به گزارش میمتالز، یادداشت اختصاصی/ مهندس محمدصادق چیت ساز/عضو هیات مدیره اتحادیه صنف آهن و فولاد ایران
بر اساس چشمانداز افق ۱۴۰۴ که برای تولید برخی محصولات همچون فولاد برنامهریزیشده است، نیاز مبرم به مواد اولیه و آب وجود دارد و این در حالی است که کشور با کمبود آب روبهروست و برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام، سالیانه ۲۵۷ میلیون مترمکعب آب نیاز است.
میزان مصرف آب در صنعت فولاد کمتر از بخش کشاورزی است، اما به دلیل اهمیت بهینه سازی مصرف آب، شرایط ایجاب میکند این صنعت در این حوزه پیشتاز باشد. یک کیلوگرم برنج تقریبا معادل یک تن فولاد آب مصرف میکند و حال سوالات گوناگونی پیش میآید؛ کدامیک برای کشور مهمتر و حیاتی ترند؟ وقتی منابع کافی برای هر دو وجود ندارد، کدام یک را باید در اولویت بالاتری قرار داد؟ و یا اینکه اشتغال در کدام بخش اهمیت بیشتری دارد؟ در کدام بخش نباید اشتغال را فدای مصرف آب کمتر کرد؟
وقتی همه این تکههای پازل را در کنار هم میچینیم میبینیم مساله آن چنان پیچیده و در هم تنیده است که به این سادگی قابل حل نیست. دست زدن به هر بخش منجر به بروز تغییراتی میشود که اثر دینامیکی بر دیگر بخشها داشته، منجر به بروز بحرانهای احتمالی میشود.
میزان مصرف آب در صنعت فولاد به نوع فرآیندهای تولید مورد استفاده در کارخانه، نرخ محصولات تولیدی و سطح فناوریها و نوع طراحی دستگاهها و ماشینآلات مورد استفاده و میزان بازیابی و تصفیه آب در سیستم تولید بستگی دارد و نکته بسیار مهم میزان آبی است که به ازای تولید هر تن فولاد با استفاده از سیستمهای تصفیه پساب به سیستم برگردانده میشود.
بهطور متوسط میزان مصرف سرانه آب به ازای تولید هر تن فولاد در شاخص جهانی حدود ۲۸ مترمکعب بر تن بوده که از این میزان حدود ۵/۱ درصد بازیافت شده و به خطوط تولید بازمیگردد و ۳ درصد بهصورت بخار و ضایعات دیگر هدر میرود و ۵/۹۵ درصد فاضلاب تولیدی است.
مولفههای موثر بر میزان مصرف آب در صنعت فولاد را میتوان در پنج بخش دسته بندی کرد که شامل سبد محصولات و ظرفیت تولید خطوط تولید فولاد، فرآیندهای فولادسازی خصوصاً در ردههای بالادستی (فولادسازی و ریخته گری) و میاندستی (نورد)، سطح فناوری، طراحی، تکنولوژی و عمر تجهیزات و ماشینآلات خط تولید، سطح بازدهی و کیفیت سیستمهای اندازه گیری مصرف آب صنایع و میزان بازیابی آب و سطح تکامل چرخه بازگردانی آب به شبکه تولید میشود.
بر اساس گزارش طرح جامع مطالعات زنجیره فولاد کشور، کل نیاز آبی طرحهای محتمل، در دست اجرا و تکمیل زنجیره ۸۵ میلیون مترمکعب در سال است. واحدهای در نظر گرفتهشده در این طرح به دو بخش استانهای مجاور دریای جنوب و غیرمجاور آن تقسیمشدهاند. استانهای مجاور دریای جنوب را خوزستان، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان تشکیل دادهاند که بالغبر ۱۴ میلیون مترمکعب در سال (۱۷ درصد) مصرف دارند. این در حالی است که مصرف استانهای غیرمجاور در حدود ۷۱ میلیون مترمکعب (۸۳ درصد) است.
مهمترین موارد مصرف آب در صنعت فولاد شامل موارد ذیل است:
خنککاری، (تجهیزات، کورهها، محصولات میانی تولیدشده آهنی و فولادی، کک فرآوریشده و…) منبع بخار مورد استفاده در فرآیند تولید یا نیروگاههای برق
کنترل، فرو نشاندن و پاکسازی غبارها و گازهای آلودهکننده
تمیزکاری سطوح و زدودن پوستههای اکسیدی
محلولهای خطوط اسیدشویی
حلال محیط آبی به منظور روانکاریهای روغنی یا پایه آب
غبارزدایی مواد اولیه
مصارف شستوشو و ...
بزرگترین واحدهای مصرفکننده آب در صنعت فولاد به ترتیب اهمیت واحد آهنسازی (کوره بلند)، واحد نورد گرم، واحد نورد سرد، واحد ککسازی، واحد کوره قوس الکتریکی، واحد ریختهگری پیوسته و بقیه واحدها قابل دسته بندی هستند.
