به گزارش می متالز، این اتفاق وقتی عجیبتر خواهد بود که بدانیم بسیاری از شرکتهای آمریکایی با کاهش چشمگیر درآمد و در مواردی با زیاندهی روبهرو شدهاند. نشریه «اکونومیست» در گزارشی مفصل به بررسی روند تضعیف همزمان شرکتها در بخش واقعی اقتصاد و رشد قیمت سهام آنها در بورس پرداخته؛ شرایطی که در کنار آینده مبهم بازار، ممکن است سرمایهگذاران را به امید کسب سود بیشتر به سوی پرتگاه هدایت کند.
باب چاپک، رئیس دیزنی، با شادی در یادداشتی گزارشهای مالی سه ماهه این غول صنعت سرگرمی را در روز ۴ آگوست منتشر کرد. سرویس پخش ویدئو جدید آنها «دیزنی پلاس» در کمتر از یک سال توانسته ۶۰ میلیون مشترک بهدست آورد. تقریبا در یکدهم مدتی که نتفلیکس برای جمع کردن این حجم از مخاطبان زمان گذاشت. مولان، فیلم سینمایی پر سر و صدای هالیوودی قرار است تا ماه سپتامبر بهصورت آنلاین در دیزنیپلاس اکران شود. چاپک درباره وضعیت شرکت دیزنی در دوران همهگیری بیماری کرونا میگوید: «با وجود چالشهای مداوم بیماری همهگیر، ما همچنان بر پایه موفقیت باور نکردنی دیزنیپلاس به رشد خود ادامه میدهیم.» درست پس از این سخنان قیمت هر سهم شرکت دیزنی در بورس نیویورک ۵ درصد افزایش یافت. اگر شما تنها بخش اول سخنان چاپک را بخوانید ممکن است نتیجهگیری کنید که دیزنی یک فصل درخشان داشته اما حقیقت این است که با بسته شدن پارکهای دیزنی، خالی شدن سینماها و مشکلات و درگیریهای فراوان شبکه تلویزیونی دیزنیپلاس با آگهیدهندگان، این شرکت در همین مدت زمان زیانی ۷/ ۴ میلیارد دلاری را متحمل شده است. بهنظر میرسد تنها دلیل جذابیت سهم دیزنی در بورس این است که اوضاع میتوانست به مراتب بدتر از شرایط کنونی باشد.
تجربه دیزنی قابل تعمیم به تمام شرکتهای آمریکایی است. جایی که سرمایهگذاران به دنبال هرگونه نشانهای از بازیابی اقتصادی و خارج شدن از رکود ناشی از شیوع پاندمی هستند. تولید ناخالص داخلی واقعی آمریکا در سه ماه دوم سال ۲۰۲۰ نزدیک به ۳۳ درصد کاهش یافته است. با این حال، نرخ بهره - و در نتیجه بازده داراییهای امن مانند اوراق قرضه خزانهداری- به صفر نزدیک شده و جریان پول را اینگونه به سمت بازار سهام هدایت کرده است. قیمت سهام در آمریکا بیش از ۴۰ درصد رشد را از ماه مارس تاکنون تجربه کرده است. شاخص «اساندپی ۵۰۰» که متشکل از بزرگترین بنگاههای اقتصادی است در آستانه رکوردی تاریخی قرار دارد. احساسی در میان سرمایهگذاران مبنی بر اینکه «There Is No Alternative - هیچ آلترناتیوی وجود ندارد» به حدی گسترده است که آنها به مخففی قدیمی رسیدهاند: «تینا - TINA».
به بیانی دیگر میتوان گفت؛ آخرین گزارش فصلی شرکتها میتواند توجیهکننده درجهای از خوشبینی باشد، اما ۳ ماه پیش وضعیت به اندازهای نامشخص بود که بسیاری از بنگاهها در همهجای جهان از ارائه راهنماییهای متداول خود درباره درآمدهای آینده بنگاه خودداری میکردند که این اتفاق در برخی نقاط برای نخستین بار رخ داد. تحلیلگران نیز با بیاعتمادی کامل به نقاط عطف، پیشبینی سود را کاهش دادند. البته اکنون بهنظر میرسد که آنها ممکن است درباره نقاط تاریک بازار دچار اشتباهاتی شدهاند.
