به گزارش می متالز، روابطعمومی بخشی از وظایف مدیریت سازمان و عملی ممتد، مداوم و طرحریزی شده است که از طریق آن افراد میکوشند تفاهم و پشتیبانی کسانی را که با آنها سروکار دارند بهدست آورند. یکی از مبانی توسعه سازمانی، روابطعمومی است؛ بهدلیل آنکه مسوول روابط عمومی، پایگاه اطلاعاتی و ارتباطی سازمان است، درنتیجه نادیده گرفتن آن بهمعنای نادیده گرفتن حجم وسیعی از مخاطبان و اهمیت ندادن به پاسخگویی، کار گروهی و مشارکتی است. روزنامه صمت بهمناسبت روز روابط عمومی درباره جایگاه و نقش این واحد در سازمانها، اینکه چه نیازی به مسوول روابطعمومی است و چقدر این نقش در کنار رسانهها مهم است با مدیران روابطعمومی چند شرکت معدنی گفتوگو کرده که در زیر میخوانید.
میعاد ایراننژاد، رئیس روابطعمومی شرکت معدنی و صنعتی گلگهر: روابطعمومیهای سازمانهای عظیم و بنگاههای کلان صنعتی و معدنی و هر سازمان با ساختار، چارچوب و اهداف مشخص در جهان امروز از جایگاهی ویژه برخوردار هستند. آنها از یک سو، بهعنوان نهاد واسط میان ساختارهای رسمی و حاکمیتی با مردم بهشمار میروند و از سوی دیگر، اتاقی شیشهای و شفاف از عملکرد سازمان متبوع خود هستند.
روابطعمومیهای کارآ و تاثیرگذار علاوه بر تمامی این موارد، ماموریتی تعریفشده درباره هماهنگسازی و پاسخگویی بخشهای مختلف مجموعه خود دارند. این ماموریت گرچه بهطورمعمول در قالب الفاظ پیچیده علم ارتباطات و مدیریت بیان میشود و عموم مردم درک مناسبی از کارکردهای آن ندارند اما مهمترین کارکردی که آنها به جز پاسخگویی به مردم و نیروها دارند، انباشت اطلاعات و تجارب، انسجامبخشی، هویتبخشی و مستندسازی کارنامه و رزومه آن سازمان است.
روابطعمومیها در حقیقت در دو شاخه عمده فعالیت میکنند؛ هم به مردم و کارمندان خدمات ارائه میدهند و هم بهدنبال ارزیابی و تحلیل دادهها و جمعبندی خروجی سازمانها هستند. شاید بتوان گفت برآیند خدمات روابطعمومی، تولید کالای فرهنگی است. اگر بخواهیم مهمترین هدف یک روابطعمومی موفق را تبیین کنیم بیشک تولید محصول فرهنگی برمبنای ماهیت و فلسفه وجودیِ آگاهی و شناخت دوسویه است. در حقیقت روابطعمومی نقشه راه طی شده و چشمانداز فراسو را تبیین میکند. مصداقیابی خطمشی کلی سازمانها و در حقیقت به زبان متدولوژی یا علم روش تحقیق، تحدید موضوع و معرفسازی ازجمله اقداماتی است که روابطعمومیها آن را انجام میدهند.
در ادامه فرآیند تحدید موضوع، مصداقیابی، تحلیل دادهها، تنویر افکار عمومی و دروازهبانی اطلاعات و اخبار در ارتباط با رسانهها است که معنا پیدا میکند. روابطعمومی دریچههای سد اطلاعات انباشتهشده را باز میکند تا با این کار هم از پنهانکاری یا دستکاری اطلاعات و دادهها جلوگیری کند و هم جامعه را در جهت اهداف سازمانی خویش اقناع کند. کاری که اگر بهدرستی انجام نشود، موجب سرریز توفانی از شبهخبرها و اطلاعات کذب در جهت تخریب حیثیت مجموعه میشود.
با این تفاسیر میتوان بهدرستی دریافت که روابطعمومیها در جهان امروز چه نقش مهمی را بازی میکنند. سرریز اطلاعات نادرست و گاهی مغرضانه در دهکده جهانی که ما در آن زندگی میکنیم از ارزشی بهمراتب بیشتر برخوردار است چراکه هر فرد بهتنهایی با تلفن همراه خود میتواند نقش یک رسانه را بازی کند و در خوشبینانهترین شرایط ممکن است تحلیلهای یک شهروند عادی که از چندوچون مناسبات سازمانها نیز اطلاعی ندارد، مخدوشکننده چهره یک مجموعه باشد. در اینجاست که روابطعمومیها با حفظ سعهصدر و اصول دموکراتیک میتوانند با شفافیت صددرصدی و بازگو کردن حقایق و تنگناها از بسیاری از شایعهها و تبعات اجتماعی و اقتصادی بعدی جلوگیری کنند.
