به گزارش می متالز، همشهری نوشت: صورتش را با شال گلگلیاش پوشانده بود. لباس زنانه گلدارش از زیر کت کهنه بلندی که پوشیده بود خودنمایی میکرد. دست دختر هشت سالهاش را در دست داشت و نگران سرمایی بود که تا مغز استخوانشان را میسوزاند. چند سالی از فوت شوهرش میگذشت و دخترش تنها یادگارشان بود که با هم سختی زندگی را پشت سر میگذاشتند. هر شب مسیر حاشیه شهر خواف را تا مرکز شهر میآمدند و همان کیسه سفیدی را که البته دیگر رنگی از سفیدی رویش نمانده بود پر میکردند از پلاستیکهایی که دیگر به درد کسی نمیخورد. دلش نمیخواست دختر معصومش را میان این زبالهها بگرداند، اما چارهای نبود. دخترک هم بیکار نیست؛ با آن جثه ریزه میزه جلوی مغازهها را میپاید شاید چیز به درد بخوری نصیبشان شود. یکهو جلوی فروشگاه فروش تلویزیون ایستاد، نور رنگی تلویزیونها نگاه دختر را بهخود جلب کرد. دستش را از دست مادر جدا میکند و صورتش را میچسباند به شیشه فروشگاه. شبکه خبر در حال پخش گزارشی از تأثیر مثبت راهآهن خواف - هرات است که انگار همین چند روز پیش افتتاح شده. غرق افکار کودکانه چشم از صفحه برنمیدارد، اسم خواف که میآید، لبانش به خنده باز میشود. مادر دستش را میکشد به سمت انتهای خیابان میروند، دخترک همچنان به عقب نگاه میکند و صدای صوت قطار به گوشهایش خوش مینشیند، اگر... خواف در جنوب شرقیترین بخش خراسان رضوی ثروتمندترین شهر صنعتی استان است، اما مردمش با شرایط اقتصادی سختی دست و پنجه نرم میکنند. همانهایی که امیدوار بودند با ورود شرکتهای معدنی، حداقل شغلی برای فرزندانشان فراهم شود یا کار و کاسبیشان رونق بگیرد، اما هیچ! مشابه این شرایط را در استانهای جنوبی با وجود بهرهمندی از نفت و گاز و در استانهای غربی با وجود برخورداری از صنایع پتروشیمی شاهد هستیم که حتی با بینالمللی شدن خواف بهخاطر افتتاح راهآهنی مشترک با کشور افغانستان هم همان تردیدهای قبلی را برای مردم این منطقه برجای بگذارد. تردیدهایی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این منطقه میتواند برطرف شود، اگر مسئولان کنار همین مردم بخشی از ظرفیتهای اقتصادی و اشتغال این خط آهن را به خواف و دیگر شهرهای محروم اطراف اختصاص دهند. صحبتهای این کارشناسان را بخوانید.
مهران فیاض - کارشناس حقوقی: مردم خواف تجربه تلخی از اقدامات صنعتی و عمرانی دارند که بخش عمده آن بهرهبرداریهای کم فایده از معادن است. معدن سنگان ثروت خدادادی خواف است و میتوانست شرایط شغلی و کاری خوبی فراهم کند اما میسر نشد. این خط آهن هم به تعبیری احیای جاده ابریشم قدیم و قطعا برای مردم دو سوی مرز بهدلیل شباهتهای فرهنگی فرصتی عالی خواهد بود و با افتتاح این خط آهن، فاصلههای مرزیشان از بین میرود، البته مشروط به اینکه بازارچه مرزی ایجاد شود تا مردم بتوانند در آنجا فعالیت کنند. باید برای احداث این بازارچه یا توسعه گمرک، ایجاد بارانداز، بندرخشک و رونق گردشگری پیشقدم شویم. در آیندهای نزدیک خواف به کارخانهها و صنایع بستهبندی نیازمند خواهد بود که سرمایهگذاران کلانشهرهای بزرگ کشور ازجمله تهران، تبریز، ارومیه و اصفهان را به اینجا هدایت میکند تا مسافت فعالیتهای صادراتیشان به شرق آسیا را کم کنند. در شرایط کنونی هم اگر زیرساختهایی همچون شرکتهای حملونقل بینالمللی، گمرک و مشاغل زیرمجموعه گردشگری و صدور ویزا در منطقه ازجمله کنسولگری و دفتریاری کنسولی در شهر خواف ایجاد شود با وجود اطلاعات کمی که در این زمینه داریم فرصت از دست میرود. مسئولان نباید اجازه دهند در نبود و کمبود این اطلاعات، مجددا مشاغل بهدست افراد غیربومی بیفتد.