محاسبات جاناتان گلوب از بانک کردیت سوئیس، نشان میدهد بنگاههایی که گزارش فصلی اخیر را منتشر کردهاند - گروهی که ۸۴ درصد ارزش بازار شاخص اساندپی ۵۰۰ را تشکیل میدهند- ۲۴ درصد بهتر از تخمینهایی که زیاندهی آنها را پیشبینی کرد، عمل کردهاند.
علائم امیدوارکننده دیگری هم مشاهده میشود. مطابق دادههای بانک مورگان استنلی که از سال ۲۰۰۴ هزینه سرمایهای شرکتها را ردیابی میکند؛ پس از سقوط ابتدای سالجاری هزینههای سرمایهای بنگاهها با سریعترین رشد ماهانه مواجه شدند. سفارشهای جدید برای کالاهای کارخانهای نیز در ماه ژوئن ۲/ ۶ درصد افزایش یافت. بانک جیپی مورگان چیس نیز معتقد است چرخه بازیابی از تبعات اقتصادی کووید-۱۹ آغاز شده و تولیدکنندگان پیشقراولان این بازیابی هستند. مایکل ویلسون از بانک مورگان استنلی، با اشاره به پیشرفتهای امیدوارکنندهای که در حوزه درمان و واکسنهای کووید-۱۹ رخ داده، گفت: بهبود در حال وقوع است.
محاسبات دیوید کوستین از بانک گلدمنساکس نیز نشان میدهد در یک دوره سه ماهه معمولی، قیمت سود هر سهم ۵ درصد شرکتها بالاتر از پیشبینیها قرار میگیرد. او میگوید در گزارشهای سه ماهه ۲۵ درصد شرکتها در چنین شرایطی توصیف شدهاند که نوعی خیمهشببازی در زمینه مدیریت انتظارات است. اگر مطابق آنچه آمارهای رسمی نشان میدهند، بخش پاییندستی اقتصاد سقوط کرده باشد؛ باید در بخش خصوصی نیز نزول را مشاهده کرد. بهصورت میانگین ۱۰ درصد از فروش سالانه شرکتهای تشکیلدهنده شاخص اساندپی ۵۰۰ تا پایان ماه جولای سقوط کرده و برخی صنایع ضربات بزرگی را متحمل شدهاند. درآمد شرکتهای حوزه انرژی به نصف میزان خود و برای تولیدکنندگان کالاهای بادوام و غیراساسی به یکسوم رسیده است. درآمد شرکتهای صنعتی نیز تقریبا شرایط مشابهی داشته است. بهطور کلی، سود سالانه هر سهم بنگاههای آمریکایی به میزان یکسوم کاهش یافته، در حالی که این کاهش برای بنگاههای اروپایی - که تاریخی سود پایینتری دارند- کمتر از یکچهارم بوده است. به زبان سادهتر ارزش سهام شرکتهای آمریکایی سقوطی بیش از شرکتهای اروپایی را تجربه کرده است.
این بحران در میان شرکتهای کوچکتر بسیار وضعیت بدتری دارد. محاسبات کوستین در تاریخ ۳ آگوست نشان میدهد درآمد فصلی شرکت حاضر در شاخص اساندپی ۵۰۰ حدود ۳۵ درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است. این رقم برای شرکتهای حاضر در شاخص راسل ۲۰۰۰ شرکتهای کوچکتر، تقریبا چیزی شبیه به نابودی کامل است.
آمار و ارقام مثبتی که برای شرکتهای بزرگ ثبت شده تنها مدیون موفقیت غولهای فناوری آمریکایی است. فیسبوک، اپل، مایکروسافت، آمازون و آلفابت در مجموع ۲۲ درصد از ارزش بازار شاخص اساندپی ۵۰۰ را تشکیل میدهند، در یک سال اخیر ۱۶ درصد رشد و بازده سهام ۳۵ درصدی را ثبت کردهاند. در حالی که تمام ۴۹۵ شرکت دیگر شریک در شاخص افتی ۵ درصدی داشتهاند.
