به گزارش میمتالز، البته همین معادن نیز در سالهای اخیر وارد فاز مکانیزهشدن، شده است تا از یکسو حجم تولید را افزایش داده و از سوی دیگر دشواریهای آن را تا حدودی تقلیل دهد. دشواریهای استخراج زغالسنگ بر اهل فن آن مخفی نیست، ولی شاید بسیاری از افراد جامعه ذهنیت دقیقی از سختیهای کار در این معادن را ندارند بنابراین باید به صراحت عنوان کرد که این ماده معدنی سیاهرنگ، اگر مورد توجه جدی قرار نگیرد بخشی از توسعه صنعت فولاد در کشور را دستخوش ناآرامی خواهد کرد. البته مکانیزهشدن معادن استخراج زغالسنگ میتواند بخش مهمیاز این مشکلات را مرتفع کند. در همین خصوص در گفتوگویی با یاور شوشی، مدیر عملیات زیرزمینی معادن پروده ۵ و ۶ به بررسی واقعیتهای صنعت استخراج زغالسنگ پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
اینکه توسعه صنعت فولاد بر پایه مصرف زغالسنگ در مقایسه با احیای مستقیم و استفاده از گازطبیعی از یک عقبافتادگی برجسته برخوردار است، یک واقعیت غیرقابل انکار بوده و نمیتوان منکر آن شد، ولی این نکته که دلیل آن بدبینی به صنعت زغالسنگ بوده را باید با ذکر یک مثال توضیح داد. تولید داخلی زغالسنگ حدود ۳ میلیون تن در سال بوده، ولی نیاز صنایع فولاد و دیگر صنایع به زغالسنگ حدود ۶ میلیون تن است، بنابراین تنها حدود ۵۰درصد زغالسنگ مورد نیاز صنایع کشور در داخل تولید میشود. با راهاندازی فولاد زرند و به ظرفیت نهایی رسیدن کارخانه کک طبس و کک زرند نیاز به افزایش تولید اجتنابناپذیر خواهد بود و با در نظر گرفتن پارامترهای فنی نیاز به تامین زغالسنگ با پلاستومتری مناسب و گوگرد پایین برای صنایع ضروری است. این موارد به معنی آن است که صنایع مصرفکننده زغالسنگ و کک با چالش تامین مواد معدنی همراه خواهند بود، بنابراین باید به افزایش حجم تولید و استخراج زغالسنگ اندیشید. این در حالی است که ذخایر معدنی بسیاری در کشور وجود دارد که از امکان بهرهبرداری برخوردار بوده، اگرچه به مدیریت دقیق تولید و شاید اصلاح شیوه قیمتگذاری نیاز داشته باشد. در هر حال ریسک تامین امن زغالسنگ را باید جدی گرفت تا نگرانیهایی که هماکنون برای تامین بسیاری از مواد معدنی در کشور وجود دارد، گریبانگیر زغالسنگ نشود. البته استخراج مکانیزه زغالسنگ یکی از راههای مهم برای گذار از پیچیدگیهای این صنعت است که میتواند یکی از مهمترین رویکردها برای مقابله با ریسکهای آینده تامین امن زغالسنگ باشد.
نصب ماشینآلات و تجهیزات و استخراج ماشینی به جای استخراج دستی شاید سادهترین تعریف از استخراج مکانیزه زغالسنگ باشد که برای نیروی کار امنیت بیشتری ایجاد کرده و بهرغم نیاز به سرمایهگذاری بالا، اما از راندمان تولید جذابی برخوردار است، البته معادن زغالسنگ اغلب حالت لایهای دارد و از ویژگیهای زمینشناسی و فنی متفاوتی برخوردار هستند تا جاییکه امکان مکانیزهشدن معادن با یکدیگر متفاوت است.