حفیظ رازی - فعال اجتماعی: فعالیتهای معدنی در خواف از سال 53آغاز شده و در سال 90هم کارخانه کنستانتره راهاندازی شد. این شهرستان بزرگترین معادن خاورمیانه را دارد، اما در این سالها هیچ بهرهای از ثروتش نبرده است. حتی جاده خواف - تربتحیدریه هم از سال 50تاکنون تغییر چندانی نکرده و وضعیت آن با وجود تردد ماشینآلات معدنی بدتر از قبل شده است. آمار کشتههای جادهای در خواف در یکی، دو سال اخیر از 300نفر فراتر رفته و این جاده 120کیلومتری تنها 25کیلومتر مسیر دو بانده بیکیفیت دارد. مبلمان شهری خواف واقعا ضعیف است و هیچ شادابی در شهر وجود ندارد. امکانات پزشکی - بهداشتی هم با ورود کارگران غیربومی و افزایش جمعیت، کافی نیست. معلوم است که با این فقر امکانات، نگاه مثبتی به این خط آهن وجود نداشته باشد. ایران با همین خط آهن اکنون به شرق دور متصل شده و خواف مرکز این اتصال است، اگر در این تبادلات خواف هم دیده شود، معیشت مردم متحول میشود. در خواف کارخانه سیمان فعال است و محموله سیمان مستقیم از همین جا به افغانستان صادر میشود. بر این اساس چشمانداز احداث کارخانههای فرآوری، ذوبآهن و فولاد حتمی است تا از ارسال به نیشابور و اصفهان و بازگشت دوباره به خواف برای صادرات جلوگیری شود. همین کارخانهها که احتمالا به عدد 15- 10 واحد خواهند رسید ظرفیت قابل توجه اشتغال هستند مشروط به اینکه این بار بومیهای خواف دیده شوند.
عبدالحق پوریعقوب - کارشناس گردشگری: فواید احداث راهآهن مثل معادن خواف موافقان و مخالفان زیادی دارد. اگر حملونقل باری و ترانزیت تنها خروجی این قطار باشد، قطعا ثمری برای مردم ندارد. مهمترین اتفاق در خواف با وجود این خط آهن تبادل مسافر و گردشگری ایران و افغانستان است. بسیاری از توریستها و گردشگران مشتاق بازدید هرات هستند چرا که این شهر گوشه گمشدهای از تاریخ ایران است، اما در تمام این سالها بهدلیل جاده نامناسب و ناایمن، فرصت سفر فراهم نبود. حالا با وجود این خط آهن و فاصله دو ساعته خواف - هرات، حتی تورهای یکروزه هم با استقبال زیادی همراه میشود. بهویژه آنکه خود خواف هم ظرفیتهای گردشگری تاریخی و فرهنگی دارد. آسبادهای این منطقه در انتظار ثبت جهانی هستند و بسیاری از بناهای تاریخی یادگار مانده از دوران تیموریه هم مورد توجه گردشگران است. هر چند ما از داشتن هتل محروم هستیم، اما تلاش کردیم اقامتگاههای بومگردی را جایگزین کنیم که مردم برای ماندن در شهر ما ترغیب شوند. تا سال 95گردشگری خواف صفر بود، اما اکنون سالانه 40تا 50هزار نفر به اینجا سفر میکنند. رونق گردشگری با این قطار هم مشروط به تغییراتی در صدور ویزای 100دلاری، کاهش قیمت، صدور ویزای کوتاهمدت رایگان یا حتی معافیت عوارض خروجی مسافر با قطار است.
یاسر بینای رودی - فعال محیطزیست: بیاعتمادی مردم خواف به این خط آهن را باید در نبود تأثیر رشد معادن، کارخانههای فولاد، کارخانههای کنسانتره و شرکتهای اقماری جستوجو کرد. معادن خواف ریشه در تاریخ شهرستان دارند، اما نتوانستند سهمی در پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی این منطقه داشته باشند. قطار مسافربری هم به انتقال بارهای سنگآهن اختصاص یافته است. فعالیتهای معدنی موجب از بین رفتن مراتع شد و هیچ عزمی هم برای احیای آنها وجود ندارد. صاحبان صنایع در خواف توجهی به توسعه منطقه ندارند و با وجود همه ظرفیتهایی که داریم حتی نیازمندیهای خود را از شهرهای دیگر تهیه میکنند؛ بهعنوان مثال در خواف تولیدیهای لباس و تجهیزات وجود دارد، اما هیچ کدام طرف قرارداد با این واحدهای صنعتی نیستند و لباس مورد نیاز کارگران از استانهای قم و اصفهان وارد میشود. از سوی دیگر بهدلیل افزایش روزافزون فعالیتهای معدنی، آبهای زیرزمینی رو به کاهش و چاههای کشاورزی در حال تغییر کاربری هستند و خشکسالیها را رقم میزند. وجود این رشد صنعتی و ورود نیروهای کاری غیربومی، هم شاهد افزایش بیش از حد اجارهها هستیم که شرایط سختی را برای مردم مستأجر خواف بهوجود آورده است.
مردم خواف بیشترین از آنکه بخواهند بهعنوان ساکنان شهری صنعتی معرفی شوند، به پیشینه تاریخی و فرهنگی خود میبالند. هر چند که رشد اقتصادی و بهرهبرداری از ظرفیتهای معدنی و مرزی این منطقه آنها را ناگزیر به تغییرات اقتصادی و صنعتی کرده است. افتتاح خط آهن خواف - هرات هم بیشک فرصتی برای جهشی جدید در این منطقه خواهد بود و آنها امیدوارند با وجود بهرهمندی از میراث تاریخی چون مسجد ملک زوزن، آسبادهای نشتیفان، کوشک سلامی، مدرسه نظامیه، غیاثیه حداقل این خط آهن به رونق گردشگری تاریخی خواف منجر شود.