درعینحال در جهانی که روابط سایبری و فضای مجازی حرف اول را میزند، روابطعمومیها با بهروز شدن و اتخاذ رویکردهای نرمافزاری مدرن میتوانند موجب تسهیل جریان نوآوری و خلاقیت در میان نیروها و مخاطبان جامعه هدف خود شوند که همین امر نیز درنهایت بهرهوری و بازدهی سازمان را ارتقا خواهد داد.
مهمترین کارکرد روابطعمومیها البته بدون تردید ارتباط سازنده و سالمی است که با رسانهها برقرار میکنند. رسانهها میتوانند دیدگاههای انتقادی، پیشنهادها، درخواستها و انتظارات جامعه را به روابطعمومیها منتقل و در مقابل روابطعمومیها نیز با برقراری یک رابطه دوسویه در فرآیند آگاهیبخشی و اقناع جامعه ایفای نقش کنند.
جامعه تشنه شنیدن حقایق است و روابطعمومیها میتوانند به رسانهها نشان دهند که ثمره زحمات مجموعه آنها چه گرههایی را از اذهان پرسشگر عمومی باز میکند. در حقیقت همانطور که ساختار نیروی انسانی در سازمانها از سرمایه انسانی آنها حفاظت میکند و به سازماندهی این سرمایه انباشتهشده میپردازد، همین امر درباره روابطعمومیها نیز صادق است و آنها به پاسداری از سرمایه اجتماعی و وجهه عمومی سازمانهای متبوع خود میپردازند.
در حقیقت یکی از کارکردهای غیرمستقیم روابطعمومیها تزریق امید به بطن سازمان و جامعه است. روابطعمومی است که از سازمان یک «ما» در اذهان میسازد و حس تعلق به سازمان در جهت افزایش همبستگی در میان نیروها را برمیانگیزد.
اگر مدیر روابطعمومی از بینش علمی و قدرت تحلیل صحیح برخوردار باشد میتواند رشد و توسعه مجموعه موردنظر را تسهیل کند اما اگر این بینش با برخی حبوبغضها و نبود درک صحیح از روانشناسی فردی و اجتماعی همراه باشد نوعی انکار و یکسویهنگری در ساختار عمومی ایجاد میکند که باعث میشود مجموعهها درهمتنیده شوند و روند رشد و توسعه سازمان دچار اختلال شود.
محمدرضا مقیسه، مدیر روابطعمومی هلدینگ «ومعادن»: از منظر آکادمیک نظریهها و رویکردهای مختلفی در مقوله روابطعمومی و نقش و جایگاه آن در سازمانها وجود دارد. در این زمینه بسیار در مصاحبهها، مقالات و کتب شنیده و دیدهایم؛ بهطور مثال اینکه روابطعمومی بهمثابه چشم و گوش سازمان، پل ارتباطی سازمان با مخاطبان درون و برون آن، مشاور امین مدیران و... است.
اما در یک نگاه کلی، مختصر و ساده، هر سازمان برای ادامه فعالیت و حیات خود ناگزیر از برقراری ارتباط تعاملی و دوسویه با مجموعهای از ذینفعان نظیر سهامداران، کارکنان، دستگاههای حاکمیتی، مشتریان بالقوه و بالفعل و امثال آن است که روابط عمومی، مدیریت کارآمد، موثر و درست این ارتباطات است.
ساماندهی و اولویتبندی نقشهای مختلف روابطعمومیها بستگی به ماموریت هر سازمان دارد. نکته مهم اینکه روابطعمومی را بخشی از کارکردهای اصلی مدیریت هر سازمان دانستهاند؛ بنابراین بالاترین مقام مسوول هر سازمان، مسوولیت روابطعمومی را نیز برعهده دارد اما بنا به ملاحظات تخصصی و محدودیتهای اجرایی، انجام این مهم را به بخشی از سازمان محول و اختیارات لازم را نیز بهتبع آن تفویض میکند.