در حالحاضر تنها معدن تماممکانیزه کشور معدن زغالسنگ پروده (یک) طبس است که هماکنون در حال استخراج زغالسنگ است. البته از لحاظ فنی بسیاری از ذخایر زغالسنگ ایران از امکان مکانیزهشدن فرآیندهای استخراجی برخوردار نبوده، ولی این ویژگی مهم به معنی عدم امکان توسعه استخراج مکانیزه در کشور نیست. به عنوان مثال در راستای مکانیزاسیون استخراج زغالسنگ مطالعات جدی در بلوکهای متعدد منطقه معدنی پروده طبس در حال انجام است و شرکتهای بهرهبردار به جد پیگیر این موضوع بوده و حتی میتوان گفت شرکتهای فعال در پروده در این زمینه پیشتاز دیگر پهنههای زغالی ایران هستند.
برای مکانیزاسیون استخراج؛ بررسی فنی و اقتصادی دقیق باید صورت گیرد و ویژگیهای فنی را باید مدنظر قرار داد، ولی دیر یا زود بلوکهایی که قابلیت را داشته باشند به سمت مکانیزاسیون خواهند رفت و شاید این رخداد یک الزام فنی مهم برای این صنعت بهشمار رود که نیاز به بررسیهای دقیقتری دارد.
واقعیتهای بازار زغالسنگ همچون هر کالای دیگری در بازهای از زمان متاثر از شرایط عرضه و تقاضاست و ناخودآگاه رشد قیمتها به معنی پتانسیل رشد عرضه به بازارهای داخلی و جهانی است.
در گذشته قیمتگذاری زغالسنگ هر ساله یکی از دغدغههای تولیدکنندگان این محصول بود و افزایش قیمت در برابر افزایش هزینههای تولید رقم برجستهای بهشمار نمیرفت و تولیدکنندگان همواره با چالش مواجه بودند، بنابراین باعث عدمثبات تولید داخلی شده بود، اما طی چند سال اخیر به همت انجمن زغالسنگ ایران و بهخصوص تلاش ریاست انجمن مهندس مجتهدزاده تعیین قیمت زغالسنگ بر اساس نسبتی از قیمت شمش فولاد خوزستان به تثبیت رسید که خدمت ماندگاری به این صنعت بوده و باعث ثبات و حتی افزایش تولید داخلی شده است. بهرغم اینکه تولید فعلی جوابگوی نیاز صنایع کشور نیست، اما با توجه به شرایط ایجاد شده و قیمت شناور این محصول امیدواریم چشمانداز آینده صنعت اشتغالزای زغالسنگ، افزایش تولید و بهرهوری باشد و در آینده بتوانیم حداقل نیاز صنایع داخلی را برطرف کنیم که مستلزم رشد تقریبا ۲ برابری حجم تولید معدنی است.
همانگونه که در شیوهنامه ذکرشده، ورود حداکثری زنجیره ارزش صنعت فولاد به بورس کالا یک رویکرد بالادستی است و با توجه به بازار مصرف اصلی زغالسنگ در صنعت فولاد، این پتانسیل به صورت نانوشته وجود دارد. در اینخصوص در حال بررسی این روند کلی هستیم که این داده یعنی ورود زغالسنگ به بورسهای کالایی به منزله ایجاد یک بازار جدید، همچنین پتانسیل تامین مالی نوین در برابر واحدهای معدنی تولیدکننده زغالسنگ و مشتقات آن خواهد بود. بهعنوان مثال میتوان گفت تقریبا تمامی انواع سنگآهن از کلوخه و سنگآهن دانهبندی شده تا کنسانتره و آهناسفنجی در بورس کالا پذیرش شده، بنابراین به صورت تئوریک پتانسیل ورود زغالسنگ به بازارهای رسمی وجود دارد اگرچه ماهیت زغالسنگ بیشتر به بورس انرژی مربوط بوده، زیرا از حاملهای انرژی بهشمار میرود. البته این فرآیند نیاز به بررسیهای بیشتری دارد که در حال مطالعات اقتصادی و تجاری در این خصوص هستیم.
منبع: دنیای اقتصاد