به گزارش می متالز، ولیاله سیف گفت: یکی از بحثهای ما همیشه خدمت آقای رئیسجمهور، دوستان اقتصادی و اعضای دولت، بهطور طبیعی این بود که اگر میخواهید نرخ ارز آرامش داشته باشد، بپذیریم وقتی تورم وجود دارد باید نرخ ارز متناسب با آن افزایش پیدا کند. ممکن است یک فاصله زمانی داشته باشد اما بالاخره ارز از تورم تاثیر میگیرد. اگر بلندمدت نگاه کنید این اتفاق افتاده است. تورم بهطور متوسط از سال ۸۰ تا امروز را ببینید و نرخ ارز را هم ببینید. اگر همان روند و فضا وجود داشت الان نرخ ارز باید به ۱۴ یا ۱۵ هزار تومان میرسید. خب چطور فکر میکنید نرخ ارز باید در سطح ۴ هزار تومان بماند؟
او ادامه داد: در نیمه دوم سال ۹۶ بانک مرکزی بهشدت تحت فشار بود _ چون من در عمل تا پایان سال ۹۶ بودم و بعد از آن ابتکار عمل دست خود دولت بود و ما با سیاست ارز ۴۲۰۰ تومان موافق نبودیم_ به همین دلیل تا آن مقطع قیمت ارز از ۳۰۰۰ تومان در شهریور ۹۲ به ۴۸۰۰ تومان در ۲۹ اسفند ۹۶رسید. یعنی ۶۰ درصد افزایش قیمت ارز در ۵ سال. تورم جمعشونده در این مدت چقدر بوده است؟ پس این رشد نرخ ارز چیز عجیبی نبوده است. تازه این را بگذارید در کنار مسائل بینالمللی، محدودیتهای ارزی، تبلیغات گسترده ترامپ علیه ایران.
رئیس کل پیشین بانک مرکزی گفت: به خاطر دارم در دی ماه ۹۵ لازم دیدم خدمت مقام معظم رهبری برسم و گزارشی از شرایط خدمتشان ارائه کنم. فکر کردم اگر بتوانم در این جلسه دو نکته را توضیح بدهم خیلی خوب است. یکی نوع نگاه به ارز و دیگری استقلال بانک مرکزی و در هر مورد گزارش جداگانهای تهیه کردم. موقعی به من وقت داده شد که مصادف بود با تحولات بازار و افزایش نرخ ارز. خوشبختانه آقا اجازه دادند در ابتدا صحبتهایم را بیان کنم. من گفتم این دو موضوع را میخواهم خدمت شما توضیح بدهم و هر دو را کامل توضیح دادم. مخصوصا راجع به ارز. او ادامه داد: مثلا یکی از نکاتی که گفتم این بود که چون ما بیشتر بر کنترل دلار تمرکز کرده بودیم در برابری ریال نسبت به یورو، ریال حدود ۵ درصد تقویت شده بود. من وقتی اینها را مطرح میکردم به این نکته اشاره کردم که باید به دنبال یک نرخ مناسب برای پول ملی خودمان باشیم و آن نرخ، نرخی است که در اقتصاد تعادل ایجاد کند. مثلا الان با وجود اینکه بانک مرکزی مورد انتقاد است که چرا نرخ دلار افزایش یافته است، از این طرف نسبت به یورو چنین وضعیتی داریم و معنای آن این است که فرض کنید لوازم خانگی که از اروپا وارد میکردیم قیمت تمام شدهاش نسبت به سال ۹۲ ارزانتر شده است در صورتی که کشور ما در سه سال اخیر (۹۲ تا ۹۵) تورم هم داشته است. به گفته سیف، ایشان فرمودند به این ترتیب چگونه میتوانیم از تولید ملی حمایت کنیم؟ خدمت ایشان عرض کردم حرف من هم همین است و به نظرم این تمرکز جدی به نرخ ارز و آن هم یک ارز و نه یک سبد ارزی، یک نگاه افراطی و نادرست است و باید این را اصلاح کنیم. اما بانک مرکزی به تنهایی نمیتواند چون بالاخره دولت از یک طرف و مجلس از طرف دیگر هستند. آقا در آن جلسه تایید کردند و به آقای آقامحمدی که در جلسه حضور داشت دستور دادند که این مساله را پیگیری کند تا به نتیجه برسد. سیف ادامه داد: نکته دومی که در جلسه مطرح کردم، درباره استقلال بانک مرکزی بود. ایشان منظورم را از استقلال بانک مرکزی سوال کردند. در پاسخ توضیحاتی را در مورد سابقه حضور مرحوم دکتر نوربخش در دولت مطرح کردم و به استحضار ایشان رساندم که یک زمانی با مرحوم نوربخش صحبت میکردم، به ایشان گفتم در مورد حضور شما در دولت چه ضرورتی وجود داشته است؟ این کار استقلالتان را با مشکل مواجه میکند. در اینجا آقا فرمودند که اگر رئیس کل بانک مرکزی به دولت نرود چگونه میتواند با دولت هماهنگ شود؟ عرض کردم رئیسجمهور، رئیس مجمع عمومی بانک مرکزی است و هر زمان که بخواهد میتواند با یک تماس رئیس کل بانک مرکزی را به دفتر خودش احضار کند و بگوید من فلان مشکل را دارم و راهکار شما چیست. رئیس کل هم میتواند همه جوانب را توضیح بدهد و تبعات آن را بگوید. میتوانیم فرض را بر این بگذاریم رئیسجمهور حرف آخر را بزند اما فضای این نوع رابطه فضایی است که با آن جمع متقاضیان ارز که هر کسی فشار میآورد فرق دارد. رئیس کل پیشین بانک مرکزی گفت: حتی این را هم گفتم که در دولت محدودیت بودجه وجود دارد و هر کدام از اعضا که صحبت میکنند میگویند ما پول نداریم و فشار میآورند برای گرفتن بودجه. هر کسی وقتی خوب توانست جمع را متاثر کند، همه نگاهها به سمت سازمان برنامه و بودجه میرود. آقای نوبخت میگوید شما که میدانید محدودیت بودجه داریم. بعد از آن همه نگاهها به سمت رئیس کل بانک مرکزی میرود. رئیس کل میگوید مگر میشود؟ چرا بودجه دولت را از بانک مرکزی میخواهید؟ آقای رئیسجمهور میپرسند راهی دارد؟ شما باید راست بگویید و نمیتوانید خلاف بگویید. میگویید، آقای رئیسجمهور ممکن است راه وجود داشته باشد ولی سیاست پولی از بین میرود، رشد نقدینگی چنین میشود و تورم چنان میشود. رئیسجمهور میگوید آن تبعات که برای بعد است، الان مشکل داریم. این را یک کاری بکنید.