درباره اینکه در دنیای امروز چقدر نقش روابطعمومی مهم است باید گفت همانقدر که موضوع ارتباط بین انسانها اهمیت دارد، این موضوع هم مهم است. در طول زمان ارتباط بین انسانها، جوامع انسانی، دولتها، بنگاههای اقتصادی و تمامی ارکان تشکیلدهنده اجتماع، همواره در حال گسترش، پیچیدگی و حساسیت بیشتر است. با استفاده از ابزارهای متنوعتر این امر روزبهروز بر اهمیت نقش روابط عمومی افزوده است و طی یک حرکت تکاملی در طول زمان، روابطعمومی توجیهمحور جای خود را به روابطعمومی تحلیلمحور داده است.
اما اینکه در کشور ما چقدر این اهمیت به چشم آمده و به آن بها داده شده، داستان دیگری است! واقعیت این است که باوجود توفیقاتی که در دهههای اخیر در ارتقای جایگاه روابطعمومی در سازمانها حاصل شده، هنوز از آنچه که بایدوشاید بسیار فاصله داریم. علل این موضوع مختلف است؛ از نگاه مدیران سازمانها گرفته تا نارساییهای عملکردی و ضعفهای روابطعمومیها، مشکلات ساختاری در سازمانها، خلأهای آموزشی و....
درباره اینکه چه نیازی به مسوول روابطعمومی است باید گفت مسوول واقعی روابطعمومی هر سازمان، خود مدیر سازمان است چراکه روابطعمومی در اصول از وظایف و عملکردهای مدیریت بهشمار میرود اما بنا به مقتضیات تخصصی و محدودیتهای اجرایی موجود، مدیر سازمان در حقیقت این بخش از نقش خود را به فرد و بخش دیگری بهعنوان روابطعمومی واگذار میکند.
درباره اینکه چقدر نقش روابطعمومی در کنار رسانهها تکمیل میشود نیز باید گفت رسانه بهطورقطع اصلیترین ابزار ایفای نقش روابطعمومی در حیطه اطلاعرسانی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی است.
روابطعمومی و رسانه تنها با رسیدن به یک تفاهم و درک مشترک و ایجاد تعامل پویا و دوسویه با یکدیگر میتوانند به وظایف خود عمل کنند.
حسین طالبی، مدیر روابطعمومی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو: بیتردید یکی از تحولات عمده عصر حاضر تاثیر و تاثر جوامع مختلف بر فرهنگ، باور و زندگی اجتماعی یکدیگر است. مردم برای ادامه زندگی در جوامع امروز نیازهای تازهای پیدا کردهاند و چارهای جز سازگاری با شرایط موجود ندارند.
انسان امروزی نمیتواند نسبت به حوادث و اتفاقات و رخدادهای جهانی بیتفاوت باشد چراکه میداند هر رویدادی حتی در دورترین مناطق جهان نسبت به موقعیت مکانیاش میتواند بهطور غیرمستقیم یا مستقیم در زندگی او تاثیرگذار باشد. بهاینترتیب انسان امروزی برای ادامه زندگی و موفقیت، نیازمند کسب اطلاعات از جهان پیرامون خود است.
درگذشته منبع دریافت ارتباطات، وسایل ارتباط جمعی رسمی مانند رادیو، تلویزیون، مطبوعات و صفحات مجازی و وبسایتها بودند اما امروزه تلفنهای همراه این نقش را ایفا میکنند و این وسیله به مهمترین ابزار ارتباطجمعی تبدیل شده که کاربر آن در هر لحظه میتواند پیام ارسال یا دریافت کند.
در حقیقت این ابزار بهترین شیوه ارتباطی یعنی ارتباط دوسویه را برای عموم فراهم کرده است. این یک موفقیت بزرگ برای بشر است که جنبههای مثبت بسیار دارد اما نداشتن شناخت از منابع مختلف اخبار، دسترسی نداشتن به منبع خبر و تشکیک در صحت ازجمله مشکلات آن است.
بهطورمعمول افکار عمومی یک جامعه اینگونه عمل میکند که با شنیدن یک خبر حتی اگر صحت نداشته باشد اما با پسزمینه ذهنی و تفکرات او سازگار باشد، آن را باور میکند و در برابر سایر خبرها و اطلاعات صحیح و دقیق موضع میگیرد.
