به گزارش میمتالز، اما با این حال آنهایی که معتقد بودند متقارن شدن دامنه نوسان کمک قابلتوجهی به بهبود اوضاع بورس و سهامداران میکند، همچنان معتقد بودند که باید گذاشت چند روز از اجرایی شدن این مصوبه بگذرد و بعد به صورت نهایی بگوییم که در بهبود وضعیت بورس مفید واقع شده است یا خیر. اما رشد شاخص بورس، باعث شده بود افرادی که معتقدند بهزودی بورس وضعیت خوبی پیدا میکند دست بالا را در توییتر فارسی داشته باشند.
این افراد که در ماههای گذشته هم معتقد بودند که وضعیت بورس در هفتههای نزدیک به برگزاری انتخابات به طور مثبت تغییری میکند، حالا که بورس در ریل افزایش شاخص قرار گرفته است، نوشتههایشان بیشتر از قبل مورد توجه سهامداران خرد و تازهوارد به شبکهاجتماعی توییتر قرار گرفته است. حالا که صحبت از سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شد، به حاشیههای روز آخر ثبتنام کاندیدا در فضای توییتر فارسی و در گعده فعالان حوزه بورس و سهامداران هم بپردازیم. حضور عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی هم از دیگر سوژههایی بود که کاربران فعال در حوزه اقتصاد و بورس درباره آن در صفحههای شخصی خود مینوشتند. اما در گعده فعالان حوزه بورس و اقتصاد در توییتر، از ثبتنام همتی در انتخابات خیلی استقبال نشد و اکثر نوشتهها انتقادی بود. افزایش قیمت دلار، رشد نقدینگی، سقوط بورس، وضعیت رمزارزها و... از جمله موضوعاتی بود که منتقدان رییس کل بانک مرکزی دولت دوازدهم به آن اشاره میکردند. آنها همچنین به خبرنگاران حاضر در وزارت کشور هم انتقاد میکردند که چرا از همتی یا دیگر افراد حاضر در این محل برای ثبتنام در انتخابات درباره عملکردشان و اتفاقاتی که در حوزه بورس یا دیگر حوزههای اقتصادی افتاده است، سوالی نکردهاند. در این فضا این گروه، در کنار تحلیلها و پیشبینیهایشان برای تایید صلاحیت افراد ثبتنام کننده و برنامهها و راهکارهای آنها در حوزه بورس، برخی از نوشتهها مثل همیشه با زبان طنز و شوخی بود. افراد زیادی در صفحههایشان درباره این مساله مینوشتند که در زمان تبلیغات کاندیداها سهامداران چه شعاری در رابطه با بهبود وضعیت بورس سر میدهند. مثلا اسم کاندیدای خود را مینوشتند و در ادامهاش مینوشتند سقف شاخص را بشکن یاای منجی بورسیها، صف فروش را بشکن. این توییتها و نوشتهها در فضای توییتر خیلی مورد استقبال قرار نگرفت، اما در کانالهای تلگرام و صفحههای اینستاگرام مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده بود و آدمهای زیادی آنها را در صفحهها یا استوریهای خود بازنشر میکردند. یکی دیگر از موضوعاتی که در ماجرای ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری توجه فعالان حوزه بورس و سهامداران را در توییتر به خود جلب کرده بود، صحبتهای یکی از کاندیداها بودکه از فقر و تبعیض و سوختبری و کولبری سخن گفت. این مساله از این جهت مورد توجه گعده بورسیها در توییتر بهخصوص سهامداران قرار گرفته بود که در نوشتههایشان به این مساله میپرداختند که چرا بغض هر روزه سهامداران را ندیدهاند. این افراد با لیست کردن وضعیت اقتصادی گذشته و امروز به این مساله میپرداختند که به خوبی به یاد دارند که بورس سبز پوش بود و مردم را دعوت به بورس کردند، اما در نهایت از دست دادن سرمایهها دستاورد این دعوت همه گیر به بورس شد.
یکی دیگر از بحثهایی که در این فضا به آن پرداخته میشد، این مساله بود که کدام کاندیدا برای بورس و سهامداران بهتر است. در لابهلای این بحث، کاربری هم درباره این مساله نوشت که تصویب افایتیاف برای بورس و سهامداران خوب است و باید به این مساله توجه کرد که کدام یک از کاندیداها این موضوع را در برنامه کاری خود ارائه میدهد. اما در پاسخ به این تحلیل برخی از کاربران اینطور نوشتند که پس چرا هرموقع در سالهای اخیر نام گشایش اقتصادی یا تصویب افایتیاف یا توافق میآمد بورس قرمز میشد؟ و مطرح کنندههای این سوال، اینطور پاسخ میدادند که دلیل این مساله این بود که برای دولتهای ایران فارغ از اینکه از چه جناحی باشند، گشایش اقتصادی یعنی بوی درآمد نفتی و احساس بی نیازی از تولید داخلی و بورس. اما از بحث انتخابات که بگذریم، صحبتهای محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی درباره رمزارزها مورد توجه کاربران شبکهاجتماعی توییتر قرار گرفته بود. او به تازگی در بخش خبری ۲۱ شبکه یک صداوسیما مدعی شده است که روزانه بین سه تا پنج هزار میلیارد تومان از طریق وبسایتهای تبادل رمزارز در کشور معامله انجام میشود. کاربرانی با بازنشر این بخش از صحبتهای این نماینده مجلس درباره این مساله با زبان گلایه و انتقاد مینوشتند که سیاستهای مداخلهای و آزمون و خطایی مسوولان کشور باعث به وجود آوردن چنین وضعیتی برای مردم شده است. در سوی دیگر ماجرا، اما کاربرانی هم بودند که از این وضعیت ابراز رضایت میکردند. آنها در نوشتههایشان با خرده گرفتن به منتقدان سرمایهگذاری مردم در حوزه رمزارزها، درباره این موضوع مینوشتند که سرمایهگذار باید آزادی این مساله را داشته باشد که در هرکجا که علاقه داشت سرمایهاش را سرمایهگذاری کند. اما در مقابل چنین نظری، آن دسته از افرادی که منتقد سرمایهگذاری مردم در حوزه رمزارزها بودند، این مساله را مطرح میکردند که حرف این گروه را قبول دارند، اما در شرایطی که بازارهای سرمایه داخل کشور اسیر هیجان، مداخله، آزمون و خطا نباشد تا سرمایهگذاران از سر ناچاری و اجبار برای حفظ سرمایه هایشان به یک بازار سرازیر نشوند. آنها همچنین به این مساله میپرداختند که، چون سیستم مراوده مالی ایران جهانی نیست، سرمایهگذاری در حوزه رمزارزها برای مردم کاری پر ریسک است و ممکن است تبعات جبران ناپذیری برای آنها در آینده در پی داشته باشد.
مهمترین نتیجه مداخله در بورس، اختلال قیمتی یا distortion است که نتیجه قطعی آن در بلندمدت و حتی در میانمدت ناکارآیی است. مداخله در قیمت برخی اقلام ضروری برای مدت مشخص و تحت شرایط خاص، توجیه دارد، ولی در بورس همان توجیهات نیز وجود ندارند.
منبع: دنیای اقتصاد