به گزارش می متالز، این در حالی است که ذهنیت معاملهگران و حتی مردم از رشد قیمتها حمایت نکرده و دقیقا شاهد افت تقاضا و تعویق خرید هستیم که این روند کلی در آینده میتواند تقویت شود. بهعبارت سادهتر بازار اگرچه در برابر افت قیمتها مقاومت میکند اما رشد حجم تولید و جدیتر شدن عقبگرد تقاضا راهی جز افت نرخ را برای تولیدکننده و فروشنده باقی نمیگذارد که در نهایت یک ریزش نرخ عمیقتر را بههمراه خواهد داشت. این موارد تنها گمانهزنی از آینده قیمتهاست و در شرایطی که برخی ذهنیتها هنوز از استمرار روزهای سخت فعلی حکایت داشته و به دلایل مطرحشده و با سیگنالهای ذهنی نانوشته، هنوز هم میل به خرید بیشتر از ضرورت مشاهده میشود، میتوان عدمکاهش قیمتها را توجیه کرد اما کاهش بهای آزاد ارز این ذهنیتها را درهم میریزد حتی اگر بهای نیمایی ارز بالا باقی بماند.
رشد حجم معاملات در بورسکالا در کنار افزایش حجم تولید اگر به کاهش بهای ارز منتهی شود دیگر چیزی برای مقاومت بازار باقی نخواهد گذاشت و کاهش نرخ موردانتظار را میطلبد. البته کاهش نرخ محصولات نهایی اگر همراه با کاهش قیمت مواد اولیه نباشد تنها عمیقتر شدن رکودتورمی را بههمراه آورده و ریسک بیکاری را تقویت میکند، بنابراین هنوز هدفگذاریهای حمایتی باید نوسان بهای مواد اولیه و حجم عرضه باشد.
با توجه به این موارد بازار هنوز از امکان مقاومت در برابر افت قیمتها برخوردار است ولی این مقاومت بیش از دورههای قبلی با سیگنالهای ذهنی و بالابودن هزینه تولید و قیمت مواداولیه همراه است بنابراین چیزی که با سرعت بالایی بازار را تغییر خواهد داد نوسان بهای ارز است، آنهم در شرایطی که رشد قیمتهای جهانی سد مهمی در برابر افت قیمتهاست و حداقل در هفتههای آینده بازار را رها نخواهد کرد ولی این نکته به معنای عدمافت قیمت نیست. در هر حال بازار در روزهای اوج قیمتها قرار دارد و اوج نرخ اغلب برای بازارهای کالایی خوشیمن نبوده است.
ذهنیت کاهش احتمالی بهای ارز در بین فعالان بازار وجود دارد ولی عدم افت بهای نیمایی ارز سیگنال موثرتری برای نرخگذاری بهای مواداولیه است. هفتههاست بهای نیمایی ارز تغییر جدی ندارد اگرچه هماکنون میل به افت قیمتها را میتوان مشاهده کرد ولی چندان جذاب و برجسته نیست. این روند اگر ادامه یابد سرعتگیر مهمی در برابر افت قیمتهاست آنهم در شرایطی که رشد قیمتهای جهانی در هفتههای گذشته جدی بوده، تاکنون اثر برجستهای از افت این نرخ مشاهده نمیشود. به عبارت دقیقتر کاهش بهای آزاد و نیمایی ارز در هفتهها و ماههای اخیر با رشد قیمتهای جهانی سرکوبشده و حتی رشد بهای مواداولیه در بورسکالا را در بر داشته است. شاید از این پس و اگر شاهد عدمرشد قیمتها در بازارهای منطقهای و جهانی باشیم، میتوان انتظار داشت که میل به افت قیمتها در بازارهای داخلی تقویت شود. اما این سیگنال چندان هم با واقعیتهای معاملاتی در بورسکالا همخوانی ندارد که خود نکته برجسته و مهمی است.
