به گزارش میمتالز، امیرعلی امیرباقری با اشاره به روند معاملات بورس در هفته سوم اردیبهشت اعلام کرد: در ابتدای هفتهای که گذشت تا حدودی فشار فروش در بازار حاکم بود، اما این روند در اواسط و اواخر هفته تغییر کرد و توانست با جذب اعتماد برخی از سهامداران خرد جان تازهای بگیرد و از اواسط هفته خروج جدی پول از صندوقهای با درآمد ثابت صورت گرفت.
موضوع نرخ ارز یکی از مهمترین متغیرهایی است که با اثر مستقیم بر روند بازار سهام همراه است. نرخ ارز اکنون از دو موضوع مهم تاثیر میپذیرد که نخستین عامل سیاست خارجی و نکته دیگر نقدینگی است. بحث سیاست خارجی میتواند به لحاظ تکنیکالی اثرگذار بر نرخ ارز باشد. تقاضا و عرضه ارز ناشی از خوشبینی و بدبینیهای سیاسی میتواند این بازار را تحت تاثیر قرار دهد.
با توجه به اینکه نقدینگی میتواند اثرگذار بر نرخ ارز باشد بنابراین سیاستهایی که منجر به انبساط نقدینگی میشوند، موثر بر نرخ ارز هم خواهند بود.
ممکن است به لحاظ تکنیکالی بعد از گشایشها و توافقات صورت گرفته در حوزه سیاست خارجی فشار فروشی در کلیت بازار ارز ایجاد شود. حجم نقدینگی با این اتفاق افزایش پیدا میکند و به روند افزایشی ادامه خواهد داد بطور طبیعی در آینده در صورت شتاب این شیب افزایشی با افزایش نرخ ارز همراه خواهیم بود.
یکی از مسایلی که باید مورد توجه قرار گیرد جلوگیری از سیاست سرکوب نرخ ارز است که در این زمینه باید اجازه داده شود تا نرخ از دل بازار و عرضه و تقاضای واقعی نشات بگیرد. بازار انتظار تورمی و حجم نقدینگی را در تعیین نرخ ارز دخیل میکند بنابراین باید گاهی و هر چند سال یکبار با جهش قیمتی نرخ ارز مواجه بود. یکی از مهمترین نکاتی که میتواند کانال معقول، مطمئن و بلندمدت را برای نرخ ارز ترسیم کند و فعالان اقتصادی را از شوکهای ارزی در امان نگه دارد موضوع کنترل تورمی و پرهیز از سیاست دستوری نرخ ارز است.
ماه آینده در حوزه داخلی با انتخابات ریاست جمهوری همراه است که شخص رییس جمهور با توجه به سیاستهای مالی که در اختیار دولت قرار دارد، میتواند اثرگذار بر نرخ بهره و تورم اسمی باشد. بطور حتم سیاستهایی که رییسجمهور بعدی در حوزه قیمتگذاری دستوری، کنترل قیمت ارز، کنترل نقدینگی و حرکت به سمت بازار باز دنبال میکند، میتوانند اثر قابل توجهی را بر معاملات بازار سرمایه داشته باشند.
اکنون برنامه کاندیداهای رییس جمهوری با جزییات بیان نشده و فقط به استراتژی بلندمدت بسنده کردهاند. در ابتدا باید روزهای آینده مشخص شود چه افرادی در انتخابات شرکت میکنند و چه برنامهای برای بخش کلان اقتصاد و سیاست ایران خواهند داشت، زیرا بازار سرمایه نخستین بازاری خواهد بود که از این موضوع تاثیر میپذیرد.
به نظر میرسد در حوزه سیاست خارجی امیدهایی در وین زنده شده باشد و در کنار آن رییس جمهور هم از شکسته شدن تحریمها خبر داده است. این مسایل منجر به روشن شدن افق سیاسی میشود که بحث انتظار تورمی و شوک ارزی از سر اقتصاد ایران باز خواهد شد. این عوامل وابسته به بنیاد اقتصادی ایران است که در راس آنها حجم نقدینگی وجود دارد.
تورم انتظاری که تحت تاثیر عوامل روانشناسی - اجتماعی است تا حدودی با روشن شدن افقهای سیاسی آرامتر میشود و از حرکات هیجانی و ورود تقاضای سفته بازانه به بدنه بازارها خودداری میکند که این موضوع میتواند در کوتاه و میانمدت مانع از شوکهای تورمی و انتظاری شود.
اکنون متغیرهای فعلی ریسک به نسبت زیاد و ابهام سنگینی را بر بدنه بازار وارد میکنند. این امر باعث شده تا تقاضای سنگینی ظاهر نشود مگر در برخی از سهام بنیادی که قیمتهای جهانی بصورت اهرمی به کمک آنها میآید. در میان و بلندمدت اتفاقات رخ داده یک سال اخیر و از طرفی چشماندازهای سیاسی و اقتصادی آتی تاثیر را بصورت مستقیم بر بدنه بازار سرمایه میگذارند.
راه صنایع و سهام از یکدیگر جدا میشوند و در بازار حرکت جمعی سهام که منتج به حرکت سنگین شاخص شود را شاهد نخواهیم بود. به احتمال زیاد مسیر یک صنعت با صنایع دیگر جدا میشود که این موضوع نویدبخش پیشرو به سمت تحلیل محوری شدن خواهد بود. سرمایهگذاران باید در بازاری که عمده حرکت آن بر اساس تحلیل است و با توجه به متغیرهای حاضر و آتی در حوزه سیاسی و اقتصادی اقدام به سرمایهگذاری کنند.
مصوبات سران قوا نشان میدهد همچنان بازار سرمایه در راس توجه ارکان حاکمیت قرار دارد، دلسردی سهامداران از سرمایهگذاری و انتظار آنها برای کسب سودهای سنگین باید اصلاح شود. سهامداران باید دید برای کسب سود از این بازار را از کوتاه به میان و بلندمدت تغییر دهند و روش تحلیل را از تورم محور به سود محور سوق دهند، زیرا در این صورت میتوان از فرصتهای آتی بازار استفاده کرد.
نکته قابل توجه در زمینه مصوبات سران قوا تصمیمگیریهای ضروری برای بازگشت عقلانیت و پرهیز از هیجان است. امکان دارد این اقدامات به دور از تزریق مستقیم نقدینگی و از جنس اقدامات تشویقی و حمایتی باشد که بطور طبیعی این اقدام بسیار مطلوبتر از تزریق مستقیم نقدینگی به بدنه بازار است.
تزریق مستقیم نقدینگی از طرف دولت در تضاد با روح بازار آزاد است. این اقدام ممکن است در کوتاه مدت با تاثیر مثبت همراه باشد، اما در میان و بلندمدت تا زمانی که روندها شکل نگیرد ورود این نقدینگی در بدنه بازار بیتاثیر خواهند بود. اقدامات تشویقی و حمایتی سهامداران برای سرمایهگذاری در بورس در میانمدت به بهبود روند، بازگشت عقلانیت و جلوگیری از هیجان در بازار کمک خواهد کرد. بهتر است سهامداران نسبت به این مصوبات خوش بین باشند و تا حدودی انتظارات را با واقعیات اقتصادی مطابقت دهند.
منبع: بورس پرس