تاریخ: ۱۶ آبان ۱۳۹۹ ، ساعت ۱۲:۱۵
بازدید: ۲۴۰
کد خبر: ۱۴۳۶۶۱
[گزارش تصویری]
می متالز - در اوایل دهه ۱۹۰۰، به‌کارگرفتن کودکان به‌طور گسترده‌ای در ایالات‌متحده آمریکا رایج بود. کودکان در سراسر کشور به‌جای نشستن سر کلاس‌های مدرسه، جایی که کمیته ملی کار کودکان می‌خواست بچه‌ها اوقاتشان را آنجا بگذرانند، روز‌های خود را به بردگی در معادن و کارخانه‌های نساجی سپری می‌کردند.
سرنوشت شوم پسران معدن‌کار آمریکایی

به گزارش می متالز، در اوایل دهه ۱۹۰۰، به‌کارگرفتن کودکان به‌طور گسترده‌ای در ایالات‌متحده آمریکا رایج بود. کودکان در سراسر کشور به‌جای نشستن سر کلاس‌های مدرسه، جایی که کمیته ملی کار کودکان می‌خواست بچه‌ها اوقاتشان را آنجا بگذرانند، روز‌های خود را به بردگی در معادن و کارخانه‌های نساجی سپری می‌کردند.

تقریبا همه شرکت‌های زغال‌سنگ در ایالات‌متحده به نیروی کار زیادی نیاز داشتند. از بین بردن ناخالصی‌های زغال‌سنگ با دست انجام می‌شد و معمولا پسران معدن‌کار بین سن ۸ تا ۱۲ سال این وظیفه را بر عهده داشتند. به‌کارگرفتن پسر‌های معدن‌کار در حدود سال ۱۸۶۶ آغاز شد. پسران معدن‌کار به مدت ۱۰ ساعت در روز، و ۶ روز در هفته روی صندلی‌های چوبی، که مجرا‌ها و تسمه‌های نقاله بر آن سوار بود، می‌نشستند و سنگ‌های ریز (اسلیت) و دیگر ناخالصی‌های موجود در زغال‌سنگ را از آن جدا می‌کردند.

پسران معدن‌کار که در بالای مجرا‌ها یا تسمه‌های نقاله مشغول به کار بودند، با فشار‌دادن چکمه‌های خود به درون جریان زغال‌سنگی که از زیر صندلی آن‌ها می‌گذشت، جریان ورودی به مجرا‌ها را در فواصل زمانی کوتاه متوقف می‌کردند، برخی از ناخالصی‌ها را جدا می‌کردند و سپس اجازه می‌دادند تا زغال‌سنگ برای پردازش بیشتر به پسر معدن‌کار بعدی منتقل شود. برخی جریان زغال‌سنگ را به یک مجرای افقی که در آن نشسته بودند، هدایت می‌کردند و قبل از ورود سوخت به سطل‌های حاوی زغال‌سنگ خالص، آن‌ها را کاملا تمیز می‌کردند.

کاری که پسران معدن‌کار انجام می‌دادند، بسیار خطرناک بود. این کودکان مجبور بودند بدون دستکش کار کنند تا بتوانند زغال‌های نرم و صاف را راحت‌تر در دست بگیرند. با این‌حال، دانه‌های سنگ درون زغال (اسلیت‌ها) بسیار تیز بودند و پسران معدن‌کار با انگشتان بریده و در حال خون‌ریزی محل کارشان را ترک می‌کردند. گاهی نیز انگشتان آن‌ها به تسمه‌های نقاله که به‌سرعت در حال حرکت بودند، گیر می‌کرد و قطع می‌شد.


بعضی دیگر هنگام حرکت در بین ماشین‌آلات، پا‌ها و دست‌هایشان را که زیر تسمه‌های نقاله یا چرخ‌دنده‌ها گرفتار می‌شد، از دست می‌دادند. بسیاری از آن‌ها به‌طرز وحشتناکی کشته می‌شدند و سرپرست‌ها بدن آن‌ها را پس از ساعت کاری از میان چرخ‌دنده ماشین‌آلات خارج می‌کردند. برخی نیز زیر هجوم بار زغال‌سنگ گرفتار می‌شدند و از شدت فشار یا خفگی جان خود را از دست می‌دادند.

زغال خشک آن‌قدر گرد و غبار تولید می‌کرد که پسران معدن‌کار گاه مجبور بودند برای دیدن چراغی روی سر خود ببندند. در این وضعیت کاری، بیماری آسم و سیاه‌ششی [۱]نیز بسیار شایع بود. گاهی برای از بین بردن ناخالصی‌ها، کودکان زغال‌ها را می‌شستند و این اقدام به تولید اسید سولفوریک منجر می‌شد. این اسید خطرناک دست پسران معدن‌کار را می‌سوزاند.

در دهه ۱۹۱۰، به‌دلیل پیشرفت در فناوری، قوانین سخت‌گیرانه کار کودکان و تصویب قوانین آموزش اجباری، استفاده از کودکان در صنعت معدن‌کاری کاهش یافت. به‌کارگرفتن کودکان در معادن زغال‌سنگ به‌دلیل تلاش‌های کمیته ملی کار کودکان، فعالیت‌های لوئیس هاین، جامعه‌شناس و عکاس، و اتحادیه ملی مصرف‌کنندگان به‌طور گسترده‌ای تا سال ۱۹۲۰ به پایان رسید. همه این افراد و گروه‌ها آگاهی مردم را درباره این موضوع ارتقا دادند و موفق به تصویب قوانین ملی کار کودکان شدند.
(تمامی عکس‌ها اثر لوئیس هاین است.)
[۱]. بیماری سیاه‌ششی یا آنتراکوز معدنچیان، نوعی بیماری ریوی است که به‌علت تنفس گرد و غبار زغال بدون سیلیس ایجاد و باعث التهاب مزمن می‌شود.

سرنوشت شوم پسران معدن‌کار آمریکایی

پسری در معدن ویرجینیای غربی که ماشین حمل زغال‌سنگ را می‌راند. ۱۹۰۸.

سرنوشت شوم پسران معدن‌کار آمریکایی

نولا مک‌کینی، پسری که در سن چهارده‌سالگی پاهایش را در معدن زغال‌سنگ ویرجینیای غربی از دست داد.

سرنوشت شوم پسران معدن‌کار آمریکایی

پسری که مسئول باز و بسته‌کردن دریچه زغال‌سنگ درون معدن بود. ویرجینیای غربی، ۱۹۰۸.

سرنوشت شوم پسران معدن‌کار آمریکایی

پسران معدن‌کار در شرکت زغال‌سنگ پنسیلوانیا. ۱۹۱۱.

سرنوشت شوم پسران معدن‌کار آمریکایی

پسران معدن‌کار در حال تمیز کردن زغال‌سنگ. این فرایند گرد و غبار فراوانی تولید می‌کرد که ریه‌های کارگران را کاملا می‌پوشاند. ۱۹۱۱.

سرنوشت شوم پسران معدن‌کار آمریکایی

نیل گلگن، پسری که در سن سیزده‌سالگی پای چپش را در معدن زغال‌سنگ پنسیلوانیا از دست داد.