به عبارت دیگر ذهنیت افت قیمتها در دو تا سه هفته گذشته برجستهتر از وضعیت فعلی بود و آن دوره شاهد کاهش محسوس حجم معاملات مواد اولیه در بورسکالا بودیم اما در هفته قبل شرایط بهسمت بهبود حجم معاملات متمایل شد تا جاییکه رشد ۷۰ درصدی حجم معاملات هفتهگذشته در بازار فیزیکی بورسکالا را رقم زد. این مطلب چند سیگنال واقعی را نشان میدهد که مهمترین آن افزایش واقعی حجم تولید در کشور است؛ یعنی خریدار مواداولیه حتی اگر ذهنیت افت نرخ داشته باشد، بازهم از امکان عدمخرید برخوردار نخواهد بود. از سوی دیگر تکانههای رشد قیمتهای جهانی یا بدبینی به روند نزولی بهای ارز هم در اینخصوص موثر است. از این روندهای معاملاتی میتوان اینگونه استدلال کرد که حجم تولید واقعی در کشور رشد داشته و میتواند سیگنال مهمی در برابر عدمرشد قیمتها برای مصرفکننده نهایی باشد آنهم در وضعیتی که ذهنیت غیرتورمی در بازارها به معنی افزایش حجم عرضه در بازار داخلی است که بازهم سیگنالی برای عدمرشد قیمتها و احتمال رقابت منفی فروشندگان برای اعمال تخفیف بیشتر است. در هر حال وضعیت عمومی بازارها از پتانسیل رشد قیمت برای محصولات نهایی حکایت ندارد و البته نگرانی برای عدمرشد صادرات را در بر داشته که به رشد عرضه در بازار داخلی منتهی میشود. دادههای فوق هنوز استمرار رکود تورمی در کشور را در بر دارد آنهم در شرایطی که رشد حجم معاملات به ماههای قبل نرسیده و برای بازگشت به روزهای خوب معاملات مواد اولیه به رشد بیشتر حجم داد و ستد در بورس کالا نیاز داریم.
روند عمومی قیمتها در بازارهای کالایی در جهان در هفتهها و ماههای اخیر افزایشی بوده ولی غالبا به سطوح قبل از کرونا نرسیده است. این در حالی است که نرخهای اخیر را میتوان در بالاترین سطوح یکسال گذشته بهشمار آورد آنهم در شرایطی که هنوز نفتخام یا برخی از محصولات پتروشیمی تا رسیدن به روزهای قبل از کرونا به رشدی نزدیک به ۲۰ درصدی نیاز دارند اما فلزات پایه با محوریت مس به سطوحی بالاتر از قبل از کرونا دست یافته و هیچ بعید نیست که کالاییها همین روند را تعقیب کنند و از یک رشد جدید برخوردار باشند. البته این نکته را باید در نظر گرفت که بازارها هفتههاست که یک روند صعودی دارند و هیچ بعید نیست که در کوتاهمدت با یک افت مقطعی روبهرو شوند؛ همانگونه که در هفته گذشته رشد بهای فلزات بهنسبت متوقف شد. البته بازارهای کالایی در جهان عادت دارند که نوسان قیمت مشابهی داشته باشند ولی در دوره اخیر و حتی با شیوع ویروسکرونا نهتنها در بازار محصولات کشاورزی افت جدی نداشتهایم، بلکه تکانههای افزایشی مهمی را تجربه کردهاند. این شرایط کلی را باید در نظر گرفت آنهم در وضعیتی که احتمال افت مقطعی قیمتها را باید در نظر داشت که با احتمال عدمتوجه مثبت بازارهای جهانی به موفقیتهای آن و برجستهتر شدن شکستها ممکن است تقویت شود. در هر حال مدتهاست که بازارهای جهانی رشد نرخ مستمر داشته و کاهش قیمتهای مقطعی چندان هم نکته منفی بزرگی در کارنامه نرخها برجای نمیگذارد.
البته دورنمای بازارها چندان هم منفی نیست و احتمال ادامه رشد قیمتها را باید در نظر داشت ولی رشد مجدد نرخ با شتاب قبلی، به زمانی برای سوختگیری بازارها نیاز دارد. جنگ ارزی سیگنال مضاعف دیگری است که شواهد آغاز آن دیده میشود ولی هنوز برجسته نشده است. بهصورت دقیقتر در بازارهای جهانی، دولتها تلاش میکنند تا برای عبور سریعتر از رکود با رشد تزریق پول و کاهش نرخ بهره، از اقتصادهای خود حمایت کنند که البته افت ارزش پول ملی را نیز در دستور کار قرار میدهند. این سیگنال مهم در نهایت به کاهش واردات و رشد صادرات بدل میشود که البته افزایش ارزش کالاهای مختلف با محوریت مواداولیه را در بر خواهد داشت.
مهمترین رخدادهای موجود در بازارهای کالایی داخلی