به گزارش می متالز، اما مگر میشود از این دلبر پیر همچنان زیباروی دل کند؟ تناقضات جایی برای مناقشاتی از این دست باقی نگذاشته، فیالمثل کنشگران جهانی بازار پتروشیمی نمیتوانند دل خود را خوش کنند که قیمت سقوطکرده نفت تاثیری بر کار آنها ندارد. وقتی طراز عرضه و تقاضا در بازار مواد هیدروکربوری بهم بخورد، از دست هیچکس کاری بر نمیآید و تمهیدات کوتاهمدت هم تنها نقش مُسَکّنی موقت را بازی خواهد کرد. در چنین هنگامهای شیخهای سعودی بر خرس سرخ شمشیر کشیدهاند و سرخها نیز نه لزوما در قفا، که از قضا در تیغ آفتاب زیرآب صحرانشینان را میزنند.
در خلال این بزن بزن، اگر کسی آستینی برای مصالحه بالا نزند، بیشک تخفیفات قیمتی به مانند همان اتفاقی که در سالهای ۲۰۱۲ تا دو سال بعدش افتاد، تسمه از گرده حریف مقابل خواهد کشید.
تمهید تیز تخفیف، تیغی است که هر کدام از حریفان از نیام خود برکشد طرف مقابل را به خاک سیاه خواهد نشاند و درست همینجاست که جماعت فعال در پتروشیمی به سکتههای بازار خود باید زین پس سلامی از سر ترس داشته باشند. پلیمریها زودتر از بقیه باید بساط خود را جمع کنند، چون آنها در صفوف اول سونامی کرونایی بازار نفت قرار دارند. صد البته که شکی نیست بازار سالخورده نفت در جهان مدرن، در عین سنتی ماندن، به هیچ سازوکار از پیش تعیینشدهای مومن نخواهد بود، اما با حسابهای دودوتا چهارتای روز هم نمیتوان دلخوش ماند. سقوط کرونایی از قضا برای پتروشیمی هم قابل تصور است.
با قیمت ۳۰۰ دلاری نفتا در هر بشکه، سنگ روی سنگ بند نمیشود و با چنین وضعیتی بار پتروشیمیها بار بشو نیست. به همین خاطر هم هست که در بازار داخلی ایران هم پیشلرزهها را از مدتها قبل میشد بر اندام اهل فن احساس کرد.
مطبوعاتیها و رسانهایها میگویند سیگنالهای کاهشی از طریق کانالهای جهانی برای بازار ارسال میشود، اما قیمت ارز در سامانه نیما وضعیت خوبی را از سر نمیگذراند و از طرف دیگر از آنجا که ارز مسافرتی و ارز وارداتی نیز تقاضای کمتری دارد به احتمال زیاد مواد اولیه نیز با کاهش قیمت مواجه خواهند شد. این شرایط به سهولت تکلیف پتروشیمیها را روشن خواهد کرد که چه آیندهای در پیش دارند و تازه اینها در حالی است که اگر تصویر چرکی دیگر از فساد در پتروشیمی رخ بنماید دیگر نه از تاک نشان مانَد و نه از تاکنشان، آنهم در همین بگیر بگیری که راه افتاده است.
بسیاری از آگاهان بر این باورند که گول رونق ظاهری بازار بورس را خوردن کمال سادهانگاری است و این قصه نهایتا تا اواخر همین ماه یعنی خرداد ادامه خواهد یافت. این تحلیلگران تا حدود زیادی حق دارند و چون در عین اینکه همه میدانند بازارها پیرو سازوکار از پیش تعیین شدهای نیستند، اما اینطور هم نیست که اتفاقات بیوجه رخ بدهد.
چطور ممکن است در جهانی که همه شاخصها در حال فرو ریختن است، شاخص بورس ایران درست وسط وخامت کرونا، مثبت و سودده باشد؟ بودار بودن این داستان اکنون بر بسیاری واضح شده است، چرا که این رونق کذایی کاذب، پیرو حکایات دیگری است که ربط چندانی به بازار نفت ندارد!
آنانی که دستی بر آتش اقتصاد امروز ایران دارند، به نیکی دریافتهاند که اگر هرچه زودتر برای این میزان نقدینگی که در جامعه به سوی بازار بورس سوق پیدا کرده فکر بکری نشود، کار طرحهای توسعهای که کُمیتشان لَنگ حمایتهای مالی است بدجور گره خواهد خورد. در این سرگیجه بازار، فرصت مناسب تکمیل پروژههای باقیمانده در کشور به باد فنا خواهد رفت.
