به گزارش می متالز به نقل از بورس نیوز، شاخص بورس امروز هم ۲۷ هزار و پانصد پلهای پرید تا به کل دنیا نشان دهد بورس تهران را نباید دست کم گرفت. قدیمیها میگفتند پول، مرده را هم زنده میکند و بورس تهران ثابت کرد پول چه کارها که میکند؛ پریدن در رخوت رکود هم اصلا کار سختی نیست. بعضی آقایون هم اقرار کرده اند دست دولت پشت این بازار است و دولت حالا حالا با این بازار کار دارد. آنهایی هم که اصرار دارند حباب است بد نیست سری به وبسایتهای درج آگهی بزنند و جهشهای عجیب و غریب قیمت املاک و خودروها را نگاه کنند تا درک بهتری از حباب داشته باشند. شاید هیچ حبابی در کار نیست و فقط ارزش پول ماست که روز به روز ..!
اما حواشی سرخطیها هنوز هم ادامه دارد و سهمهایی که اخیرا عرضه شده، باز هم عجایبی به خود دیده که در باور نمیگنجد! حالا که این بازار را در بوق و کرنا کرده ایم و مردم را از هر قشر و هر دیاری به این بازار کشانده ایم، انتظار میرود نظارت بیشتری صورت بگیرد و برخی تخلف ها، مردم را دلزده نکند. مثلا دوستان شمارهای برای ثبت تخلفات اعلام نکنند که در شبکه موجود نیست! یا مثلا برای از ما بهتران ثبت سفارشها را قبل از مردم عادی باز نکنند! یا مثلا برای ثبت نام سجام، پول اضافه مطالبه نکنند! و البته هم میتوان بجای خرید ملک لاکچری چند صد میلیارد تومنی (شایدم ۶۱۶ میلیارد)، سیستم شان را بروز کنند که دائم الهنگی اش، سهامداران را ذله نکند!
برخی واگذاریهایی که در سالهای قبل انجام شده آنقدر بودار بوده که از شنیدنش شاخهای شنونده بیرون میزند. یکی از شرکتهای حاضر در بازار بورس هم که اتفاقا برای خود برند بوده و اسم و رسمی هم داشته، سال ۸۹ ناگهان زیان ده اعلام شده و ۹۵ درصدش به مبلغ ۳۶ میلیارد تومان، آن هم قسطی، واگذار شده! حال آنکه کارخانه مذکور در یک زمین ۵۰ هکتاری بنا شده بوده و ۲۰ هکتار فضای مسقف و یک دفتر ۴ طبقه در جردن داشته! ضمنا این واگذاری آنقدر برای بعضیها مسرت بخش بوده که از ذوق شان، هنگام واگذاری ۲۴ میلیارد تومان موجودی کالای انبارها را هم اشانتیون داده اند! کاش این امکان بود که بعضی اتفاقات دوباره بررسی شود...
در ایامی که کرونا خیلی از صنایع را پنچر کرده، بعضیها هم خوب سود کرده اند. تقاضای مصرف محصولات سلولزی ۴۰ درصد رشد داشته و تولیدکنندگان محصولات شوینده هم فروش پررونقی داشته اند. خدا را شکر که حداقل کرونا باعث شد نظافت اهمیت بیشتری پیدا کند.
و، اما در حالی که سرتان گرم کرونا و شستن دستها با صابون بود، شنیده شده برخی مدیران دورهمی گرفتند و برای خود پاداش مادام العمر تعیین کردند...
پرداخت وام یک میلیون تومانی به خاطر کرونا، افتخار این روزهای خیلی از آقایان است؛ ولی گویا بعضی وامها به محض واریز به حساب، از حساب کم شده؛ آن هم بابت اقساط معوق بانک ها...
کاش به جای این همه صرف وقت و خودنمایی، نامهای به بانکها میزدند که این پول برای بسیاری از خانوارها، هزینه سیر کردن شکم است تا مثل داروغه ناتینگهام، فوری دست به کار نشوند!