به گزارش می متالز، مادهای معدنی که استخراج آن به ویژه در جمهوری دموکراتیک کنگو به شدت متهم به نقض حقوق انسانها به ویژه کودکان است و سازمانهای بشردوستانه همانند سازمان عفو بینالملل همواره در تلاش برای گشایش گره این معضل بودهاند؛ گرهی که حالا امید میرود بهدست بلاکچین هر چند به طور نسبی باز شود.
فناوری بلاکچِین به یک پایگاه دادهای توزیع شده گفته میشود که به طور همزمان در چند رایانه وجود دارد. بلاکچین میتواند مداوم رشد کند و مجموعهای از رکوردهای جدید یا بلاکها به آن اضافه شود. هر بلاک دربردارنده دادههای زمانبندی و لینکی به بلاک پیشین است. بنابراین بلاکچین در واقع یک زنجیره را تشکیل میدهد. این پایگاه داده را هیچ سازمان یا نهادی اداره نمیکند و هر کسی که در این شبکه است یک کپی از کل پایگاه داده میگیرد. بلاکهای قدیمی برای همیشه محافظت میشوند و بلاکهای جدید به طور غیربازگشتی به الگوریتم اضافه شده و امکان غیرفعالسازی اسناد، تراکنشها و سایر دادهها را غیرممکن میکنند.تمام بلاکها به شیوهای ویژه رمزگذاری میشوند، بنابراین هیچ کسی نمیتواند به تمام دادهها دسترسی داشته باشد، مگر اینکه کاربری که دارای کلید رمزنگاری خاص است یک رکورد جدید را به زنجیره اضافه کند. همچنین هیچ کسی نمیتواند تراکنشها را دستکاری کند مگر اینکه کلید رمزنگاری را بداند. علاوه بر این، رمزنگاری برای تضمین همگامسازی کپیهای بلاکچین در هر رایانه موجود در شبکه استفاده میشود.
به نقل از رویترز، بلاکچِین برای نخستین بار در ردیابی کبالتی استفاده میشود که از معادن جمهوری دموکراتیک کنگو و به صورت دستی استخراج شده تا در ساخت محصولاتی مانند گوشیهای تلفن همراه و خودروهای برقی به کار آید. منابع نزدیک و مربوط به این طرح آزمایشی از عملی شدن آن در امسال میلادی خبر میدهند و در این باره میگویند: هدف پروژه این است که در نهایت به شرکتهای تولیدکننده محصولات فناورانه راهکاری ارائه شود که به وسیله آن اطمینان یابند کبالتی که در باتریهای لیتیومیون استفاده شده و در ساخت محصولات شرکتهایی مانند آیفون و تِسلا به کار گرفته میشود، از سوی کودکان کار استخراج نشده است. با توسعه این فناوری و ردیابی کبالت، چالشهای بسیاری دامنگیر این بخش میشود، زیرا از آن پس بر بسیاری از معادن غیررسمی نظارت میشود و همه عوامل تاثیرگذار بر زنجیره تامین کبالت ملزم میشوند خرید خود را سازماندهی کنند و اقدامات غیرقانونی را که تا کنون در دست اقدام داشتند، اصلاح کنند. علاوه بر اینها برای بهرهگیری از این فناوری، نیاز به امکان انتقال دادههای الکتریکی از نواحی دور است در حالی که این اتفاق باید در کشوری مانند کنگو بیفتد که از بیقانونی به ستوه آمده و این ضعف، کار را سخت میکند. اما در هر حال افکار عمومی، شرکتهای تولیدکننده محصولات فناورانه را زیر فشار گذاشتهاند تا به آنها نشان دهند کبالت مصرفیشان به نقض حقوق انسانی آلوده نیست؛ همان روشی که در سایر مواد معدنی مصرفیشان مانند تانتالیوم، قلع، تنگستن و طلا جریان دارد و این شرکتها همواره با نبود راهکار نتیجهبخش برای مسئله روبهرو بودهاند. این در حالی است که کنگو به عنوان بزرگترین تولیدکننده کبالت جهان، مهد استثمار انسانی در این زمینه به شمار میآید و یک پنجم از کبالتی که کنگو تولید میکند، از معادن دستی حاصل میشود. همچنین کنگو نیمی از ذخایر کبالت جهان را در اختیار دارد، در سال ۲۰۱۶ میلادی (۱۳۹۵ خورشیدی) کنگو ۵۴ درصد کبالتی را که در جهان تولید شد استخراج کرد و این حجم برابر با ۱۲۳ هزار تن بود. در همین حال تقاضا برای این ماده به عنوان جزء اصلی مواد باتریهای لیتیومیون رو به افزایش است؛ افزایشی که بیش از هر چیز از توسعه تولید خودروهای برقی سرچشمه میگیرد. در همین راستا خودروسازانی مانند شرکت آلمانی فولکسواگن در تلاش هستند در طولانیمدت امنیت عرضه کبالت را تامین کنند تا پشتیبانی بیشتری از تولید خودروی برقی به عمل آورند. یک منبع مربوط به پروژه بلاکچِین که به دلیل عمومی نشدن پروژه، مایل به افشای نام خود نیست، در این باره میگوید: افزایش تقاضا برای ثبات کبالت به این معناست که تمایل برای دستیابی به راهکاری در این زمینه وجود دارد و بلاکچین بخشی از این راهکار است.