خوشبختانه فولاد مبارکه بحث محیط زیست را یکی از الزامات و مسوولیتهای اجتماعی خود دانسته و آن را با مباحث اقتصادی گره نمیزند و از ابتدای راهاندازی موضوع محیط زیست را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده، به گونهای که به موازات تولید فولاد در این شرکت، سه مولفه آلایندههای هوا، آب و خاک همواره مورد توجه بوده است. معمولاً اغلب شرکتها، سالها پس از راهاندازی به فکر توجه به موضوعات زیست محیطی و پساب میافتند، ولی شاهد هستیم که در این زمینه شرکت فولاد مبارکه، همزمان با راهاندازی خطوط تولید، تصفیه پساب صنعتی را نیز آغاز کرد و واحد تصفیه پساب صنعتی همزمان با راهاندازی خطوط تولید در مدار قرار گرفت و از پساب تصفیه شده برای آبیاری فضای سبز ۱۶۰۰ هکتاری استفاده کرده است.
ازجمله اقدامات مهم و بسیار موثری که در خطوط تولید شرکت فولاد مبارکه مورد توجه قرار گرفته است، نصب دستگاههای غبارگیر در خطوط تولید بوده که در بهداشت و سلامت محیط کارکنان و همچنین در بهبود شرایط زیست محیطی منطقه نقش و تاثیر بسیار مثبتی داشته است.
در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری فولاد مبارکه، به مباحث زیست محیطی از لحاظ استراتژیک نگاه میکنند و ارزش و توجیه اقتصادی در قبال توسعه پایدار برای شرکت موضوعیتی ندارد، یعنی زمانی که پروژهای زیست محیطی تعریف میشود، دیگر فقط به دنبال بازگشت سرمایه نیستند و این بدان معناست که موضوع محیط زیست از مباحث مهم فولاد مبارکه است،
بیشترین میزان مصرف آب در بخشهای تولید آهن اسفنجی و تولید فولاد خام است، لذا باید با مدیریت صحیح در این بخشها الگوهای مناسبی ارائه شود. شایانذکر است که آمارها نشان میدهد که میزان مصرف آب به ازای تولید هر تن گندله، آهن اسفنجی و فولاد خام تولیدی از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ کاهش داشته است.
هرچند در سالهای نخست بهرهبرداری، برای تولید ۲.۴ میلیون تن سالانه فولاد، در حدود ۲۸ میلیون متر مکعب آب از رودخانه برداشت کرده است، ولی هماکنون با وجود تولید بیشتر، این عدد به رقم ۲۰ میلیون متر مکعب در سال رسیده که این کاهش مصرف، بدون برنامه ریزی میسر نبود. بررسیها نشان میدهد که اصلاح فرآیندهای مصرف آب در داخل شرکت و همچنین بازچرخانی و اصلاح تصفیهخانههای داخل فولاد مبارکه و استفاده از پسابهای شهری عوامل این کاهش حجم مصرف آب بوده است. نرخ مصرف آب در فولاد مبارکه از نرخ ۱۶ لیتر به عدد ۴ لیتر در یک کیلوگرم فولاد رسیده است که به نظر میرسد عدد مناسبی باشد.
وضعیت پساب در منطقه طی سالهای گذشته به گونهای بوده که شهرهای همجوار پساب شهری خود را در داخل رودخانه رها میکردند و عملا وضعیت آب رودخانه در پاییندست وضعیت غیرمطمئنی برای مصارف مختلف بوده است و در شهرهای اطراف از جمله شهرستان مبارکه و لنجان، شهرهای دیزیچه، زیبا شهر، مبارکه، صفاییه، کرکوند، زرین شهر، ورنامخواست، سده لنجان و شهر زاینده رود، شبکههای فاضلاب و تصفیه خانهها با سرمایهگذاری شرکت فولاد مبارکه ایجاد، اصلاح و بازسازی شده است و بر این اساس قسمت عمده شبکه جمعآوری فاضلابهای شهری تکمیل شده و پساب این شهرها در داخل فولاد مبارکه مورد استفاده قرار میگیرد، تبدیل این پساب به آب صنعتی، نیاز به تصفیه مجدد در تصفیهخانههای داخل شرکت دارد که با این کار، پساب شهری را تبدیل به آب صنعتی موردنیاز خطوط تولید کرده است.
خوشبختانه با استراتژی هدفمند و برنامه ریزی دقیق مدیران و کارکنان شرکت فولاد مبارکه و با سرمایهگذاری عظیمی که در زمینه بهینه سازی مصرف آب انجام داده، توانسته است به عدد طلایی کمترین میزان مصرف آب در یک تن تولید در بین رقبای داخلی و خارجی خود دست یابد.