پس خلأ اطلاعرسانی بهموقع ازسوی رسانههای رسمی مورد اعتماد میتواند زمینه اقبال به اینگونه خبرها در فضای مجازی را فراهم کند اما اینکه کدام خبر صحیح و کدام غلط است نیازمند داشتن توان تجزیهوتحلیل است که بهطورقطع زمان لازم دارد.
در فضای مجازی کمتر میتوان به صحتوسقم اخبار و مطالب منتشرشده اعتماد و اطمینان حاصل کرد؛ به این دلیل که بهطورمعمول منابع اطلاعاتی ناشناس و گم هستند، امکان تحریف واقعیتها بسیار است و بهدلیل قابلیت مداخله کاربران در تولید محتوا امکان مخدوش شدن اخبار و مطالب وجود دارد.
در تحلیل اخبار یا باید شناخت کافی نسبت به موضوع و سابقه آن داشته باشیم و از شگردهای القای خبر یا تبلیغات هم آگاه باشیم یا به خبرهایی که به لحاظ ساختاری با عقل و منطق منافات دارد، شک کنیم و کمی به خودمان زمان دهیم تا با کسب اطلاعات بیشتر از منابع مختلف و تحلیل دادهها به نتیجه معقول و تصمیمگیری برسیم.
فراموش نکنیم تصمیمگیری فرآیندی است که در آن اطلاعات نقش اصلی را بازی میکند؛ اول باید اطلاعات موردنیاز تصمیمگیری فراهم شود تا بتوان اطلاعات را ترکیب و تصمیمگیری کرد.
در فرآیند تصمیمگیری، باید نحوه استفاده از اطلاعات را یاد بگیریم که این مستلزم افزایش دانش رسانهای بهطور حرفهای است و نمیتوان از همه افراد جامعه انتظار رسیدن به این توان بالا را داشت.
امروزه تمامی سازمانهای دولتی و غیردولتی و موسسههای بازرگانی، صنعتی و غیرانتفاعی، دانشگاهها و اتحادیهها در هر کشور، کوشش مداومی دارند که پشتیبانی و همکاری عمومی را جلب کنند.
جلب پشتیبانی و همکاری افکار عمومی جزئی از کارهای روزانه هر یک از موسسهها در جوامع مدرن امروز است.
واحد روابطعمومی توانسته در این زمینه نقش اساسی ایفا کند و از فعالیتهای خود در ایجاد سازگاری و هماهنگی بین سازمانها از یک طرف و افراد و گروهها از طرف دیگر نتایج مطلوبی بهدست آورد.
روابطعمومی هنر ایجاد اعتماد عمومی نسبت به سازمانی است که این سمت چشم و گوش امین و وجدان بیدار آن محسوب میشود.
مسوول روابطعمومی، فردی است که نه به اتکای حکم و ماموریت اداری بلکه با سلاح عشق و علاقه شدید قلبی به ایجاد ارتباط سازنده میان کسانی که تشنه برقراری ارتباط و مبادله پیامهای تفاهم با هم هستند، مبادرت میکند، اما تمامی این تعاریف زمانی جامه عمل میپوشند که فعال روابطعمومی با شناخت ابزارهای ارتباطی بتواند اهداف سازمانی را پیادهسازی کند.
همانطور که اشاره شد، ارتباطات عامل مهمی برای دگرگونی و تحول در جهان معاصر است. از اختراع صنعت چاپ گرفته تا پیدایش فناوریهای نوین مخابراتی و ارتباطی، همگی در خدمت تغییر و تحول بودهاند؛ بنابراین یک فعال حوزه روابطعمومی چه بخواهد و چه نخواهد باید با افزایش دانش رسانهای و شناخت افکار عمومی از یک سو و آگاهی کامل نسبت به کارکردهای مختلف رسانه جمعی از سوی دیگر خود را از توفان پیامها مصون نگه دارد و در بحرانهای محیطی، بهترین و مناسبترین واکنش را نشان دهد.
بسیاری از کارشناسان علوم اجتماعی بر این باورند که چنانچه استفاده از این وسیله ارتباطی فراگیر، با هدف رفع نیازهای واقعی انجام شود بیتردید میتواند عامل موثر در توسعه اجتماعی شود، در غیر این صورت تبدیل به ابزاری مخرب در راستای گسترش تنشهای روحی و روانی و از هم پاشیدن بنای یک ساختار منسجم اداری، خدماتی، تولیدی، صنعتی و... خواهد شد.