فناوری بلاکچین هم اکنون در صنعت الماس استفاده میشود. برای این کار به جواهر، اثر انگشت دیجیتال داده میشود تا این امکان را فراهم آورد که با بلاکچین ردیابی شوند. زمانی که جواهر فروخته میشود، به آن یک مدرک ضدجعل داده میشود که نشانمیدهد سنگ از کجا آمده است. زنجیره تامین کبالت اما بسیار پیچیدهتر از الماس است، در عین حال توسعهدهندگان این طرح آزمایشی امیدوارند که بلاکچِین به عنوان یک پایگاه دادهای غیرمتمرکز بتواند دستکم عرصههایی که مایه نگرانی کاربران نهایی است را ردیابی کند.
در این طرح آزمایشی، قرار است به هر کیسه مهر و موم شده کبالت که از سوی یک معدنکار دستی تولیدشده، یک تَگ دیجیتال داده شود تا بتوان با استفاده از یک ابزار هوشمند همانند تلفن همراه و با ورود به بلاکچین، به جزییات مربوط به آن مانند وزن، تاریخ، زمان و شاید یک عکس، دسترسی پیدا کرد. در گام بعدی، یک تاجر که این کیسه را میخرد دادهها را بر بلاکچین ثبت میکند و این روش تا زمانی که کانی به واحد ذوب میرود تکرار میشود. بنا بر گفته توسعهدهندگان این پروژه، این طرح همه سازمانهایی را که در سراسر زنجیره تامین قرار دارند، دربرخواهد گرفت، از ناظرانی که نبود کودکان کار را در سایتهای معدنی کنترل میکنند تا فرآیند تصفیه و فرآوری و در ادامه، آنچه در اختیار مصرفکنندگان نهایی قرار میگیرد. هر چند در این میان یک مشکل احتمالی هم وجود دارد و آن اینکه کبالت استخراجی از سوی کودکان با کبالت عاری از این جرم، پیش از فرآوری ترکیب شود.
و در نهایت علاوه بر سازمانهایی که ماهیت بشردوستانه دارند، برخی سرمایهگذاران نیز از ورود بلاکچین و پاکسازی زنجیره تامین منابع معدنی به وسیله آن استقبال میکنند. کریستین چوو از شرکت انگلیسی مدیریت سرمایهگذاری «هِرمس» (Hermes Investment Management) یکی از آنهاست. او میگوید: ردیابی کبالت بسیار پیچیدهتر از الماس است و برخلاف سنگهای جواهری که در این فرآیند ۵ مرحله را پشت میگذارند، ردیابی کبالت شامل ۱۲ مرحله میشود، اما اصول مربوط به ثبت ویژگیهای کلیدی و وارد کردن آنها به بلاکچین که در ابر ذخیره شده، همانند هم است.
انجمن جهانی معدن و فلزات نیز از موافقت خود با این طرح میگوید و توضیح میدهد: اعضای انجمن که شامل همه شرکتهای اصلی معدنی میشوند از ظرفیت بلاکچین در ارتقای اعتماد عمومی در بخش معدن استقبال میکنند. به گفته تام بالتر، مدیرعامل این انجمن، هر چند این فناوری همه مشکلات را برطرف نمیکند اما در حل بخش زیادی از آنها موثر است.