به گزارش می متالز، منیر حضوری: معدن همچون نفت یک ثروت طبیعی و خدادادی است که بهرهبرداری بهینه و شایسته از آن میتواند منجر به رشد و توسعه اقتصادی بلندمدت شود، اما خامفروشی و بیتوجهی به رشد ارزشافزوده مواد معدنی میتواند همان بلایی را سر ما آورد که امروز نفت آورده است.
رشد بهرهوری و دوری از خام فروشی در حوزه نفت میتوانست وضعیت بهتری را برای ما رقم بزند اما تمرکز صرف بر خام فروشی مواد معدنی و وابستگی شدید به آن درحالحاضر شرایط سختی را برای اقتصاد کشور بهوجود آورده است.
روزنامه با مرتضی شاهکار، کارشناس فنی شرکت سرمایهگذاری و توسعه گلگهر بهعنوان یکی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت معدنی و صنعتی گلگهر درباره مضرات خامفروشی در بخش معدن، تاثیر آن بر اقتصاد و اهمیت سنگآهن در کشور گفتوگو کرده است.
خامفروشی ضرر زیادی به اقتصاد وارد میکند و بهطور حتم باید جلوی این مساله گرفته شود. باارزشترین معادن کشور سنگ آهن و مس هستند.
در این حوزه ما از نظر تولید بعد از چین، برزیل، اوکراین و هند رتبه بالایی داریم. ظرفیت استخراج سنگآهن و مس در ایران بسیار بالا است و میتوانیم برای ۲۰ سال آینده تناژهای قابلقبولی را از پوسته زمین استخراج کنیم؛ بنابراین هرچه بتوانیم از خامفروشی فاصله بگیریم به نفعمان است.
وقتی میتوانیم جلوی خامفروشی را بگیریم که توان تبدیل مواد معدنی ازجمله سنگآهن به محصول تجاری باارزش افزوده را داشته باشی؛ بنابراین توجه به دانش و رشد فناوری در این حوزه کلیدی است.بعد از رشد فرآوری محصولات معدنی وقتی نیاز کارخانههای داخلی را تامین کردیم، میتوانیم مازاد تولید را صادر کنیم تا ارزش ریالی بیشتری برای کشور بهوجود آوریم.
وقتی سنگآهن از معدن استخراج میشود، ارزش پایینی دارد و بسته به درصد آهن با قیمتهای متفاوت فروخته میشود. وقتی سنگی که نرخ آن کیلویی ۳۰۰ تومان است، مراحل مختلف فرآوری ازجمله کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی و شمش را طی میکند و در نهایت به محصول فولادی تبدیل میشود، نرخ آن به کیلویی ۵۰ هزار تا ۱۰۰هزار تومان میرسد.
بهاینترتیب وقتی ارزشافزوده سنگآهن را افزایش دهیم، ارزش فولاد به ۱۰۰ هزار تومان افزایش پیدا میکند و بهاصطلاح به فولاد تجاری تبدیل میشود. این روند در داخل و خارج کشور قدرت مانور بیشتری به ما میدهد و میتوانیم به سود اقتصادی بالاتری دست پیدا کنیم.
زمانی دولت قوانین خاصی را وضع میکند و مجوز صادرات میدهد اما بعد از مدت کوتاهی بدون هیچ دلیل مشخصی آن مجوز را قطع میکند و عوارض صادرات مواد خام معدنی را افزایش میدهد.
در این بین عدهای که از اخبار محرمانه باخبر هستند، مشتری خود را پیدا میکنند و قبل از اعلام قانون جدید کالای خود را میفروشند اما عده کثیری که با قوانین جدید دولت روبهرو میشوند بهطور حتم ضرر میکنند؛ بنابراین ما با اقدامات مقطعی مخالف هستیم و انتظار داریم که دولت در ارائه قوانین جدید بهطور ناگهانی و یکشبه عمل نکند.
از طرفی هم نمیتوان تمامی تصمیمهای دولت را زیر سوال برد. وقتی آمار تولید بالا برود و نیاز کارخانهها تامین شود، دولت عوارض را کاهش میدهد تا شرکتها بتوانند دست به صادرات بزنند و درآمد خود را افزایش دهند. بهطور مثال نرخ سنگ آهنی که دانهبندی و برای صادرات آماده میشود بهجای کیلویی ۳۰۰ تومان، حدود ۳۵۰۰ تومان خواهد شد که سود قابلتوجهی را به فعال معدنی میرساند؛ بنابراین دولت با کار کارشناسی و براساس تصمیمات هیات دولت پیش میرود و نمیتوان همواره به آن خرده گرفت.
مشکل اساسی ما نداشتن آمار است. بهشدت جای خالی یک مرکز آمار برای بخش معدن بهویژه حوزه فولاد و مس احساس میشود. مثل اینکه نرخ دلار مشخص میشود تا فرد به این فکر کند که آیا باید دلار خریداری کند یا خیر درباره فولاد و مس هم چنین مسالهای باید وجود داشته باشد.
ازآنجاییکه تغییر یک سنت در قیمت فولاد و آهن اسفنجی در دنیا مهم است، باید مرکز آماری زیر نظر وزارت صنعت، معدن و تجارت شکل گیرد که هر ساعت اطلاعات لازم و ضروری را در اختیار متقاضیان و فعالان معدنی قرار دهد تا براساس آن اطلاعات تصمیمگیری شود.
باید بدانیم بهطور مثال چه بخشی از گلگهر آماده کار است و برای یک ماه آینده قرار است راهاندازی شود و اینکه مجموعههای معدنی مثل سنگان، چادرملو و... در چه شرایطی قرار دارند. باید بدانیم برای ۶ ماه بعد، کشور به چه میزان آهن اسفنجی نیاز دارد تا شرایط برای صادرات و تولید بهطور اصولی پیش برود.