به گزارش می متالز، کوچک مقیاس بودن واحدهای مشاوره موجب شده تا این واحدها از خود قدرتی نداشته باشند و نتوانند تخصص خود را در پیشبردن پروژهها و طرحهای صنعتی به صورت شایسته نشان دهند. به نظر میرسد که با اوضاع کنونی کشور، حضور شرکتهای بزرگ مشاوره اقتصادی دنیا در ایران غیرممکن باشد اما با استفاده از پتانسیلهای موجود در شرکتهای کوچکتر مشاوره اروپایی میتوان توسعه اقتصادی کشور را سرعت بیشتر و بهتری بخشید.
در حال حاضر هر طرح صنعتی که در کشور نوشته میشود، پیش از اجرا دارای یک سری مطالعات اقتصادی است که طبیعتا در این طرحها از مشاوران اقتصادی استفاده شدهاست، اما اینکه تصمیمگیر یا سیاستگذار تا چه اندازه از این نظرات و مطالعاتی که توسط افراد متخصص تهیه شده استفاده کند؛ موضوع مهمی است که باید به آن پرداخته شود.
امروز باتوجه به تعداد کثیر فارغالتحصیلان در حوزه اقتصاد، انتخاب مشاوری معتمد که دارای تخصص و دانش باشد چندان هم کار آسانی نیست و هنگامیکه دانسته شود امر مشاوره اقتصادی به اطلاعات فنی و تخصصی دقیقی در حوزه تحت مشورت نیاز دارد این نکته خود را بیش از پیش عیان میسازد. در نتیجه سیاستگذار برای سرمایهگذاری در یک حوزه خاص باید افراد و شرکتهای مشاور دارای صلاحیت و شایستگی لازم را برای امر مشورت برگزیند. مسلما صرف برخورداری از یک عنوان و نام خاص نمیتواند تعیین کننده میزان توانایی یک شرکت مشاوره برای انتخاب باشد.
در هر صورت و با وجود اینکه یافتن و گزینش مشاور مناسب کار دشواری به نظر میرسد، در حالحاضر در کشور و در راستای مطالعات طرحها از مشاوران اقتصادی برای امکان سنجی و نیز تصمیمگیری در پروژهها استفاده میشود، اما سهم آنها در یاری رساندن به پروژههای تعریف شده بسیار اندک است.
شوربختانه، امروز بهدلیل عدم وجود کانونی متمرکز برای مشاوران اقتصادی امکان رجوع و استفاده از ظرفیتهای عظیم آنها در کشور وجود ندارد.
عدم وجود ساختاری نظاممند از مشاوران اقتصادی و "توجیهپذیر کردن" طرح صنعتی بنا به سلیقه و خواست متقاضی سرمایهگذاری، موجب کمرنگ شدن اثر مشاوره و به نحوی از بین رفتن معنای صنعت مشاوره در ایران شده است. امروز در کشور واحدهای مشاوره که دامنه وسیعی از کارمندان را در بر بگیرند شکل نگرفتهاند و تنها واحدهای بسیار کوچکی به امر مشاوره مبادرت میورزند که حتی برای اداره هزینههای روزمره کارمندان خود تحت فشار هستند. اینجا میتوان چنین نتیجه گرفت که یکی از بزرگترین نقایص صنعت مشاوره در ایران، کوچک مقیاس بودن این صنعت است.
یک مثال واضح از عدم بکار بگیری مشاوران اقتصادی، مشاوران صنعت ساختمان و ساخت و ساز کشور هستند. به دلیل مشکلات بسیاری که در زمینه بودجه و نیز کاهش بودجههای عمرانی بوجود آمده، صدمات جدی به این بخش وارد شده و منجر به کاهش شدید کیفیت در امر مشاوره به این صنایع شده است.
بهصورت کلی میتوان گفت که مهمترین مشکلات ساختاری صنعت مشاوره در ایران عبارتاند از: ضعف اقتصادی این صنعت، کوچک مقیاسبودن شرکتها و عدم ارتباط با دنیا و مشاوران خارجی. اگر امروز صنعت مشاوره در ایران مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد دیده میشود که حتی یک شرکت منطقهای و بینالمللی فعال در بخش مشاوره اقتصادی در کشور وجود ندارد.
از دیگر مسایل و چالشهای حوزه صنعت مشاوره، ضعف در شرکتها است. هر شرکتی برای حسابرسی نیازمند افراد خبره و متعهد است؛ اما سلایق و نظرات کارفرما در بیشتر موارد از نظر کارشناسی حسابرسان پیشی گرفته که این امر موجب تضعیف قدرت حسابرسان در گزارشهای حسابرسی میشود، شاید بتوان گفت حسابرسان کاری بزرگتر و خطیرتر از مشاوران اقتصادی را بر عهده دارند.
