به گزارش میمتالز، در چند ماه اخیر که شاهد قطع برق و گاز بودیم، به دلیل تعطیلی کارخانهها و متعاقب آن کمبود سیمان، قیمتها در بازار برخی شهرها تا چندین برابر افزایش یافت؛ افزایشی که صرفا دلالها را تقویت کرد و مردم به شدت متضرر شدند؛ بنابراین در حالی که سالجاری تولیدکنندگان به هر دری برای دریافت مجوز افزایش قیمتها زدند و موفق نشدند، ظرف دو ماه با قطع برق و گاز و البته اصرار دولت بر ۵/ ۲ برابر شدن مازوت (جدا از هزینههای حملونقل) به عنوان سوخت جایگزین گاز، عملا تولیدکننده را خلع سلاح و تولید را از انتفاع خارج کرد تا بازار سیمان بزرگترین آشفتگی تاریخ را تجربه کند. هر چند در ادامه دولت به بازگرداندن قیمت مازوت به سالهای گذشته موافقت کرد، اما این کار و ابلاغ آن آنقدر دیر انجام شد تا گاز سیمانیها وصل شود. این روزها صنعت سیمان تا حدود زیادی از تعطیلی غیر قابل اجتناب کارخانهها به خاطر قطع گاز و برق رهایی یافته و تولید را از سر گرفته است، اما با این وجود با توجه به کمبودی که در بازار ایجاد شده شاید چندین ماه باید سپری شود تا شیب قیمتها ملایم شود.
حمید فرمانی باروق، مدیر عامل سیمان «آبیک» میگوید: در روزهای اخیر مشکل قطع برق و گاز رفع شده، اما با توجه به کمبود سیمان مشکل انباشت تقاضا در بازار به وجود آمده است از طرفی با توجه به ارزانفروشی بیرویه، امروز سیمان جای بسیاری از مصالح ساختمانی مانند قیر، گچ و آجر را گرفته و به همین دلیل میزان مصرف آن افزایش یافته است؛ بنابراین معتقد هستم در مراحل اولیه سه ماه طول میکشد تا میزان عرضه با تقاضا هماهنگ شود. نکته مهم دیگر اینکه حتی اگر این التهاب ناشی از کمبود بازار به پایان برسد، با توجه به قیمت حمل که به صورت توافقی و متفاوت از بارنامهها صورت میگیرد، به نظر نمیرسد قیمت سیمان در بازار مجددا به گذشته برگردد. البته در این افزایش قیمت کارخانهها هیچ گونه سهمی ندارند و کماکان با همان نرخهای مصوب عرضه خواهند داشت، اما شرایط بازار این تغییر قیمتها را رقم میزند.
وی در ادامه با بیان اینکه میتوان با اقداماتی باعث حذف واسطهها و کاهش قیمت سیمان شد، میافزاید: چنانچه شرکتها به اصلاح روشهای فروش رو بیاورند، اقدام موثری در کاهش واسطهها خواهد داشت. درحال حاضر ۱۷ شرکت زیر مجموعه سیمان تامین از طریق سامانه «سیمان یاب» که حدود ۲۰ روز پیش راهاندازی شده، اقدام به فروش سیمان میکنند؛ بنابراین چنانچه کسی پروانه ساخت داشته باشد، میتواند از این طریق سیمان مورد نیازش را خریداری کند. این در حالی است که تا قبل از راهاندازی این سامانه طرف حساب سیمان آبیک حداکثر ۲۰ نفر بود که مالکان پروژههای ساختمانی باید از آنها خرید میکردند، اما با راهاندازی این سامانه ظرف ۲۰ روز تعداد مشتریان سیمان آبیک به ۸۴۲ نفر رسیده است؛ بنابراین این انحصار و رانت که نصیب تعداد محدودی میشد، شکسته شده و مصالحفروشان، تولیدکنندگان بتن و سازندگان به صورت مستقیم و با حذف واسطهها سیمان مورد نیازشان را خریداری میکنند. ضمن اینکه چنانچه دولت در قیمتگذاری برای سیمانیها جذابیت به وجود بیاورد، با تقویت بنیه مالی سیمانیها قادر خواهند بود ظرفیت ۲۰ میلیون تن بلا استفاده این صنعت را فعال کنند و همین اتفاق باعث به تعادل رسیدن بازار میشود.