گلوب میگوید برخلاف شرکتهای اینترنتی که دو دهه پیش در جریان حباب داتکام از بین رفتند، ۵ تایتان حوزه فناوری دارای مدلهای تجاری خوب، بدهیهای اندک و رشد درآمد شدید هستند. اما در صورتی که بازیابی اقتصادی به سرعت تحقق یابد، نقدینگی میتواند از بخش فناوری خارج شده و به بخشهایی مانند صنایع سنگین وارد شود که در حال حاضر گزینههایی ناخوشایند برای سرمایهگذاری محسوب میشوند.
یکی دیگر از تهدیدات دست کم گرفته شده که قیمت سهام در معرض آن قرار دارد، از جانب دولت است. توبیاس لوکوویچ، استراتژیست بانک سیتیگروپ اظهار کرد که سیاست حاشیه امن «از گهواره تا گور» اروپاییها در مقایسه با مزایای نخ نما سیاستهای آمریکایی، مُسکنی پایدارتر و بهتر برای دوران رکود اقتصادی است. به نظر میرسد کنگره آمریکا قصد دارد مزایایی را که در کمک محرکی که برای پرداخت حقوق کارگرانی که در مرخصی اجباری کرونا به سر میبرند در نظر گرفته شده بود و به بنگاهها پرداخت میشد را کاهش دهد. این مزایای بیکاری در نظر گرفته شده به دریافتکنندگان اجازه میداد اجاره و قبوض خود را پرداخت کنند یا حتی در موارد دیگر آن را هزینه کنند. محاسبات لوکوویچ نشان میدهد که مالیاتدهندگان رقمی بین ۵۰ تا ۷۵ میلیارد دلار از هزینههای مرتبط با مزایای بیکاری و مرخصی اجباری نیروی کار بنگاهها را پرداخت میکنند. این استراتژیست هشدار میدهد اگر چنین حمایتهای بزرگی در نیمه دوم سال به تصمیم کنگره از بین برود، باید نگران این مساله باشیم که درآمدهای صعودی شگفتانگیز بنگاهها دیگر قابل تکرار نخواهد بود. در حال حاضر این جو بر بازار غالب است که آینده بسیار مثبت است. مدیرانعامل شرکتها خود تا حد زیادی درباره این مساله مقصر هستند چرا که به شکل خستگیناپذیری در حالدادن نخهای مثبت به سرمایهگذاران هستند. در حال حاضر در میان توصیههای سرمایهگذاری بنگاههای مشارکتکننده در شاخص اساندپی۵۰۰، تعداد بنگاههایی که درآمد بالاتری را برای آینده خود پیشبینی کردهاند ۲ برابر آنهایی است که توصیهای ارائه ندادهاند یا پیشبینیهای پایینتری را برای درآمدهای آینده خود پیشبینی کردهاند. سه ماه پیش، این نسبت برای شرکتهایی که توصیهای را به سهامداران ارائه نداده بودند یا آیندهای منفی را پیشبینی میکردند ۱۵ برابر شرکتهایی بود که خوشبینانه به روزهای پیشرو مینگریستند. با اینحال مطالعات گروه تحقیقاتی کنفرانس بورد، نشان میدهد که مدیران آمریکایی بیشتر از مدیران آسیایی و اروپایی نسبت به مدت زمان و شدت بهبود اقتصادی بدبین هستند. طبق این بررسی، ۴۰ درصد مدیران ارشد چینی در پایان سال ۲۰۲۰ منتظر بازگشت فروش خود به سطح پیش از بیماری همهگیر هستند، در حالی که ۱۲ درصد مدیران آمریکایی چنین انتظاری دارند. این موسسه تحقیقاتی میگوید بازگشت به درآمدهای پیش از شیوع کرونا «حداقل یک سال یا بیشتر به طول میانجامد» و «ریسک و نوسانات بالایی برای آینده قابل پیشبینی است». دیر یا زود سرمایهگذارانی که با شیرین زبانیهای مدیران عامل بنگاهها و اثر TINA فریب خوردهاند نیز متوجه این شرایط و خطرات آن خواهند شد. به نظر شما اینطور نیست؟