ۶ سال گذشته راکد مانده بود، تأکید کرد. شرایط وخیم اقتصادی و اجتماعی نارضایتیها در روسیه تشدید شد، چرا که مردم این کشور به مسائل آموزشی، بهداشتی، محیط زیست و همچنین فساد اداری و دزدی و بیکفایتی معترض بودند.
البته این نارضایتیها به حدی نرسیده است که برای پوتین تهدید باشد، اما کرملین به لحاظ تاریخی همواره نگران اعتراضهای گسترده بوده است، چراکه اعتراضهای کارگری در سرنگونی استبداد روسیه در سال ۱۹۱۷ و همچنین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ نقش مهمی ایفا کردند.
اکنون پیامدهای اقتصادی شیوع ویروس کرونا در جهان، به ناچار رشد اقتصادی روسیه را کند کرده است. سقوط طولانیمدت قیمت نفت، به طور قطع اقتصادها را به سمت رکود سوق میدهد. وعدههای پوتین باد هوا شد و در این شرایط پوتین نیاز دارد که قیمت نفت افزایش یابد. اما چگونه باید این کار انجام شود که به گونهای جلوه نکند که تحت فشارهای عربستان سعودی یا آمریکا بوده است؟
رئیسجمهور آمریکا گشایشی که پوتین به دنبال آن بود را برایش فراهم کرد. ترامپ در ابتدای کاهش قیمتها از آن استقبال کرد، اما در اوایل مارس رویکرد خود را تغییر داد و از دو نیروی مهم بازار یعنی عربستان و روسیه خواست که بر سر کاهش تولید توافق کنند. در ۳۱ مارس ترامپ از پوتین خواست که در مورد پیامدهای شیوع ویروس کرونا و بازار نفت گفتگو کنند.
در بیانیه کاخ کرملین عنوان شد که این تماس از سمت ایالات متحده بوده است و اینگونه برآورد شد که ترامپ، نه پوتین به رهایی از اثرات جنگ قیمت و شیوع ویروس کرونا نیاز داشته است. روز بعد روسیه کمکهای بشردوستانهای را به نیویورک ارسال کرد و با این کار دوباره اعلام کرد که این آمریکا است که نیازمند است نه روسیه. پوتین سه روز بعد اعلام کرد که با هدف ایجاد ثبات در بازار نفت حاضر است با شرکای خود، عربستان سعودی و آمریکا همکاری کند.
وی گفت که تولید میتواند تا ۱۰ میلیون بشکه در روز کاهش یابد و از جلسات اوپکپلاس حمایت کرد. یکی از اهداف اصلی روسیه از همان آغاز بحران، کاهش تولید نفت ایالات متحده بود که میبایست در توافق گنجانده شود.
در حالی که پوتین در حال پیشروی بود، دو روایت از جنگ قیمت در رسانههای روسیه مطرح میشد. یکی آنکه عربستان سعودی را مصمم نشان میداد که با تغییر سطح قیمتها، قصد دارد نفت شیل آمریکا را از بازار خارج کند. از طرف دیگر جنگ قیمت از همان ابتدای شروع، توطئه ایالات متحده و عربستان سعودی نشان داده شد که با هدف ضربه به صنعت نفت روسیه طراحی شده است و با دو ابزار کاهش قیمت و تحریم پیش برده میشود.
به این ترتیب تصویر اول، روسیه را از هرگونه اراده ناخوشاید علیه ایالت متحده مبرا میکرد و تصویر دوم نیز این کشور را یک قربانی بیگناه نشان میداد. هر دو این تصاویر، استانداردهای کرملین مبنی بر حسن نیت و قربانی بودن را تقویت میکرد.
اینکه طی چند ماه آینده وضعیت قیمت نفت حل و فصل شود، قطعی نیست. دنیل یرگین، متخصص برجسته انرژی در سطح جهانی میگوید: «احتمالا قیمت نفت در اواخر ماه آوریل و اوایل می، با افت سطح تقاضا و ظرفیت ذخیرهسازی، باز هم کاهش یابد. توافق کاهش ۹.۷ میلیون بشکهای اوپکپلاس کافی نیست.
در این شرایط تولید آمریکا به ناچار افت خواهد کرد، یعنی همان چیزی که روسیه در پی آن بود. اما تولید عربستان سعودی و روسیه نیز فراتر از آنچه که پیش از این توافق کردهاند، کاهش خواهد یافت، اما این بار نه در قالب مذاکرات بلکه از طریق مکانیسم تحرک بازار این اتفاق خواهد افتاد. مهم نیست که ترامپ، پوتین و محمد بنسلمان چه کاری انجام میدهند، مهم این است که دوران سختی در پیش روست.»
اما برای روسیه، جدای از محاسبات اولیه اشتباه، پوتین به عنوان یک رهبر تعیینکننده و سازنده در زمان بحران شناخته خواهد شد، کسی که قویتر از ترامپ عمل کرده است و از همه مهمتر اینکه پوتین و روسیه تسلیم نشدهاند.