به گزارش میمتالز، تغییرات کمیسیون مقررات هستهای ایالات متحده امریکا و آژانس بین المللی انرژی اتمی در دهه ۱۹۸۰ تعریف مواد اولیه را اصلاح کرد. این اقدام، تمام عناصر خاکی کمیاب با ارزش را که در مونازیتها و سایر سنگ معدنهای حاوی توریم از جمله عناصر خاکی کمیاب سنگین وجود دارد، به عنوان یک سوخت هستهای پیشرو طبقه بندی کرد. عناصر خاکی کمیاب سنگین که برای امنیت ملی و انرژی حیاتی هستند، به دلیل افزایش محتوای رادیواکتیو (توریم، اورانیوم) دیگر نمیتوانستند در امریکا یا سایر کشورهای عضو آژانس انرژی هستهای استخراج و پردازش شوند.
سایر کشورها هنوز ارزش این عناصر خاکی کمیاب را درک نکرده بودند، زیرا مگنتهای نئودیمیوم تا سال ۱۹۸۲ اختراع نشده بود، و کل زنجیره ارزش عناصر خاکی کمیاب به سرعت به چین منتقل شد. شرکتهایی مانند Molycorp، Rhodia و صنایع ژاپنی داوطلبانه تمام فناوریهای استخراج، پالایش و فناوری متالورژیک عناصر کمیاب را به چین منتقل کردند (حدود دهه ۱۹۸۰). هدف این بود که هزینه محصول نهایی کاهش یابد و مشکلات زیست محیطی را از خود دور کنند. امروزه بازیگران سیاسی میخواهند شما باور کنید که این فناوریها به سرقت رفته اند، اما این درست نیست.
چین چنین مقررات محدود کنندهای نداشته (داشتن "وضعیت ناظر" آژانس بین المللی انرژی هسته ای)، به همین دلیل آنها توانستند جایگزین ایالات متحده و سایر کشورها در تولید و پردازش عناصر خاکی کمیاب سنگین شوند. امروز چین انحصار زنجیره ارزش این عناصر را مدیریت میکند.
عناصر خاکی کمیاب به قدری در اهداف و آرمانهای دولت چین نقش اساسی دارند که چهار رهبر از پنج رهبر گذشته شخصاً برنامههای ملی عناصر کمیاب را تصویب کرده اند. نکته جالبتر اینکه حداقل دو نفر از پنج رهبر گذشته چین، دنگ شیائوپینگ و شی جین پینگ، سرمایه گذاریهای خانوادگی قابل توجهی در صنعت پالایش و تولید متالورژیک عناصر کمیاب داشته اند. در سال ۱۹۹۷ خانواده دنگ، شرکت Magnequench، تنها تولید کننده مگنتهای نئودیمیوم در امریکا را خریداری کردند و آن را به چین منتقل کردند. خانواده شی پیش از روی کار آمدن وی نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار در شرکتهای پالایش و متالورژی عناصر خاکی کمیاب سرمایه گذاری داشتند.
برای اینکه چین انحصار خود را بسازد، باید از مزایای هزینه و مقیاس خود برای جابجایی سایر تولیدکنندگان منابع استفاده میکرد. در آن زمان، بیش از ۷۰ درصد از تولید عناصر کمیاب چین محصول جانبی و بدون هزینه یک معدن سنگ آهن بود.
هنگامی که کنترل تولید منابع را به دست آورد، زنجیره ارزش را بالا برد (با کمک امریکا، فرانسه و ژاپن). سپس، چین در تصفیه، جداسازی، متالورژی، آلیاژها و مگنتها مهارت پیدا کرد و همه رقبا را کنار زد (ژاپن، آخرین کشور غیر -چینی تولید کننده فلز بکر، تولید فلز جدید را در سال ۲۰۱۸ کنار گذاشت).
با کنترل چین بر کل زنجیره ارزش، میتوانست بر نقاط استراتژیکتر زنجیره ارزش پایین دستی تمرکز کند. حدود ۹۰ ٪ از کل ارزش عناصر خاکی کمیاب فقط از ۴ عنصر حاصل میشود: نئودیمیوم (Nd)، پرازئودیمیم (Pr)، دیسپروزیوم (Dy) و تربیوم (Tb). ۹۵ درصد از کل ارزش عناصر خاکی کمیاب از فلزات خاکی کمیاب، آلیاژها و مگنتها (در درجه اول از Nd، Pr، Dy و Tb) حاصل میشود. ۱۳ عنصر غیر فلزی دیگر در مجموع ۵ ٪ از ارزش آن را تشکیل میدهند (La، Ce، Sm، Gd و Y دارای ارزش منفی قابل توجه تا متوسطی هستند).
چین در همان اوایل متوجه شد که میتواند استخراج و در نهایت تصفیه عناصر کمیاب را به جریان درآورد، زیرا این کومودیتیها (کنسانترهها و اکسیدها) هیچ کاربرد با ارزش بالایی ندارند.
مدتی بعد، از سال ۲۰۱۵ چین به طور فعال تولید منابع در خارج از چین را آغاز کرد. اهداف دوگانه این بود که مسائل زیست محیطی در خارج از مرزها حفظ شود و همچنین منابع داخلی هم حفظ شود. این استراتژی بسیار موفق بوده است، زیرا رقبای اصلی چین مستقیماً پروژههای استخراج و پالایش در امریکا، کانادا و استرالیا را تأمین مالی میکنند که به رشد بیشتر این انحصار متالورژیک چین تداوم خواهد بخشید.
در حال حاضر چین برای تولیدکنندگان منابع غیرچینی، جهت تولید کنسانتره عناصر خاکی کمیاب و اکسیدهای مخلوط و عرضه آن به چین، یک محیط حاشیه سود خالص مثبت فراهم نموده است. چین به تدریج از تولید غیر چینی اکسیدهای تصفیه شده و جدا شده پشتیبانی خواهد کرد، زیرا این قسمت آسیب رسانترین بخش به محیط زیست است. چین با استفاده از منابع مالی، زیرساختها، بازپرداخت بدهی و تزریق سرمایه به عنوان بخشی از برنامه یک کمربند - یک جاده، به پرورش منابع طولانی مدت برای تولید کنسانترهها و اکسیدها پرداخت. چین میتواند با خیال راحت تولیدکنندگان منابع جدید غیر چینی را پرورش دهد، زیرا این رقبای احتمالی نمیتوانند از تولید اکسیدهای جدا شده جلوتر بروند.
چرا؟ زیرا چین از معافیتها و یارانههای پنهانی و غیر شفاف برای از بین بردن هرگونه سود بالقوه برای رقبا استفاده میکند. بدون پتانسیل سود و بدون رقیب، این انحصار متالورژیک برای چین همچنان امن و رقابتی باقی میماند.
منبع: ایفنا