متاسفانه امروز بعضی از مدیران بخشهای دولتی و عمومی و برخی بخشهای خصوصی (که منطقا باید با مشکلات کمتری در عدم استفاده از مشاور درگیر باشند) تصمیمهای کلان خود را از پیش گرفته و از مشاوران میخواهند که با گزارشهای هم سو با میل و نظر آنها و تایید این تصمیمات، موجب اعتباربخشی به آنها در راستای جلب نظر و اعتماد دولت، بانک و مجموعه ذینفعان شوند؛ این خطای مشاور است که شرایط موجود را میپذیرد تا این کار را انجام دهد. کوچک بودن جامعه مشاورین و شرکتهای مربوطه میتواند باعث بروز خطا و فساد شود.
شایان ذکر است که خطاهایی این چنین میتواند در سایر حوزهها نیز اتفاق بیفتد. تنها راه برونرفت از چنین مشکلاتی ایجاد سرقفلی در نهادهای هر حوزه تخصصی است که این امر با تصمیمات درست و شایسته در طول زمان رخ خواهد داد و بزرگ شدن صنعت مشاوره در کشور میتواند این سرقفلی را ایجاد کند. امروز هیچ شرکت مشاوره اقتصادی در کشور وجود ندارد که دارای سرقفلی با ارزش بسیار بالا باشد.
صدور مجوزهای بسیار زیادی که از طربق سازمانهای ذیربط به خیل کارشناسان داده شده یکی دیگر از چالشهایی است که صنعت مشاوره با آن مواجه است. باتوجه بهاینکه نسبت حجم کارهای موجود به تعداد مشاوران اقتصادی بسیار اندک است، احتمال آلودگی این مشاوران بیشتر شده و امکان سالمماندن در فضای اقتصادی کشور بسیار ضعیف میشود. بهعنوان مثال قوهقضاییه با اعطای مجوزهای بسیار موجب ایجاد تعداد زیادی دفترخانه رسمی شدهاست؛ به نحوی که در شهری کوچک با 100 هزار نفر جمعیت دربرخی موارد 100 مجوز دفترخانه داده شده که خطای آنها را به شدت افزایش میدهد. در یک عبارت میتوان گفت که اقتصادی نبودن کار مهمی مانند مشاوره منجر به رشد شدید بروز خطا و فساد در آن میشود.
یک مثال عینی از بروز فساد به دلیل غیر اقتصادی بودن طرحها در سالهای اخیر افزایش موهومی سودهای بانکی بود که در نتیجه آن بازار سرمایه توان و قدرت رقابت با بانکها را نداشت و مجبور شد تا با بالا بردن کاذب قیمت و ایجاد شرایط نامناسب اقتصادی، موقعیت بدتری را فراهم آورند.
شاید بتوان گفتکه درحال حاضر بیشتر از هر زماندیگری نیازمند وجود مشاوران اقتصادی هستیم؛ مشاورانی قوی و باتخصص که فعالیتهای نهادهای مختلف را بهسوی اقتصادی شدن هدایت کنند.
حوزه مشاوران اقتصادی نیازمند غلبه بر مشکلات خود است. همانطور که گفتهشد بهبود روابط بینالملل و سرقفلی موجب تقویت این حوزه و ارزشمند شدن آن میشود. هدف نهایی این صنعت باید استقلال و گسترش باشد و همچنین باید بتواند نظرات علمی و کارشناسی خود را در گزارشها منعکس کند.
پس از برجام، بعضی از شرکتهای مشاوره اقتصادی دفاتری را در ایران راهاندازی کرده و شروع به فعالیت کردند که بهدلیل نبود تجارت بزرگ در ایران رفته رفته از فعالیت این شرکتها کاسته شد؛ اما در حال حاضر نیز چند شرکت فعال هستند. با توجه به شرایط کنونی و خروج آمریکا از برجام حضور شرکتهای بزرگی مانند بیناندکمپانی و مککنیزی در ایران دور از ذهن است، که دلیل اصلی آن هم رفتار محافظهکارانه این شرکتها در قبال ایران به دلیل عدم وجود منافع در کشور است. شاید در حال حاضر امکان حضور شرکتهای بزرگی که ذکر نام آن رفت در ایران مقدر نباشد اما شرکتهای کوچکتر مشاوره اقتصادی آن هم در اروپا و نه در آمریکا به تدریج میتواند منجر به حرکت رو به جلو برای پیشرفت اقتصادی کشور شود.