مشام بازاریان حساس است. در این روزها حتی امیدهایی که برای رونق بازار شویندهها رخ نموده بود نیز کمرنگتر میشود، چرا که صرفنظر از اشباع بازار، واردات مواد اولیه شویندهها نیز گرفتار اما و اگرهاست و از سویی صادرات هم که همچنان با موانع پیش روی خود دست به گریبان است.
باید عمیقا پذیرفت که کرونا تاثیر خود را بر بازار گذاشته است و اکنون زمان شعار دادن و حرفهای به اصطلاح دلخوشکنک نیست و رونق و جهش تولید در حالی عملیاتی خواهد شد که همه فاکتورهای علمی روز به محاسبه بیاید و تمام سناریوهای فعلی بازار پتروشیمی از صدر تا ذیل چندین و چندبار بازخوانی شود.
برای دریافتن ملموستر این وضعیت کافی است به گزارشهای منتشرشده کمی دقت کنیم تا دستگیرمان شود در چه وضعیتی بسر میبریم.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به این موضوع پرداخته و آورده است که ظرفیت اسمی تولید اتانول در کشور ۲۱۰ میلیون لیتر در سال است، ولی تولید واقعی معادل یکسوم این مقدار است. این در حالی است که در شرایط معمول مقدار مصرف داخلی ماده ضدعفونیکننده اتانول کمتر از تولید آن در کشور بوده بهطوری که ۶.۸ میلیون لیتر آن در سال ۱۳۹۷ صادر شده است. ظرفیت اسمی تولید انواع پودرهای شوینده در کشور حدود ۱۷۰۰ هزار تن است، که بیش از ۹۸ درصد نیاز بازار داخلی به انواع پودر شوینده توسط تولیدکنندگان داخلی تأمین میشود.
آنهم در شرایطی که تمامی واحدهای تولیدی کشور در این بخش با ۵۰ تا ۶۰ درصد ظرفیت کار میکردند، حجم مصرف سالانه صابون در ایران رقمی نزدیک به ۶۰ هزار تُن است که حدود ۸۵ درصد نیاز بازار داخلی در این بخش توسط تولیدکنندگان داخلی تأمین میشود.
کاهش فروش محصول و درآمد ارزی حاصل از صادرات، فروکش کردن ارزش سهام پتروشیمیها و از دست دادن بازارهای هدف، آش را آنقدر شور کرده که درست در وسط معرکه کسادی ناوگان حمل و نقل باید از امیدهای واهی بازار دل کند و به حقیقتی که در پشت ماجرا وجود دارد دل بست تا شاید گرهی از کار فروبسته پتروشیمی کرونایی امروز باز شود.
بازرگانان و صنعتگران ما حالا دیگر باید بدانند که اکنون وقت آن نیست که با ایجاد نمایشهای شادیبخش یکدیگر را بر روی صحنه و سن انواع مراسم و همایش و سمینار و کنفرانس و بزرگداشت که در طول سال برگزار میشود دعوت کنند و سرود و کلیپ پخش کنند و به هم هدیه و لوح تقدیر و نشان خدمت بدهند و تاثیر سقوط قیمت نفت را ناچیز بشمرند و تحریمهای خارجی و داخلی را بیاثر قلمداد کنند و در عین خالی بودن انبانشان شعار بیوجه ما میتوانیم سر بدهند و بعد هم خوش و خرم قهوه و کیک میل کنند و به خانه بروند.
بیخ گوش این فعالان صنعت پتروشیمی اتفاقات ناگواری بر بازار افتاده است. هماکنون خبر میرسد که افت قیمت محصولات پتروشیمی مانند پروپیلن، پلیمر، پی وی سی، پلیپروپیلن، متانول، تولوئن، استایرن و… همگی از نتیجه این بیماری و اقدامات سختگیرانه رفت و آمد برای مقابله با این پاندمی بوده است. در چنین وضعیتی که مرزها یا عملا بر روی یکدیگر بسته شدهاند و یا محدودیتهای فراوانی را از سر میگذرانند، بازار از آنچه هست نیز کسادتر خواهد شد، در نتیجه نمیتوان بر وضعیت موجود چشم بست.
در عین حال بیآنکه بخواهیم بذر یاس و ناامیدی در دل خود و دیگران بکاریم، باید به یاد داشته باشیم که شاید گمانهزنی برخی از کارشناسان حوزه پتروشیمی مبنی بر این که آوار قیمتی نفت جهانی میتواند در مقاطعی پتروشیمی را به زیر خود دفن کند، پربیراه نخواهد بود، اما ممکن است با هر تکانهای در این بازار دوباره ورق برگردد. دریافت این که این تحولات تا چه حد میتواند در پساکرونا برای ما راهگشا باشد نیاز به خردمندی خاصی دارد که با سادهانگاریهای رایج هیچ سنخیتی نخواهد داشت.