به گزارش می متالز، حمید عزتآبادیپور رئیس کمیسیون حمل و نقل و لجستیک اتاق ایران میگوید: به رغم تاکید و شعار دولت تدبیر و امید مبنی بر توسعه حمل و نقل ریلی، در عمل این اتفاق نیفتاده است.
او در پاسخ به این سؤال که با توجه به ضرورت توسعه حمل و نقل در برنامه ششم توسعه، این هدف تا چه اندازه محقق شده است، میگوید: ایران بهخاطر موقعیت جغرافیایی و همسایگی با کشورهای مختلف، از جمله کشورهایی که به آبهای آزاد راه ندارند، جایگاه ویژهای در منطقه دارد. برای حمل کالاهای این کشورها بهنقاط مختلف جهان، ایران ظرفیت ویژهای دارد اما استفاده از این ظرفیت در دهههای گذشته مطلوب نبوده است. از طرفی با توجه به پتانسیل بالای تولید ایران در حوزههای مختلف، تأمین مایحتاج کشورهای همسایه میتوانست در طول دهههای گذشته به عنوان یکی از مهمترین ظرفیتهایی مورد توجه قرار گیرد که نقش مهمی در ارزآوری برای کشور ایفا میکند؛ اما همانطور هم که آمار و ارقام نشان میدهد نتوانستهایم از این بازارهای بالقوه به نفع صادرات و کسب درآمدهای ارزی بهره گیریم.
عزتآبادیپور در پاسخ به این سؤال که چرا نتوانستهایم به اهداف پیشبینی شده دست یابیم، پاسخ میدهد: مهمترین عامل، عدم تجهیز زیرساختهاست. عمده کالاها از طریق جاده حمل و نقل میشوند که در همین بخش متاسفانه زیرساختها بسیار ضعیف و موانع و مشکلات داخلی مرزی و گمرکی بسیار زیاد است.
رئیس کمیسیون حمل و نقل و لجستیک اتاق ایران تاکید میکند: برای حل مشکلات موجود، توسعه شبکه ریلی بسیار راهگشاست؛ به خصوص برای کالاهای سنگین وزن از جمله محصولات معدنی، فولاد و سیمان که ایران هم در تولید آنها سرآمد است.
به باور او، با استفاده از ترانزیت، وابستگی کشورها به مسیرهای ترانزیتی ایرانی بیشتر میشود و این موضوع در روابط دو جانبه بسیار اثرگذار است.
عزتآبادیپور با اشاره به افتتاح راه آهن خواف – هرات میگوید: طی چندسال گذشته، برنامههای توسعهای قابل قبولی از سوی دولتها ارائه شده است اما متاسفانه هیچکدام به درستی اجرا نشدهاند. خوشبختانه در ماه جاری، افتتاح این راه آهن را که نقش مهمی در توسعه روابط با کشور همسایه افغانستان دارد، باید به فال نیک گزفت. به خصوص اینکه افغانستان از جمله کشورهایی است که بسیار تمایل دارد تا مسائل ترانزیتی خود را از طریق ایران پیش ببرد.
او میگوید: وصل شدن راهآهن ایران به افغانستان به این مفهوم است که افغانستان از طریق ریل به اروپا و کشورهای جنوب به راحتی میتواند تجارت داشته باشد. بنابراین، امیدوار هستیم که با بهره برداری درست از این خط راهآهن و کمک به افغانستان برای تکمیل آن در مسیر ازبکستان و نهایتاً چین، از مزیتهای خط راه آهن خواف هرات بهره بگیریم.
او تصریح میکند: ایران به شدت با کمبود ناوگان حمل و نقل ریلیمواجه هست؛ به روایت آمار، 25 هزار واگن کمبود داریم و به شدت برای توسعه لوکوموتیو در مضیقه هستیم. از طرفی بیش از 60 درصد لوکوموتیوهای کشور در اختیار راه آهن و حدود 30 درصد به بخش خصوصی تعلق دارد. نکته جالب اینجاست که به رغم کمبودهایی که وجود دارد، متاسفانه بودجههایی که برای توسعه این بخش تخصیص مییابد، بسیار ناچیز است. اگر ریلی ایجاد کنیم اما ناوگانی برای حمل و نقل وجود نداشته باشد، عملا راه اندازی و تجهیز آن خط هم بی فایده است.
عزتآبادیپور در همین زمینه با اشاره به لایحه بودجه 1400 خاطرنشان میکند: اگر نگاهمان توسعه حملونقل ریلی است، متناسب با این هدف هم منابعمان را تجهیز کنیم. ما وقتی ارقام و اعداد لایحه بودجه 1400 را بررسی میکنیم، درمیابیم که عملاً اتفاق یا تحولی در مقایسه با قبل ایجاد نشده است. این در حالی است که دولت یازدهم کار خود را با شعار توسعه حملونقل ریلی شروع کرد و قرار بود این توسعه، هدف و اولویت اصلی دولت یازدهم و دوازدهم باشد. آنهم در شرایطی که به واسطه یارانههایی که به سوخت اختصاص دادهایم، در مقابل مزیت استفاده از ریل را بهنوعی کم کردهایم، بنابراین اگر قرار باشد بودجه مناسب هم اختصاص ندهیم، بههیچعنوان اهداف کیفی و کمی در توسعه حملونقل اتفاق نخواهد افتاد.