وی با اشاره به اینکه قطعا در صورت آزادسازی قیمت سیمان، جهش قیمتی در بازار ایجاد نخواهد شد، ادامه میدهد: زمانی که عرضه بیش از تقاضا باشد، جهش قیمتها در تمامی کالاها منتفی است. در صورت آزادسازی قیمتها ممکن است ابتدای کار جو روانی در بازار ایجاد شود، اما در ادامه با افزایش تولید، این جو روانی از بین میرود. همانطور که با پمپاژ سیمان به بازار التهاب چند ماهه سیمان ناشی از قطع برق و گاز از بین میرود. نهایتا با آزادسازی، هر کیسه ۲۵ هزار تومان میرسد که در افزایش هزینههای ساخت و ساز تاثیری ندارد و از طرفی با تقویت بخش تولید، ظرفیتهای بلا استفاده فعال خواهد شد.
مدیرعامل سیمان آبیک در مورد مشکلات حملونقل سیمان میگوید: واقعیت این است که هزینههای بخش حمل و نقل مانند استهلاک و قیمت لاستیک باعث شده این بخش چارهای جز افزایش قیمت نداشته باشد و این مساله را نباید با زیاده خواهی بخش حملونقل اشتباه کرد، اما قطعا نوسازی ناوگان و حمایت از بخش حمل و نقل مانند تامین لاستیک میتواند راهگشا باشد. ضمن اینکه گسترش حمل و نقل ریلی میتواند به بهبود وضعیت کمک کند. متاسفانه بر خلاف تمام دنیا حمل ریلی در کشور ما از جادهای هزینه بیشتری دارد و همچنین شرکتهای سیمانی برای حمل سیمان مجبور هستند تا مسافتی را با کامیون حمل کنند و مجدد برای حمل و نقل ریلی بارگیری کنند که این اتفاق بسیار هزینهبر است.
فرمانی باروق با اشاره به اینکه وقتی محصولی با قیمت هر کیلو ۲۳۷ تومان به فروش میرسد، هر گونه اقدام اساسی در این صنعت به بنبست میرسد، تصریح میکند: صادرات برای تولیدکنندگان صنعت سیمان برای سودآوری نیست. صرفا با این ارز میتوانند قطعات یدکی وارداتی را تامین کنند، چون قیمتهای صادراتی با توجه به هزینههای حملونقل تقریبا با قیمتهای داخلی برابری میکند.
وی در مورد جلسه انجمن سیمان با وزارت صمت میگوید: در جلسات خصوصی تمامی مسوولان حق را به صنعت سیمان میدهند، اما این صرف دادن حق بدون اقدام عملی کفایت نمیکند. معاون بازرگانی وزیر صمت ابتدای بهمن امسال مشکلات صنعت سیمان را برای وزیر تشریح و عنوان کرده که هزینههای صنعت سیمان از ۱۰۰ تا ۷۰۰ درصد رشد یافته است، اما اقدامی صورت نمیگیرد و هر بار به بهانههای مختلف این کار به آینده نامعلوم موکول میشود. در حالی که اگر ظرف دو سال آینده تغییرات عمده در قیمتها اتفاق نیفتد، باید منتظر تعطیلی برخی از کارخانهها باشیم. نمونه این مشکلات را در بحث قیمت پاکت سیمان دیدیم که چند ماه طول کشید تا قیمت پاکتی که اصلا ربطی به صنعت سیمان ندارد، در قیمت نهایی اعمال شود یا در ماجرای قیمت مازوت زمانی مصوبه اصلاح قیمت را ابلاغ کردند که گاز کارخانهها وصل شده بود. جالب اینکه برخی حتی عنوان میکنند که از ابتدا هم قیمتگذاری بر عهده دولت نبوده، اما واقعیت چیز دیگری است، چون به محض تغییر در قیمتها، سازمان حمایت و تعزیرات به شدت با واحدهای تولیدی برخورد میکند.
وی میافزاید: یک خط ۵ میلیون تنی فولاد حدود ۸۰۰ میلیون دلار هزینه دارد و خط ۵ میلیون تنی سیمان آبیک حدود ۹۰۰ میلیون دلار قیمتگذاری میشود. در حالی که سودآوری خط ۵ میلیون تنی فولاد از سود تمام صنعت سیمان بیشتر است. در دهه ۸۰ سیمان جایگاه خاص خودش را داشت و حداکثر قیمت هر تن سیمان نسبت به هر تن فولاد، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد بود، اما اکنون این نسبت به ۲درصد رسیده است. آنقدر سیمان ارزان شده که مالکان پروژههای ساختمانی اغلب از اسکلت بتنی استفاده میکنند و مصارف فولاد تغییر کرده است. جالب است بدانید برای تولید هر تن کلینکر ۲۲ دلار انرژی مصرف میشود، اما به دلیل ارزانی بیرویه اگر همین امروز منع قانونی نباشد، برای پیمانکاران به صرفه است که از آن به عنوان نخاله برای پر کردن چالهها استفاده کنند.
منبع: دنیای اقتصاد